به گزارش بولتن نیوز، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی گفت:
ترامپ در شرایطی بر سر کار آمد که جمهوری اسلامی ایران در طول چهل سال عمر خود موفق شده در مواجهه با فشارهای مختلف سیاسی و اقتصادی از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریمهای سنگین جهان غرب که به انحای مختلف علیه ایران به اجرادر آمده بود، مقاومت کند. مقاومتی که نتیجه آن تثبیت حقوق سرزمینی، حفظ استقلال و داشتن اعتبار مالی در میان کشورها (به دلیل نداشتن بدهی خارجی) و جایگاه قدرتمند در منطقه خاورمیانه است.
حالا ترامپ در موقعیتی در مقابل جمهوری اسلامی قرار میگیرد که در کنار مقاومت ایران در برابر سیاستهای خصمانه امریکا، یکسری ویژگیهای شخصیتی او هم باعث شده که برای از بین بردن دستاوردهای آقای اوباما از هیچ کوششی دریغ نکند. اوباما اولین سیاهپوستی بود که رئیس جمهوری شده بود و توانسته بود چندین پرونده مزمن بینالمللی اعم از پرونده هستهای ایران، موضوع کوبا و پرونده آب و هوایی را حل کند. بنابراین او در حال تبدیل شدن به یک اسطوره بود. ترامپ بنا به ویژگیهای شخصیتی خودش میخواست این اسطوره را از بین ببرد. در زمینه سیاست داخلی هم همین کار را کرد و همه اقدامات اوباما را زیر سؤال برد. برجام هم یکی از همین موارد بود.
ترامپ در حقیقت میگوید برجام را من باید امضا کنم. او بارها گفته برجام بدترین قراردادی است که امریکا در تاریخ خودش منعقد کرده و نتوانسته خواستههای این کشور را تأمین کند. او تأکید میکند، صنعت هستهای ایران نه فقط پابرجاست بلکه امریکا در بخشهایی از جمله رآکتور آب سنگین اراک به ایران کمک نیز کرده است. رئیس جمهوری امریکا همچنین معتقد است برجام تاریخ انقضا دارد و بعد از آن ایران بر اساسبندی که اصطلاحاً «غروب آفتاب» نامیده میشود، هر کاری که بخواهد انجام میدهد. اینها ایرادات فنی ترامپ به برجام است. اما از بعد سیاسی نیز روند از منظر آنها رو به رشد و قدرت گرفتن منطقهای ایران در تعارض با منافع متحدان منطقهای امریکا از جمله اسرائیل و عربستان است و خب این هم با سیاست های ترامپ و گرایشهای صهیونیستی او در تضاد است. از سوی دیگر دشمنی با ایران وجه ثابت سیاست همه دولت های ایالات متحده امریکاست. یعنی اگر قرار باشد ایران چنان که الان است بر مدار سیاسی خودش حرکت کند، امریکاییها همیشه با ما دشمن خواهند بود.
ترامپ گفته بود بند«غروب آفتاب» و حق غنیسازی ایران را به این صورت قبول نداریم، در کنار اینها بحث برنامههای موشکی ایران و مسائل حقوق بشر را هم مطرح کرده بود که اصلاً ربطی به برجام نداشت. این انتقادات از طریق رسانهها مطرح شد و اینطور نبود که بهصورت نامه رسمی اعلام شود و بگویند نظرات ما درباره برجام اینهاست.
ما معتقدیم که ترامپ این انتقادات را مطرح نکرد تا قانع شود. مذاکرات با طرفهای هستهای فقط در دولت یازدهم دو سال و اندی به طور جدی جریان داشت و پس از اقناع جهانی، برجام به دست آمد؛ الان که ترامپ آن را نقض کرده به این معنی نیست که میخواهد قانع شود. او میگوید اصلاً برجام نباید باشد. ما که با او مذاکره نکردیم تا بدانیم در ذهنش چه میگذرد فقط میتوان منیت از آن استشمام کرد.
تجربه مذاکرات محرمانه ایران و امریکا درباره موضوع هستهای میتواند برای کسی مانند ترامپ که بشدت مایل به مذاکره همه جانبه با ایران و ثبت این موفقیت بهنام خودش است، اهمیت زیادی داشته باشد. بالاخره ایران برای امریکا خیلی مهم است. ترامپ بخوبی میداند که ایران وزنهای است که اگر بتواند با آن به یک تفاهم جامع سیاسی و اقتصادی برسد، کار بزرگی انجام داده است و میتواند به یک اسطوره تبدیل شود.
ما وقتی در دولت یازدهم مذاکره هستهای با امریکا را شروع کردیم آنها خیلی علاقهمند بودند در سایر حوزهها هم با ایران مذاکره کنند ولی رهبر معظم انقلاب گفتوگو درباره مسائل غیر هستهای را منع کردند و گفتند مذاکره فقط درباره موضوع هستهای باشد و در حوزههای دیگر حق ورود نداشتیم. حضرت آقا معتقد بودند نمیشود به امریکا اعتماد کرد و تأکید داشتند که این کشور همواره نقض عهد میکند. آن بار هم اتمام حجت کردند و گفتند بروید مذاکره کنید اما فقط درباره موضوع هسته ای. به هر حال جمهوری اسلامی هم منتظر ماند تا ببیند امریکا در اجرای برجام چگونه پیش میرود اما خب آنها عهدشکنی کردند و با نقض برجام، نظر حضرت آقا برای چندمین بار تأیید شد.
حضرت آقا پیش از موضوع هستهای در مقاطعی اجازه مذاکره با امریکا را دادهاند. از جمله سفرای ایران و امریکا در بغداد چندین بار با یکدیگر ملاقات کردند و همچنین دیپلماتهای دو کشور در مقطعی درباره افغانستان با یکدیگر مذاکره کردهاند که آقای ظریف در این مذاکرات حضور داشتند. یعنی اینطور نبوده است که صفر و یک عمل کرده باشیم. مذاکره محرمانهای هم که بنده برای آن کسب اجازه کردم خب بنا به تشخیص شرایط در آن مقطع بود و نتیجهاش هم برجام شد.
زمانی که خدمت رهبری رسیدم ایشان فرمودند مذاکرات در سطح وزیران خارجه انجام نشود. یعنی یکی از شرایطی که مطرح کردند این بود که مذاکره در سطوح پایینتر از وزیر خارجه انجام شود. به همین دلیل ما در آن موقع آقای خاجی، آقای بهاروند، آقای نجفی و آقای زبیب را به عمان فرستادیم.
آن موقع خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا و آقای جان کری سناتور بود که از طرف آقای اوباما بهعنوان مسئول پرونده هستهای تعیین شده بود. آقای کری آن موقع خیلی اصرار داشت که با وزیر خارجه ایران صحبت کند اما این اتفاق در آن مقطع رخ نداد. نتیجه مذاکرات آن زمان این بود که امریکاییها از طریق سلطان عمان اعلام کردند که حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسند.
در دوره بنده اجازه این مذاکرات در سطح وزیر خارجه نبود احتمالاً در دوره جناب آقای دکتر روحانی مجوز داده شده بود به هر حال وزیر خارجه که بدون اجازه، حق دیدار و مذاکره ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com