صدمین جلسه عصر ترانه مشهد، عصر پنج شنبه گذشته با حضور تعداد زیادی از ترانه سرایان استان خراسان رضوی در نگارخانه رادین برگزار شد.
به گزارش
بولتن نیوز، در ابتدای این مراسم، چند تن از شاعران به قرائت آثار خود پرداختند و در
ادامه، محمدباقر کلاهی اهری به ایراد سخنرانی درباره تاریخچه ترانه و ترانه
سرایی در ادبیات فارسی پرداخت.
کلاهی اهری همچنین در گفت و گو با خراسان گفت: از گذشته ای دور تا امروز
شعر در ذات خودش با خنیاگری و ترنم و تغزل و قول و غزل همراه بوده و به
ویژه در دوره ساسانی، این موضوع نمود بیشتری داشته است. با مطالعه ادبیات
در دوره های مختلف، ما شاهد افت و خیزهای زیادی در این باره هستیم و در
شعرهای مقامی ما نیز این امر مشهود است؛ اگر به اشعار کار، لالایی ها،
مراثی و مناقب دقت کنیم، همه این موارد شعرهایی است که همراه موسیقی خوانده
می شود. در کلیات شمس با انبوهی از ترانه رو به رو می شویم؛ اشعار حافظ
نیز همین گونه است، حتی در شعر سپید نیز با موضوع ادای لحن به صورت
موسیقایی و تناسب حروف و به قول دکتر پرویز ناتل خانلری با نغمه حروف رو به
روییم. با توجه به مواردی که ذکر شد ، می توان به این نتیجه رسید که در
طول قرون مختلف شعر به صورت اعم، با موسیقی همراه بوده است.
کلاهی اهری خاطر نشان کرد :در دوره مشروطه رستاخیزی در ترانه ایجاد شد که
سرآمد شاعران آن زمان، عارف است. به طور کلی، شعر امروز در ادبیت خودش، در
حال بازبینی است و این بازبینی به این صورت است که آیا شعر زمان ما با
استعاره های کهن، جواز ورود به دنیای تخیل امروز را دارد؟ یا باید اتفاقات
جدیدی در این زمینه خلق شود؟ یا از طریق ریتم و ارائه بی پیرایه زبان باید
ترانه ها را خلق کرد؟ در پاسخ به این سوالات باید گفت ادبیات از چند عنصر
بهره می برد و وقتی استعاره نباشد، باید به ریتم متوسل شد و این نکته ای
است که در ترانه امروز شاهد آن هستیم .
وی تصریح کرد:برخی از شاعران و منتقدان بحث ماندگاری ترانه های امروز را
باتوجه به تغییرات زبانی آن مطرح می کنند . در پاسخ باید گفت که در بحث
ماندگاری شعر نمی توان از قبل حکمی صادر کرد و تغییرات زبانی تأثیر چندانی
در ماندگاری یا ماندگار نبودن شعر ندارد، به طوری که ما اشعار زیادی
داریم که به زبان معیار سروده نشده اما در ادبیات ما ماندگار شده است. به
عنوان مثال، می توان به اشعار باباطاهر اشاره کرد؛ اشعاری که سال های سال
است در ادبیات ما در حال زیستن است و از طرفی شعرهای زیادی به زبان معیار
سروده شده اما امروز اثری از آن در ادبیات فارسی باقی نمانده است.
این شاعر و منتقد خاطر نشان کرد: بعداز مشروطه، سلیقه، تفکرو زبان مردم
وارد ادبیات شده است و شاعران کم کم به سراغ شعرهای فولکلور رفته اند که
استاد بهمنیار مجموعه ای از فولکلورهاوادبیات مردمی را جمع آوری کرده است
که مطالعه این مجموعه را به همه توصیه می کنم .در ادامه این مراسم تعدادی
از شاعران به قرائت سروده های خود پرداختند.
ابوطالب مظفری، شاعر و منتقد دیگری بود که برای سخنرانی درباره ترانه به
جایگاه دعوت شد. مظفری گفت: من سال هاست که نام جلسه عصر ترانه مشهد را می
شنوم و کم و بیش در جریان فعالیت های سازنده این جلسه قرار گرفته ام .اگر
بخواهیم نگاهی گذرا به ترانه داشته باشیم و به چگونگی شکل گیری ترانه و
ورود آن به ادبیات فارسی اشاره کنیم، باید بگوییم در ابتدا زبان، زبان
معیار و کتابت بود و بیشتر اشعار به این زبان سروده می شد که زبان مردم
دربار و خواص بود تا اینکه در زمان تیموریان کم کم شعر از دربار فاصله گرفت
و نسبتش با زبان کوچه و بازار نزدیک تر شد. این روند در طول تاریخ با فراز
و نشیب های فراوانی همراه بود و تا زمان ظهور شعر نو ادامه داشت. در این
دوره بود که به زبان گفتار و استفاده از آن در شعرتوجه شد و در پی آن شعر
ها با اقبال زیاد مردم روبه رو شد و امروز نیز ما شاهد تحول چشمگیری در این
گونه سروده ها هستیم و نزدیکی این گونه از شعر با مردم و کوچه و بازار بیش
از پیش به چشم می خورد و شاعران امروز در حال تجربه کردن این فضا هستند.
البته در این تحول نباید از نقش موسیقی و خدمات آن به شعر غافل ماند چرا که
موسیقی ما نیز همپا با ترانه ، با توجه ویژه به سلیقه مخاطبان امروز ، در
حال تولید و ارائه است و این همسویی و نزدیکی با سلیقه عامه کمک شایان
توجهی به پیشرفت شعر کرده است. باید این نکته را نیز یاد آور شد که موسیقی و
شعر از گذشته های دور تا امروز در کنار یکدیگر قرار داشته اند و موسیقی
همواره به شعر خدمت کرده است و این انتظار از ترانه سرایان وجود دارد که به
تقاضاهای موسیقی پاسخ درخوری بدهند.
***
عصر ترانه مشهد از آذرماه سال 1391 به همت دو تن از شاعران مشهد (عادل
مینایی و مجتبی حبیبی) پایه گذاری شده و به صورت مستقل به فعالیت خود ادامه
داده است.