گروه سینما و تلویزیون: میشل فرانکو کارگردان نوگرای مکزیکی کار جدیدش را هم که «دختر آوریل» نام دارد رو کرده و این فیلمی است اجتماعی و ملودرام به زبان اسپانیایی با بازی «اماسوارز» در یکی از نقشهای اصلی که بیشتر در فیلم «جولی یتا» درخشیده بود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، این فیلم چندی پیش در بخش «نوعی نگاه» جشنواره معتبر کن فرانسه به نمایش درآمد و اکران عمومی قریبالوقوع آن در امریکای شمالی، اروپای غربی و آسیای شرقی موجی تازه از توجه را برخواهد انگیخت، بخصوص که اهالی سینما با دیدن کارهای قبلی فرانکو عادت کردهاند که همواره فیلمهای ویژهای را از او انتظار بکشند.
مشخصات فیلم
عنوان: «دختر آوریل»
محصول: کمپانی لوسیا فیلمز مکزیک
تهیه کنندگان: لورنزو ویگاس، مویرنس زونانا، گابریل ریپ اشتاین و خورگه وایژ
سناریست و کارگردان: میشل فرانکو
مدیر فیلمبرداری: ایو کاپه
تدوینگران: خورگه وایژ و میشل فرانکو
طول مدت: 103 دقیقه
بازیگران: والریا بکه ریل، انریکه آریزون، جووانا لارکی، اما سوارز، هرنان مندوزا، خوزه انخل گارسیا
و مونیکا دل کارمن.
فرانکو زمانی مشهور شد که «لوسیا» فیلم سال 2012 خود را به کن برد و جایزه نخست بخش نوعی نگاه را در آنجا تصاحب کرد و سپس در سال 2015 فیلم سرشار از ضد قهرمانان و متمرکز بر نوجوانانی خلافکار در مکزیک با نام «Chronic» را به نمایش گذاشت. در آن فیلم تیمروت بازیگر و تهیهکننده امریکایی نقش یک مددکار اجتماعی را که خود دچار انواع کشو قوسهای روانی است، ایفا کرد و از قضا همین روت براساس رفاقتی که بین او و فرانکو در زمان تهیه آن فیلم شکل گرفت، در «دختر آوریل» نیز یکی از تهیهکنندگان و عوامل تولید اصلی است.
این بار فرانکو به موضوع مهم مادر شدن و پخته شدن زنان جوان در این راه میپردازد و با اینکه کمدی تلقی کردن کارهای فرانکو بسیار سخت و خلاف واقعیت است اما اشارات طعنهآمیز توأم با طنز تلخ در فیلم جدید او اندک نیست و این نشانگر ایرادهای متعددی است که وی در سلسله روابط اجتماعی در غرب و منجمله شرایط و رفتارهای نامناسب برخی مادران و اعضای خانوادهشان میبیند و نمیتواند نسبت به آن بیاعتنا بماند.
غرق در افکاری ساده
در این درام کاذب و دنیایی سرشار از فریب و کلک در فیلم «دختر آوریل» با کاراکتر مرکزی بسیار جوانی روبهرو هستیم و او دختری 17 ساله بهنام والریا (با بازی والریا بکهریل) است که در نخستین نماهای فیلم به شکل یک زن جوان غرق در افکار سادهاش مقابل چشم بینندگان قرار میگیرد. او که در این سن کم ازدواج کرده و باردار است، از همسرش که مردی به نام متئو (انریکه آریزون) است هم احساس رضایت میکند و هم نسبت به کارآییها و آینده او شک دارد و مطمئن نیست که فرجام کارشان روشن باشد. آنها البته هنوز به یکدیگر علاقهمند هستند اما دشواریهای اقتصادی پایههای زندگیشان را سست کرده است و این مسأله را خواهر خوانده والریا هم که از او بزرگتر و زنی بهنام کلارا (جووانا لارکی) است، به وضوح حس میکند و درباره آن نگران است.
وقتی مادر میآید
محل زندگی دو خواهر و متئو خانهای کوچک مشرف به دریا در منطقه پوئترو والارتای مکزیک است و این خانه به مادرشان ابریل («اما سواز» بازیگر اصلی فیلم اخیر پدرو المودووار اسپانیایی به نام «جولییتا») تعلق دارد. والریا از کلارا خواسته است چیزی درباره شرایط و مشکلات او و متئو و سایر مسائل منفی به مادرشان نگوید اما به محض اینکه ابریل سری به دخترهایش میزند تا از وضعیت آنها سردر بیاورد کلارا با شکستن این عهد مسائل را به اطلاع مادرشان میرساند.
منظوررسانی معکوس
همچون سایر فیلمهای میشل فرانکو روند قصه گویی وی مبتنی بر پیام رسانیهای بعدی و بخصوص با تکیه بر مهارتهای شغلی و هنری ایوکاپهاست که یک بار دیگر مدیریت فیلمبرداری یکی از آثار هنری میشل فرانکو را برعهده گرفته است. در یک نمای فیلم به وضوح میتوان این منظوررسانی معکوس را حس کرده و آن قسمتی است که ابریل از والهریا میپرسد آیا از زندگیاش و از سرزدنهای همیشگیاو به دخترانش راضی است و والریا سر به نشانه رضایت تکان میدهد اما نوع تصویربرداری صحنه و شکل راه رفتن و نگاه کردن والهریا حاکی از عدم رضایت او از این مسأله است.
محل استقرار دوربین ایو کاپه در اتاق و زاویه تصویری که میگیرد از آن حکایت میکند که والریا محکوم به زندگی در آنجا و به تبع آن مجبور به تحمل شرایط موجود است و این به هیچ وجه خبر از رضایت درونی وی از شرایط دور و برش و زندگی زناشویی او باوجود علاقه و ارادتی که به متئو دارد، نمیدهد. شاید این نوع تصویر برداریهای هنرمندانه سبب پنهان ماندن برخی معایب قصه شود اما تعداد حفرههای خالی در سناریو و معایب آنبه حدی میرسد که نمیتواند بر فیلم تأثیر منفی نگذارد. آثار قبلی فرانکو دو یا حداکثر سه کاراکتر اصلی داشتند. اما اینجا تعدادشان بیشتر است و او دائماً در حال پریدن از روی یک کاراکتر به سمت دیگری و پردازش یکی و سپس حرکت سریع به سوی دومی است.
قربانیان تصاویر نظیف
فیلم «دختر آوریل» همان طور که قبلاً گفتیم، نقبی به زندگی خانوادههای لرزان و فاقد اعتبار معنوی در گوشهای از کشور فاقد نظم و سرشار از قانونشکنیهای مکزیک است. اما وقتی فرانکو به سبب تعدد کاراکترها و زیادی سوژهها نمیتواند سهمی شایسته به هر کدام بدهد، نتیجه آن چیزی میشود که میبینیم و از این شاخه به آن شاخه پریدنهای او از تمرکز بر هر اتفاقی کاسته و تأثیرگذاری عمومی فیلم را کاهش داده است. این در حالی است که چنین فیلمهایی محکوم به روانشناسی فردی و به تصویر کشیدن نقصانهای رفتاری کاراکترهای خود هستند و اصولاً فلسفه وجودیشان این است و چنین دقت عملی را فرانکو فدا و قربانی نظیف بودن تصاویرش کرده و آن قدر در کم توجهی به روابط و موضعگیریهای فردی افراط میکند و اصرار میورزد که بینندگان در عین رضایت از این جامعه نگریها و کنکاشهای فردی او در مکزیک کنونی، از آنچه میبینند یک خط ارتباطی کامل را بیرون نمیکشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com