می گویند بخش مهمی از اصولگرایان از حرف های محمد باقر قالیباف رنجیده اند . شاید اعلام حمایت رسمی جامعه مدرسین از رییسی به خاطر همین رفتار متفاوت رییسی و قالیباف بوده است.
می گویند بخش مهمی از اصولگرایان از حرف های محمد باقر قالیباف رنجیده اند . شاید اعلام حمایت رسمی جامعه مدرسین از رییسی به خاطر همین رفتار متفاوت رییسی و قالیباف بوده است.
به گزارش بولتن نیوز، اولین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری حتما مهمترین تحول این چند هفته اخیر بوده است؛ هم تب رقابت را بالابرد و هم دست فرمان همه را نشان داد. معلوم شد اضلاع حاضر در میدان با چه موقعیت و تحلیلی به ۲۹ اردیبهشت نگاه می کنند؛ روحانی آرام بود و متین، جهانگیری ژنرالی فداکار، قالیباف عجول تر از همیشه، رییسی محذوف چالش ها، هاشمی طبا فراتر از حد تصور و میرسیلم هم در نقش یک آموزگار دبیرستانی .
مناظره تمام شده حالا اما همه یک سوال مشترک دارند: چه کسی بهتر از همه بود؟ عجب پرسش تعیین کننده ای؛ هر کسی شاید باورش این بوده که نامزد مورد علاقه اش بهترین این میدان بوده است اما در نگاه تحلیلگران آنقدر مولفه های تعیین کننده وجود دارد که جایی برای میدان دادن به تعصب ها و علايق حزبی و جناحی نمی ماند.
باید همین مولفه ها را اصل قرار داد و آنوقت تک به تک در مورد نامزدها حرف زد.
حسن روحانی؛ آرام تر از حد تصور
او رقیب اول این انتخابات است؛ همه خود را برای رقابت با او آماده کرده بودند . مهمترین صندلی در قوه مجریه در اختیار اوست و حالا فرجه ای پیش آمده برای بخت آزمایی؛ همه می خواهند شانسشان را برای به دست آوردن این صندلی تست کنند .
او این را به خوبی می دانست؛ در زمین کسی نرفت حتی دعوت محمد باقر قالیباف برای حضور در میز بازی را نیز نپذیرفت. ترجیح داد آرام تر از همیشه از روی همان صندلی با لبخند نظاره گر اولین مناظره باشد. او البته گاهی هم متفاوت بود پاسخ هایی می داد اما هرگز روحانی سال ۹۲ نشد. شاید تعبیر درستش این باشد که او نخواست روحانی ۹۲ باشد لااقل ورود به آن کاراکتر را گذاشته است برای زمانی دیگر. منتظر باشید؛ روحانی برای این انتخابات برنامه دارد .
ابراهیم رییسی؛ هوشمندی سیاسی
برای آنها که سیاست را از وجه هیجانی اش دنبال می کنند حتما سکوت ها و کاراکتر آرام رییسی برایشان لحظات سختی در مناظره دیروز بوده است. اما رییسی که یک کمپین متفاوت دارد دقیقا می داند چه می کند. برنامه او برای این مناظره از پیش تعیین شده بود . نخواست که قطب سازی بی مورد ایجاد کرد؛ نخواست سیبل حملات رقیب شود. چالشی ایجاد نکرد و تمام دقایق مناظره را برای جلوگیری از مواجهه با یک چالش پر هزینه مدیریت کرد . او خود را مقابل روحانی و اسحاق جهانگیری قرار نداد و اجازه داد تا محمد باقر قالیباف یک تنه در همان پلنی که آماده کرده است ایفای نقش کند.
می گویند بخش مهمی از اصولگرایان از حرف های محمد باقر قالیباف رنجیده اند . شاید اعلام حمایت رسمی جامعه مدرسین از رییسی به خاطر همین رفتار متفاوت رییسی و قالیباف بوده است. فعلا که طرفداران رییسی اخلاق مداری او را به رخ قالیباف می کشند . باید منتظر روزهای آینده بود.
اسحاق جهانگیری ؛ ستاره روز جمعه
ما فوق تصور بود این را حتی رسانه های اصولگرا هم بعد از مذاکره گفته اند . آماده تر از همه هوشمندتر از سایرین . هم به نوعی سخنگوی دولت شده بود و هم یک تنه بار حملات رگباری قالیباف را بر دوش گرفته بود. فداکارانه برای رییس دولت ایستادگی کرد؛ ابایی هم نداشت که بگوید نماینده اصلاح طلبان در این مناظره است. او نه تنها بر آمارها مسلط بود که بر حرکت مهره های رقیب هم تسلط داشت. او برای محمد باقر قالیباف آمده بود ، کاری به سایرین نداشت.
قطبیسازی محمدباقر قالیباف را به حاشیه برد و پاسخ طعنه تحقیر آمیز قالیباف در مورد پوششی بودن خودش را به بهترین صورتش داد. حالا راستگرایانی که نگران و بهت زده مناظره امروز را جمع بندی می کنند، اخبار شبیه به طنزی از عدم کناره گیری جهانگیری در روز آخر را روی خروجی رسانه های خود قرار داده اند؛ آن هم درست در شرایطی که در معادلات درونی خودشان با جنگی تمام عیار برای کناره گیری یکی از دو نامزدشان مواجه شده اند . این جهانگیری پدیده این انتخابات است.
میرسلیم و هاشمی طبا؛ مکمل های دوست داشتنی
هم میرسلیم و هم هاشمی طبا سابقه ای طولانی در عرصه مدیریتی کشور دارند . آنها منطقی و آرام مناظره را به سمت مباحث کارشناسی می بردند و حتی تب مناظره و جدال تند و تیز قالیباف و جهانگیری هم موجب نشد تا این صدای اعتراضی هاشمی طبا که گفت شعارهای دو نامزد اصولگرا دولت را بزرگ می کند و این به ضرر کشور است شنیده نشود. میرسلیم هم حرف های خوبی داشت و طرح سوالش خوب بود. آنها حتما انتخاب های خوبی بوده اند برای تکمیل پازل رقابتی این انتخابات. حرف های آن ها اگر چه بدون چالش بود و مجادله اما برای مخاطبینی که دنبال پاسخ هایی کارشناسی بودند قانع کننده بود.
محمد باقر قالیباف ؛ بازگشت به احمدی نژاد
همه حرف هایش قابل پیش بینی بود. اتفاق جدیدی نیفتاده؛ بیش از این هم انتظاری نبود . محمد باقر قالبیاف راه گریزی جز این نداشت . این آخرین فرصت او برای سیاسیت ورزی در سطح قدرت رسمی است. می داند به احتمال زیادی دیگر نمی تواند شهردار پایتخت باشد. حضور او برای سومین بار در انتخابات ریاست جمهوری حتما در صورت شکست سه باره اش دیگر به بار چهارم نخواهد رسید. پس او مانده و یک انتخابات . همه کار کرده ؛ تا توانسته از فرمول کپی پیست استفاده کرده؛ هم دیالوگ موسوی در انتخابات ۸۸ را تکرار کرده و هم کاغذ به دست تقلیدی هر چند نصفه و نیمه را از محمود احمدی نزاد سال ۸۸ انجام داده است . تکلیف او چندان با خودش مشخص نیست؛ شبیه همه شده جز خودش . عجول تر از همیشه سیاست را دنبال می کند؛ هر چه داشته در همین اول بازی رو کرده است. کمپین او برخلاف ادوار قبل خالی تر از همیشه است. چندان نمی توان اصولگرایان نام آشنا را در کنار او دید . راستگرایان ترجیح داده اند تا این بار شانس شان را با یک چهره جدید بیازمایند . آیا محمد باقر قالیباف این بار هم «کشور» را از دست میدهد؟ نکته اما این است که او برای رفتن از «بهشت» هم چمدان هایش را بسته است. باید دفتر کارش را تا چند وقت دیگر تحویل دهد . آیا باید برای خداحافظی همیشگی با محمد باقر قالیباف آماده شویم ؛ آن هم در روزهای خیلی نزدیک ؟ کسی چه می داند ؛ زمانه آبستن هزار ماجراست .