مرد نامرئی که در چهار سناریوی آدم ربایی، چهار باند مختلف تشکیل داده بود در آخرین نقشه اش در اسارتگاه مدیر شرکت گلدیران دستگیر شد.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از خراسان،روز چهارشنبه نخستین روز آبان امسال مدیر شرکت
گلدیران در منطقه ولنجک پشت فرمان خودروی لوکس اش بود که ناگهان خودروی پژو پرشیای سفید رنگی جلوی راهش را گرفت و پسری جوان با در دست داشتن یک تابلوی ایست پلیس از مرد 60 ساله خواست تا در کنار خیابان توقف کند.
مدیرشرکت گلدیران خودروی لکسوزش را در کنار خیابان متوقف کرد و یکی از سرنشینان داخل پرشیای سفید به سراغ او رفت و پس از نشان دادن چند برگ کاغذ در حالی که پسر جوان خود را مامور معرفی کرده بود گفت که حکم جلب این مرد را دارد و از وی خواست تا به آرامی از خودرو پیاده و سواربر خودروی آن ها شود.
مدیر شرکت گلدیران شوکه شده بود اما با توجه به مدارک و ظاهر پسر جوان پذیرفت همراه آن ها به اداره پلیس برود به همین دلیل سوار بر خودروی مردان مامور نما شد، خودروی مردان مرموز شروع به حرکت کرد و به سمت جنوب تهران رفت تا این که در کنار یک خودروی ون توقف کرد و مدیر شرکت گلدیران را با چشمانی بسته سوار بر خودروی ون کردند.
خودروی ون شروع به حرکت کرد و بعد از کمتر از نیم ساعت متوقف شد و مدیرشرکت گلدیران وقتی با چشمان بسته به جایی شبیه چاه منتقل شد، تازه فهمید در چنگال آدمربایان بی رحم گرفتار شده است.
تماس آدم رباها
خانواده مدیرشرکت که نگران شده بودند، به هرجایی که می توانستند سرکشی کردند و پلیس را در جریان ناپدید شدن این مرد قرار دادند بنابراین تیمی از ماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات ویژه و ردیابی سرنخی از مرد ناپدید شده وارد عمل شدند.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا این که از سوی آدمرباها با خانواده مدیر شرکت تماس گرفته شد. مرد ناشناس ابتدا از آن ها خواست از ماجرای ربوده شدن پدرشان به پلیس حرفی نزنند و در ادامه گفت که برای رهایی مرد ربوده شده ۱۵ میلیون دلار و ۱۰ میلیارد تومان پول آماده کنند تا در تماس بعدی برای دریافت پول و رهایی گروگان با آن ها هماهنگ کند و قرار ملاقات بگذارد.
همین تماس کافی بود تا کارآگاهان برای شناسایی آدمرباها وارد عمل شوند و در گام نخست به سراغ خانواده مرد گروگان رفتند که مشخص شد هیچ کسی با آن ها اختلاف و دشمنی ندارد.
ردیابی های پلیسی
تهدیدهای آدمرباها ادامه داشت و منتظر آماده شدن پول درخواستی بودند که ماموران با تلاش شبانه روزی و اقدامات فنی و اطلاعاتی موفق به شناسایی مخفیگاه گروگان گیران در منطقه احمدآباد مستوفی شدند.
تیم پلیسی با اطمینان از حضور آدم رباها در یک سوله که مرد ربوده شده نیز در آن جا زندانی شده بود، عملیات دستگیری را روز چهارشنبه 8 آبان آغاز کردند. در این عملیات سه مرد گروگان گیر دستگیر شدند و گروگان که در یک گودال زندانی شده بود، در کمال صحت و سلامت نجات یافت.
کارآگاهان با توجه به شیوه و شگرد ربوده شدن مدیر شرکت گلدیران پی بردند رئیس باند که مردی 60 ساله است، در سه پرونده دیگر نقش اصلی را در آدم ربایی داشته و همدستانش دستگیر شده اند. این مرد هر بار با تشکیل یک باند دیگر پس از شناسایی طعمه هایش دست به آدم ربایی زده که در سه پرونده گذشته موفق به دریافت پول و اخاذی از خانواده ها نشده است.
سرکرده باند که طراحی نقشه و شناسایی سوژه و همدستانش را بر عهده داشته است، در چهارمین پرونده آدم ربایی خود با تجهیزات پلیسی در محل زندانی کردن طعمهاش دستگیر شد و همه متهمانی که در گذشته دستگیر شده اند نیز این مرد را به عنوان رئیس باند معرفی کرده اند.
گفت وگو با رئیس باند
مرد 60 ساله که از متهمان سابقه دار است، سعی دارد خود را بی گناه معرفی کند و ادعا می کند قصد کمک به دوستش را داشته که او فراری شده و خودش دستگیر شده است.
سابقه داری؟
بله، پنج سابقه کیفری دارم.
چه نقشی در باند داشتی؟
من بی گناهم.
پس چرا دستگیر شدی؟
یکی دیگر از دوستانم رئیس باند بود و من برای کمک به او دستگیر شدم.
اعضای باند را چطور وارد کار کردی؟
آن ها با میل خودشان وارد باند شدند.
چقدر پول به دست آوردی؟
دوستم گفت اگر کمکش کنم، 500 میلیون تومان به من می دهد اما اکنون او آزاد و فراری است.
مامور قلابی باند
حمید 27 ساله ادعا می کند رئیس باند آن ها را فریب داده است.
چطور مدیرشرکت را ربودی؟
من در نقش مامور به سراغ طعمه مان رفتم، از قبل رئیس باند ادعا کرده بود که از او چک برگشتی دارد و خواست ما او را سوار بر خودروی مان کنیم تا کمی بترسد و چکش را نقد کند اما وقتی فهمیدم همه این داستان ها دروغ بوده و دست به آدم ربایی زده ایم از کاری که کردم پشیمان شدم.
چطور با رئیس باند آشنا شدی؟
از طریق دوستم که امیر نام دارد.
تحلیل کارشناس
آدم ربایی با انگیزه اقتصادی
دکتر علی نجفی توانا جرم شناس و استاد دانشگاه
برخی جرایم با توسل به خشونت ، تهدید و ... رخ می دهد که معمولا تضاد منفی برای هر فرد و اجتماعی ایجاد می کند. متاسفانه در سال های اخیر به دلیل سهولت دسترسی به اسلحه به ویژه اسلحه گرم شاهد نوعی جرم و خشونت هستیم که با تهدید و ارعاب و از طریق اخاذی مرتکب آدم ربایی و گروگان گیری می شوند. از لحاظ تیپ شناسی اشخاصی مرتکب این جرایم می شوند که معمولا جوان یا میان سال هستند اما اگر به صورت تیمی و باندی کار کنند سرکرده آن ها قطعا مسن و مجرب تر خواهد بود. معمولا آدم ربایی یا گروگان گیری با مقاصد سیاسی، اقتصادی، عاطفی یا جنسی صورت می گیرد که متداول ترین و رایج ترین آن آدم ربایی برای اخاذی و تحصیل مال و دریافت وجه و امتیاز است که فرد آدم ربا با توسل به زور و ایجاد رعب و طراحی نقشه مبادرت به این عمل مجرمانه می کند. اغلب گروگان گیرها قربانیان خود را تحت فشار روانی قرار می دهند تا به پول و هدف شوم خود برسند. آن ها از خانواده فرد قربانی اموال و اسنادی را درخواست می کنند که در اغلب موارد وقتی به خواسته خود نمی رسند منجر به وقوع جنایت و جرایم ناگواری می شود.
این نوع جرایم در میان رفتارهای جنایی انسان ها در دسته بندی جرایم خشن قرار می گیرد و البته در مقایسه تیپ ها و افراد فعال در این نوع جرایم باید توجه کرد که هم افراد دارای سابقه مجرمانه و حرفه ای در این گروه قرار می گیرند و هم افراد مبتدی و تازه کار که به دلیل استیصال چاره ای جز این راه برای گذراندن زندگی ندارند. برخی افراد دیگر هم برای تسویه حساب با کارفرما، شرکا و... مبادرت به آدم ربایی می کنند چون می دانند که فرد قربانی از حقوق و امتیازاتی برخوردار است، برخی دیگر نیز انگیزه شان انتقام گیری از فرد یا خانواده اوست. به هر حال هر نوع از این اتفاقات با هر هدف و انگیزه ای جرم تلقی می شود که با توجه به شخصیت قربانی و مجرم و سابقه مجرمیت آن ها می توان حکم شان را صادر کرد و صدور یک حکم عمومی برای همه آدم ربایان قطعی و یکسان نیست.