گروه اجتماعی: خانمی حدودا سی ساله می گوید: اعدام برای قاتل بنیتا کافی نیست. باید این مجرم را تحویل خانواده بنیتا بدهند تا آنها هر طور می خواهند وی را بکشند.
به گزارش بولتن نیوز، بقیه کسانی که کنارش هستند با تکان دادن سر به علامت تایید وی را همراهی می کنند. یکی می گوید: لازم است با اسید سوزانده شود. دیگری پیشنهاد می دهد وی نیز باید رد ماشینی در بسته در آفتاب یک هفته گرسنه و تشنه رها شود.
دیگری از نقایص قانون سخن می گوید و برخی نیز شیوه هایی عجیب تر را برای کشتن وی پیشنهاد می دهند.
اینجا محوطه بیرونی یک کلاس موسیقی کودکان است. صدای ساز و همخوانی بچه ها در راهرو به گوش می رسد. نوایی که از اتاق بیرون می زند اما کسی را آرام نکرده است. مادران نگران، به انتظار کودکانشان ایستاده اند و تنها پیشنهادشان شدت گرفتن خشونت در تنبیه دزدی است که حالا صفت قاتل را نیز یدک می کشد و در تصویری که از وی منتشر شده، گریان می خواهد کسی او را نبخشد و اشد مجازت برایش در نظر گرفته شود.
صحبت درباره بنیتا و آتنا و کیمیا و ستایش و ... بهانه نمی خواهد. در اتوبوس، مترو، تاکسی و ... کافی است نگاه ها به هم تلاقی کند تا صحبت درباره سرنوشت غم انگیز این دختران آغاز شود. دیدن مادری که دست کودکش را در دست دارد، گوشه بیرون زده روزنامه ای از کیف، بچه هایی که فال و گل و ... می فروشند، همگی بهانه های این صحبتند و درد جمعی ناشی از این بحران است که چنین میل به صحبت را افزایش داده است.
شرح داستان بنیتا، برای هیچ شنونده ای تاب آور نیست. احساسات عمومی چنان ملتهب شده است که دیگر مجالی برای دوری گزیدن از احساسات و اندیشیدن عقلانی وجود ندارد. فصل مشترک همه صحبت ها نیز جایی با خشونت گره می خورد. یکی پیشنهاد قطعه قطعه شدن قاتل را می دهد، دیگری پیشنهاد سوزاندنش با اسید و یکی دیگر پیشنهاد مردن از گرسنگی.
کسی دلایل وقوع این جرم و بزه را مد نظر ندارد. هیچ کس به چرایی شکل گیری بزه و نقش هسته اوله، خانواده بزهکار نمی اندیشد.
در این میان بازسازی صحنه دزدیدن خودروی پدر بنیتا نیز مزید بر علت شد، معلوم نیست دلایل بازسازی این صحنه چه بود اما هر چه هست نشان دهنده فوران خشم مردمی است که از خشونت خسته شده اند اما به جای پیشگیری از بروز خشونت به اعمال خشونت برای قاتل و بزهکار می پردازند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده است که سال های گذشته، تبلیغ بر رحمانیت و بخشش در جامعه تبلیغ می شد اما حالا پیش آمدن هر رافتی برای بزهکار با واکنش تند افکار عمومی روبرو می شود.
به نظر می رسد برای عبور از بحران رخ داده، ساده انگاری در برابر آنچه رخ داده کارساز نیست، باید دلایل بروز جرم بررسی شود و از طریق آگاه سازی خانوارها و والدین، شرایط را برای تربیت بهتر فرزندان فراهم کرد تا فجایعی از این دست رخ ندهد. امروز به جای مانور بر سرنوشت بنیتا، باید سرنوشت بنیتاها و آتناهای دیگر این سرزمین را مد نظر قرار داد و تلاش کرد قاتلان و جانیانی چون قاتلان این دو کودک در این جامعه پرورش نیابند. دامن زدن به خشونت نه تنها نمی تواند بحران کنونی را حل کند بلکه شرایط را به سمت بدتر شدن، پیش خواهد برد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
و آتناها و کیمیاها و بسیار دختر بجه های دیگر چیست.
دلیل آن صرفا افزایش فشار روانی برای مردان در جامعه است. از کجا؟ از
آنجا که این این مردان چشمشان به هزاران زن بی حجاب در روز می افتد اما
راه دسترسی به آنها را هم ندارند و راه تعدد زوجات هم که بسته شده است.
پس نسبت به همسرانشان سرد می شوند. شاید هم معتاد شوند. اگر هم به تقوا و
کنترل کافی نداشته باشند عقده خود را بر کودکان بی دفاع خالی می کنند.
خود را گول نزنیم. آـموزش کودکان هیچ فایده ای باز شدن چشم و گوش آنها و
افزایش تحریک در جامعه ندارد. این آمار هولناک تجاوز به محارم در اروپا و
آمریکا خود شاهدی بر این حقیقت است که گاهی پدر اتریشی دختر خود را 15
سال به عنوان برده جنسی استفاده می کند.
از اینها گذشته وقتی یک کودک با مرد قلدری طرف است که تهدید می کند به
کسی حرف بزنی می کشمت چه می تواند بکند؟
ما باید به اسلام برگردیم. باید این سطح افسارگسیخته تحریکات جنسی در
جامعه را مهار کنیم تا مردان دچار عقده حنسی نشوند و کار به اینجا نکشد.
مروجان بی حجابی و کسانی که مانع از فیلتریک هستند دستشان به خون ستایش و
آتنا آغشته است.