بولتن موسیقی و تئاتر امروز حاوی مطالبی از جمله نگاهی به وضعیت موسیقی در دولت یازدهم، نگاهی به «اقلیم» اثر «مانگ»، گفتگو با آرش گوران، انتشار آلبوم خواننده افغانستانی و ... است.
گروه موسیقی و تئاتر: اخبار حوزه تئاتر و موسیقی نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.
به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 23 اردیبهشت ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.
مشروح اخبار
اعتراض ۷۰۰ نفره اهالی موسیقی به جشنواره/ استعفای هر دو رهبر ارکسترهای دولتی/ عملکرد پرانتقاد دولت در موسیقینزدیک به چهار سال از استقرار تیم هنری دولت یازدهم میگذرد و پس این مدت میتوان عملکرد مسولان فرهنگی را مورد ارزیابی قرار داد. موسیقی یکی از حوزههای اصلی و حاشیهساز برای دولت یازدهم بود از اظهارات مسولین ارشد درباره این هنر تا گلایههای اهالی موسیقی، این هنر را به یکی از چالشهای اصلی وزارت ارشاد در چهار سال اخیر بدل کرد.
در ادامه نگاهی اجمالی به اتفاقات مهمی که برای موسیقی طی چهار سال گذشته افتاده، داشتهایم:
-ارکسترهای دولتی
*ماجراهای ارکستر سمفونیک و استعفای علی رهبری
احیای ارکسترهای دولتی یکی از وعدههای اصلی دولت یازدهم در حوزه موسیقی بود. اولین اجرای ارکستر سمفونیک تهران را در دوره جدیدی علی رهبری رهبر ارکستر بینالمللی، رهبری کرد و مدیریت هنری آن را بر عهده داشت. اما این ارکستر از زمان شروع دوباره اجراها حاشیه ساز بود و هفتهای نبود که یک خبر حاشیهساز از این ارکستر بر خروجی اخبار رسانهها قرار نگیرد. از وضعیت قراردها و حق حقوق نوازندگان ارکستر گرفته تا تغییرات اغلب نوزاندگان این ارکستر 80 ساله، اهالی موسیقی را نگران ادامه راه این ارکستر قدیمی کرده بود.
علی رهبری مدیر هنری و رهبر وقت ارکستر سمفونیک تهران بارها اعتراضات خود را نسبت به نوع مدیریت و بدقولیهای مدیران نشان داد و سر آخر یک نامه سرگشاده به رییس جمهور نوشت و از سمتش استعفا داد. او در بخشهایی از این نامه نوشته بود: «جناب آقای دکتر حسن روحانی چه بکنیم و کجا برویم تا شما به نامههای ما در زمان ریاست هم توجه بفرمایید. حدود 5 ماه پیش نوشتیم که جناب آقای رییس جمهور به فریاد ما برسید، نهتنها اقدامی نفرمودید بلکه شرایط ما را بهخاطر نوشتن آن نامه سختتر و پیچیدهتر هم کردید و عدهای را هم به جان ما انداختید. آیا شما واقعاً نمیدانید که با هنرمندان بهخصوص موسیقیدانان در زمان شما رفتار درستی نمیشود؟ میگفتند در زمان آقای احمدینژاد به موسیقیدانان بیاعتناعی شده؛ صد رحمت به بیاعتناعی تا بیاحترامی. آقای رییس جمهور، از ما که گذشت ولی اگر واقعاً تصمیم دارید کار درستی در این راه انجام شود جلوی این بلبشوی افتضاح را بگیرید تا ولو اینکه دوباره انتخاب نشوید از شما بهعنوان یک هنردوست نام برده شود.»
*ماجراهای ارکستر ملی و استعفای فرهاد فخرالدینی
اما احوالات ارکستر ملی ایران هم بهتر از ارکستر سمفونیک نبود. فرهاد فخرالدینی رهبر و آهنگساز قدیمی موسیقی ایران باری دیگر فراخوانده شد تا هدایت این ارکستر که خودش موسس آن بود را بر برعهده بگیرد. اما به نوعی سناریوی علی رهبری برای فرهاد فخرالدینی نیز تکرار شد و او نیز نهایتا از سمتش استعفا کرد و رفت. فخرالدینی دلایل استعفایش را این گونه شرح داده بود: «من نمیدانم این همه مشکل که ارکستر ملی با آن مواجه است چه معنی دارد. اصلاً از نظر آقایان ارکستر خوب چه معنی دارد که اینگونه با آن بدرفتاری و نامهربانی میکنند. بنده با این سن و سال در سال گذشته نهایت همکاری خود را با ارکستر موسیقی ملی انجام دادم و کاری کردم که اهل فن حوزه موسیقی و حتی رهبران برجسته ارکستر کشورمان بیشترین همکاری خود را با ارکستر موسیقی ملی داشته باشند. حتی شما دیدید که نیمی بیشتر از نوازندگان ارکستر دولتی سفر کرده به شانگهای از اعضای ارکستر موسیقی ملی بودند. آخر چند بار باید آزمون و خطا بکنیم تا بتوانیم به یک مجموعه منسجم دست پیدا کنیم؟ من به اندازه کافی برای ارکستر موسیقی ملی زحمت کشیدهام اما به دلیل اینکه کمتر کسی حاضر شد که با این مجموعه موسیقی همکاری کند، دیگر قادر به همکاری با آن نیستم. این چه وضعیتی است که هنوز عضو ارکستر موسیقی ملی ما پول نتنویسی خود را دریافت نکرده اما آقایان میروند و از کشورهای دیگر مهمان خارجی میآورند و برای آنها هزینههای هنگفتی میکنند. من نمیدانم با این سن و سال چقدر باید از اعتبار خودم هزینه کنم که هنرمندان در کنار ما حضور داشته باشند.»
-جشنواره موسیقی فجر
جشنواره فجر در دوره سی و یکم با تغییراتی بنیادین برگزار شد، تغییراتی که حاشیههای زیادی را به همراه داشت و نهایتا منجر به اعتراض بیش از هفتصد تن از هنرمندان موسیقی شد. اتفاقات و تصمیمات مدیریتی و بعضا منافع شخصی مدیران و نزدیکانش صدای اهالی موسیقی را درآورد و منجر به اعتراض گسترده از سوی آنان شد. در سیویکمین دوره که جایزه «باربد» به ساختار جشنواره اضافه شد، از مجموع 14 جایزه ای که در مراسم اختتامیه جشنواره موسیقی فجر اهدا شد، 7 جایزه به هیات داوران و یا اعضای برگزار کننده این رویداد موسیقایی تعلق گرفت!
دستمزد گروههای اجرا کننده در جشنواره نیز یکی دیگر از موارد اعتراضی هنرمندان بود چرا که بعد از برگزاری جشنواره مشخص شد که یک گروه موسیقی سنتی که به رییس جشنواره نزدیک است، برای اجرا 200 میلیون دریافت کرده و گروههایی چون موسیقی نواحی و تلفیقی کمتر از 3 میلیون تومان دریافت کردهاند. برخوردهای این چنینی نهایتا منجر به واکنشهای هنرمندان شد. یکی از این واکنشهای امضا کردن نامهای اعتراضی در خصوص وضعیت جشنواره موسیقی فجر بود که خطاب به وزیر ارشاد نوشته شده بود.
در بخشهایی از این نامه آمده است: « جناب آقای صالحی امیری همانگونه که خود حتماً آگاهید، جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در ادامه سیاستهای یک بام و دو هوای بخش حاکمیت و بیمهریهای مکرر به هنر موسیقی در طول سال و پرداختن و توجه به آن تنها در یک دورهی نهایتاً ده روزه نتوانسته اعتماد بسیاری از موسیقیدانان کشور را به خود جلب کند. متاسفانه سال گذشته مدیریت و اجرای جشنواره با سپرده شدن به مدیرعامل خانه موسیقی که خود در آن زمان به واسطه عملکردش در آن نهاد هدف شدیدترین اعتراضات و انتقادات جامعه موسیقی قرار داشت، علیرغم تذکر، انتقاد و اعتراض بسیاری از فعالین و دلسوزان عرصه های موسیقی و رسانه باعث شد تا این دور از جشنواره نهایتاً به گونهای پیش رود که ضعیف ترین و پرحاشیه ترین دوره تاریخ جشنوارههای موسیقی فجر را چه در حوزه نظر و چه در عرصه عمل رقم بزند. با توجه به موارد فوق، ما جمعى از هنرمندان فعال در حوزههاى مختلف موسیقى، انتصاب دوباره مدیر جشنوارهى فجر گذشته را برای دوره آتی، بیتوجهى و حتی دهنکجی به انتقادهاى بیجواب جامعه موسیقى، رسانه و هنر میدانیم.»
ایرانگردی با ماه
شاید ١٠ سال پیش حجم تولیدات در حوزه موسیقی بسیار محدودتر بود؛ پروسه اخذ مجوز، دشوار و پیداکردن ناشر یا تهیهکننده هم دشوارتر. اگر موزیسین یا گروهی آلبوم رسمی منتشر میکردند برایشان برگ برنده و حتی افتخاری محسوب میشد. حالا همهچیز تغییر کرده و حتی دگرگون شده است. انتشار آلبوم رسمی به شکل الکترونیک یا حتی فیزیکی به راحتی آبخوردن است البته اگر حداقل پنج، شش میلیونی در بساط باشد که گویا اصولا هست.
دلایل زیادی هم وجود دارد؛ افزایش تعداد استودیوهای ضبط، راحتبودن و کمشدن هزینههای تولید اثر، آسانشدن دریافت مجوز، پخش مناسب آثار، زیادشدن ناشرهایی که واقعا شغلشان انتشارات است و وجود ناشرهایی که تنها مجوز نشر دارند و برای باطلنشدن مجوزشان سالی یک اثر هم که شده منتشر میکنند. قطعا وجود بازاری بزرگ بهنفع موسیقی ایران است، هرچند که ویترین بسیار کوچک باشد، چراکه آثاری با سلیقه شخصی و بدون وجود اهرم بیرونی تولید میشوند و اگر هم توان مالی، رابطه، رسانه و حتی پتانسیل حضور در ویترین اصلی را نداشته باشند یا مخاطب خود را (کم یا زیادش فرقی ندارد) پیدا میکنند و به راهشان ادامه میدهند یا به بنبست میرسند و به کارشان خاتمه میدهند. چنین روندی اصولا با دنیای مدرن سازگارتر است و اگرچه تا حدی سرمایهمحور و ظالم است، اما در تمام جهان چنین الگویی وجود دارد. از میان حجم بالای این تولیدات، ٩٠ درصدشان بیسروصدا منتشر میشوند که بدنه اصلی آنها پتانسیل اندک توجهی را هم ندارند. دلیل هم دارد؛ تکراری هستند، بدون هرگونه تفکری تولید میشوند، بیش از حد مبتدی و هیجانزده تولید شدهاند و بسیاری دلایل دیگر. البته که رصدکردن دقیق این بازار هم کار دشواری است و کسی نمیتواند ادعا کند به تمام آثار (حتی در یک استایل) اشراف کامل دارد. بههرحال موضوع بحث، آلبومی از یک گروه جدید (با اعضای باسابقه) است که ٢٣ اردیبهشت هم در نیاوران روی صحنه میروند؛ آلبوم اقلیم اثر گروه مانگ. اعضای گروه؛ یعنی نیما سعیدی، امیرعلی طاهری و حامد حمیدزاده سابقه همکاری از اوایل دهه ٨٠ در گروه «سکوت شرق» را دارند. نیما سعیدی که آهنگساز اصلی گروه است، از دو عضو دیگر کمکارتر بوده و حالا مانگ میتواند برای او شروعی دوباره باشد. دو عضو دیگر اما از مهمترین و پرکارترین نوازندههای راک در سالهای گذشته محسوب میشوند که همکاری با گروههای بهنا، بیبند، میوت ایجنسی، دگردیس، آهیل و ساکن روان را در کارنامه دارند. آلبومشان هفت قطعه دارد که تماما بیکلام است، اما گویا در آلبوم بعدی و کنسرت آثاری باکلام هم وجود دارد. مانگ با این آلبوم سفری به اقلیم ایران میکند، اما در این سفر تنها از شهرها و واحهها «گذر» میکند. از گیلان و خراسان میگذرد و یادگاریهایی برای خود انتخاب میکند. اگر در هرکدام از این شهرها اُتراق میکردند، سوغاتیهای بیشتر و البته کمتردیدهشدهای را برایمان میآوردند. حالا شاید سوغاتشان دقیقا اصلیترین و معروفترین سوغاتی از آن شهر است و شاهدش قطعه دلنشینِ «گیله». مهمترین ویژگی قطعات این آلبوم «تم»های آن است که در برخی موارد دقیقا وام گرفته شده و برخی دیگر اورجینال هستند. تقریبا تمام این تمها فکرشده و جذاب هستند، اما در بسط و گسترش دچار مشکل میشوند؛ کلیشه نوازندگی. اینکه تعدادی نوازنده خوشفکر در کنار هم ساز بزنند و روی یک موتیفِ خوب کار کنند در اکثر موارد حاصلش ضعیف نمیشود، اما دیدگاه دقیق آهنگسازی هم ندارد. چنین موضوعی تا حدی باعث دفع مخاطب باسلیقه میشود و از سمت دیگر سطح آلبوم بالاتر از مخاطب عام است. اقلیم، وامدارِ بوم و بر فلات ایران است و از این منظر شاید آرتیستهایی مانند پویا محمودی و آریا عظیمینژاد چنین تجربیاتی را با مسیرهای دیگر انجام دادهاند. حالا مانگ با نگاهی به موسیقی بلوز و جَز این راه را دنبال میکند.
بهواسطه برخورد عاطفی و حرفهای، کنسرت را کنسل کردیم
آرش گوران، رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران، درباره حضور پدرام فریوسفی بهعنوان سولیست در کنار این ارکستر، میگوید: پدرام فریوسفی اولین سولیست ایرانی ارکستر فیلارمونیک تهران است. من با او تجربه اجرا بهعنوان رهبر و سولیست در ارکستر فیلارمونیک ایرانیان را در سال ۱۳۹۰ دارم که اثر بزرگی از گیا کانچلی را اجرا کردیم که آن اثر برای ارکستری بسیار بزرگ نوشته شده بود.
او ادامه میدهد: پدرام فریوسفی آنجا بهعنوان سولیست ویولن آلتو حضور داشت. او بسیار خوب خود را وقف اثر کرده بود و اثر را با تمام وجودش در آن کنسرت اجرا کرد. همان تجربه باعث شد که من احساس کنم، فریوسفی واقعا باید روی صحنه باشد و بهعنوان سولیست اجرا کند.
رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران همچنین بیان میکند: فریوسفی تا کنون در ارکسترهای متفاوتی اجرا کرده، میکند و با گروههای متفاوتی روی صحنه رفته است و همچنان هم اجرا دارد. بهعنوان سولیست، بعد از اتفاق سوختگی که برایش رخ داد، این اولین کنسرت پدرام فریوسفی بهعنوان سولیست با ارکستر است. فریوسفی بعد از اینکه از آن دوران تلخ سوختگی عبور کرد، یک رسیتال ویولن و پیانو داد. برای کسی که با آن حجم سوختگی و با آن حد از آسیبدیدگی رو به رو بود، خیلی خیلی شجاعانه و قهرمانانه عمل کرد. من از نزدیک شاهد بودم. رسیتال ویولن و پیانو او هم حرفهای خوبی برای گفتن داشت.
گوران درباره رپرتوارهای اجرایی کنسرت پیش رو که سوم و چهارم خردادماه روی صحنه میرود، توضیح میدهد: «سمفونی برای ارکستر زهی» اثر فکرت امیرف، آهنگساز آذربایجانی، قرار است در کنسرت پیش رو اجرا شود. این اثر به سمفونی نظامی هم شهرت دارد. البته این نام به آن اطلاق میشود و فکرت امیرف این نام را روی آن نگذاشته، بلکه نوشته «I- memory of Nizami Ganjavi». دو رپرتوار ما که چهار «موومان» دارند، بسیار طولانی هستند، ولی اتفاقاتی که در درونشان میافتد به نظرم خیلی گیراست. پارت اول را با سولیست روی صحنه میبریم. تکنواز ویولن «چهارفصل» اثر پیاتزولا و دسیاتنیکوف، پدرام فریوسفی خواهد بود.
او یادآوری میکند: سه سال پیش قرار بود ارکستر فیلارمونیک تهران اثر «چهار فصل» از پیاتزولا و دسیاتنیکوف را اجرا کند. من انتخابهایم را انجام داده بودم و انتخابم برای سولیست، همان زمان هم پدرام فریوسفی بود. حتی یک جلسه تمرین هم برگزار شد. بهطور جداگانه هم من یکبار سولوی فریوسفی را شنیدم. در تمرین اول و دوم کنسرت بودیم که آن اتفاق ناگوار برای پدرام فریوسفی افتاد. تقریبا همه ما شوکه شدیم و بهواسطه برخورد عاطفی و حرفهای، کنسرت را کنسل کردیم.
گوران با اشاره به نوازندههای سولوی خارجیای که پیش از این با ارکستر همکاری کردهاند، میگوید: نوریکو اوگاوا سولیست پیانو، دیما تکاچنکو سولیست ویلن، آرمن مسروپیان و لوون آراکیلیان بهعنوان مایستر ویلنسل فیلارمونیک ارمنستان با ما همکاری کردند. باورتان نمیشود، شاید من ساعتها و روزها درباره فیلمهایی که از این آدمها برای من میفرستند، وقت میگذارم. بهواسطه مسابقاتی که در آنها شرکت کردهام یا دوستان و هنرمندانی که بیرون از ایران هستند یا حتی اشخاصی که همینجا به من معرفی میشوند، فیلمها را میبینم.
او ادامه میدهد: شاید خودم دغدغه داشته باشم که بخواهم این فعالیت بین فرهنگی در هر کنسرت فیلارمونیک وجود داشته باشد. هرچند این، کار سختی محسوب میشود. پروسه گرفتن مجوز، زمان و ... بسیار دشوار است و ای کاش آسانتر بود. البته با تمام سختیهایش، دلم میخواهد این فعالیت بین فرهنگی و تبادل نوازنده و هنرمند بین ما و آنها اتفاق بیفتد. این موضوع دغدغه من است، پس تلاشم این است که در هر کنسرتی، این اتفاق بیفتد.
او در ادامه میدهد: من دنبال این نیستم که سولیست فقط خارجی یا آهنگساز غیرایرانی باشد. فعالیت بین فرهنگی همیشه دغدغه من بوده است. گاهی به من پیشنهاد شده که آیا ارکستر فیلارمونیک علاقه دارد با فلان سولیست اجرا داشته باشد؟ من ساعتها و روزها، فیلمهای نوریکو اوگاوا را نگاه کردم، اجراهایش را دیدم، شنیدم و آنالیز کردم و دیدم که کارش را دوست دارم. دیما تکاچنکو هم همین شرایط را داشت. ما گزینههای بسیار زیادی برای انتخاب سولیست داشتیم. البته رزومه هم مهم است، چون یک سولیست قرار است با ارکستری مثل فیلارمونیک تهران اجرا کند.
گوران با بیان اینکه در این کنسرت هم یکی از برجستهترین تکنوازان ویلنسل ایتالیا به نام «السیو پیانلی» حضور خواهد داشت، میگوید: البته او بهعنوان نوازنده «سکشن ویلنسل» به گروه ویلنسلها اضافه خواهد شد. با وسواس تمام شاید از میان ۱۰ اسم، او را انتخاب کردم. برای اینکه در کنسرت ما حضور داشته باشد، مجوزهایش هم گرفته شده و او صد درصد در ایران حضور پیدا خواهد کرد.
رهبر ارکستر فیلارمونیک ایران در پاسخ به پرسشی درباره حمایت نهادهای مختلف بهعنوان متولی این ارکستر، بیان میکند: خود فیلارمونیک اصلا یک معنی، مفهوم و یک حقیقت است. ما در ارکستر، شورای نظارت و تصمیمگیری داشتهایم که هر کسی کار خود را انجام میداده است. همه جای دنیا، حمایتهایی که از فیلارمونیک میشود، کاملا خصوصی است. اسپانسرها گاهی شهرداریها و حتی مردم هستند که به آنها «Patron» میگویند. آنها بدون اینکه اسمشان مطرح شود، بخش زیادی از هزینههای ارکستر را مثلا در ارکستر فیلارمونیک برلین تامین میکنند. آنها فقط دغدغه هنر را دارند.
او اظهار میکند: من ارکستر فیلارمونیک را با وجود اینکه ثبت شده، در مفهوم و معنی همان فیلارمونیکی میدانم که در حال فعالیت در برلین است.
گوران درباره نوازندگان ارکستر هم بیان میکند: ترجیح می دهم تمام نوازندگانی که در فیلارمونیک تهران هستند، کسانی باشند که دغدغه آثار هنری و موسیقی درست را دارند و دغدغه داشته باشند که یک رپرتوار را تا این حد کشف کنند، آن را دوست داشته باشند و معنی فیلارمونیک را درک کنند. ضمن اینکه من به تزریق نیروی نوجوان و جوان در هر کنسرت فیلارمونیک به شدت معتقدم. هربار بعد از کنسرت فیلارمونیک، چند نوازنده جوان را به جامعه موسیقی معرفی کردهایم. شاید آنها اولین یا دومینبارشان بوده که روی صحنههای جدی حضور پیدا میکردند، ولی روی آنها کار شده است. من کمی سختگیر هستم و تحمل این موضوع و همراهی با من در این فشارها باعث شده که آنها برای من جایگاه مهمی داشته باشند. اسم ارکستر، «فیلارمونیک تهران» است، اما یک ارکستر را اعضای آن میسازند.
این هنرمند درباره آلبومی که در دست انتشار دارد، میگوید: رپرتوار این آلبوم ممکن است از دل اجراهایی که تا به حال داشتهایم درآمده باشد، ولی اجراها در آلبوم کاملا جدید هستند. ارکستر بهصورت جداگانه جمع شده و کارها را ضبط کردهایم. علی بیرنگ (در دو قطعه) و رضا فرهادی، در این آلبوم صدابرداری بسیار خوبی انجام دادند و زحمت زیادی برای میکس کارها میکشند. در حال حاضر در مرحله میکس آلبوم هستیم و به محض اینکه به مرحله «مستر» وارد شویم، آلبوم آماده انتشار میشود. باید ببینیم چه انتشاراتی این دغدغه را دارد که آلبوم موسیقی ارکسترال کشور را با نگاه به موسیقی رمانتیک معاصر بیرون بدهد.
گوران همچنین با بیان اینکه چارچوب رپرتوار فیلارمونیک به نوعی تعریف شده است، اظهار میکند: من علاقهای ندارم که رپرتوار فیلارمونیک را با یک گروه راک ترکیب کنم و مثلا راک سمفونیک روی صحنه ببرم. این موضوع به علاقه من، انتخاب رپرتوارم و در واقع آن کانسپتی که دنبالش میگردم، مرتبط است. ما آثاری را از تورو تاکیمیتسو، آهنگساز ژاپنی اجرا کردهایم که «مرثیه برای قربانیان جنگها» است. نمیدانم به این آثار می توانیم چه نوع موسیقی بگوییم. به هر حال در زمره موسیقیهای قرن ۲۰ و ۲۱ و در واقع موسیقی معاصر قرار میگیرند، اما نمیتوانیم به این موسیقی، اسم کلاسیک بدهیم. ما از اسوالدو گولیخف، قطعهای اجرا کردهایم که در آلبوم هم قرار دارد. این اثر از حرکات موزون الهام گرفته شده است.
او اظهار ادامه میدهد: اگر احساس کنم با اثر یک آهنگساز جوان معاصر، چه ایرانی و چه غیر ایرانی، ارتباط برقرار میکنم و کارش را دوست دارم و میخواهم رپرتوارش را اجرا کنم، مطمئن باشید این کار را انجام میدهم. اگر احساس کنم که میخواهم به سراغ انتخاب آثار آهنگسازان ایرانی بروم، حتما فراخوان خواهم داد و آثار را خواهم شنید. آن آثاری که احساس کنم چه از لحاظ استاندارد کمپوزیسیون و چه با احتساب دانش و جهانبینی خودم، میتوانند در فیلارمونیک جا بگیرند، حتما این کار را انجام خواهم داد.
گوران درباره تمرینهای این ارکستر هم میگوید: ما چند جلسه تمرین برگزار کردهایم. هفتهای یک یا گاهی دوبار تمرین میکنیم و به همین دلیل ممکن است حدود یکماه یا یکونیم ماه تمرینات ما طول بکشد. در حالی که اگر بخواهیم روزهایش را بهصورت متوالی حساب کنیم، حجمش کمتر میشود. زمان تمرینها، استاندارد و بهطور میانگین بین سه تا چهار ساعت است. اصولا همه عناصر یک اثر در تمرین ارکستر فیلارمونیک از دیدگاه من باید از فیلترهایش عبور کند. به همین خاطر، من حساسیت زیادی روی این موضوع دارم و این موضوع را نوازندگان هم بهخوبی میدانند.
نکاتی درباره «بیپدر» تماشای رنج دیگران *
ایده نمایش بیپدر، ایدهای است بهشدت معاصر وامگرفته از داستان «شنگولومنگول» قصهای که در کودکیهایمان جریان دارد و به محض شنیدنش ترس از اجازه ورود دیگری به -حریم خصوصی- مان در کودکی شکل گرفته است؛ زمانی که آیفونهای تصویری و ابزار مدرن برای شناسایی آن دیگری پشت در وجود خارجی نداشت و تنهایی نسل فرزندانِ کارمندانی که برای ساعتهای متمادی در را باید «قفل» میکردند. چنانچه این امر، نوستالژی بازی آتاری و نشانههایش در لحظهلحظه این اثر حفظ شده است، از بروشور گرفته، تا افکتهای صدا و... ما را به دهه ٦٠ پیش از ورود کامپیوترها و تلفنهای هوشمند میبرد. امروز اما تکنولوژی به حریم خصوصی ما تعرض کرده است و همانقدر خشونت؛ خشونتی که دیگر حتی تلاشی برای پنهانشدن نمیکند. هر روز تنها اگر برای چند دقیقهای در فضای مجازی، اینستاگرام و... بچرخید، حداقل چند عکس خشونتبار را ورق خواهید زد. جنگ، تجاوز، بیهویتی و درندگی انسان پستمدرن جهان را به سمت اضمحلالی تراژیک سوق میدهد. اما همه اینها بن اندیشه نمایشی است که فانتزی خشونتبارش، بازنمایی معاصریتی است که با شتاب در آن زیست میکنیم و سیدمحمد مساوات بهدرستی آن را درک کرده است.
ایده اصلی چیدمان واقعیتهای بیپرده امروزی و ترسهایش؛ ایدهای درخشان است. مطمئنا ما در ایران نیازمند گونههای مختلف اجرائی، تفاوت در سلیقه انتخاب درام و نگاههای متفاوت از یکدیگر هستیم؛ آنچه آثار نمایشیمان را از هم متمایز میکند و به مخاطب تئاتری اجازه میدهد تا تجربه دیداری و شنیداری متفاوتی از دیدن یک اثر نمایشی داشته باشد. گونه کمدی امروزه بیش از هر چیزی مخاطبان را به سمت خود کشانده، کمااینکه دیگر کمدی به سخیفترین شکلش، عنوان تئاتر به خود گرفته است و مخاطب درجستوجوی قهقهههایی بلند روانه سالنهای نمایش میشود. دیگر آن «کاتارسیس» معروف رنگ باخته و جایگاهش را از دست داده است. پدیدهای ترسناک که میتواند کارگردانهای جوان و حتی پیشکسوتان را به یک همسانگرایی تراژیک در دوره کاریشان سوق دهد. مساوات این مرز را گذرانده و دست به تجربهای کاملا تئاتری زده است؛ تئاتری با فانتزی هولناکِ «فرزندخوری!» اما سؤال آنجایی مطرح میشود که لزوم نمایش امر خشونتبار به مثابه جنایتی هولناک روی صحنه تئاتر چیست؟ مساوات در «بیپدر» با تمام تلاشش از ساختن اثری متفاوت، بهشدت معاصر و نقادانه نسبت به جامعه خویش، دچار چند لغزش حرفهای شده است. اول از همه مساوات بهعنوان امری اخلاقی و حرفهای باید پیش از اجرا به مخاطبش اجازه انتخاب دهد که آیا توانایی روحی و جسمی دیدن صحنههای خشونتبار را دارد یا خیر؟ نهتنها این اتفاق پیش از اجرا نمیافتد که عنوان «طراح عروسک» به این امر بار دیگری اضافه میکند که شاید بتوانیم با کودکانمان به دیدن این نمایش برویم؛ «شنگولومنگول و حبه انگوری» که با عروسک همراه میشوند. انتخاب چنین عنوانی به جای «طراح قطعه» یا «اسپشیال»، آگاهانه به مخاطب ضربه میزند؛ ضربهای که طراح و کارگردان خودش آن را در طول اثرش به صلابه کشیده و نقد میکند. سومین و آخرین نکته در این مقام زمانی است که مساوات زمان پستمدرن حاضر را برعکس شتاب جاریاش کش میآورد، مخاطب را همچنان به دردی محکوم میکند که میتواند از حوصلهاش فراتر رفته و از لذت تماشای ایده هوشمندانهاش جا بماند.
*عنوان کتابی از سوزان سونتاگ
«بوفالوی آمریکایی»درتئاترشهر به صحنه می رود
نمایش «بوفالوی آمریکایی» به نویسندگی دیوید ممت و کارگردانی سیام زین الدینی از روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه تا جمعه ۵۵ خردادماه در پلاتو اجرای مجموعه تئاتر شهر به صحنه می رود.
در این اثر نمایشی که ساعت ۱۸ به مدت زمان ۶۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۵ هزار تومان روی صحنه می رود یگانه رجبی، فرزاد آیتی، سیامک زینالدینی، احمد مطوری، اکرم سامانی و حسن همتی به عنوان بازیگر حضور دارند. کیانوش احمدی دستیار کارگردان، امیررضا هرمزی دستیار دوم کارگردان، سیامک زین الدینی طراح صحنه و لباس، یاسمین برزگری مدیر صحنه، فرناز حسن زاده طراح چهره پردازی، فاطمه احمدی منشی صحنه، مهزاد مرسلی مدیر اجرایی، حامد هاشمی طراح گرافیک، علی روهینا عکاس، علی اکبر مجد راد مشاور رسانه، امیررضا هرمزی و مصطفی رنجبر روابط عمومی و تبلیغات دیگر عوامل اجرایی نمایش هستند.
این نمایشنامه در سال ۱۹۷۵ میلادی توسط دیوید مامت به نگارش درآمده است و تاکنون بارها روی صحنه تماشاخانههای دنیا توسط بهترین کارگردانان به نمایش گذاشتهشده است. این نمایش تابهحال در ایران بهصورت رسمی در هیچ تماشاخانه ای اجرانشده است.
جمعه شب ۲۲ اردیبهشت ماه ۲ نمایش «هملت» به کارگردانی آرش دادگر، «بوف کور» به کارگردانی ناصر حسینی مهر و «کافه پولشری» به کارگردانی الهام پاوه نژاد به اجرای خود در تالارهای اصلی، چهارسو و کافه تریای مجموعه تئاتر شهر پایان دادند.
ارکستر بزرگ اروند در خرمشهر رونمایی شد
اولین اجرای رسمی گروه کر و ارکستر بزرگ «اروند» به سرپرستی امیرمهیار تفرشی پور و رهبری بابک میلانی جمعه شب ۲۲۲ اردیبهشت ماه در سالن خلیج فارس خرمشهر، با حضور اهالی موسیقی و مسئولان استانی برگزار شد.
در این اجراگروه کر و ارکستر بزرگ اروند کار خود را با اجرای قطعه سرود ملی جمهوری اسلامی ایران ساخته حسن ریاحی آغاز کرد. در ادامه نیز سید محمد حسین مرعشی پور به عنوان مدیر این ارکستر پشت تریبون قرار گرفت و گفت: خوشحال هستیم که رونمایی از گروه کر و ارکستر بزرگ اروند درچنین شب با حمایت مسئولان اتفاق می افتد.
وی با تشکر از تلاش های امیر مهیار تفرشی پور و مسئولان استانی در راه اندازی این ارکستر ادامه داد: تشکیل این مجموعه موسیقایی کار بسیار سختی بود که وما از خانواده های نوازندگان این ارکستر بسیار ممنون هستیم که در این شرایط فعالیت زیاد نوازندگان را بدون هیچ چشم داشتی تحمل کردند. امروز ما ارکستری را راه اندازی کردیم که قرار است در آینده ای نه چندان دور به یک ارکستر ملی و بین المللی تبدیل شد.
در بخش بعدی برنامه پیام فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت راه اندازی این ارکستر قرائت شد.
در ادامه امیرمهیار تفرشی پور سرپرست گروه کر و ارکستر بزرگ اروند درباره روند شکل گیری این ارکستر گفت: من ۹ ماه قبل اینجا قول دادم این ارکستر را راه اندازی کنم و خوشحالم که امروز این اتفاق میسر شد. البته فکر نمی کردم در خرمشهر نوازندگانی وجود داشته باشند که بتوان با آنها چنین ارکستری را راه اندازی کرد. اما خوشبختانه ما توانستیم با نوازندگان این شهر گروه کر و ارکستر بزرگ اروند را تاسیس کنیم.
کمتر کسی فکر می کرد در خرمشهر این تعداد نوازنده وجود داشته باشد
این آهنگساز افزود: قصد داریم در آینده ای نزدیک با جذب نوازندگان بیشتر از مناطق اطراف خرمشهر، همچون یک ارکستر بزرگ به فعالیت بپردازیم. اگر امروز این ارکستر در خرمشهر راه اندازی شده به خاطر همکاری و حمایت افرادی چون سید محمد حسین مرعشی پور، نوازندگان این شهر و مسئولان این منطقه است. البته این نکته را عنوان کنم که حتی در دانشگاه تهران هم کسی فکرش را نمی کرد در شهری چون خرمشهر این تعداد نوازنده در سازهای مختلف وجود داشته باشد که بتوان با کمک بی چشم داشت آنها چنین ارکستری را راه اندازی کرد.
وی عنوان کرد: چندی پیش من در سفارت بلژیک در حضور حدود ۱۵ سفیر از کشورهای مختلف گفتم خرمشهر یکی از امن ترین شهرهای ایران است. موزیسین های فرانسوی هم که برای اجرای برنامه به این شهر آمده بودند بر این نکته تاکید کردند و این موضوع در رسانه هایشان نیز درج شد. آقای نعمت زاده معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند گفته بود که یک شهر بین المللی نیازمند هنر بین المللی است و به گمان من این جمله تاریخی در مورد شهری مانند خرمشهر صدق می کند.
در ادامه این مراسم گروه کر و ارکستر بزرگ اروند قطعات «ساری گلین» با تنظیم سیاوش مرادی ، «شیرعلی مردان» (قطعه بختیاری) با تنظیم سامان هاشمی و «بنت الشلبیه »(قطعه عربی) با تنظیم سید محمد حسین مرعشی پور را برای حاظران در سالن اجرا کرد. عبدالله علیخانی در این بخش به عنوان کنسرت مایستر، این ارکستر را همراهی کرد. البته در پایان این بخش با تشویق های ممتد مخاطبان، قطعه «بنت الشلبیه» با تنظیم سید محمد حسین مرعشی پور یکبار دیگر برای حاضران در سالن به اجرا در آمد.
شما استخوان های یخ زده من را گرم کردید
پس از اجرای این قطعات شاهین فرهت نوازنده و آهنگساز پیشکسوت کشورمان روی صحنه آمد و پیرامون تشکیل گروه کر و ارکستر بزرگ اروند گفت: امشب برای من شبی فراموش نشدنی و الهام بخش است. من سال ها در کشورهای سوئد و اسکاندیناوی زندگی کرده ام اما در این روزها، گرمای سرزمین خرمشهر و مردم خون گرم این شهر استخوان های یخ زده من را گرم کرد. من به جرات می توانم به شما مردم خون گرم خرمشهر بگویم اینجا یکی از امن ترین شهرهای دنیاست که من تا کنون دیده ام و قطعا قدرش را می دانم.
من سال ها در کشورهای سوئد و اسکاندیناوی زندگی کرده ام اما در این روزها، گرمای سرزمین خرمشهر و مردم خون گرم این شهر استخوان های یخ زده من را گرم کرداین موزیسین درباره قطعاتی که در ادامه مراسم اجرا می شود عنوان کرد: من ۱۵ سال قبل در فستیوال موسیقی فیلم های صامت که در موزه سینما برگزار می شد آثاری را ساخته و اجرا کردم. در گذشته جواد معرفی، عبدالعلی وزیری و پرویز ایران پور روی فیلم های صامت نوازندگی می کردند که می توانم به فیلم های روشنایی شب، ژاندارک، ژنرال و شورش در کشتی اشاره کرد. من در این زمینه یک سوئیت ساختم که در شروع نمایش فیلم های صامت نمایش داده می شد به همین جهت امشب سه قطعه مینیاتوری پیانو را برای شما خواهم نواخت. البته در نظر داشته باشید که کار اصلی من آهنگسازی است اما تقریبا هر روز پیانو می نوازم اما هرگز این کار را در کنسرت انجام نداده ام؛ ولی امشب به عشق مردم خون گرم خرمشهر این سه اثر را با پیانو برای شما خواهم نواخت.
در ادامه شاهین فرهت سه قطعه از ساخته هایش را به صورت تکنوازی پیانو برای حاضران در سالن نواخت که با تشویق های ممتد مخاطبان روبرو شد.
در بخش دیگری از این برنامه، اثر «سراب» نوشته شاهین فرهت که یک تریو محسوب می شود توسط بهاره صفایی نوازنده ویولن ، ابراهیم قائدی نوازنده ویولنسل و امیرحسین محمدخانی نوازنده ابوا به اجرا در آمد.
در این مجموعه شکاف نسل ها از بین رفت
نعمت زاده معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند هم درباره افتتاح گروه کر و ارکستر بزرگ اروند گفت: امروز، روز طلوع خورشید (نیمه شعبان) است و ارکستر ما در چنین روزی طلوع کرد که باید آن را گرامی داشت. موسیقی زمانی که از ساز یک نوازنده صادر می شود در واقع از قلب او برخواسته است و اگر این اثر بتواند بر قلب مخاطب بنشیند می توان گفت که موسیقی موفقی محسوب می شود.
وی افزود: به نظر من که البته اطلاعات موسیقایی کمی دارم هر اثر موسیقی یک سناریویی دارد که با احساسات یک موزیسین گره خورده است؛ وقتی مخاطب با این موسیقی و پیام آن مواجه می شود اگر بتواند پیام موسیقی را بگیرد و در عمق جانش نفوذ کند باید به آن افتخار کرد. امروز به گروه کر و ارکستر بزرگ اروند می توانیم افتخار کنیم به جهت اینکه موسیقی را اجرا کرد که با احساسات ما همخوان بود و در قلب و احساسات مان اثر کرد و ما را از یک فضای خشن مادی به یک فضای عاطفی معطوف کرد. به اعتقاد من در این مجموعه شکاف نسل ها از بین رفت. من به یاد می آورم رزمندگانمان را که در کنار هم می زیستند و شکافی بین نسل ها در موضوعات ملی وجود نداشت، یا هنگامی که خبر از آزادی خرمشهر شد این فاصله ها از بین رفت. این ارکستر تلاش می کند تا چنین لحظاتی را برای ما بیشتر به وجود بیاورد. ما از این ایثار اعضای ارکستر که بدون هیچ گونه چشم داشتی صورت گرفته است قدردانی می کنیم.
در بخش پایانی این مراسم از امیرمهیار تفرشی پور، شاهین فرهت، بابک میلانی، عبدالله علیخانی، سیاوش مرادی و سامان هاشمی تقدیر و قدردانی شد.
خواننده افغانستانی آلبوم پاپ منتشر میکند
مرتضی دلیری تهیهکننده موسیقی با اشاره به تازه ترین فعالیت های خود بیان کرد: طبق برنامه ریزی هایی که از ماه ها قبل انجام گرفته به زودی برای اولین بار در ایران یک آلبوم موسیقی در سبک پاپ به خوانندگی یک خواننده افغانستانی به نام عارف جعفری منتشر خواهد شد. این آلبوم که با عنوان «تا آن سوی سمرقند» در دسترس دوستداران موسیقی قرار می گیرد محتوای بسیار متفاوتی دارد که اشعار آن توسط سعید بیابانکی و تعدادی از شاعران افغانستانی سروده شده است.
وی ادامه داد: آنچه برای ما مهم است انتشار یک آلبوم بین المللی در حوزه زبان و ادبیات پارسی است. به عبارتی ملیت افغانستانی عارف جعفری به عنوان خواننده اثر در این منظر برای ما از اهمیت برخوردار است که او شکل دیگری از زبان فارسی را به مخاطب ارائه خواهد داد. همچنین موضوع مهاجرت که طی سال های اخیر به شدت مورد توجه جهانیان قرار گرفته می تواند دلیل دیگری برای انتخاب این آلبوم باشد. البته ما صرفا به دنبال ایجاد یک فضای موسیقایی به شیوه پاپ نبودیم بلکه کوشش شده که در این اثر سازهای مرتبط با کشور افغانستان نیز برای مخاطبان معرفی شود.
دلیری در معرفی خواننده آلبوم «تا آن سوی سمرقند» توضیح داد: عارف جعفری خواننده گمنامی برای علاقه مندان موسیقی نیست، او چندی پیش هم برای اولین بار در برنامه خندوانه به اجرای برنامه پرداخت که خوشبختانه همین اجرا نیز با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و امیدواریم حال که شاهد رونمایی از اولین آلبوم رسمی او در ایران هستیم مخاطبان شاهد انتشار اثری متفاوت در بازار موسیقی پاپ باشند. این آلبوم به صاحب امتیازی موسسه «نغمه هفت اقلیم» و حمایت نشر «دیبایه» در بازار موسیقی منتشر می شود.
این تهیه کننده در پایان صحبت های خود گفت: طبق برنامه ریزی های انجام گرفته مراسم رونمایی این آلبوم بعد از ایام انتخابات ریاست جمهوری ابتدا در حوزه هنری و سپس در شهر کتاب «ابن سینا» و فروشگاه «فرهنگان» میدان رازی برگزار خواهد شد. ما برنامه ریزی هایی هم برای برگزاری کنسرت آلبوم داریم که به زودی جزییات آن اعلام می شود. البته ما تصمیم داریم در مراسم رونمایی فروشگاه «فرهنگان» از تعدادی از عزیزان افغانستانی برای حضور در مراسم رونمایی و اجرای برنامه زنده دعوت کنیم.