گروه سینما و تلویزیون: سازمان ملل متحد هدف از چنین اقدامی را ترغیب کشورها به تبادل برنامههای تلویزیونی بهویژه برنامههایی اعلام کرد که برای گسترش صلح، توسعه اجتماعی و اقتصادی و تقویت مسائل فرهنگی جامعه ساخته میشود.
ورودتلویزیونبهایران
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه صبح نو، تا قبل از سال ۱۳۳۷ هنوز چیزی بهنام تلویزیون به خانه مردم ایران راه پیدا نکرده بود. تا آن زمان این رادیو بود که بدون حضور رقیبی جدی برای خودش یکهتازی میکرد، اما از سال ۱۳۳۷ داستان متفاوت شد. از آن سال بود که دیگر سر و کله دستگاه شگفتانگیزی که بعدها به آن لقب جعبه جادو دادند، پیدا شد.
البته گویا قبل از سال ۱۳۳۷ هم برای راهاندازی تلویزیون تلاشهایی شده بود اما آن تلاشها در نهایت به سرانجامی نرسیدند.
فکر راهاندازی تلویزیون در ایران به سال ۱۳۳۵ بر میگردد. جوانی به نام آقای کازرونی، اهل اصفهان که از یک خانواده ثروتمند بود و در خارج کشور، کارگردانی سینما خوانده بود، به این فکر افتاد که در ایران تلویزیون تأسیس و از این طریق یک منبع درآمد مطمئنی را برای خود ایجاد کند. حتی با شرکتهای خارجیای که فرستندههای تلویزیونی تولید میکردند وارد مذاکره شد اما این صحبتها به نتیجه نرسید و توافقی انجام نشد.
بعدها حبیبالله ثابت پاسال، سرمایهدار بخش خصوصی، تأسیس یک فرستنده تلویزیونی را به دولت وقت پیشنهاد داد و دولت نیز پیشنهاد او را پذیرفت و برای آن که کار جنبه قانونی داشته باشد، مجلس شورای ملی در تیر ماه سال ۱۳۳۷ مادهای با چهار تبصره به تصویب رساند که به موجب آن، اجازه داده شد فرستنده تلویزیونی در تهران زیر پوشش وزارت پست، تلگراف و تلفن ایجاد شود.
این فرستنده تا پنج سال از پرداخت مالیات معاف بود وتمام برنامههای آن از مقررات اداره کل انتشارات پیروی میکرد.
سرانجام نخستین فرستنده تلویزیون ایران در ساعت ۵ بعد از ظهر جمعه ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۳۷، نخستین برنامه خود را پخش کرد.
اپلیکیشنهاواردمیشوند
از دهه80 با گسترش اینترنت در ایران و با معرفی فیسبوک و برخی شبکههای اجتماعی دیگر، بسیاری از جوانان بستری پیدا کردند تا بتوانند رسانه شخصی خودشان را ایجاد کنند.
شاید این محیط جدیترین رقیبی بود که در مقابل تلویزیون قد علم میکرد. البته هنوز هم باتوجه به سرعت پایین اینترنت در کشور و همچنین نیاز به رایانه شخصی، این محیط توانایی رقابت کامل با جعبه جادو را نداشت. از اواخر دهه80 و با ورود تلفنهای هوشمند به ایران و توانایی استفاده شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای مختلف درآن، روز به روز به تعداد کاربران این فضا افزوده شد. کاربرانی که ابتدا بیشتر از بین جوانان دانشجو و اهالی رسانه بودند.
به مرور و هرچه به زمان حال نزدیکتر شدیم مسائلی مثل سرعت رو به افزایش اینترنت، طرحهای اپراتورهای همراه و تنوع شبکههای اجتماعی باعث شد که بخش قابل توجهی از ایرانیان به سمت استفاده ازاین فضا بروند به طوری که امروز کمتر شهروندی وجود دارد که درهیچ یک از اپلیکیشنها عضو نباشد.
همین فراگیری با تولید محتوا و امکانات فراوان همراه شد، بهطوریکه بسیاری از ایرانیان، ساعات زیادی از شبانه روز خود را درکنار تلفن همراه خود سپری کنند؛ عملی که باعث فاصله گرفتن مخاطب از تلویزیون شد.
روزهایکمفروغجامجم
همان طور که گفته شد، ورود اپلیکیشنها یکی از مهمترین عوامل ریزش مخاطب تلویزیون شدند ولی آیا این تنها دلیل است؟ اگر صرفاً بر اوضاع تلویزیون وطنی تمرکز کنیم، به جز پیدایش رقبای جدید، تولید محتوای خود تلویزیون هم یکی از مهمترین علل ریزش مخاطب آن است.
تغییرات مدیران و پیرو آن سیاستها، کمبود بودجه، وجود برنامهسازان غیرمتخصص، نگاه کمیتگرا و تاکتیکهای سنتی مدیران، جملگی از دلایل حال ناخوش تلویزیون ایران به حساب میآیند. تلویزیونی که انگار تکلیف خودش را نمیداند؛ نه یک رسانه ایدئولوژیک است نه یک رسانه صرفاً سرگرمیساز.
امروز تلویزیون وضعیتی دارد که نه مخاطبی که دنبال اخبار و مسائل سیاسی و... است راضی میشود و نه بینندهای که خواهان تماشای برنامههای سرگرم کننده است.
اگر از چند برنامه استثنا چشمپوشی کنیم، این روزها که نه، این ماهها تلویزیون ملی ما چند برنامه، سریال یا فیلم سینمایی دیدنی پخش کرده است؟ سهم پخش فیلمها و سریالهای روز دنیا در کنداکتور سیما به جز ایامی مثل نوروز، نزدیک به هیچ است و تولیدات داخلی هم عمدتاً خوشایند مخاطب نیستند. هرچند که مدیران چند وقتی است که اندک تلنگری خوردهاند و به سمت تولیدات بیشتر حرکت کردهاند اما لازم است که بدانند صرفاً تولید بالا منجر به رضایت نخواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com