گروه اجتماعی: دکتر شهناز زمردبخش آزاد؛ مدرس دانشگاه و کارشناس مطالعات زنان در یادداشت پیش رو معتقد است عاملیت و کنش ورزی زنان در عرصه عمومی ایران، الگوهای کنشگری را نهتنها با تحولات شگرفی همراه ساخته است بلکه آن را از وضعیت توصیفی – تحمیلی جنسیتی خارج کرده است. بهطوریکه محو و امحاء سازی فضای فکری – عرفی سنتگرای حاکم به زن از سوی دیگر بخشهای نهادی در جامعه مانند خانواده، قبیله و حتی اجتماعات کلانشهری نتیجه روندی است که در این یادداشت تلاش شده است بهطور اجمالی به آن اشاره شود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
میدانهای مختلف برای کنش گری زنان در چارچوب قوانین در نظام سیاسی ایران روزبهروز متنوعتر و بیشتر شده است و این روند بهطور مداوم در حال تکامل و رشد است. درواقع زنان در نظام اسلامی ایران، توانستهاند به میزان زیادی از حقوق سیاسی – اجتماعی خود با ویژگیهای سیاسی – اجتماعی – فرهنگی و آموزشی دست یابند؛ بهطوریکه حصولیت به ایدههای کنش گری زنان در جامعه و اعتبارآفرینی به جایگاه زنان در قالب چارچوب سیاسی موجود در کشور از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی موردتوجه جریانات انقلابی قرار گرفت؛ و این روند باگذشت زمان و با بلوغ نظام سیاسی اسلامی وارد فضای تازهتری شد و فصل جدیدی از حیات سیاسی را برای زنان رقم زد.
واقعیت امر این است که زنان بهپاس حضور پررنگ در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی و در ادامه بهواسطه نقشپذیری در روزهای پرالتهاب جنگ تحمیلی، زمینه غالب شدن بر محدودیتهای اجتماعی و عرفی که جامعه برزنان تحمیل کرده بود، را برای خود فراهم ساختند. بهعبارتدیگر اینکه بازخوانی و بازتعریف نقش اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی زنان، به عامل و متغیری کلیدی برای خودسازی زنان بر اساس آموزههای اسلامی و باورهای رهبران انقلاب اسلامی تبدیل شد.
تعامل، تبارز کنشی و همسوییهای عرصهای در گستره کلان جامعه این روزها به بخشی از حیات لاینفک زنان با دیگر بخشهای جامعه تبدیلشده است. و همین امر موجب شده است تا باور محدودسازی زنان را از فرا روایتهای عرفی – سنتی خارج ساخته و مقوله هویتی زنان را با اصالت و هویت بازیگری تازه شکل داده و بازسازی کنند.
باید یادآور شد که در شرایط حال طرحوارههای ﺷﻨﺎﺧتی ﻓﻌﺎل ﺷﻮﻧﺪه کنشگری زنان، در قالبهای فردی و سازمانی دنبال میشود و همین امر بسترهای خارجسازی آنها را از تمهای توتمیِ دیگرهای فراموششده جامعه را به وجود آورده است. و اینها به عواملی برای قرار دادن زنان و نقشهای آنها در قالب مجادلات فکری – اجتماعی در جامعه از حیث آزاد و یا محدود بودن در ترازوی نقدِ منتقدان تبدیلشده است.
عاملیت و کنش ورزی زنان در عرصه عمومی ایران، الگوهای کنشگری را نهتنها با تحولات شگرفی همراه ساخته است بلکه آن را از وضعیت توصیفی – تحمیلی جنسیتی خارج کرده است. بهطوریکه محو و امحاء سازی فضای فکری – عرفی سنتگرای حاکم به زن از سوی دیگر بخشهای نهادی در جامعه مانند خانواده، قبیله و حتی اجتماعات کلانشهری نتیجه روندی است که در این یادداشت تلاش شده است بهطور اجمالی به آن اشاره شود.
بهر رو باید توجه کرد که بازبيني در الگوهای مبتنی بر کرنش گری و تغییر آن با جایگزینی مفهوم کنش گری زنان بجای آن در قالب زن انقلابی و اسلامی ورای نگاههای غرب گرایانه و فمینیستی به زن و جایگاه وی، به بازنماییِ نمودهای شکلگیری قابلیتهای نهفته زنان در ایران انجامیده است. بهواقع نتیجه حضور بیبدیل زنان در عرصهها و میدانهای مختلف جامعه، در کنار نقشهای همافزایی که دولت ها در طول چهار دهه گذشته در تلاش بوده اند تا برای اعتلای جامعه زنان انجام داده اند، برجسته سازی های گفتمانی از شرایط و جایگاه فعلی زنان در قالب تعاریف، تمجیدها و حتی نقدها از یکسو و حاشیه رانی های سنتی در قالب گفتمان نظام تاریخی – اجتماعی از کارکردها و عملکرد زنان در جامعه از سوی دیگر بوده است.
از این رو تلاش برای حل و فصل تعارض های موجود از نقشهای خانوادگی و اجتماعی زنان و تعدیل و تقلیل این تعارضات برای ایفای نقش موثر و در خور، از جمله مواردی است که باید موردتوجه ویژه قرار گیرد تا بسترهای رو به رشد و روز افزای زنان به مانند چند دهه گذشته رو به جلو و رو به پیشرفت باشد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com