کد خبر: ۵۵۳۴۴۹
تاریخ انتشار:
درسی برای امروز جامعه ایرانی

تاملی بر نظر و عمل اقتصادی امام صادق (ع)

در کنار رعایت انصاف و حال مردم در کسب و کار، هیچگاه امام صادق (ع) توصیه به ریاضت اقتصادی و فشار مالی بر عامه مردم نداشتند.

گروه دین و اندیشه: داستانی است که در کافی مرحوم کلینی در رابطه با امام صادق علیه السلام آمده است: یکی از اصحاب امام صادق شخصی به نام عبدالرحمان بن سیابه است. پدرش از اصحاب حضرت بود. می‌گوید: پدرم که از دنیا رفت، یک کسی از دوستان پدرم در خانه ما را زد. به من تسلیت گفت و سؤال کرد: آیا پدرت ارثی به جا گذاشته است؟ گفتم: نه، ما وضع مالی‌مان خوب نبود. هزار درهم به من داد و گفت: این را حفظ کن و با آن کاسبی کن و از سودش استفاده کن. نگذار سرمایه‌ات از دست برود.

می‌گوید: نزد مادرم آمدم و گفتم و مادرم هم خوشحال شد. فردای آن روز رفتم یکی دیگر از دوستان پدرم را پیدا کردم. گفتم: یک چنین پولی به من رسیده است. او هم یک مقدار پارچه ابریشمی برایم خریداری کرد و یک مغازه‌ای برایم گرفت و روزی زیادی خدا نصیب ما کرد. پدر از دست رفته بود و این دو رفیق پدر یک کمکی کردند و وضع ما خیلی خوب شد.

به گزارش بولتن نیوز، فصل حج که رسید به ذهنم رسید حج خانه خدا بروم. گفتم: حالا که اوضاع خوب است، پول حج هم داریم، به حج برویم. به مادر گفتم: تصمیم دارم حج بروم. گفت: پسرم اول هزار درهمی را که رفیق پدر داده تسویه کن و بعد به حج برو. سراغ رفیق پدرم آمدم، هزار درهم را دادم. نگاهی کرد و تعجب کرد. گفت: هزار درهم کم است؟ من بیشتر به تو بدهم؟ گفتم : نه پول با برکتی بود. وضع ما خوب شده است. می‌خواهم حج بیت الله بروم و آماده‌ام پول شما را پس بدهم. پول را دادم و با سود پول‌هایی که بدست آورده بودم به حج بیت الله الحرام رفتم.

از حج که برگشتم به مدینه خانه امام صادق(علیه السلام) آمدم. جمعیتی نشسته بودند، من یک جوانی بودم و سن و سالی نداشتم. یک گوشه مجلس نشستم تا دیگران سؤالاتشان را از امام صادق(علیه السلام) بپرسند. جمعیت که رفتند و خلوت شد، حضرت به من اشاره کردند که سؤالی داری؟ خدمت حضرت رفتم و گفتم: من پسر فلانی هستم. پدر مرا امام صادق(علیه السلام) می‌شناخت. حضرت طلب رحمت برای پدرم کردم. باز از زندگی پدر سؤال کردند و فرمودند: پدر از دنیا رفت، چیزی برای شما گذاشت؟ گفتم: نه، وضع مالی ما خوب نبود. ارثی نداشتیم. حضرت بلافاصله فرمود: پس چطور حج خانه خدا رفتی؟ داستان را تعریف کردم.

بعد از بیان داستان، امام صادق مهلت نداد حرف من تمام شود. فرمود: هزار درهم را چه کردی؟ فرمود: تسویه کردم. حضرت فرمود: احسنت! خیلی خوشحال شدند که من دین مردم را پرداخت کردم و به حج آمدم. بعد فرمودند: می‌خواهی نصحیتی بکنم؟ گفتم: بفرمایید، استقبال می‌کنم. «عَلَيْكَ بِصِدْقِ‏ الْحَدِيثِ‏ وَ أَدَاءِ الامَانَةِ تَشْرَكُ النَّاسَ فِي أَمْوَالِهِمْ هَكَذَا» (کافی/ج5/ص134) سعی کن در زندگی راستگویی و امانت‌داری داشته باشی. اگر این کار را کردی آنوقت در مال مردم شریک هستی.

دو تن از اصحاب امام صادق (علیه السلام) به نام یحیی بن علا و اسحاق بن عمار هستند. این دو بزرگوار عرض کردند، هر وقت خدمت حضرت رسیدیم، نشد امام صادق با ما وداع و خداحافظی کند، الا اینکه در هر دیداری این سفارش را بیان می‌کرد: «عَلَيْكَ بِصِدْقِ‏ الْحَدِيثِ‏ وَ أَدَاءِ الامَانَةِ»

امام صادق در هر خداحافظی این نصیحت را تکرار بکند. این چیزی که امروز در جامعه ما درّ نایاب شده است همین‌هاست. یعنی صداقت درّ نایاب است. امانت داری درّ نایاب شده است. صداقت هم فقط راستگویی در کلام نیست. در عمل هم صادقانه عمل کنیم. صادقانه حرف بزنیم. اگر ادعای دینداری می‌کنیم راست بگوییم. اگر ادعای حکومت دینی داریم راست بگوییم. مسئولین اگر ادعای حکومت‌داری دارند، که نظام اسلامی را اداره می‌کنند، راست بگویند. مردم اگر مدعی تقویت نظام دینی هستند، راست بگویند.

البته باید این را هم مدنظر قرار داد که در کنار رعایت انصاف و حال مردم در کسب و کار، هیچگاه امام صادق (ع) توصیه به ریاضت اقتصادی و فشار مالی بر عامه مردم نداشتند و با اینکه صوفی ها، سعی در ترویج عقاید ریاضت گونه در جامعه داشتند، ایشان همواره در برابر آنها می ایستادند. ازجمله تفکراتی که در زمان امام صادق(ع) پیدا شد و کم کم شکل گرفت، جریان خطرناک و انحرافی صوفیگری بود، که با ظاهری فریبنده دست به عوام فریبی و گمراه کردن مردم زد.

محقق اردبیلی درباره پیدایش صوفیه می نویسد: به نقل از شیعه وسنی، اولین کسی را که صوفی نامیدند «ابوهاشم کوفی » بود، چون او مانند رهبانان جامه های پشمینه درشت می پوشید. آن ملعون مثل نصاری قائل به حلول و اتحاد بود. (1) و در کتاب اصول الدیانات آمده است که او در ظاهر اموی و جبری بود و در باطن ملحد ودهری. هدف او نابودی دین اسلام بود. از ائمه معصومین علیهم السلام چند حدیث در طعن او وارد شده است. پیروان او را چون صوف «لباس پشمی » می پوشیدند، صوفیه گفته اند.

امام صادق(ع) در برابر انحراف فرهنگی صوفیه موضع گرفت و نخست به هدایت و راهنمایی رهبران آنها پرداخت. اما چون آنان برعقایدانحرافی خود اصرار می ورزیدند. حضرت به ناچار وارد مرحله شدیدتری شد و دست به افشاگری چهره های خبیث آنها زد.

سفیان ثوری و گروهی از زاهد نمایان نزد امام صادق(ع) آمدند واز لباس امام اشکال گرفتند. سفیان به آن حضرت گفت:

«ان هذا لیس من لباسک »; راستی که این جامه شما نیست. امام صادق(ع) فرمود: بشنو و به دل سپار آن چه را به تو می گویم که خیردنیا و آخرت همین است; اگر بر سنت و حق بمیری و بر عقیده بدعت وناحق نمیری، من به تو خبر می دهم که رسول خدا(ص) در دوران تنگی وسختی بود، و هرگاه دنیا اقبال کند سزاوارترین افراد برای استفاده از نعمت ها نیکانند نه بدکاران، مومنانند نه منافقان،مسلمانانند نه کفار. ای ثوری! چرا انکار کردی و ناروا شمردی؟من با این وضعی که می بینی از روزی که خردمند شدم، شامی بر من نگذشته است که در مالم حقی باشد که خدا به من فرموده باشد آن را در مصرفی برسانم; جز آن که بدان مصرفش رساندم.

برخی زهد فروشان از پاسخ آن حضرت به سفیان پندگرفته، گفتند: راستی این رفیق ما از سخن شما آزرده شد، زبانش بند آمد و دلیلی به نظرش نیامد.حضرت به آنها فرمود: شما دلیل های خود رابیاورید. آنها گفتند: دلیل ما از قرآن است. امام صادق(ع)فرمود: آن را حاضر کنید که از هر چیزی به پیروی و عمل سزاوارتراست. گفتند: خدای تبارک و تعالی در مقام توصیف یاران پیامبر(ص)فرمود: دیگران را برخود مقدم می دارند، گرچه نیازمند باشند. هرکه از بخل نفس خود محفوظ بماند جزو رستگاران است.

نیز خداوند فرمود: غذای خود را با این که به آن علاقه و نیازدارند، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند. ما به همین دو آیه اکتفا می کنیم. مردی از حاضران مجلس به آنان گفت: ما شما را ندیده ایم که ازخوراک خوب دوری کنید. با این حال به مردم فرمان می دهید که ازمال خود دست بکشند تا شما از آن بهره مند شوید!

امام صادق(ع) فرمود: آن چه سودی ندارد، وانهید. آیا ناسخ ومنسوخ و محکم و متشابه قرآن را می دانید؟ هرکه گمراه شده، ازاینجا گمراه شده و هرکه از این امت هلاک شده، از این راه هلاک شده است. در پاسخ گفتند: بعضی را نمی دانیم و همه آن رامی دانیم. آن حضرت فرمود: به خاطر این نادانی است که گرفتارشدید. احادیث رسول خدا(ص) نیز چنین هستند. (ناسخ و منسوخ ومحکم و متشابه دارند.) اما انفاقی که در آیه فوق آمده است،برای مسلمانان آن عصر مباح بود، آنان به خاطر آن پاداش می بردند. ولی آن چه که آنها عمل می کردند، به امر خدا نسخ شده است، تا مایه زیان مسلمانانی که افراد ناتوان، کودک و پیران ازکار افتاده و سالخورده در خانواده خود دارند که گرسنگی رانمی توانند تحمل کنند، نشود. بدین خاطر رسول خدا(ص) فرمود: اگرکسی می خواهد مقداری خرما یا پنج قرص نان یا چند دینار یا چنددرهم را به مصرف خیر برساند بهتر این است که آن ها را به مصرف پدر و مادر خود برساند و در درجه دوم برای خود و عیالش صرف کندو در درجه سوم به خویشاوندان وبرادران مومنش و در درجه چهارم به هسمایه های مستمندش و در درجه پنجم درراه خدا و جهاد که اجرش از همه کمتر است، به مصرف برساند...

عقاید فاسد و برخورد ریاکارانه و منافقانه صوفیه آن چنان خطرناک بود که پس از گذشت یک قرن از پیدایش این گروه انحرافی،امام حسن عسکری(ع) با نقل حدیث از امام صادق(ع) دست به یک روشنگری جدید علیه این گروه زد.

امام حسن عسکری(ع) در پایان این روشنگری می فرماید: امام صادق(ع) به ابوهاشم جعفری فرمود:ای ابوهاشم! زود باشد که زمانی فرا رسد که مردم خندان باشندودلهایشان سیاه و تیره، سنت در میان آن ها بدعت به حساب آید وبدعت در میان آنها سنت، مؤمن در میان آن ها خوار و بی مقدار باشدو فاسق عزیز و صاحب اعتبار، امیران آن ها نادان و ستمکار باشند،و عالمانشان راهی دربار ظالمان، توانگران آن ها توشه فقیران ودرویشان را بدزدند، کوچتکترهای آن ها بر بزرگان پیشی گیرند،هرنادانی نزد آنها مرد آگاهی باشد، هر حلیت گری درویش باشد،مردم افراد نیک رای را از افراد فاسد العقیده تمییز ندهند،میش را از گرگان خونخوار تشخیص ندهند، علمای آنها بر روی زمین بدترین خلق خدا هستند. زیرا میل به فلسفه و تصوف می کنند. به خدا قسم! آنها از حق برگشته اند و میل به باطل پیدا کرده اند، دردوستی با مخالفان ما بسیار مبالغه کنند و در گمراه کردن شیعیان و دوستان ما تلاش فراوان کنند. پس اگر بر منصبی دست یابند ازرشوه ها سیر نگردند... آگاه باشید که آنها «راهزنان ایمان »هستند و دعوت کنندگان به کیش ملحدان. پس هرکس آنها را دریابدباید از آن ها حذر کند و دین و ایمان خود را حفظ کند.

ای ابوهاشم! این چیزی است که پدرم از پدرانش، از جعفربن محمدصادق علیهم السلام برای من نقل کرده است.

 

منبع:

تبیان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین