گروه بین الملل: مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا که در راه اروپا برای دیدار با چند وزیر خارجه اروپایی است، در هواپیما به خبرنگاران گفته است ایالات متحده که شاهد افزایش تحرکات ایران در منطقه بودهاند و اعزام ناوگروه آبراهام لینکلن به خلیج فارس به همین دلیل است. خیلی ها حرکت این ناو به سمت مرز آبی ایران را نشان اصلی جنگ قریب الوقوع ایران با امریکا تلقی کردند. در حالیکه رهبر انقلاب صریحا اعلام کردند جنگ نخواهد شد. اما چطور می توان با این همه صراحت از عدم وقوع جنگ صحبت کرد. در ادامه به بررسی این مقوله خواهیم پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، در تفکر دونالد ترامپ «کشورها به واسطه حمایتی که آمریکا از آنها میکند بایستی به آمریکا هزینه این حمایتها را بدهند»، به همین دلیل است که رهبر انقلاب در جایی با بیان تمثال «گاو شیرده»، رابطه عربستان و آمریکا را شبیه به گاوشیردهی توصیف کردند که دائم به فکر دوشیدن شیر اوست. ترامپ هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ ساختاری به دنبال حضور نیروهای آمریکایی در خارج از مرزهای این کشور نیست.
یکی از مهمترین مناقشاتی که ترامپ با اتحادیه اروپا در جریان همین اجلاس اخیر ناتو داشت این بود که اروپاییها بایستی بودجه ناتو را تا ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود بالا ببرند، موضوعی که نهایتاً با موافقت کشورهای اروپایی همراه شده است. یکی از اولین گفتههای دونالد ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این بود که نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان بایستی به خانه بازگردند که تا حد بسیاری نیز موفق به بازگرداندن آنها شد.
بنابراین و با توجه به این سیاست فردی و ساختاری دونالد ترامپ به نظر نمیرسد که سیاست بین المللی گرایی و توسعه طلبانهای را پیش کشیده و جنگی منطقهای یا بینالمللی را به صورت مستقیم هدایت کند. برخی کارشناسان بر آنند که ترامپ به دنبال این است تا با استفاده از جنگ نیابتی و با استفاده از ظرفیتهایی همچون عربستان و صهیونیستها علیه ایران و به واسطه فرسایشی کردن توان ایران با حمایت از نیروهای تکفیری و نیروهای برانداز، توان داخلی ایران را مصروف این مسائل کند.
اگر نه دونالد ترامپ، دست کم اندیشکده ها، تیمهای امنیتی مستقر در کاخ سفید، سیا، پنتاگون، سنتکام و به طور کلی تمام بازوهای نظامی و امنیتی آمریکا در منطقه و سطح بین المللی به خوبی از توان بازدارندگی مثلثی و مستقیم ایران با خبر هستند. آنها به خوبی میدانند که نیروهای نیابتی ایران، در صورت ورود ضربه اول به ایران، ضربه دوم را نه الزاماً از محیط ارضی ایران، بلکه در گسترهای بسیار وسیعتر دریافت خواهند کرد.
یکی دیگر از مسائلی که بایستی به آن پاسخ داد این است که آیا جنگ نزد آمریکاییها گزینهای محبوب و مطلوب است یا خیر. نگاهی به نتایج نظرسنجیهایی که توسط مؤسسات نظرسنجی منتشر شده است نشان میدهد که مردم آمریکا به هیچ وجه رغبتی به شروع یک منازعه جدید توسط دولتشان را ندارند.
تارنمای خبری «هافینگتون پست» نوشته است بنابرنظرسنجی مشترک این وبسایت و موسسه افکارسنجی «یوگاو» اکثر آمریکاییها مخالف جنگ با ایران هستند. تارنمای خبری این رسانه آمریکایی با انتشار نتیجه این نظرسنجی افزود «درنظر سنجی صورت گرفته ۵۳ درصد پاسخگویان گفتهاند که مخالف جنگ با ایران بوده و ۳۷ درصد نیز گفتهاند که ‘به شدت’ مخالف این موضوع هستند.» تنها ۲۳ درصد از آمریکاییها گفتهاند که در صورت تصمیم دولت آمریکا مبنی بر اعلام جنگ علیه ایران از آن حمایت میکنند. ۹ درصد از پاسخگویان هم قویاً از اعلام جنگ علیه ایران توسط دولت آمریکا حمایت کردند.
در حوزه نخبگانی و در سطح اندیشکدهها نیز تلقی رایج بر آن است که هیچ ارادهای برای شروع منازعه با ایران در آمریکا وجود ندارد. برای مثال فیصل ایتانی از شورای آتلانتیک، واقعیات منطقه را بسیار دورتر از تصور حمله عربستان و آمریکا به ایران دانست. وی گفت اردن در حال عادیسازی تجارت با سوریه است و مصر در سالهای اخیر از ارتش سوریه با ارسال تجهیزات نظامی حمایت کرده است. حتی صدایی از بن سلمان ضبط شده است که میگوید هلال شمالی خاورمیانه دست ایرانیان افتاده است و ما باید هرچه میتوانیم انجام دهیم تا آنچه باقی مانده نیز دست آنها نیافتد. ایتانی اضافه میکند حتی در واشینگتن نیز اراده حمله به ایران وجود ندارد، در حالی که برخی کشورهای عربی منتظرند آمریکا و اسرائیل کاری کنند تا آنها کمکی بکنند.
بسیاری از تئوریسینهای نبردهای استراتژیک نظامی خصوصاً ریالیست های تهاجی معتقدند که وقتی آستانه انتظارات و برداشتهای نخبگان نظامی به سطحی برسد که جنگ را به واسطه انبو اطلاعات و منابع اجتناب ناپذیر کند، جنگ اتفاق می افتد؛ اما آیا وضعیت ارتش و نیروهای نظامی در آمریکا همین گونه است؟ در گزارشهای اخیری که خصوصاً در سالهای بعد از ۲۰۱۵ در خصوص توان و ظرفیت ارتش آمریکا به لحاظ آمادگی شروع یک نبرد جدید، منتشر شده است، به ضعف ارتش آمریکا اشاره شده است. برای مثال در یکی از این گزارشها که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است نوشته شده است «ارتش آمریکا جهت انجام فعالیتهایی فراتر از این [یک منازعهٔ منطقهای] با مشکلاتی روبهرو خواهد شد و مطمئناً از تجهیزات کافی جهت پرداختن تقریباً همزمان به دو رویداد منطقهای عمده برخوردار نیست، کاهش مداوم منابع مالی و متعاقباً تنزل نیروی نظامی، باعث شده است تا این نیرو تحت فشارهای چشمگیری قرار گیرد و واحدهای کمتری (عمدتاً پلتفرمهای نیروی دریایی و نیروهای عملیات ویژه) در معرض فرایند استقرار عملیاتی چرخشی و طولانیمدتتر قرار میگیرند و مهلت استفاده از تجهیزات قدیمی تمدید میشود.»
اما جدای از تحلیل فوق، تحلیل رادیو فردا که ارگان گروه های ضد انقلاب است هم در این رابطه قابل توجه است. رادیو فردا در خصوص عدم تقابل نظامی ایران و امریکا می گوید:
«شمار قابلی از همکاران نزدیک دونالد ترامپ طی دو سال گذشته نظامیان ارشد آن کشور بودهاند. با این وجود، جنگطلبی طبیعت ترامپ نیست. دونالد ترامپ تاجرپیشه است و تجارت تنها در شرایط آرامش و تداوم و تثبیت قابل ریشه گرفتن و سودآوری است و نه تلاطم و بیثباتیهای ناشی از جنگ. تجارت و اقتصاد، علاوه بر مطالعات میدانی و تنظیم معادلات راهبردی بازار و محاسبات سود و زیانِ سرمایه، نیازمند مدیریت و انضباط است که رئیسجمهور آمریکا تأمین آن را در وجود نظامیان برجسته جستجو میکند.
رئیسجمهور کنونی آمریکا محصول سیاسی واشینگتن نیست و در گذشته منصب انتخابی و یا تجربه کار اجرایی در دوایر دولتی را نداشته و به این دلیل شاید بیش از هر رئیسجمهور پیش از خود که بعد از جنگ جهانی دوم در آمریکا به قدرت رسیده نیازمند استفاده از کادرهای بازنشسته ارتشی است. در عین حال ترامپ با اصل رقابت آشناست و لذت بردن او از کسب پیروزی، بخصوص در سطح ملی و برای کشورش، مانند هر رئیس دولت متعارفی دیگری، قابل درک است.
ترامپ پیش از انتخاب شدن به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا مخالفت خود را با جنگ افغانستان، جنگ عراق و حضور نظامی در سوریه و صرف «هفت هزار میلیارد دلار در جنگهای خاورمیانه بدون کمترین سود»، ابراز داشته و از کشورهای اروپایی عضو ناتو به دلیل مشارکت غیرکافی در تأمین هزینههای دفاعی خود (معادل دو درصد تولید ناخالص ملی) انتقاد و به کشورهای ژاپن و کره جنوبی تأکید کرده بود که برای برخورداری از چتر دفاع اتمی آمریکا باید هزینه آن را بپردازند.
ترامپ مایل به جنگ نیست چرا که معتقد به جنگ نیست ولی نمیتوان انتظار نداشت که در دفاع از منافع ملی و حدود کشورش استفاده از تمام امکانات، از جمله تجهیزات نظامی را مورد ملاحظه قرار ندهد و شاید در اثبات این اراده است که همزمان با اعلام خروج نیروهای نظامی آمریکایی از سوریه، ناو هواپیما بر جان سی استنیس، از کلاس ناوهای نیمیتس را به خلیج فارس میفرستد که با ۹۰ هواپیمای جنگنده مدرن و بیش از شش هزار و ۵۰۰ خدمه به تنهایی دارای قدرت آتشی بیش از نیروی هوایی یک کشور متوسط است.
جدا از نداشتن تمایل، دولت کنونی آمریکا در حال حاضر قادر به آغاز جنگ تمامعیار علیه ایران نیست، زیرا ایران کشور بزرگی است و اشغال نظامی آن نیازمند تجهیز نیرویی در اندازههای دست کم نیم میلیون نفر است. حتی حمله نظامی محدود علیه ایران نیازمند تمهید دلیل و توجیه قانونی لازم و ترکیب یک ائتلاف جهانی و دستکم منطقهای است که دولت آمریکا در وضعیت کنونی از آن محروم است. اروپا هنوز از جمهوری اسلامی جدا نشده و کشورهای روسیه و چین از جمهوری اسلامی حمایت سیاسی میکنند.
کشورهای منطقه، بخصوص کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس، با ظرفیت موشکی در اختیار جمهوری اسلامی و میزان آسیبپذیری خود آشنایی دارند و به هیچ وجه از جنگ آمریکا علیه ایران استقبال نمیکنند. در مقایسه با هزینههای کلان جنگ گرم، ادامه جنگ اقتصادی، اعمال تحریمها و تداوم و تشدید جنگ سرد علیه جمهوری اسلامی، بسیار کمهزینه است و بدون تحمیل تلفات در یک سوی منازعه، در تضعیف تدریجی سوی دیگر مؤثر عمل کرده است.»
از سوی دیگر، وبگاه شبکه خبری المیادین، در یادداشتی، اعلام کرد که جنگ لفظی بین تهران و واشنگتن چیز جدیدی نیست و سخن گفتن از جنگ واقعی بین دو طرف، فریبکارانه است. المیادین با اشاره به جنگ لفظی روحانی و ترامپ، نوشت: «سخنانی با این ماهیت، قبلا هم بیان شده بود. اما به جنگ مستقیم بین دو کشور منتهی نشد. بلکه به تنش مداوم و جنگهای نیابتی منجر شد».
به گفته المیادین، درست است که اقتصاد آمریکا مدتی است که رشد قابلتوجهی را تجربه میکند، اما در حدی نیست که بتواند جنگ با کشوری را تامین مالی کند که جیمی کارتر ۳۰ سال پیش پس از ناکامی در صحرای طبس، نتوانست به آن حمله کند. آمریکا در آن زمان، قویتر از امروز بود و پس از وییتنام در هیچ جنگ خارجی شکست نخورده بود. بر اساس این یادداشت، ایرانیها از توئیتهای ترامپ نمیترسند. پس از هر توئیت تهاجمی، روحانی معتدل، و نه قاسم سلیمانی، پاسخ میدهد که «آمریکا باید از منطقه ما خارج شود یا اینکه ما با زور آن را خارج خواهیم کرد».
المیادین در پاسخ به این پرسش که چرا آمریکا با وجود اینکه دو جنگ در مرزهای ایران به راه انداخته، از جنگ مستقیم با ایران میترسد؟ عنوان کرد ترس آمریکا از توازن تسلیحاتی دو کشور ناشی نمیشود، بلکه دلیل ترس آمریکا این است که ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، کارتها و منابع گوناگونی دارد که هیچکسی نمیتواند از آنها تخطی کند. «حمد بن جاسم آل ثانی» وزیر خارجه سابق قطر نیز درباره تنش به وجود آمده بین واشنگتن و ایران گفت که هدف آمریکا بازگرداندن ایران به میز مذاکرات است.
وی در صفحه توئیتر خود نوشت: «تنش کنونی در منطقه خلیج (فارس) با حمایت برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس)، به عقیده من، هرگز به وقوع درگیری نظامی گسترده با ایران منجر نخواهد شد بلکه هدف از آن در درجه نخست بازگرداندن توافق هستهای به میر مذاکرات بین آمریکا و ایران است». وی افزود: «متأسفانه برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) رؤیای وارد آوردن شکست نظامی به ایران را در سر دارند همچنانکه پیش از امضای برجام نیز همین رؤیا را داشتند اما همین کشورها در همان زمان پس از امضای توافقنامه به ناچار این توافقنامه را ستودند».
بن جاسم همچنین آورده است که متأسفانه کشورهای حاشیه خلیجفارس «تنها یک طرف سومی هستند که بر اساس واکنشها عمل میکنیم بیآنکه دیدگاهی برای منافع خود داشته باشند». وی در ادامه به انتقاد از سیاستهای برخی کشورهای عربی در منطقه پرداخته و نوشت: «تخریب شورای همکاری خلیج (فارس) و تضعیف آن آنگونه که امروز رخ میدهد به نفع دیگران است و منافع کشورهای عضو شورا را نابود میکند و تنها به نفع کسانی است که میخواهند توافقنامههای جدید با ایران امضا کنند».
هشام جابر، کارشناس مسائل نظامی و استراتژیک معتقد است، پیامهایی که واشنگتن سعی میکند از طریق تحرکات دیپلماتیک و نظامی خود در منطقه خلیج فارس و عراق ارسال کند، چیزی فراتر از جنگ روانی نیست؛ و آمریکا قصد دارد به این شکل تهران را وادار به تسلیم و محدود کردن نفوذ آن کند؛ بی آنکه شرایط ایران را بپذیرد. جابر در ضمن صحبتهای خود در برنامه «فراتر از خبر» بعید دانست که آمریکا وارد جنگی با ایران شود؛ به این دلیل که نمیتواند پیامدهای چنین جنگی را تحمل کند. وی تاکید میکند که واشنگتن به دنبال قدرتنمایی است بی آنکه واقعا قصد استفاده از آن را داشته باشد.
کارشناس الجزیره تاکید کرد که جنگ منطقه ای، منافع آمریکا را به خطر میاندازد؛ چرا که افزایش تهدیدها و تحریمها باعث میشود معارضان داخلی نظام نیز برای دفاع از کشور خود صف آرایی کنند. جابر معتقد است که ایران به صراحت از اینکه قصد جنگ با آمریکا را ندارد سخن گفته است، اما ممکن است با بستن تنگه هرمز دریانوردی بین المللی را دچار مشکل کند. با این حال، بعید است که ایران وارد کننده ضربه اول باشد؛ چرا که تبعات این اقدام فاجعه بار خواهد بود.
دیوید دی روش، معاون سابق وزیر دفاع آمریکا در امور خلیج فارس نیز با دیدگاه جابر در مورد عدم وقوع جنگ اتفاق نظر دارد. وی تصریح میکند که آمریکا تنها قصد نمایش دادن قدرت نظامی خود را دارد. دی روش مشکل واقعی با ایران را ایفای نقش وکیل برای پیروان مذهب شیعه در جهان میداند و تاکید میکند که واشنگتن در صدد افزایش فشارهاست، به نحوی که تهران مجبور شود تمام قوای خارجی خود را به ایران بازگردانده و در داخل متمرکز کند.
وی معتقد است که اسرائیل اهمیت زیادی در سیاست خارجی آمریکا دارد و منافع هم پیمانان واشنگتن در منطقه عربی برای آن مهم بوده و مدعی است که این منافع از سوی ایران تهدید میشود؛ از این رو، توجیه لازم برای حضور نیروهای آمریکایی در منطقه را دارد.
منابع:
مشرق
تابناک
رادیو فردا
انتهای پیام /#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com