همه می دانیم که قرار نیست کتابی را از روی جلد آن قضاوت کنیم. اما کسی تا به حال درباره اولین سطر کتاب چیزی نگفته است.
به گزارش بولتن نیوز، همه می دانیم که قرار نیست کتابی را از روی جلد آن
قضاوت کنیم. اما کسی تا به حال درباره اولین سطر کتاب چیزی نگفته است.
معمولا اولین سطر کتاب خیلی چیزها را در کتاب برملا می کند. این اولین سطر
کتاب است که به شما نکته اساسی درباره صفحات بعدی کتاب را می دهد.
آنا کارنینا اثر لئو تولستوی
"همه
خانواده های خوشبخت یکسان هستند. اما هر خانواده بدبخت به راه و روش خودش
بدبخت است.” نخستین سطر این تراژدی تولستوی بسیار معروف است زیرا سرشار از
حکمت است و به خانواده می فهماند که با یک داستان درام خانوادگی رو به رو
است. چه چیزی بهتر از یک داستان درام خانوادگی.
موبی دیک (نهنگ سفید) اثر هرمان ملویل
"مرا
اسماعیل صدا بزنید”. این شاید معروف ترین سطر اول در تاریخ ادبیات باشد.
داستان ها یی که در دوره این کتاب نوشته شده اند تا این اندازه دارای جملات
موجز نیستند و موبی دیک نثر پیچیده ای را به کار برده است و با این بیان
های پیچیده و کوتاه نشان داده است که می داند چگونه در صدر قرار بگیرد.
غرور و تعصب اثر جین آستن
"این
حقیقت را همه دنیا قبول دارند که مرد مجردی با ثروت مناسب باید به دنبال
همسر بگردد.” نخستین جمله جین آستن در این کتاب به ما پیشینه ای از دنیای
پیچیده زندگی اجتماعی قرن ۱۹ می دهد.
لولیتا اثر ولادیمیر ناباکوف
"لولیتا
نور زندگی ام، آتش تنم، گناهم، روحم.” ولادیمیر ناباکوف در این کتاب خود
داستان دلدادگی هامبرت که یک استاد ادبیات است را به رشته تحریر در آورده
است.
سرگذشت ندیمه اثر مارگارت اتوود
"در
جایی استراحت کردیم که زمانی ورزشگاه بود.” نخستین جمله داستان مارگارت
اتوود ساده است و لحن شومی در آن موج می زند به طوری که سوالات زیادی را در
ذهن می پروراند. شروعی ایده آل برای کتابی تاثیر برانگیز.