گروه بین الملل: دکتر حسن رحیمی (روشن) – استاد دانشگاه بوعلی همدان، در یادداشت پیش رو روابط سیاسی ایران و روسیه را در موضوع سوریه بررسی کرده و آورده است: بدیهی است که روسیه همانند هر کشوری منافع خود را دنبال میکند اما نکته اصلی اینجا است که اگر برفرض، توافقی - مبنی بر اینکه نیروهای ایران در کنار مرزهای سرزمینهای اشغالی نباشند و این وظیفه به ارتش سوریه واگذار شود- در این مورد صورت گرفته باشد آیا این به ضرر ایران است؟ و معنی رو دست خوردن ایران را دارد؟
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
در دو سال گذشته سفرهای مسئولان رژیم صهیونیستی به روسیه، افزایشیافته است. هدف از این مسافرتها فشار به دولت روسیه برای دور نگهداشتن ایران و حزبالله از مرزهای سرزمینهای اشغالی فلسطین، بهویژه بلندیهای جولان اشغالی است.
اخیراً لاوروف وزیر خارجه روسیه از توافق با اسراییل،در مورد مسئله مرزهای جنوبی سوریه سخن گفت، منطقهای که از اهمیت زیادی برای سوریه و اسرائیل برخوردار است، عدهای که ازهر چیزی برای زیر سؤال بردن نظام، استفاده میکنند در رسانههای یک جریان خاص در داخل کشور شروع به تبلیغات منفی کردند که دیدید! هزینههای ایران در سوریه هدر رفت؟ دیدید که روسیه ایران را دور زد و با اسراییل به توافق رسید!
درونمایه این یادداشت، تأیید دولت روسیه نیست. بدیهی است که روسیه همانند هر کشوری منافع خود را دنبال میکند اما نکته اصلی اینجا است که اگر برفرض، توافقی - مبنی بر اینکه نیروهای ایران در کنار مرزهای سرزمینهای اشغالی نباشند و این وظیفه به ارتش سوریه واگذار شود- در این مورد صورت گرفته باشد آیا این به ضرر ایران است؟ و معنی رو دست خوردن ایران را دارد.
درباره چند نکته قابلذکر وجود دارد.
1- نخست اینکه ایران هیچگاه ادعا نکرده است که نیروی نظامی به معنی مصطلح آن در سوریه دارد.آنچه در سوریه از ایران وجود دارد نیروهای مستشاری ایران است و تعدادی داوطلب. بنابراین، نیروی نظامی ایران، خط آفندی یا پدافندی مانند جبهههای جنگ رسمی، در سوریه ندارد و اصولاً سیاست نظام نیز این نبوده است.
2- نکته دیگر اینکه در حال حاضر نیروهای معارض دولت سوریه، در جنوب این کشور و همجوار اسراییل حضور دارند اگر روسیه در مورد انحصار حضور ارتش سوریه در مرزهای جنوبی به توافق با اسراییل رسیده باشد، به معنی ناامیدی اسراییل از مزدوران خود و تن دادن به تسلط ارتش سوریه بر سرزمینهایی است که تاکنون در اشغال تروریستهای طرفدار اسراییل و آمریکا بوده است. و این همان خواست ایران و حزبالله نیز هست و پیروزی آنها است که با دیپلماسی روسیه رقم خورده است.
بهعبارتدیگر،اگر چنین توافقی وجود داشته باشد درواقع حق سیادت سوریه حفظشده و این مسئله طبیعتاً بازگشت بهحق رسمی ارتش سوریه در سالهای قبل از بحران، در مورد حضور در مرزهاست. درصورتیکه اسرائیل تن به این خواسته بدهد رسماً سقوط طرحهای خود وهم پیمانانش مبنی بر سقوط نظام سوریه را پذیرفته است و مزدورانش باید مناطق تحت اشغال را به ارتش سوریه تحویل بدهند.
3- نکته دیگر که برخی به آن توجه نمیکنند این است که مگر قرار بوده ایران، ارتش سوریه را پشت سر بگذارد و در خط مقدم جنگ با اسراییل قرار بگیرد؟ اسراییل سرزمین سوریه را اشغال کرده (بلندیهای جولان) بدیهی است خود ملت و ارتش سوریه باید در خط مواجه با دشمن باشند. و البته ایران و حزبالله آنها را یاری میکنند. اما هیچگاه قرار بر این نبوده است که ایران بهجای سوریه با اسراییل بجنگد و ارتش سوریه تماشاگر باشد. هدف از حضور محدود ایران در سوریه نیز اصلاً این موضوع نبوده است.
4- نکته چهارم اینکه ایران، اصولاً نیازی به پایگاههای فیزیکی نظامی در سوریه یا هر جای دیگر، ندارد. ارزشهای انقلاب اسلامی در دل ملتها جا دارد و نیازی به پایگاه نظامی به آن شکل که مثلاً، آمریکا در دیگر کشورها ایجاد میکند ندارد. مگر ایران در لبنان پایگاه نظامی دارد؟! مگر در عراق پایگاه نظامی دارد؟ مگر در پاکستان، افغانستان، بحرین، نیجریه، یمن، پایگاه نظامی دارد؟ بدیهی است جمهوری اسلامی در هیچیک از این مناطق به معنی مصطلح پایگاه نظامی ندارد. اما پایگاه عقیدتی در دل ملتهای مسلمان و استکبارستیز منطقه دارد.و متحدان انقلاب اسلامی در قالب حشد الشعبی، فاطمیون، زینبیون،انصار الله، حزبالله و... از ملتهای خود این مناطق تشکیلشدهاند.
بنا بر موارد فوق، حتی اگر توافق روسیه و اسراییل واقعیت داشته باشد، در راستای اهداف انقلاب اسلامی و محور مقاومت است و جای نگرانی برای نیروهای انقلاب و جای دلخوشی برای ضدانقلاب ندارد!
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بله این هم سخن درستی است