گروه اجتماعی: چند سال پيش بود كه براي گرفتن منابع كارشناسي ارشد وارد يكي از دانشكدههاي برتر كشور شدم. بعد از پرسوجو براي شيوه موفقيت در قبولي، دانشجويي را از دور نشانم دادند كه گوشهاي از حياط دانشكده نشسته بود و سيگار ميكشيد. شايد اگر بيرون از دانشگاه اين فرد را ميديدم هرگز تصور نميكردم اين فرد دانشجوي دكترا و البته جزو برترينهاي يك دانشگاه باشد. يك ساعتي كه صحبت كرديم به راحتي يكي از شيوههاي موفقيت و رمز پيروزي خودش را براي شب بيداريها و درس خواندن مصرف موادمخدر معرفي كرد. هنوز هم معتقد هستم ضمير ناخودآگاه من توانايي باور چنين موضوعي را نداشت. بعدها در خبرها ضد و نقيضهايي در مورد آمار اعتياد بين دانشجويان به خصوص دانشگاههاي دولتي و برتر كشور شنيدم. هرچند كه اين آمار نه تأييد و نه تكذيب ميشد، اما بالاخره يك نفر پيدا شد تا يك آمار از ميزان اعتياد تحصيلكردگان ارائه كند. اعلام شده است ۲۸ درصد معتادان كشور داراي سطح تحصيلات عاليه هستند. حالا اين سؤال پيش آمده كه تحصيلكردگي از عوامل ايجادكننده اعتياد است، يا مانع آن ميشود؟!
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جوان، كمتر و چه بسا هرگز ديده نشده مسئولان وزارت علوم، بهداشت، ورزش و جوانان يا سازمان امور دانشجويان آمار دقيقي در اينباره منتشر كنند و در عين حال اگر اظهارنظري هم كنند جز رد و تكذيب نخواهد بود؛ چراكه ارائه آمار ملزم به برنامهريزي و كنترل اين آسيب اجتماعي مهم ميان قشر تحصيلكرده جامعه است. اكنون هم بهرغم ارائه چنين آماري، بعيد است در ميان این قحطالرجالی براي تعيين يك مسئول در وزارتخانه مهم علوم، بالاخره كسي خود را موظف به پاسخگويي كند؛ به راستي تكليف مردم با دانشگاههايي كه جوان را سالم تحويل ميگيرند و معتاد تحصيلكرده بيرون ميدهند، چيست؟!
خاطرات يك معتاد تحصيلكرده
ميگويد: «همه چيز از شبهايي شروع شد كه با بچهها قرار گذاشتيم تا حسابي درس بخوانيم، اولش توي دانشگاه از گل شروع ميشه. مخصوصاً اگر خوابگاهي باشي. چون گل تقريباً حداقل يكي در ميون تو هر اتاقي هست. اولش هم ميگن مغز رو باز ميكنه، يه خرده هم افه روشنفكري ورت ميداره. اما مغز رو واقعاً ميپكونه، من ولي دوست داشتم و دارم، اصلاً اين حسش حالم رو خوب ميكنه. شباي اول با يه كام و دو كام شروع ميشد، همون قد كه فاز خنده برداريم، دلتنگي خانواده يادمون بره، البته هميشه هم فاز خنده نميداد، يه وقتايي ميزديم زير گريه، اما فاز خندهاش بهتره و البته بيشتر. البته فقط هم گل نبود، گل مث سيگار ميمونه، همه دارن، اگر خيلي باكلاس و پولدار باشن تو سيگارپيچ ميكشن، اما اگر بچه معمولي باشن از همين بهمن كوچيكا رو خالي ميكنن و توش گل ميريزن.»
دسته اول گروهي از دانشجويان هستند كه تنها براي كنجكاوي يا براي تجربه، دخانيات يا موادمخدر و الكل را مصرف ميكنند. دسته دوم دانشجوياني هستند كه به صورت تفنني و تنها در مهمانيها يا گردهماييهاي دوستانه اقدام به استعمال سيگار يا قليان ميكنند، اما متأسفانه دسته سوم دانشجوياني هستند كه هرچند كمتر از ميانگين جامعه اقدام به مصرف منظم موادمخدر سنتي يا آزمايشگاهي ميكنند كه اين مصرف به وابستگيهاي جسمي و رواني منجر شده و به آن سوءمصرف اعتياد ميگويند.
كارشناسان معتقد هستند بين ۲۰ تا ۳۰ درصد از دانشجويان تنها با اين تصور غلط كه يكبار مصرف موادمخدر اعتيادآور نيست، علاقهمند به تجربه اين مواد خطرناك هستند. همچنين اين امر در بين دانشجويان شهرستاني به علت دوري از خانواده و فشارهاي موجود بيشتر است، چه بسا كه بسياري از آنها به دليل هوش بالا جزو نخبگان و دانشجويان برتر دانشگاههاي خوب كشور نيز هستند. اين نشان ميدهد دانشجوياني كه در خانههاي مجردي يا خوابگاهها زندگي ميكنند، بيش از سايرين در معرض آسيب اعتياد قرار دارند.
28 درصد معتادان تحصيلكرده هستند
اين در حالي است كه انتظار جامعه از دانشجو بيشتر از اقشار ديگر جامعه است. قشر فرهيخته دانشجو دست كم بايد بتواند خوب را از بد تشخيص بدهد و از حوزه مصرف دور بماند، اما آمار موجود خلاف اين امر را نشان ميدهد. مدير كل فرهنگي و پيشگيري ستاد مبارزه با موادمخدر كشور گفته است: ۲۸ درصد معتادان كشور داراي سطح تحصيلات عاليه هستند.
هر چند كه اين آمار از سوي برخي رد و تكذيب ميشود، اما پيشتر از اين نيز مسئولان ستاد مبارزه با موادمخدر تأكيد داشتند اختلال در عملكرد بين ركنهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي منجر به بياخلاقي اجتماعي، عدم هويت و گرايش به سمت اعتياد ميشود. همچنين عصبانيت، پرخاشگري، مصرف مواد در ميان دوستان يا خانواده، پايبند نبودن به مذهب، افسردگي، هيجانطلبي و كمبود اعتماد به نفس از دلايلي است كه منجر به تشويق دانشجويان به مصرف مواد ميشود.
در مقابل عدهاي ديگر معتقد هستند آمار واقعي اعتياد در بين دانشجويان بيشتر از آن چيزي است كه اعلام شده است و از آنجايي كه اعتياد تحصيلكردگان دغدغه اول حوزههاي مهم مرتبطي چون وزارت علوم، وزارت ورزش و جوانان و وزارت بهداشت نيست، طرحهايي كه در دانشگاهها جهت پيشگيري از گرايش مصرف موادمخدر انجام شده همه به شكست خورده و اعتياد در بين دانشجويان در حال افزايش است.
جالب اينجاست كه روزهاي پايان سال 94 بود كه افزايش مصرف «گل» در بين دانشجويان باعث شد قائم مقام دبير كل ستاد مبارزه با موادمخدر ضمن ارائه آماري نسبت به افزايش مصرف موادمخدر در بين دانشجويان هشدار دهد. وي در يكي از سخنرانيهاي خود با اشاره به افزايش مصرف ماده مخدر «گل» در ميان دانشجويان گفت: «67 درصد دانشجويان معتاد، مصرف موادمخدر را پيش از ورود به دانشگاه و در دوره متوسطه تجربه كردهاند. دانشجوياني هم كه در خانههاي مجردي يا خوابگاهها زندگي ميكنند، بيش از سايرين در معرض آسيب اعتياد قرار دارند.»
آماري كه همان زمان از زبان وي اين حقيقت را فاش كرد كه حدود 90 درصد دانشجويان علوم پزشكي تجربه مصرف سيگار را داشتهاند و 4/6 درصد اين دانشجويان نيز روانگردان يا موادمخدر مصرف كردهاند. به اين معني با حساب سرانگشتي مشخص شد تا پايان سال 94، از حدود 180 هزار دانشجوي مشغول تحصيل در 60 دانشگاه علوم پزشكي كشور 11 هزار و 520 نفر اعتياد دارند.
وقتي آمارها و بررسيها نشان ميدهد كه مردم فرزندانشان را سالم به دانشگاهها تحويل ميدهند و بعضاً معتاد تحويل ميگيرند، خود گواه است كه خروجي خوبي از دانشگاهها وجود ندارد و بايد به اين حوزهها به صورت جدي ورود شود. در اين ميان آنچه مورد سؤال ميباشد، اين است كه با فرض روند شايسته سالاري در مسند وزارت علوم آيا مسئولان آموزش عالي كشور طرح و ايدهاي را براي كاهش اين آسيب اجتماعي ميان دانشجويان دارند؟!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com