به گزارش بولتن نیوز، در سومین همایش بزرگداشت حماسه چالدران که به همت نشریه وطن یولی و گروه تاریخ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد با حضور سرلشکر مرتضی فکور و سرتیپ دوم خلبان محمود ضرابی از همرزمان و سعید بحیرایی نویسنده زندگینامه از یاد و خاطره زندهیاد سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی و رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران تجلیل شد. شاهنامهخوانی زمرد یزدانی و نقالی شاهنامه توسط طاهره بهرامی و اجرای گروه عاشیق آذری به رهبری قدرت میرزاپور از برنامه های جنبی این همایش بود.
پورجوادی: پس از جنگ چالدران زبان فارسی در عثمانی تضعیف شد
در ابتدای این مراسم نصراله پورجوادی اظهار داشت: جنگ دلایل متعددی داشت که یکی از مهمترین آنها اختلاف بین شیعه و سنی در دو حکومت عثمانی و صفوی بود. از طرفی شاه اسماعیل بعد از به حکومت رسیدن سلطان سلیم او را به رسمیت نشناخت و این موارد موجب اختلاف بین آنها شد. بنابراین تقابل تشیع و تسنن را میتوان یکی مهمترین علتهای جنگ دانست.
پورجوادی با اشاره به تاثیرات فرهنگی صفویه و عثمانی بر یکدیگر ادامه داد: دلایل شکست ایران در این جنگ نیز متعدد است که یکی از آنها انتخاب مکان چالدران برای جنگ بود. نکته مهمتر نیز این است که در آن زمان عثمانیها توپ یا سلاح آتشین داشتند و شاه اسماعیل استفاده از توپ را لازم نمیدید و سلاح آتشین را ناجوانمردانه میدانست. جنگ چالدران تاثیرات سیاسی زیادی داشت و ساختارها را در هر دو حکومت عوض کرد.
او با تاکید بر آثار فرهنگی چالدران افزود: بعد از جنگ به زبان ترکی و فارسی و جدا کردن آنها توجه ویژه شد و زبان ترکی عثمانی در دیوان به حالت رسمی درآمد. بنابراین تضعیف زبان فارسی بعد از جنگ چالدران از سوی عثمانی همچنان نیاز به پژوهش های دقیق دارد. با توجه به این موضوع ما نیاز داریم ادبیات ترکی را بشناسیم تا بتوانیم به تاثیر آن در زبان فارسی بعد از چالدران پی ببریم.
دشتبانی: چالدران جلوه زیبایی از دفاع مقدس میهنی بود
در ادامه همایش دشتبانی مدیر مسئول نشریه وطن یولی و دبیر سومین همایش بزرگداشت حماسه چالدران، گفت: دوستانی که این همایش را برگزار کردند از جوانان آذری وطن دوست هستند که ضرورت پرداختن به موضوعاتی مانند جنگ چالدران را مد نظر قرار دادند. شاید بتوان گفت جنگ چالدران از منظر سیاسی به خاطر اشتباهات شاه اسماعیل رخ داد اما این جنگ زوایای مهم دیگری دارد. رشادت های ملت ایران برای دفاع از هویت و ملیت خود در این جنگ زبان زد است. این موضوع از مسائل سیاسی از آن زمان جداست و این خطایی است که ما درمورد دفاع مقدس نیز گاهی مرتکب می شویم. اینکه جنگ قابل پیشگیری بود یا زودتر می توانست به اتمام برسد بعد سیاسی قضیه است اما آنچه به ملت ایران و شهیدان و جانبازان این ملت بزرگ بر می گردد جز حماسه و شکوه چیزی نیست و قطعا دفاع ما از میهن مان چه در چالدران و چه در هشت سال جنگ تحمیلی با صدام دفاعی مقدس بوده و خواهد بود. خطاهای سیاستمداران را نباید به دفاع مردم ایران از هویت فرهنگی و سیاسی خود ربط داد. ملت ایران از اقصی نقاط کشور در جنگ چالدران رشادتهای زیادی نشان داده است.
او با بیان اینکه علی رغم شکست سیاسی ایران در چالدران رشادتهای رزمندگان ایرانی عثمانیها را شوکه کرد، افزود: این جنگ به عثمانیها نشان داد که باید ایران را به رسمیت بشناسد و عثمانی که سالها اروپاییها را ترسانده بود نتوانست به ایران خدشهای وارد کند. اگر سیاستمداران ما خطا کردند خطاهایشان در کارنامه خودشان ثبت شده ما ملت ایران همواره برای دفاع از کشورمان ایستادهایم.
دشتبانی با اشاره به مقاله "ایران مظلوم" پورجوادی خاطرنشان کرد: در مقالات دکتر پورجوادی به جریان پان ترکسیم نیز اشاره شده که باید این مطالب را خواند. متاسفانه من متاسفم که امروز برخی از جوانان نا آگاه ما هر چند اندک اما از هویت خودشان دور شدند و به سوی این جریان رفتند. در شهری که زادگاه من است برخی از هم میهنان آذری من مانند گرگ زوزه می کشند و وقتی با این مسائل مواجه می شوم نمی توانم سر به بالین بگذارم. این جریان منحط توانستند عده ای از همشهریان بنده را فریب دهند و این اتفاق دردناکی است.
او افزود: بنده به عنوان یک شهروند مسولان دولتی را نسبت به این غفلت گناهکار میدانم، نسبت به اینکه نام، عظمت و فرهنگ ایران به درستی به دانش آموزان و جوانان آموزش داده نشد که بدانند که من چنان فرهنگ غنی و بزرگی دارم که نمی توانم تبدیل به یک جانور شوم و زوزه بکشم و نمی توانم به تمدن بزرگ کشور پشت کنم. بنده به سهم خودم در این باره احساس گناه و وظیفه می کنم و احساس می کنم باید جا پای بزرگان بگذارم و از فرهنگ و تمدن کشورم دفاع کنم.
باوند: صفویه یگانگی و وحدت ایران را احیا کرد
داود هرمیداس باوند، پژوهشگر و استاد روابط بینالملل نیز در ادامه این همایش با اشاره به اینکه در طول تاریخ فرهنگ ایران با فراز و فرودهایی مواجه شده است، گفت: ایران در طول تاریخ در فرازها تمدنسازی کرده و در فرودها نیز نقش فرهیختهسازی را در پیش گرفته است.
او ادامه داد: حکومت سلسله صفوی رویداد قابل توجهی در تاریخ ایران و منطقه است. با آغاز حکومت صفوی زبان فارسی شروع به تغییراتی میکند. در مقطع حکومت شاه اسماعیل اختلافات درونی هندوستان حل میشود و زبان درباری آنها به زبان فارسی تغییر میکند. البته زمانی که بابرشاه هم به هند می رود در دهلی زبان درباری فارسی بوده و خود تیموریان نیز به فارسی متصل بودند. همچنین در میان سلاجقه روم نیز زبان درباری فارسی بوده است.
باوند با تاکید بر اینکه تلاش برای تغییر زبان آسان نیست، افزود: چون زبان در ابعاد مختلف جایگاه خودش را باز می کند تغییر آن آسان نیست. همچنین گویش های مختلف از زبان می تواند آن را تقویت کند. بعد از آن دوره تاریخی یک اتفاقی شروع شد برای زودودن فرهنگی و سیاسی ایران به خصوص در ۱۸۳۶ در هندوستان زبان فارسی به عنوان زبان اداری و درباری متوقف شد. این اتفاق در افغانستان نیز افتاد که حتی سعی کردند تاریخ افغانستان را عوض کنند و این موضوع در آسیای مرکزی از سوی تزارها و کمونیست ها ایجاد شد که سعی کردند زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را کم رنگ کنند. بنابراین مسئله مبارزه با زبان فارسی پدیده جدیدی نبوده و نیست.
او با بیان اینکه صفویه موفق شد یگانگی و وحدت در ایران ایجاد کند، گفت: حکومت صفوی و شاه اسماعیل مذهب شیعه و وحدت ایران را گسترش می دهد. همچنین از طرفی مغول سبب شد شیعه و جنبش های صوفی گری گسترش پیدا کند بنابراین وقتی شاه اسماعیل روی کار آمد فضا برای گسترش شیعه مهیا شده بود. ایران در چالدران نمیخواست زیر بار خلافت سلطان سلیم برود. درس چالدران عدم توجه به توانایی همسایگان ایران است. ما در طول تاریخ از این موضوع ضربه های زیادی خوردیم.
باوند خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که عثمانی ها به توپخانه و سلاح آتشین مجهز بود و این مسئله مهمی است که در اروپا نیز بعد از رنسانس به سلاح آتشین توجه کردند. ایران بعد از چالدران از تحولات غرب نیز آگاه شد. همچنین از نظر فرهنگی در زمان صفوی و چالدران گسترش مذهب تشیع باعث وحدت ایران شده بود. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که برخی ارزشها در یک مقطع تاریخی وحدت بخش میشوند اما استمرار آنها بعدها تبدیل می شود یعنی آن جایگاه مثبت اساسی شان مقداری نقش تضیف کننده نیز پیدا می کند. در وحدت بخشی صفوی شکی نیست اما در گذار زمان با ایجاد خرافات همین عامل وحدتبخشی موجب تضعیف ایران شد. بنابراین با توجه به تغییرات دنیای امروز باید به مسئله قومیتها توجه ویژه نشان داد.
دادبه: کتابهای درسی از تاریخ و فرهنگ ایران تهی شده است
اصغر دادبه، استاد زبان و ادبیات فارسی نیز در این مراسم گفت: انجمنهای ادبی فارسی در دوره صفوی و عثمانی بسیار زیاد برگزار میشده و همه افراد در آن شرکت میکردند. گستره انجمنهای ادبی زبان فارسی در قلمرو عثمانی تا بوسنی و هرزگوین ادامه داشت و تا قرن ها زبان فارسی زبان ادبی و فرهنگی عثمانی بود. متاسفانه امروز در کتابهای درسی توجهی به تاریخ و فرهنگ ما نمی شود و تهی شدن کتابهای درسی نتیجهاش شده این که جوان امروز نه علی را میشناسد و نه رستم را؛ یعنی نه نماد دین و تشیع را میشناسد و نه نماد تاریخی ملیاش را. بنابراین باید از تحریفها حرف زد. توپ و تانک ما برای دفاع از خودمان بیان کردن تحریفها در تاریخ و زبان است.
او با اشاره به اینکه کیفیت باید مدنظر قرار گرفته شود، افزود: دشمنی که امروز با زبان فارسی میشود طبیعی است و همه ما مسئولیم. همه ما از فرهنگی که پشت این زبان وجود دارد آگاه هستیم. کسی با موجود مفلوک دشمنی نمیکند بلکه همه با رستمها دشمنی میکنند. بنده در اینجا هشدار میدهم که جوانان ما به تدریج با متنهای اصیل تاریخی و ادبیمان بی ارتباط میشوند.
دادبه درباره ارتباط شعر شهریار و وطنپرستی نیز گفت: هر هنرمندی عاشق است، اما این عشق ضد عاقلی نیست. پله دهم را نمیتوان بدون طی کردن پلههای اول رفت بنابراین همه این موارد را باید با استفاده از ادبیات و تاریخ کهنمان به بچه هایمان بیاموزیم. شهریار ادامه یکی از شاخههای بازگشت ادبی است. او در اشعارش به اصالت شعر و ادب قبل خود باز می گردد و آن را جلو میبرد. شهریار به دو عشق توجه میکند که یکی از آنها مذهب است اما بعد از ملک الشعرای بهار بیشترین شعر را در حوزه میهن و ایران پرستی دارد و تمام ابعاد ملیت در اشعارش هست.
او تاکید کرد: هستی بیهویت نمیشود بنابراین وقتی به کارهای شعرا توجه میکنیم میبینم اکثر آنها در اشعارشان از هویت و مهینپرستی حرف زدند. و شهریار بیشترین شعر را در این زمینه دارد. او هم با واژه ایران و هم به شکل مفهومی با این موضوع برخورد کرده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com