سجاد آیدنلو با اشاره به دیدگاهی که در برخی افکار عامه یا حتی برخی خواص درباره پیراستگی شاهنامه از هر واژه و ترکیب عربی وجود دارد، تصریح کرده بود: این دیدگاه معتقد است امتیاز شاهنامه این است که در آن هیچ لغت یا ترکیب معرب به کار نرفته و تمام این گنجینه بزرگ به زبان فارسی سروده شده است.
به گزارش
بولتن نیوز، انتشارات سخن «فرهنگواره لغات و ترکیبات عربی شاهنامه» نوشته سجاد آیدنلو، محقق و استاد دانشگاه، را روانه بازار کتاب کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، آیدنلو در این اثر تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که آیا فردوسی در شاهنامه از کلمات عربی هم بهره گرفته و اگر چنین است، میزان آن چقدر بوده و بیشتر در چه حوزهای؟ به گفته مؤلف؛ این موضوع هرچند مدتهاست یکی از سؤالات خوانندگان و مخاطبان شاهنامه است، اما تحقیق جامعی در این باره انجام نشده است.در معرفی این کتاب آمده است: یکی از پرسشهای عموم خوانندگان و علاقهمندان شاهنامه این است که آیا فردوسی در نظم حماسه ملی ایران از لغات و ترکیبات عربی نیز استفاده کرده است؟ این موضوع/ سؤال از گذشته مورد توجه برخی از محققان خارجی و ایرانی بوده و رسالهها و مقالاتی نیز در اینباره نوشته شده است ولی به دلیل استناد آنها بر چاپهای غیر معتبر یا نیمه/ نسبتاً معتبر شاهنامه، آمارها و نتایجشان چندان دقیق نیست.
در فرهنگواره لغات و ترکیبات عربی شاهنامه، این موضوع پرسشبرانگیز و جالب براساس معتبرترین تصحیح فعلاً موجود شاهنامه یعنی ویرایش دوم تصحیحی دکتر جلال خالقی مطلق بررسی و واژههای استخراج شده از آن در هشت بخش معرفی شده است: لغات و ترکیبات عربی، واژههای معرب، ترکیبات عربی- فارسی و فارسی- عربی ، ترکیبات معرب- فارسی/ فارسی- معرب، اسامی خاص، کلمات مشکوک (از نظر اصالت ضبط و کاربرد)، واژههای نیازمند بررسی بیشتر و لغات عربی یا معرب ابیات دقیقی.
«فرهنگواره لغات و ترکیبات عربی شاهنامه» در 200 صفحه به قیمت 20 هزار تومان به کتاب فروشیها راه یافته است.
وجود726 واژه عربی در 50 هزار بیت شاهنامه تنها 726 لغت، ترکیب یا اسم خاص عربی در 50 هزار بیت شاهنامه حکیم بلندآوازه ابوالقاسم فردوسی توسی وجود دارد.
این شاهنامه پژوه پیشتر دربزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در اصفهان گفته بود: اگر این تعداد لغت را با 50 هزار بیت سروده شاهنامه مقایسه کنید، رقم بسیار اندکی است.
سجاد آیدنلو با اشاره به دیدگاهی که در برخی افکار عامه یا حتی برخی خواص درباره پیراستگی شاهنامه از هر واژه و ترکیب عربی وجود دارد، تصریح کرده بود: این دیدگاه معتقد است امتیاز شاهنامه این است که در آن هیچ لغت یا ترکیب معرب به کار نرفته و تمام این گنجینه بزرگ به زبان فارسی سروده شده است.
این دیدگاه نزد جمعی از ایرانیان در گذشته هم وجود داشته و حتی در افسانه ای آمده است که سلطان محمود غزنوی به فردوسی گفته است اگر چنین اثری را بدون وجود هیچ واژه عربی خلق کند، از صله و عنایت شاهانه برخوردار می شود.
این استاد دانشگاه با رد این نظریه و ارائه دیدگاه برخی شاهنامه شناسان داخلی و خارجی درباره وجود برخی واژگان یا ترکیب های عربی در اثر ارزشمند حکیم توس گفت: در تازه ترین بررسی دکتر جلال خالقی مطلق گفته شده است که حدود 500 واژه و اسم خاص عربی در شاهنامه وجود دارد.
وی افزود: من در مقاله 80 صفحه ای تحت عنوان «برمایون» (برادر فریدون در شاهنامه) نشان داده ام که در شاهنامه در مجموع 726 واژه و اسم خاص عربی یا معرب وجود دارد.
آیدنلو در عین حال وجود این تعداد واژه معرب در اثر عظیم شاهنامه را نشان قوام و قوت شاهنامه به عنوان نامه نامور هزاره ها توصیف کرد وگفت: این کار علاوه براین که نماد پیروی حکیم توس از طبیعت هنجار رایج روزگار اوست، ازتاثیر زبان منثور و مکتوب آن دوران در شاهنامه و هوشیاری فردوسی در تشخیص بلاغت اثرش و درون مایه ایرانی آن حکایت می کند.
وی یادآور شد: فردوسی با این که در برخی از قسمت های اولیه شاهکارش واژگانی کاملاً فارسی به کار می برد، در قسمت های بعد در جاهایی عامداً همان مفاهیم را به زبان عربی به کار می گیرد و این امر نشانه توان و قدرت مانور واژگانی حکیم توس است.
وی گفت: بیشتر این واژگان عربی اندک و در عین حال معرف قالب مفاهیم ذهن آشنا و مانوس برای مردم زمانه فردوسی است .
این شاهنامه پژوه و استاد دانشگاه تاکید کرد: فردوسی از زبان طبیعی روزگارش برای سرودن شاهکارش استفاده کرده است .
البته پیش از این هم افرادی همچون محمد علی جمال زاده و پرویز ناتل خانلری تعداد واژه های عربی شاهنامه را استخراج کرده بودند. مطلب مرحوم جمال زاده در نشریه وحید مرداد 1345 شماره 32 چاپ شده است.
خانلری نیز در مجله سخن، صفحه ۴٠۵ شماره ۵، دوره چهارم، سال ١٣٣٢ در مطلبی با عنوان« واژههای عربی در شاهنامه» به این موضوع پرداخته بود.
او می نویسد: «بحث و تحقیق در شیوه بیان و سبک انشای شاعران و نویسندگان بزرگ یکی از کارهایی است که محتاج روش درست و دقیق علمی است وگرنه هرچه در این زمینه گفته شود، بیمعنی و بیفایده خواهد بود. موضوع میزان و چگونگی استعمال لغتهای عربی در شاهنامه فردوسی از این قبیل است.
اغلب کسانی که در این باب تحقیق درست نکردهاند، میپندارند که شاهنامه فردوسی «به پارسی سره» سروده شده است. دیگران که اندکی دقیقترند، درباره میزان لغتهای عربی شاهنامه یا به افراط و تفریط سخن میگویند یا عبارتهای دوپهلو و مبهم به کار میبرند.
چند سال پیش یکی از دانشمندان ما که درباره زبان فارسی مقالهای نوشته بود، در فاصله دو صفحه، یک جا لغات عربی را در شاهنامه فردوسی، «فوقالعاده زیاد» و جای دیگر «بالنسبه کم» قلمداد کرده بود و نمیدانم که خود او این دو وصف متضاد را درباره امر واحد چگونه در ذهن توجیه کرده است و حالآنکه این معنی مربوط به عدد است یعنی امری که از آن با دقت تام میتوان سخن گفت. فقط قدری زحمت و فرصت میخواهد.»
منبع: روزنامه خراسان
باید همان قول قدیمی را باور نمود
که شاه نامه اصلا عربی ندارد و در
پارسی باید مقداری عربی وجود داشته
باشد همینطور که در عربی مقداری کلمه ی
پارسی وجود دارد .........طبیعیست
---------------
بناهای آباد گردد خراب - ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند - که از باد و باران نیابد گزند
--------------
دو واژه "خراب" و "نظم" ریشه تازی دارند. می توان واژه های پارسی را جایگزین آنها کرد. اینچنین:
===========
بناهای آباد ریزد به خاک - ز باران و از تابش تابناک
سرودم پی افکند کاخی بلند - که از باد و باران نیابد گزند
==========
زنده باشید