کد خبر: ۶۳۱۲۶۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
مروری بر خاطرات وندی شرمن رئیس تیم آمریکا در مذاکرات 1+5 برجام

تیم جلیلی ما را عذاب می داد

تیم جلیلی ما را عذاب می داد. عراقچی در یک جلسه خواسته جدید ایران را مطرح کرد، عصبانی شدم گریه‌ام گرفت، عراقچی خواسته‌اش را پس گرفت!

تیم جلیلی ما را عذاب می دادگروه بین الملل: احمد جانجان کارشناس مسائل سیاسی و اقتصادی در یادداشتی به بررسی کتاب بدون هراس وندی شرمن  رئیس تیم آمریکا در مذاکرات ۱+۵ ایران پرداخته است. وندی شرمن رئیس تیم آمریکا در مذاکرات ۱+۵ ایران، برای بسیاری از ایرانیان یا دست کم برای اهل سیاست نامی آشناست. او در کتاب «بدون هراس» با مرور خاطراتش از تجربیاتی می‌گوید که به او یاری رساندند تا در مقام یک دیپلمات عالی­‌رتبه کارنامه موفقی به زعم خود به جا بگذارد.

به گزارش بولتن نیوز، تیم "‎جلیلی" ما را "عذاب" می داد. عراقچی در یک جلسه خواسته جدید ایران را مطرح کرد، عصبانی شدم گریه‌ام گرفت، عراقچی خواسته‌اش را پس گرفت!
دقت داشتیم که تحریم‌ها موجب به خطر افتادن قدرت ‎"روحانی" در ایران نشود!

عراقچی و تخت‌روانچی به من فرش دستباف هدیه دادند اما من به آنها هدیه ندادم چون به لحاظ دیپلماتیک نباید به کشوری که با آنها رابطه نداریم هدیه بدهیم.
در ژنو مخفیانه برنز و سولیوان را از راه آشپزخانه وارد هتل میکردیم تا با ظریف دیدار کنند.
وقتی ظریف عصبانی میشد او را جواد صدا میزدم...

شرمن: در طول مذاکرات همواره با اسرائیل در ارتباط بودیم و از نظرات متخصصان فنی آنها استفاده می‌کردیم.
با تیم مذاکره کننده ایران روابط دوستانه پیدا کردیم.
عراقچی هنوز هم عید کریسمس برای من کارت تبریک می فرستد اما گویا خبر ندارد که من یهودی هستم، نه مسیحی!

وای بر ما ایرانی‌ها با این تیم مذاکراتی‌مان...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۶
2
0
آیا جلیلی واقعا انقلابی بود؟ خیر. ابدا انقلابی نبود. جلیلی صرفا همان یاسر عرفات
ایرانی بود که ظریف به عنوان ابومازن ایرانی جایش را گرفت.

جلیلی خائن است لیکن بیچاره خودش هم نمی داند. اساسا نفس مذاکرات
خیانت بود چه با جلیلی و چه قبل و بعد از او. اما درد اینجا بود که قبح مذاکره توسط
یک فرد به ظاهر حزب اللههی شکست. والا از امثال روحانی و لاریجانی که انتظاری
نبود.

اصلا مذاکره یعنی؟ مذاکراه بین دو طرف بر سر شیء ثالث
و مورد اختلاف معنا دارد. اما اگر بخواهید برای امری داخلی و مثلا برای انتخاب رنگ
اتومبیلتان از همسایه اجازه بگیرید اسمش مذاکره نیست. بلکه بردگی است.
حق یک مسلمان این بود که اصلا سیادت و سلطه رسمی 6
طاغوت را نپذیرد. حق این بود که فریاد بزنید اصلا به شما چه مربوط است که
در امور داخلی ما دخالت می کنید. نه اینکه اول بپذیرد بر سر یک مساله
داخلی از اجانب اجازه بگیرید و بعد به خیال خودتان افتخار کنید که امتیاز
نداده اید حال آنکه همین سر میز رفتن بزرگترین امتیاز بود که داد.

یادتان باشد این راهی که ظریف می رود نتیجه طبیعی همان برنامه ای است که
جلیلی در پیش گرفت . همانطور که ابومازن نتیجه طبیعی روندی بود که یاسر
عرفات در پیش گرفت. اصل این مذاکرات از روز اول اشتباه و خلاف شرع بود.
ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای غتی سازی اورانیم یا برای نفی هژمونی نظام
سلطه؟ ما غنی سازی را می خواستیم استقلال خود و شعار نه شرقی و نه غربی
را حفظ کنیم.
چه شد آقای جلیلی حاضر شد آفتابه را خرج لحیم کند و پای میز مذاکره
بنشیند و حق دخالت همان شرقی ها و غربیها در در یک مساله کاملا داخلی
ایران به رسمیت بشناسد؟

کاری که جلیلی کرد با کاری که عرفات کرد یکی بود. همانطور که عرفات
اسراییل را به رسمیت شناخت و بعد به خیال خودش بر سر گرفتن امتیاز قدس
شرقی مقاومت می کرد، جلیلی هم سیادت رسمی 6 زورگو بر دنیا را به رسمیت
شناخت و به خیال خودش به دنبال گرفتن اجازه غنی سازی بود!! در حالی که
اگر برای رنگ و مدل اتومبیلتان از همسایه اجازه بگیرید و حتی به توافق هم
برسید جز داغ بردگی چیزی بر پیشانی خود ننشانده اید. لهذا حتی اگر جلیلی
موفق هم می شد و در ایده آل ترین حالت آمریکا نه تنها تحریمها را لغو می
کرد و که حتی خودش به ما تاسیسات هسته ای می داد تازه به همان جایی رسیده
بودیم که با شاه در سال 57 بودیم و یک یعنی اینکه بدانیم جلیلی چه خطای
بزرگ کفتمانی را مرتکب شد.

از همه بدتر اینکه کار ما از کار عرفات هم بدتر بود. چرا که عرفات با اسراییل
مذاکره می کرد که به هر حال از نظر سازمان ملل یک دولت مستقل و رسمی
است. اما با گروه 5+1 گفتو می کردیم که ابدا یک ماهیت حقوقی یا یک سازمان
نبود و صرفا برای مذاکره با ایران تشکیل شده بود و در غیر آن معنایی نداشت !!
تنها هدف ایجاد 5+1 تحقیر ما بود. تحقیری که به آن تن دادیم.

هدف غربیها گرفتن فن آوری هسته ای نبود. آنها می خواستند مقاومت ایدئولوژیک
ایران در مقابل هژومنی نظام سلطه را بشکنند که موفق هم شدند. هسته ای
فقط بهانه ای بیش نبود.

اگر ذره ای اعتقادات سال 57 در ما باقی بود باید فریاد می زدیم اصلا به شما چه
مربوط است که در مساله داخلی ما دخالت می کنید؟

اما وقتی نظام سلطه را به رسمیت شناختید و پذیرفتید که آنها را در خصوص حق
خودتان قانع کنید دیگر چه فرق دارد که بر سر سایر حقوق نظیر حق ساختن وسایل
دفاعی نظیر موشکها و غیره با آنها چانه نزنید؟ وقتی سد مقاومت را با مذاکره
شکستید، سیلاب سازش همه چیز را با خود می برد.

ظریف دنباله طبیعی جلیلی است. همانطور که ابومازن دنباله طبیعی عرفات است.



پ. ن. متاسفانه سایت آقای جلیلی و حامیانشان مانند رجانیوز هیچ کدام حاضر نیستند
کوچکترین جمله ای از حقایق گفته شده را درج کنند.
مدیر پایگاه متاسفانه شما نه تنها مفهوم مذاکره را متوجه نشدید بلکه علت مذاکره را هم درک نکردید یک ذهنیتی برایتان ایجاد شده است برای همین با توهین به جلیلی و دیگران و استفاده از یک سری شعار نامفهوم موضوعی را مطرح می کنید که در طول تاریخ همواره بین جبهه حق و باطل وجود داشته است
کافیست تاریخ را مطالعه کنید بعنوان مثال صلح حدیبیه و خیلی از مذاکرات دیگر با دشمنان در طول تاریخ اسلام و حتی همین انقلاب .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۶
0
0
انصافا الان با این جواب که دادید خودتان قانع شدید؟ یا صرفا تعصب قبیله ای باعث شد که از کارهای غلط او دفاع کنید؟ و شاید هم واقعا تاریخ اسلام را نمی دانید.

آری. با تفسیر کاملا غلطی که جلیلی از صلح حدیبیه کرده است، البته هر وادادگی را صلح حدیبیه می نامند.

اما جهت اطلاع شما هم رسول الله صلی الله علیه و آله با ابوسفیان در صلح حدیبیه مذاکره کرد و هم امام علی علیه السلام در ماجرای حکمیت. اما آنها در مورد مسائل فیمابین مذاکره کردند نه یک مساله داخلی.
مساله هسته ای مساله داخلی ایران بود. هیچ انسان آزادی رنگ ماشینش را به دستور همسایه انتخاب نمی کند.

ضمنا برخلاف تفاسیری که اخیرا آقایان از صلح حدیبیه ارائه می کنند
اولا صلح حدیبیه بعد بیعت رضوان بود که مسلمانان با پیامبر بر سر خونشان بیعت کردند و صمیمانه قول دادند که با وجود آنکه سلاحی جز سلاح مسافر ندارند و فاقد تجهیزات جنگی هستند با همان وضع بجنگند و هرگز فرار نکنند.
بعد از آن هم این قریشی ها بودند که پیشنهاد صلح دادند. والا هرگز پیامبر پیشنهاد و تقاضابیی برای صلح نداشت چون اصلا برای جنگ نیامده بود. ماه ماه حرام بود و همه اعراب برای حج به مکه می آمدند و قریش هم این مساله را رعایت می کرد. و پیامبر هم عثمان را فرستاد که توضیح دهد صرفا برای حج می آید و نه جنگ. اصلا بحث صلح مطرح نبود.

این مشرکان بودند که آمادگی و چشم دیدن پیامبر را در مگه نداشتند و
غافلگیرشدند. لهذا آنها بودند که پیشنهاد صلح دادند و الا اصلا در اسلام
حرام است که مسلمان پیشنهاد دهنده صلح باشد. که :" و لا تهنوا و تدعوا الی السلم و الله معکم و لن بترکم اعمالکم". اما وقتی کافر پیشنهاد صلح بدهد مسمان می پذیرد :" و ان جنحوا للسلم فاجنج لها و توکل علی الله"/ چرا که اسلام عزیز است و طرف ذلت پذیر نیست. الاسلام یعلوا و لایعلی علیه.

و ذکر این نکته هم ضروری است که پیامبر مطلقا امتیازی به کفار نداد. گر چه مسلمانان و البته خود کفار ساده لوحانه گمان می کردند که اینکه مشرکین حق دارند افرادی را که مسلمان می شوند بزور در مکه نگهدارند ولی اگر از مسلمانان کسی مرتد شود باید مسلمانان او را رها کننند؛ نوعی امتیاز به کفار است حال آنکه امتیازی برای مسلمانان بود!! چرا که اگر مسلمانی مرتد می شد همان بهتر که در مدینه نمی ماند و به صورت منافق هم زندگی نمی کرد.
و اگر مسلمانان شده های قریش در مکه می ماندند خود به خود به ستون پنجم پیامبر در مکه تبدیل می شدند که اتفاقا همین طور هم شد و این عده که اجازه رفتن به مدینه را نداشتند در کوههای اطراف مکه به کاروانهای قریش حمله می کردند و پیامبر هم تعهدی در مورد آنها نداشت. کار به جایی رسید که خود مشرکان از پیامبر خواستند این بند را لغو کند و مسلمان شده ها را به مدینه بخواند! پس می بینید که در قاموس اسلام چیزی به نام امتیاز دادن به مشرکان وجود ندارد .
مدیر پایگاه برادر من چرا عادت کردید سریع انگ بزنید چرا فکر می کنید قبیله ای پاسخ شما را دادم
در ضمن کجا مثلا ما پیشنهاد صلح دادیم که می فرمایید مسلمان هیچوقت پیشنهاد صلح نمی دهد استکبار دهها سال است که تلاش می کند به راههای مختلف با ایران وارد مذاکره شود اما بعد از اینکه متاسفانه اصلاح طلبان در فتنه 88 گراهای عبور ما از تحریمها را به دشمن دادند دشمن با بدترین تحریمها ایران را مورد تحریم قرار دادند به همین دلیل با اینکه انقلابیون و رهبری عزیز حاضر به مذاکره با دشمن نبودند برای اینکه برای اینکه به کسانی که معتقد بودند شاید از راه مذاکره بشود مصالح کشور بدست بیاد ثابت شود اشتباه می کنند اجازه مذاکره آغاز شد اتفاقا دکتر جلیلی دقیقا بر اساس خواسته انقلاب در مقابل زیاده خواهی های دشمنان نظام ایستاد و در طول چند سالی که با آنها مذاکره کرد هیچ امتیازی نداد اما بعد از پیروزی اعتدال در انتخابات و فضاسازی شدید رسانه ای که تنها راه برای بیرون رفت از بحران اقتصادی مذاکره است رهبری معظم انقلاب با اینکه با بینش قوی دشمن شناسی که داشتند و می دانستند مذاکره با دشمن به جایی نمی رسد اجازه مذاکره را دادند تا مردم بفهمند تمام فضا سازیهای رسانه ای معاندین و اصلاح طلبان و اعتدالیون برای مذاکره یک بازی بیش نیست و دشمن به هیچ وجه حاضر به دادن امتیاز به ایران نیست بعد ازتصویب برجام که یک خسارت محض بود و به هیچ وجه خطوط قرمز رهبری در آن در نظر گرفته نشد و ظرف بیست دقیقه تصویب شد همه مردم دیدند و فهمیدند دشمن نه تنها امتیازی نداده است بلکه ما را از حقوق حقه خود محروم و در کنار آن دبه هم در آورد
امروز دو تفکر در کشور حاکم است با آن هجمه وسیع رسانه ای برای مذاکرات امروز کسانی که دل به مذاکرات با دشمن بسته بودند با آگاهی مردم در اقلیت قرار گرفتند اما متاسفانه در حاکمیت هستند اما با فشار روانی و رسانه ای در جهت محکوم کردن مذاکرات و ایستادگی رهبری معظم انقلاب در مقابله مذاکرات بی حاصل، عوامل معتقد به مذاکره راه به جایی نبردند
اینها را گفتم که بدانید جلیلی که نماینده نظام در آغاز مذاکرات بود بر اساس مستندات به هیچ وجه در مقابل زیاده خواهی های دشمنان نظام کوتاه نیامد
اما در خصوص اینکه این یک مسئله داخلی است
در جهانی که دشمن توان تحریم و تشکیل داعش و دشمنان مختلف را برای ایران انقلابی دارد و از هر حربه ای برای تحت فشار گذاشتن ایران انقلابی استفاده می کند و در کنار آن عوامل داخلی و دل بستگان به امریکا توانسته بودند قشر وسیعی از مردم را به این باور برسانند که تنها راه نجات مردم از وضعیت اقتصادی مذاکره است در موضوعی که به هر صورت به جامعه جهانی هم مرتبط بود اما حق مسلم ما و به خاطر ترسی که دشمن در رسانه ها ایجاد کرده بود که ایران بدنبال بمب هسته ای است و برای اینکه این باور را که ایران هرگز بدنبال بمب هسته ای بر اساس فتوای رهبری معظم انقلاب نیست تن به مذاکره داده شد اما نه برای صلح که شما می فرمایید چرا که انقلاب هرگز در مقابل استکبار و ظلم صلح نمی کند بلکه در موضوعی خاص آنهم با توجه به مسائلی که عرض کردم مذاکره صورت گرفت
اما در این میان ایستادگی انقلابیون ما(مدافعین حریم و درت موشکی و بازدارنده ما) باعث عقب رفت دشمن شده است و در داخل کشور هم فضای سیاسی کشور که بشدت طرفدار مذاکره بوده است شکست خورده است اما این مهم حاصل نمی شد مگر اینکه ما وارد مذاکره ای بشویم که عالمان انقلاب می دانستند شکست خواهد خورد چرا که دشمن را به خوبی می شناختند اما معاندین و اصلاح طلبان و اعتدالیون بقدری فضا را آلوده کرده بودند که راهی برای نجات کشور جز مذاکرات نیست و نظام باید مردم را به آگاهی می رساند که اینها فقط و فقط درغگویانی هستند که تنها برای رسیدن به قدرت و دور شدن انقلاب از آرمانهایش و تسلیم در مقابل دشمن تلاش می کنند
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین