به گزارش بولتن نیوز، زنی میانسال با مراجعه به یکی از کلانتریهای پایتخت از ناپدید شدن ناگهانی دخترش خبر داد و گفت: «دخترم راحله، چند سال پیش از همسرش جدا شد. او در شمال تهران آرایشگاه دارد. امروز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد، اما دیگر برنگشت. قبل از اینکه بیرون برود، تلفنش زنگ خورد و من صدای مردی را از پشت خط شنیدم.»
با ثبت این شکایت، تحقیقات برای پیدا کردن راحله آغاز شد، اما یک هفته بعد، جسد پتوپیچ شده او در صندلی عقب خودرویش در غرب تهران کشف شد.
مقتول با ضربههای چاقو به قتل رسیده و دو گوشی تلفن همراهش نیز به سرقت رفته بود. کارآگاهان شماره تماسهای او را بررسی و ردپای مردی داروفروش را در آن پیدا کردند. کامران، نسخهپیچ یکی از داروخانههای شمالشهر بود که پس از حادثه به شکل مرموزی متواری شده بود، به نحوی که دستگیریاش یک سال زمان برد. مرد 45 ساله در بازجوییها به قتل با انگیزههای مالی اعتراف کرد تا پروندهاش برای صدور حکم در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گیرد. براساس محتویات پرونده، متهم در پوشش داروساز، زن دیگری را نیز فریب داده و در یک درگیری او را با ضربههای چاقو بشدت مجروح کرده بود. شدت ضربات به حدی بود که این زن پس از سه روز بههوش آمد و به زحمت خود را مقابل پنجره خانهاش رساند و درخواست کمک کرد.
صبح دیروز، در ابتدای جلسه دادگاه، مادر مقتول رضایت داد. همسر او نیز پیش از این با دریافت 50 میلیون تومان گذشت خود را اعلام کرده بود؛ سپس نوبت به کامران رسید. او که چهار ماه پس از قتل، درحالی که از دست ماموران فرار میکرد و ازدواج کرده بود، درباره قتل گفت: «من نسخه پیچ داروخانه بودم. راحله از مشتریهای ما بود و چند باری او را در داروخانه دیده بودم. خودم را داروساز معرفی کردم و باهم دوست شدیم. چند وقت با هم در ارتباط بودیم تا اینکه به خاطر 300 هزار تومان بدهیام به مشکل خوردیم. روز حادثه از من خواست بدهیام را پس بدهم، اما نداشتم. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم. سپس جسدش را لای پتو پیچیدم و در صندلی عقب ماشین گذاشتم و در اطراف تهران رها کردم.»
متهم در ادامه مدعی شد فقط یک قتل انجام داده و زن دیگری را مجروح نکرده است. او گفت: «آن زن دروغ میگوید. من اصلا نمیدانستم متاهل است و ارتباطمان هم در حد تلفن بود. شوهرش او را با چاقو زده است.» کامران در آخرین دفاعش نیز گفت: «پدر و مادرم به خاطر جرمی که مرتکب شدهام سرشان پایین است. همسرم هم درخواست طلاق داده و من توبه کردهام و از مادر مقتول میخواهم حلالم کند.» در پایان دادگاه، قضات برای صدور رای وارد شور شدند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com