مرجانه گلچین میگوید: اغلب فیلمنامههایی که این روزها ارائه میشوند کامل نیستند و بازیگران از انتهای ماجرا خبر ندارند که این اصلاً خوب نیست.
گروه سینما و تلویزیون: مرجانه گلچین بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون سال 94 مجموعه «نفس گرم » را
از شبکه اول سیما به روی آنتن داشت و سال گذشته نیز کنسرت «نوای گلچین » را
با همراهی منیژه گلچین خواهرش در تالار وحدت اجرا کرد. او این روزها مشغول
بازی در سریال «آرماندو» به کارگردانی احسان عبدی پور است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، گلچین درباره فعالیتهای خود میگوید: این روزها مشغول
بازی در سریال «آرماندو» هستم و تا مردادماه درگیر فیلمبرداری این سریال
هستم. برای حضور در عرصه تئاتر همصحبتهایی شده است که اگر با ضبط سریال
تداخلی نداشته باشد احتمالاً بپذیرم و اواخر تابستان به روی صحنه برویم،
اما در حوزه موسیقی بعد از برگزاری کنسرت سال گذشته خواهرم به سفر خارج از
کشور رفت و تا زمان بازگشت او فعلاً کار خاصی انجام نمیدهیم اما در نیمه
دوم پاییز احتمالاً اتفاقاتی را در این حوزه رقم خواهیم زد.
گلچین
در توضیح نقش خود و ویژگیهای آن بیان میکند: داستان سریال «آرماندو»
درباره پسر خوشدل و مهربانی است که تلاش میکند مشکلات خواهر و فرزندان
خواهرش را برطرف کند. او در این مسیر درگیر موقعیتهایی جذاب و نفسگیر
میشود، اما برخلاف داستانش مسئله بسیار تراژیکی است. یک درام اجتماعی است
که در موقعیت ممکن است لحظات طنزی را ایجاد کند، اما خود مسئله خیلی
خوشایند نیست و حتی در بخشهایی مخاطب را غمگین هم میکند و گاهی همین
شرایط دردآور خندهدار شده و مخاطب را به خنده وادار میکند، بهطورکلی
بنیاد بازی بر اساس کمدی نیست و تراژیک است.
او
در پاسخ به این سوال که چرا مدتی از تلویزیون دور بود، عنوان میکند: از
آخرین کارم در تلویزیون یعنی سریال «نفس گرم " به بعد دیگر کاری قبول
نکردم، چراکه فیلمنامه خوبی وجود نداشت و آنچه پیشنهاد میشد، اغلب
فیلمنامههایی بود که دو سه قسمت از آن نوشته شده بود و فیلمنامه کاملی
وجود نداشت. اگرچه من و همکارانم بهشدت با این موضوع مبارزه میکنیم اما
این بی فیلمنامه بودن باز هم ما را درگیر میکند و این اتفاق ما را ترسانده
است چراکه نمیدانیم آخر کار چه میشود و تمرکزمان را هم کم میکند به این
دلیل که باید هم به فیلمنامه و هم به بخش تولید فکر کنیم.
بازیگر
«دزد و پلیس» ادامه میدهد: امیدوارم همهچیز به روال سابق برگردد، به این
دلیل که در آن زمان ما میدانستیم ابتدا و انتهای کاری که انجام میدهیم
چگونه است و شخصیتی که ایفا میکنیم به چه سرنوشتی مواجه میشود، ولی الآن
نمیدانیم سرانجام کاری که انجام میدهیم قرار است چه شود. امیدوارم که
همهچیز به همان نظمی که در سالهای دهه 60 -70 وجود داشت بازگردد.
نمیدانم چرا باید وقتی متنی کاملاً آماده نیست به آن مجوز داده شود، این
اصلاً خوشایند نیست نه برای بازیگر و نه برای سایر اعضای گروه.
گلچین
همچنین با اشاره به اینکه ما تنها از طریق بازیگری امرارمعاش میکنیم و
مجبوریم که در این حرفه حضورداشته باشیم میگوید: در چنین شرایطی ما تنها
با کمک خود کارگردان کار را پیش میبریم و ناچاریم به او اطمینان کنیم چرا
که تنها اوست که میداند قرار است چه اتفاقی رخ دهد. از سوی دیگر
نمیتوانیم تمام کارهایی که پیشنهاد میشود را رد کنیم، به این دلیل که
به هر حال بازیگری حرفه ماست و باید از این طریق امرارمعاش کنیم، بنابراین
مجبوریم به این شرایط تن دهیم و این نامنظمی و این شرایط نامطلوب را
تحملکنیم.
او
ادامه میدهد: باید برای تولید یک برنامه موفق همهچیز از پیش برنامهریزی
و تعیینشده باشد تا بازیگر هم بتواند خودش را آماده کند و این شرایط
نامساعد از تمرکز مجموعه کم میکند. من بهشخصه معتقدم باید برای رسیدن به
یک نقش مطلوب بسیار تمرین کرد. دوست دارم از شب قبل نسبت به کاری که
قراراست فردا در مقابل دوربین انجام دهم فکر کنم و تمرین داشته باشم، متنم
را حفظ کرده و نقش را مال خود کنم اما با این شرایط چنین اتفاقی رخ نمیدهد
و این اصلاً خوب نیست.
این
بازیگر در انتها درباره چگونگی رسیدن به نقش و باورپذیر کردن آن برای
مخاطب در چنین شرایطی عنوان میکند: به اینکه چطور نقش را باورپذیر کنم
فکر میکنم برایم مهم است که بعد از پخش چند قسمت از کار مخاطب اسم من را
بهعنوان بازیگر فراموش کند و درگیر شخصیت شود، فکر میکنم در چنین شرایطی
ارتباط نقش با مخاطب برقرارشده است. تا جایی که بضاعت خودم است و نقش
پتانسیل دارد سعی میکنم کار مقبولی ارائه دهم.