کد خبر: ۵۴۷۶۲۶
تاریخ انتشار:

نآرامی های اردن؛ نیشتر تنبیه یا خنجر خیانت

عبدالله دوم شاه اردن 50 روز پیش در کنفرانس سران عرب پیامی را در قالب ذکر صلوات به سعودی ها داد اما شاید کسی فکر نمی کرد آن صلوات متفاوت...

به گزارش بولتن نیوز، در کنفرانس سران عرب، عبدالله دوم شاه اردن که خود را از نسل پیامبر اکرم (ص) می داند، سخنرانی اش را با صلوات به سبک «اللهم صل علی النبی العربی الهاشمی» (صلوات بر پیامبر عربی هاشمی) آغاز کرد که مورد اعتراض پادشاه سعودی قرار گرفت و از وی خواست صلوات به «شیوه ابراهیمی» (اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد کما صلیت علی إبراهیم و علی آل إبراهیم) بفرستند.
حقیقت دارد که اردنی ها همواره سعودی ها و حکومتشان را مدیون خانواده هاشمی و تولیت اماکن مقدسی مانند مکه و مدینه را از آن خود می دانند و داستان تاریخی اش به شریف حسین باز می گردد؛ جد خاندان هاشمی حاکم بر اردن که حجاز را به سود آل سعود واگذار کرد.
سعودی ها اما حالا نه تنها احساس دینی به خاندان هاشمی نمی کنند، بلکه از قضیه فلسطین نیز به عنوان عضو حیاتی و ملتهب جهان اسلام عبور کرده اند، اما نه با هزینه خودشان بلکه به ضرر پادشاهی اردن.
پادشاهی اردن حق دارد از این لحاظ احساس تنهایی یا خشم کند؛ در کوچه و خیابان ها حتی کسانی که تحلیل عمیقی از تحولات خاورمیانه ندارند حالا صحبت از قرارداد قرن و کوتاه آمدن عربستان سعودی و برخی سران عرب از حق بازگشت آوارگان فلسطینی و پرداخت هزینه های سازش با اسرائیل از جیب اردنی ها و فلسطینی ها می کنند.
اردن در حال پرداخت هزینه صورتحساب ها و فاکتورهای قرارداد قرن به سود عادی سازی روابط برخی سران عرب با رژیم صهیونیستی است.
اردن بعد از مصر، خود پیشتاز عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده است، بنابراین طبیعی است که این رطب خورده منع رطب نکند، اما مساله این است که هزینه سازش سعودی ها و اماراتی ها با اسرائیل باید از جیب اردنی ها پرداخته شود، زیرا اشتیاق برخی کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی برای عادی سازی روابط با اسرائیل به دولت آمریکا جسارتی بیشتر از همیشه برای تایید تعلق قدس به اسرائیلی ها و انتقال سفارت خود از تل آویو به این شهر را داده است؛ این یعنی اردنی ها، هم تولیت خود را بر قدس از دست می دهند و هم باید قید بازگشت فلسطینیان ساکن اردن به سرزمین اصلی را بزنند.
اردن بزرگترین میزبان جمعیت پناهندگان و آوارگان فلسطینی است؛ گفته می شود بیش از نیمی از اردنی ها، ریشه فلسطینی دارند و تعداد زیادی از این ها در اردوگاه های آوارگان در اطراف امان پایتخت اردن و برخی استان ها ساکن هستند. این ملاحظه هم اردن را از کوتاه آمدن درباره قدس باز می دارد.

** از توافق تاریخی درباره حجاز تا قرارداد قرن

به هر روی، حال این روزهای اردن، مشابه حال خاورمیانه متلاطم است که هر روزش قصه جدیدی دارد. هویتش هم به همین اندازه متغیر است؛ یک روز از حجاز به منطقه می نگرد، روز دیگر از وادی عربه؛ اردنی ها یک روز مجبورند در امان و از کرانه خاوری رود اردن به سرنوشت اقتصاد وابسته خود خیره شوند و روزی دیگر در کرانه باختری بایستند، لباس فلسطینی ها را بپوشند و از قدس شرقی و شبه اشغال شده، چشم به ورطه تازه خود و خاورمیانه جدید بدوزند.
قرارداد قرن، قصد دارد به جای شعار معروف «قدس، پایتخت ابدی فلسطین»، اقامت فلسطینی ها در اردن را ابدی کند و وصایت تاریخی خاندان هاشمی (پادشاهی اردن) بر مقدسات اسلامی و مسیحی قدس را نیز از آنان سلب کند. تنهایی اردن نه فقط به این دلایل، بلکه به خاطر آن است که سناریوی قرارداد قرن را نه دشمنان اردن، بلکه دوستان تاریخی اش تایید و حمایت می کنند؛ آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، امارات و .....
شاید به علت درک این خطر بود که اردن به سوی ایران و ترکیه به عنوان رقبای جدی ائتلاف سازش با رژیم صهیونیستی آمد و همزمان با قطع کمک های همیشگی کشورهای منطقه، اردن، ناچار به اعمال مالیات های سنگین تر بر درآمد شد و این گونه بود که جرقه ناآرامی های اخیر زده شد. ( گفته می شود کمک های کشورهای عربستان، امارات و کویت در قبال چشم پوشی تاریخی شریف حسین، جد خاندان هاشمی از تولیت مکه و مدینه در حجاز و راضی شدن به حکومت در اردن بوده است.)
این واقعیت را ملک عبدالله شاه اردن هم در نطق اخیر خود درباره اعتراضات در کشورش گفت و تصریح کرد: اردن امروز بر سر دوراهی است... کمک های بین المللی به کشور کاهش یافته این در حالی است که ما در حال تحمل بار میزبانی پناهندگان سوری هم هستیم.
برگه قطع کمک های کشورهای خلیج فارس و آمریکا قرار است مانند اهرم فشاری، پادشاهی اردن را در تنگنا بگذارد. خوانش سعودی ها از این قضیه آن است که اردن، بدون کمک و تشنه در جدال برای تنازع بقا به حال خود رها شود، اگر از بحران بیرون آید، ضعیف شده و اگر سقوط کند به ضرر پرچمداران قرارداد قرن نخواهد بود.

** قرائتی سعودی از اشتباهات اردن

حکایت پشت اردن و خنجر سعودی هر چه باشد از چارچوب قرارداد قرن و تقابل با ایران خارج نیست.
از نگاهی سعودی، پادشاهی اردن در تقابل با ولع ریاض برای رابطه با تل آویو، دچار خطاهایی شده است و پادشاهی سعودی و آمریکا را به صرافت تنبیه اردن انداخته است.
- اردن در دو کنفرانس اسلامی ترکیه مشارکت کرده (15 دسامبر 2017 و 18 می گذشته) این در حالی است که عربستان هم به دلیل تقابل با ترکیه و هم به علت حضور حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس، نمی خواست اردنی ها در این نشست ها شرکت کنند.
- شاه اردن در این کنفرانس با رئیس جمهوری اسلامی ایران دست داده است در حالی که آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی انتظار دور ماندن عبدالله دوم از حسن روحانی را داشته اند، هر چند حرکت اردن به سوی ایران طبیعی بود و به گفته «توفیق رباحی» نویسنده و روزنامه نگار الجزایری، اردن حالا خوب می داند که ایران حتی اگر دشمن باشد، دشمن دانا است و عربستان سعودی حتی در صورت اثبات دوستی، دوست نادان است.
- اردن همچنین نخواست وارد خصومت با قطر به خاطر عربستان و امارات شود و خود را درگیر جدال های خلیج فارس نکرد.
همه این دلایل باعث شد تا برخی طرف های بین المللی و منطقه ای به فکر اعمال فشار بر اردن بیفتند.

** اردن هاشمی و بهار عربی؟

برخی رسانه های عربی حامی عربستان و امارات تلاش می کنند اوضاع اردن را به بهار عربی تشبیه کنند و می گویند بعد از 7 سال این بهار به اردن رسیده است. واقعیت این است که چنین تحلیلی نمی تواند به سود کشورهای حامی ناآرامی ها در اردن باشد. اگر این فرض را بپذیریم که برخی دست ها از خلیج فارس در حال تحریک حوزه خلیج عقبه و وارد کردن شوک به اردن از گذرگاه وادی عربه هستند، باید این احتمال را هم بدهیم که توانایی ایجاد تنش در اردن، لزوما به معنای توان مدیریت بحران های بعدی نیست. باید به خاطر داشت همیشه کسانی که به میدان و خیابان شورش و تنش وارد می شوند همان هایی نیستند که بر موج تغییرات سوار می شوند.
شاید مصر سال 2011 بهترین نمونه این ادعا باشد. آن سال برای خیلی ها این سوال مطرح بود که چرا وقتی نیروهای سکولار و فعالان مدنی با آن شدت مطالبه، وارد میدان التحریر قاهره شدند، هنوز اخوان المسلمین در برگزاری تظاهرات خیابانی مردد بود، اما یک سال بعد، این اخوان المسلمین بود که حکومت مصر را در دست داشت هر چند دولتش مستعجل ماند.
اردن هم از این قاعده مبرا نیست. در همین دو هفته اخیر، اخوان المسلمین اردن و حزب «جبهه عمل اسلامی» سر از لاک سکوت درآورد و بیانیه هایی در حمایت از تجمعات خیابانی و در رد سیاست های ریاضتی اخیر دولت مستعفی اردن صادر کرد. این را هم نباید فرموش کرد که دوره جدید منطقه، می تواند عصر احیای اخوان المسلمین و بازخوانی از تجربه شکست های اخیر باشد به ویژه اینکه اخوان المسلمین، حالا عمق استراتژیک خود را هزاران کیلومتر دورتر از پایتخت های عربی در مالزی ماهاتیر محمد می بیند.
پیروزی النهضه تونس در انتخابات شهرداری های این کشور دلیل دیگری بر آسیب شناسی این جماعت بین المللی برای ورود دوباره به عرصه ترسیم سیاست های منطقه ای است. این همان تهدیدی است که می تواند بعد از بی ثباتی در اردن دامن سایر کشورهای منطقه اعم از جمهوری های نظامی یا پادشاهی های مشابه اردن را بگیرد و همه اینها یعنی اینکه، حتی در خوشبینانه ترین حالت، اردن نه تنها لقمه ای نخواهد بود که از گلوی شاهزادگان سعودی و شیوخ اماراتی خلیج فارس پایین برود، بلکه سقوط آن، می تواند تهدیدی هم برای موجودیتشان نیز باشد.
اما اگر امان در برابر همه این فشارها دوام بیاورد چه؟ اگر مانند محاصره قطر، یک سال بگذرد و شیخ نشین های خلیج فارس، بعد از خوابی نیمروزی، گوشه عگال خود را کنار بزنند و اردنی قوی تر از همیشه مقابل چشمان خود ببینند، چه سناریوهایی انتظارشان را خواهد کشید؟ عربستان می تواند چوب حراج بر قدس به حساب اردن هاشمی بزند، اما بعد از خیانت ریاض به امان، تکلیف تاریخی چشم پوشی خاندان هاشمی از تولیت مکه و مدینه در قبال اخذ تولیت قدس چه خواهد شد؟ ائتلاف های منطقه ای چه مختصات جدیدی خواهد یافت؟

منبع: ایرنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین