نجوا رمان خیلی زیبا رابطه پدر و مادر و فرزند را به تصویر کشیده است و مهمترین قسمت آن جایی است که قهرمان داستان از مشکل رابطه خودش با مادرش در رنج است. نویسنده نشان میدهد که این رابطه خراب والدین –فرزندی چه تأثیری میتواند در آینده فرزندان بگذارد.
به گزارش
بولتن نیوز، «نجوا» نام رمانی برای نوجوانان است به قلم ایزابل عابدی، نویسنده
ایرانیالاصل آلمان که با برگردان الهام مقدس از سوی نشر ایران بان منتشر
شد. نشر ایران بان در چارچوب قانون بینالمللی کپی رایت، حق انحصاری نشر
اثر، امتیاز انتشار ترجمه این کتاب را در سراسر دنیا با بستن قراردادی با
ناشر (انتشارات آرنا) خریداری کرد.
الهام مقدس مترجم این اثر متولد 1351 تهران، فوق لیسانس زبان و ادبیات
آلمانی دارد و در کارنامهاش ترجمه و انتشار چندین کتاب دیده میشود که
ترجمه «راه دور و دراز خانه» به قلم او جایزه پنجمین دوره کتاب فصل را از
آن خود کرد.
ایزابل عابدی نویسنده رمان در پیام خود به خوانندگان ایرانی مینویسد:
آنچه مرا در داستانهای معمایی و رمزآلود مجذوب میسازد تخیل بیحد و مرز
ماست. هر آنچه ما تصور میکنیم ممکن است در یک داستان تحقق یابد، در نجوا
دختری از آن دنیا با افراد زنده ارتباط برقرار میکند و این تصور که ما
انسانها میتوانیم با وجود چنین مرزهایی با هم ارتباط داشته باشیم به من
هم در نوشتن و هم در زندگی الهام میبخشد. برای شما خوانندگان کتابم در
ایران آرزو میکنم که با وجود تمام مرزها دلهایتان بیآلایش و ذهنتان
آزاد بماند.
خانم مقدس درباره ایزابل عابدی نویسنده رمان نجوا میتوانید اطلاعات بیشتری به ما بدهید؟
بله، ایزابل نسرین عابدی از پدری ایرانی است. سال 1367 در مونیخ متولد
شد. دوران کودکیاش را در دوسلدورف سپری کرد. نویسنده پرکاری است و بیش از
چهل اثر در کارنامهاش دارد. من در یک سمینار ترجمه با ایشان آشنا شدم و در
آنجا بخشهایی از همین رمان نجوا را برای ما خواند. بعد از صحبتی که با
ایشان در مورد ترجمه این رمان داشتم از این پیشنهاد خیلی استقبال کرد. در
طول ترجمه هم مدام با هم در ارتباط بودیم. پیامی هم که برای خوانندگان
ایرانی این رمان نوشته، ناشی از همین روابط دوستانه بود.
این رمان چه ویژگیهایی داشت که شما را به ترجمهاش ترغیب کرد؟
این رمان خیلی زیبا رابطه پدر و مادر و فرزند را به تصویر کشیده است و
مهمترین قسمت آن جایی است که قهرمان داستان از مشکل رابطه خودش با مادرش
در رنج است. نویسنده نشان میدهد که این رابطه خراب والدین –فرزندی چه
تأثیری میتواند در آینده فرزندان بگذارد.
چه ویژگیهایی در این رمان هست که در آلمان با استقبال روبهرو شده و نوجوانان ایرانی را علاقهمند به مطالعه آن کند؟
این رمان در ژانر خاصی نوشته شد که به ژانر نوجوان معروف است. این رمان
خاص در ژانری نو نوشته شده است. ناشر آلمانی آن را برای گروه سنی 12 سال به
بالا انتخاب کرده اما من با توجه به محیط جغرافیایی و شرایط زیستی جامعه
ایران آن را برای نوجوانان 14 سال به بالا توصیه میکنم.
چون اختصاصاً
مربوط به دوران بلوغ است و مطالب آن برای نوجوانان آموزنده است. نوجوانان
خودشان را در این رمان پیدا میکنند. مشکلات خودشان را با پدر و مادر، مشکل
خودشان را با اجتماع و در واقع هویت مستقل خودشان را در این اثر
میشناسند.
نکتهای که برای من جالب بود تأثیرپذیری رمان از عوامل رسانهای
و ادبی است. در واقع همان بینامتنیت و بینارسانهای بودن داستان مطرح است.
در این اثر اشاره میشود به فیلم به داستان و سریالهای مطرحی که از
تلویزیونهای آلمانی پخش میشوند.
نویسنده در این میان خیلی از برادران
شیندلر تأثیر پذیرفته است. اگر کسی آن رمان را خوانده باشد بخوبی رد پای
نویسنده و قطعاتی که از آن در این رمان نقل میشود پیدا میکند. این
بینامتنیت یکی از ویژگیهای رمانهای جدید است و امتیازی برای اثر محسوب
میشود.
شما علاوه بر تحصیل در رشته زبان و ادبیات آلمانی به تحصیل در رشته ادبیات
کودک و نوجوان آلمانی زبان هم پرداختهاید. چه تفاوتی بین ادبیات کودک و
نوجوان در ایران و آلمان وجود دارد؟
من یک دوره ادبیات کودک و نوجوان را در یک مؤسسهای که مسئول ادبیات کودک و
نوجوان اتریش است میگذراندم. در چند مدت اخیر روی ادبیات کودک و نوجوان
ایران خیلی کار کردم و روی ادبیات نوجوان آلمانی زبان هم. در کشورهای
آلمانی زبان اصل بر این است که در این حوزه هیچ تابویی وجود ندارد. همه چیز
نوشته و منتشر میشود بدون اینکه به طور مشخص به این گروه از کودکان آسیب
برساند.
چیزهایی که ما در ایران به عنوان خط قرمز به آن نزدیک نمیشویم و
به آن نمیپردازیم اما در کشورهای آلمانی زبان تابو شناخته نمیشود. مگر
مطالب و موضوعاتی که به لحاظ روحی-روانی به حال کودک مضر باشد. مثل قتل و
جنایت، خشونت یا درباره اعتیاد و چگونگی آن به وضوح و روشنی آموزش داده شود
اما در ایران آنچه به عنوان مشکل نوجوانان مطرح است کمتر به آن میپردازیم
یا خیلی سربسته مینویسیم و از کنار آن میگذریم.
در سالهای اخیر رسانهای شدن و دیجیتالی شدن فزاینده فرهنگ، دموکراتیک
شدن فزاینده روابط نسلی در متن روابط خانوادگی چه تأثیری در حوزه ادبیات
کودک و نوجوان در ایران داشته است؟
کتابهایی که در اروپا به ویژه در ادبیات آلمانی زبان منتشر میشود تأثیر فضای مجازی را آشکارا میبینیم.
مثلاً در یک کتابی که جدیداً خواندیم بچهای هست که در بازی کامپیوتری گم
میشود و پدرش در بدر به دنبالش میگردد و میخواهد راهی پیدا کند تا به
دنیای سایبری نفوذ کند و بچه را از آنجا خارج کند. این موارد در ادبیات
امروز جهان دیده میشود یا آثاری که به موضوع کامپیوتر و اینترنت و تلفن
همراه میپردازند در ادبیات امروز جهان رواج دارد اما اینکه چه تأثیری در
حوزه ادبیات کودک و نوجوان گذاشته، نمیتوان به طور دقیق اظهارنظر کرد.
شاید این ابزارهای جدید ساعات مطالعه کتاب و رویکرد به کتاب کاغذی را
محدودتر کرده باشد، نوجوانان امروز بیشتر سرشان در کامپیوتر و تبلت و گوشی
است اما انعکاس همین لوازم ارتباطی در ادبیات کودک و نوجوان فارسی هم دیده
میشود. آثاری در این سالها نوشته شده و میشود که به همین مسائل اختصاص
دارند.