کد خبر: ۴۶۶۵۳۷
تاریخ انتشار:
توسط نشر چشمه؛

مجموعه داستان پیمان اسماعیلی دوباره چاپ شد

مجموعه داستان «جیب‌های بارانی‌ات را بگرد» نوشته پیمان اسماعیلی با چاپی جدید توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش بولتن نیوز، مجموعه داستان «جیب‌های بارانی‌ات را بگرد» نوشته پیمان اسماعیلی به تازگی با چاپی جدید توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب که برای اولین بار در سال ۸۴ چاپ شده بود، به عنوان دویست و نود و ششمین عنوان مجموعه «داستان فارسی» این ناشر چاپ شده است.

این مجموعه داستان، اولین کتابی بود که از اسماعیلی چاپ و باعث شد او بین اهالی داستان شناخته شود. «جیب‌های بارانی‌ات را بگرد» زمان اولین چاپش، برنده جایزه ادبی اصفهان شد. داستان این مجموعه کاملا با داستان‌های «برف و سمفونی ابری» و «همین امشب برگردیم» که از اسماعیلی چاپ شده اند، متفاوت است.

گم شدن شخصیت‌ها و تنهایی‌شان در فضای به خصوص و خشن از جمله جان‌مایه‌های محتوایی داستان‌های این مجموعه داستان هستند. ویژگی دیگر داستان‌های این کتاب، دارا بودن عنصر غافلگیری برای مخاطب است. مردگان هم نقش‌های پررنگی در داستان‌های «جیب‌های بارانی ات را بگرد» بازی می کنند.

این مجموعه ۸ داستان دارد که عناوین شان به ترتیب عبارت است از: سیم، اتاق خلوت، مگس، جمع کردن برگ‌ها وقتی روی زمین ریخته باشند، سایه سرباز، حتمی دیو به روی دست چپ، بازی غیر رسمی، جیب‌های بارانی ات را بگرد.

در قسمتی از داستان «مگس» از این کتاب می خوانیم:

فرهاد پوزخندی می زند و می گوید «یه آدم روانی. بله حتما کار یه آدم روانیه.» بعد با صدای بلند می خندد. دستش را جلو دهانش می گیرد و زیرلب می‌گوید «منم یکی دارم، از همین نامه‌ها. برای هر سه تامون فرستاده. روانیه. باید روانی باشه.» خنده‌اش یک دفعه قطع می شود. دستش را روی لب‌هایش می کشد و می گوید «هر سه تامون رو می‌شناسه. مینا رو هم می‌شناسه.» داوود از سر جایش بلند می شود. نامه را از میز بر می دارد و پاره می‌کند. بعد، تکه‌های کاغذ را آن قدر ریز می کند تا تمام مشتش پُر از خرده‌های کاغذ شود. می‌رود طرف پنجره و قفل آن را باز می‌کند. مشتش را بیرون از پنجره باز می کند و خرده‌های کاغذ را بیرون می‌ریزد. تکه‌های کاغذ از هم جدا می شوند و در هوا دور خودشان می‌چرخند.

«بهتره به این مزخرفات فکر نکنیم.» بعد پنجره را می‌بندد و بر می‌گردد سر میز. پاچه‌های شلوار راحتی آبی راه راهش را کمی بالا می‌زند و می‌نشیند روی صندلی. دوباره می گوید «نباید به همچین چیز بی‌خودی فکر کرد.»

شهریار سرش را تکان می‌دهد و دستش را روی میز می‌گذارد. سبیل‌های پر پشتش توی آن صورت دراز و کشیده، غیرعادی و نچسب به چشم می‌آیند.

این کتاب با ۱۰۱ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۹۰ هزار ریال منتشر شده است.
منبع: خبرگزاری مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین