هر وقت از من سؤال میکنند چه جور رمانی بخوانیم، فوراً میپرسم چرا میخواهند رمان بخوانند. کسی این وسط با مطالعه مخالف نیست اما اگر بعضی چیزها معلوم نشود، بهترین شاهکارها هم بینمک میشوند. شبکههای اجتماعی پر از فهرستهای دهتایی و صدتایی و... است که نهادها، ناشران یا نویسندگان پیشنهاد کردهاند. من خودم فهرستی دارم که با «اولیس» یعنی از یونان شروع میشود و تا «صید ماهی قزلآلا» از«براتیکان» ادامه مییابد. ولی در آنجا منظور من طرح نمایشها، داستانها یا اشعاری بود که هر یک میتواند روح دورانی را نشان دهد. پس بیشتر به کار نحوه تحقیق در باب تاریخ فرهنگی میخورد. مهم است که بدانیم چه جور رمانی بیشتر با کار و بار ما تناسب دارد. مثلاً بهتر است کسی که گرایش جامعهشناختی دارد «داستان دو شهر» از «دیکنز» یا «کشور آخرینها» از «استر» را زودتر از کتابهای مشهورتر این دو نویسنده بخواند.
چه رمانهایی را نخوانیم؟
مهمترین پیام قفسههای پر از کتاب این است که نباید بیشتر رمانها را خواند. در جهانی که هر روز چندین جلد داستان نوشته میشود چطور میشود یکتنه بهپای نویسندگان رسید. در شهری که رهن هر متر یک میلیون تومان است باید در انتخاب کتابها دقت کنیم. با این همه گرفتاری، انسان برای خواندن رمان ۷ جلدی «غرش طوفان» یا باید به زندان بیفتد یا به جزیره رابینسون کروزوئه تبعید شود تا وقت کند و همهاش را بخواند!
هر ایرانی بهطور متوسط میتواند در هر ساعت ۴۸ صفحه داستان بخواند؛ اما اگر 10 شب پشت سرهم ۴۰ صفحه اول رمانهای نچسب را بخوانید، نهتنها وقت خود را هدر دادهاید بلکه ذوق خود را هم نابود کردهاید؛ پس به هر نویسنده فقط ۸ صفحه فرصت بدهید. مطمئن باشید چیزی را از دست نمیدهید. حتی اگر نتوانیم رمان خوبی را به پایان برسانیم، باز دنیایی از رمانهای خوب پیش رو میماند.
چطور رمان بخوانیم؟
کسی که میتواند داستان بخواند خودبهخود ثروتمند است؛ زیرا انگار همه نویسندگان را به خدمت گرفته و تمام قصهها را در قلمرو خویش آورده. رمان خواندن ملاقات کردن با یک اثر هنری است؛ اما هنر از زندگی جدا نیست. همانطور که هنر بر زندگی اثر میگذارد، نحوه زندگی نیز بر کیفیت تجربه هنری ما تأثیر میگذارد. لذا خوب است انسان آگاهانه برای تربیت خویش بهعنوان شخصی که توانایی پذیرش هنر را دارد اقدام کند.
اولین کاری که برای رمان خوان شدن باید انجام دهیم این است که وقت آن را فراهم کنیم. گرفتن رژیم تلویزیون و گروههای مجازی کمک فوقالعادهای است. بهزودی نتایج مثبت این رژیم را درک میکنید. مخصوصاً که کنترل تلویزیون و تعدد گروهها به تمرکز شما آسیب رساندهاند؛ درحالیکه مطالعه رمان ما را آرام میکند و باعث تمرکز میشود. تا زمانی که آب لیوان را خالی نکنید نمیتوانید در آن شیر بریزید. کافی است از وقتهایی که بهحساب نمیآیند مثلاً در مترو و هنگام انتظار در مکانهای عمومی بهره ببرید. به این منظور بایستی همواره کتابی در دسترس داشته باشید.
در دست داشتن رمانهای کوتاه در آغاز کار نتایج دلخواه را با سرعت بیشتری محقق میکند. کسانی را میشناسم که بهمنظور بازگشت به دوران اوج کتابخوانی از مجموعه داستانهای کوتاه استفاده میکنند؛ زیرا پایان سریع ما را خشنود میکند و میل به کشف داستان بعدی را شعله ور میسازد. قصههای فکاهی بیشتر جنبه سرگرمی دارند ولی سرگرمی بیهوده نیست؛ اطمینان داشته باشید که داستانهای خوب تجربه زیسته آدمی را پربار میکند.
به هنرمندان اعتماد کنید. هر چه باشد در تجربه هنری بیشتر از تجربیات شخصی بیطرف هستیم. با خواندن «گوژپشت نوتردام» افکار «کازیمودو» را از نزدیک حس میکنیم، درحالیکه در زندگی واقعی سروکار داشتن با عاشقی دلخسته که سیمایی تکاندهنده دارد آسان نیست. هر کس «جنایت و مکافات» را بخواند خواهد دید خودش چه عواطف پیچیدهای داشته که نمیتوانسته آن را توصیف کند؛ به همین خاطر از درک خود ناتوان بوده است. «داستایوسکی» ما را با خودمان آشنا میکند. رمان را طوری بخوانید که انگار خودتان را زیر نظر گرفتهاید. قصهخوانی نوعی «مراقبه» است که برای انسان معاصر طراحی شده. «وجدان زنو» از «ایتالو اسووو» تمایلات توخالی و خنده دارمان را گوشزد میکند و وقتی در «پیرمرد و دریا» پیرمرد به کوسهای که شکار کرده میگوید «خدا را شکر که ما فقط مجبور هستیم برادرانمان را بکشیم» با وحشتناکترین چهره خویش روبهرو میشویم.
چطور رمان را انتخاب کنیم؟
ابتدا رمانهایی را انتخاب کنید که با دغدغههای شما تناسب دارد. نام نویسندگان بزرگ جزو اسرار نیست و همچنین مهمترین آثارشان معمولاً از شهرت بیشتری برخوردار است. برای اینکه فریب بازار را نخورید با شاهکارهای کلاسیک شروع کنید و بدانید که بهاینترتیب بهسرعت قدرت تشخیص بهتری کسب خواهید کرد. ناشران خوشنام نگران اعتبار خود هستند و مترجمان تراز اول هم برای حیثیت خودشان ارزش قائل میشوند. همه اینها کمک شایانی محسوب میشوند؛ روی این کمک حساب کنید و فهرستی از کارهای مورد علاقهتان را خریداری کنید. با مرور خلاصه داستانها دقت شما در گزینش بالا میرود. از اینکه داستان لو برود نترسید زیرا خلاصهنویسان وظیفه دارند لطف داستان را حفظ کنند.
علیرضا سمیعی
پژوهشگر فلسفه و ادبیات
منبع: صبح نو