گروه اقتصادی: تعاونیهایی که از دهه 70 بهتدریج شکل گرفتند و در بازار پولی کشور قد علم کردند، در پایان سال 90 به رقم شگفتانگیز 7 هزار تعاونی رسیدند. رقمی که کمکم برای بانک مرکزی آنچنان وحشتناک شد که عملاً بازار پولی کشور را میتوانست دستخوش تغییر کند. بااینحال راهکاری که اقتصاددانان به دولت توصیه کردند، ادغام این مؤسسات بدون اعلام و دادن فضای جو روانی به بازار پولی بود.
به گزارش بولتن نیوز، پیشنهادی که بانک مرکزی عملاً 180 درجه خلاف آن عمل شد. نتیجه اینکه بعد از ادغام موسسه میزان در بانک صادرات صدای اعتراض سهامداران مؤسساتی که به سرنوشت میزان دچار شدند، بارها بلند شد.
از یک سال و نیم گذشته که پروسه ادغام مؤسسات مالی غیرمجاز شکلگرفته، اعتراضهای بسیاری صورت گرفت و شعارهای زیادی علیه ولی اله سیف رئیسکل بانک مرکزی بلند شد. اعتراضهایی که درنهایت پاسخ بانک مرکزی سکوت بود. درحالیکه اگرچه هدف اصلی ادغام این مؤسسات در بانکها و قانونمند کردن فعالیت مؤسسات مالی و اعتباری اقدامی درست بود، اما قالبا این نوع تصمیمات که جو روانی ایجاد میکند، در فضایی آرام شکل میگیرد ونه با رسانهای کردن و ایجاد جو ناامنی برای سپردهگذاران.
سپردهگذاران میگویند، بانک مرکزی شبانه تصمیم میگیرد که موسسهای را منحل کند و یا آن را در بانکی ادغام کند. این در حالی است که سهامدار و سپردهگذار نمیداند این ادغام چقدر زمان میبرد، چه اتفاقی برای پول و سود پولش میافتد و درنهایت آنکه آیا بانکی که قرار است حسابهایش به آن منتقل شود، وضعیت مالی خوبی دارد یا نه؟ همان تعهدات موسسهای که قبلاً سپردهگذاری کرده، اجرایی میکند یا نه؟
اینها نمونهای از هزاران سؤالی است که درباره مؤسسات مالی غیرمجاز مطرح میشود. هر بار مسئولان بانک مرکزی اطمینان میدهند که این پروسه حداقل هزینه را برای سپردهگذاران دارد، اما درنهایت فضا ناامن است. در کنار چنین اتفاقهایی، برخی مؤسسات که حتی موفق به دریافت مجوز از بانک مرکزی می شوند-مثل کاسپین- ناگهان غیرقانونی اعلام میشوند. تصمیمهایی که بیشتر سپردهگذاران را به سیستم تصمیمگیری و سیاستگذاری در بانک مرکزی بدبین میکند.
سایز مؤسسات و نهادهای مالی ورشکست شده، در حال بزرگ شدن است. میزان، ثامنالحجج، فرشتگان، کاسپین و مؤسسات ریزودرشتی که هر بار که نامشان از سوی یک مقام بانک مرکزی اعلام میشود، هجوم سپردهگذاران برای دریافت پولها از این مؤسسات شکل میگیرد. صاحبان این مؤسسات با دستخالی پاسخی به سپردهگذاران ندارند. تاکنون راهبردیترین نسخه مسئولان بانک مرکزی برای این مؤسسات فاقد مجوز، ادغام در بانکها بوده است. بانکهایی که خود دارای صورتهای مالی چندان مناسبی نیستند. برخی از این بانکها آنچنان وضعیت آشفتهای دارند که هنوز حتی به تأیید بانک مرکزی نرسیدهاند.
کارشناسان میگویند هیچ راهی مگر خوردن داروی تلخ اصلاح ساختاری بانکها، حذف مالکان عمده با درصد سهم بیشازحد قانونی و ورشکستگی و ادغام نمونههای ضعیفتر نیست.
اینها را کارشناسان بانک مرکزی بهتر میدانند اما خوردن این داروی تلخ تبعات فراوان سیاسی در سطوح مردم و نخبگان مالی و سیاسی خواهد داشت. تبعاتی که عملکرد سیاستگذاران پولی و مدیران بانک مرکزی را زیرسئوال میبرد
البته راهحل دیگری هم پیشنهاد میشود و آن چاپ پول است تا بحران کمی عقبتر بیفتد. اما نتیجه این تصمیم هم فرورفتن بانک مرکزی در چاه بدهیهای ریالی و نیز افزایش سرسامآور تورم است. به نظر میرسد، بانک مرکزی راه دوم را برگزیده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com