گروه سیاسی: در تاریخ جمهوری اسلامی کم نبودند بزرگانی که از نزدیکترین افراد خانوادهشان تا اعضای رده دوم و سوم آنها، از مسیر انقلاب منحرفشده یا دست به سوءاستفاده از موقعیت خانوادگی خویش زدند. رفتارشناسی این افراد علاوه بر اینکه جای تأمل فراوان دارد، در مقام مقایسه به ما کمک میکند تا آنهایی که خود را وقف نظام کردند را با دیگرانی که فقط دنبال سهم خود از نظام بودند، تمیز و تشخیص دهیم.
به گزارش بولتن نیوز، این مورد یعنی عضو خانواده ناصالح، در حضرت امام خمینی (ره) دیده میشود تا رهبر انقلاب. یکی نوهاش راه خطا میرود و دیگر، همسر خواهرش؛ اما آنچه در این میان طبیعی و قطعی است، این است که خود این عزیزان، نهتنها هیچ کمکی به انحراف یا سوءاستفاده آنها نکردند و حتی تا جای ممکن سعی نمودند آنها را به راه راست بازگردانند، بلکه گناه آن افراد خاطی را پای وابستگانشان ننوشته و نمینویسند.
این پدیده در مرحوم هاشمی رفسنجانی هم بود، همانگونه که در آیتالله جنتی هم بود؛ اما چه میشود که در این قیاس، گناه خطاهای دختر و پسر مرحوم هاشمی را به ایشان نیز نسبت داده اما خطای پسر معدوم آیتالله جنتی را به ایشان نسبت نمیدهند؟ این همان رفتارشناسی و قیاسی است که این روزها خیلی بدرد ما میخورد.
یکی از این بزرگواران تا نفی جمهوری اسلامی و زحمات و مبارزات خود به خاطر درگیر شدن چند عضو خانوادهاش در انحراف و سوءاستفاده پیش میآید اما دیگری، چشم بر علاقه پدر و فرزندی بسته و تن به رضایت الهی میدهد. این قاعده و نمونههای مبتنی بر آن، در حال حاضر نیز صادق است؛ و چه خوب است صادقانه و واقعبینانه، در مقام قیاس، این موارد را ارزیابی کنیم.
بهعنوانمثال و ازآنجهت که این روزها در فضای رسانهای کشور، مرتباً روی این گزینه تمرکز میشود، دکتر شریعتمداری وزیر کار. این را همه میدانیم که اتفاق مشابهی برای ایشان نیز افتاد و داماد وی به جرم مسائل مالی بازداشت و راهی زندان شد؛ اما آنچه در عمل اتفاق افتاد و متأسفانه خیلیها نمیخواهند آن را ببینند این است که اولاً در هیچ دادگاهی ثابت نشد که خطای داماد دکتر شریعتمداری با کمک، هدایت یا حتی توصیههای غیرمستقیم ایشان صورت پذیرفته است و ثانیاً بعد از صدور حکم قطعی، نه شاهد خبری از تهدید و تکذیب از سوی وزیر کار بودیم و نه خبری از خانهنشینی و بگم بگم راه انداختنها بود.
بیاییم یکبار هم که شده تأثیر دکتر شریعتمداری در وقوع تخلفات دامادش و رفتارهای او بعد از صدور حکم را با فردی مانند احمدینژاد مقایسه کنیم که نه یکی از اعضای خانواده که بعضی از مدیرانش را بازداشت کردند و چه قائلهها که راه نینداخت. وقتی دست به این مقایسه میزنیم از یکسو میبینیم که هرچقدر شریعتمداری در تخلفات دامادش بیخبر و بیاثر است، احمدینژاد در تخلفات مدیرانش مؤثر و مشوق بوده. از سوی دیگر هرچقدر شاهد تمکین به قانون بعد از صدور حکم توسط دکتر شریعتمداری هستیم، از طرف احمدینژاد شاهد هوچی گری و هیاهو و تهدید نظامیم.
حال با این مقایسه مختصر واقعاً باید از آنهایی که این روزها بر یک خط تخریبی قرارگرفته و مدام در پی انتصاب چیزی به وزیر کار هستند که هیچوقت آن ثابت نشده، پرسید آیا نمیترسید از روزی که همین رویه غلط که امروز توسط شما بنانهاده میشود، فردا یقه خودتان را بگیرد؟ با شما حرف از قبر و قیامت نمیکنیم چون احتمالاً در گفتمان شما چنین چیزی نیست. با همین متر و معیار دنیایی میگوییم. آیا از رسم بدی که پایهگذار آن هستید هراس ندارید که فردا خود شما را پایین بکشد؟
بهتر است تا فرصت باقیمانده این رفتار اشتباه و دمیدن بر فضای رسانهای کاذب علیه مسئولین مملکتی را کنار بگذارید که الفرصه تمر مر السحاب.
نویسنده: بابک امینی
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com