مطلب دیگر اینکه، مردم شیعه نسبت به امور خیر بیتفاوت نیستند. در فرهنگ شیعه این موضوع هست که باید نسبت به وضعیت همسایه و دوستان و اطرافیان خود مطلع باشیم. اگر بخواهیم به کسی کمک کنیم، نباید بر او منت بگذاریم. اصلاً نیاز نیست ما را بشناسد. این خصلتی است که انصافاً در میان شیعه سابقه طولانی دارد. این را توجه داشته باشید که ما امروزه در شرایطی خاص هستیم. جمعیت قم مثل گذشته نیست.
آن زمان شهر قم صد الی دویست هزار نفر جمعیت داشت. الان جمعیت زیادی در قم وجود دارند. مهاجرت زیادی به قم صورت میگیرد. تعدادی از مردم از روستاهای اطراف به قم هجرت میکنند. روستاهای اطراف قم هم مثل خیلی از روستاهای دیگر مشکل دارند. یکی از نهادها تصمیم گرفته بود عدهای را از روستاهای قم به مشهد ببرد. کسانی نامنویسی کردند که در طول عمر 60 ـ70 ساله خود، یک بار هم مشهد را ندیده بودند.
ما گاهی با معضل گرسنگی و قحطی مواجهه میشویم. وقتی در منطقهای کمبود آب پیش میآید، سرمایه افراد از دست میرود. زمین کشت میکنند، بذر میخرند، سمپاشی میکنند، اما باران یا آب به موقع نمیرسد و تلاش آنان از بین میرود. به صرف اینکه به آنان بگوییم بیمه خسارت شما را جبران میکند، مشکل حل نمیشود. ما میبینیم که تمام زندگیشان معطل میماند. با این اوضاع چهکاری میتوانند انجام بدهند؟ مردم شیعه اهل کارهای خیر هستند. در احادیث و روایات معصومین، آنقدر که ما شیعیان را به کار خیر دعوت کردهاند، فکر نمیکنم در هیچ مکتبی این مقدار دعوت به کار خیر وجود داشته باشد. برای کارهای خیر به صورتهای مختلف ارزشگذاری و ثواب ذکر کردهاند.
تبلیغات گسترده وهابیت
در یکی از سالها، در ماه رمضان عمره مشرف شدم. یادم است آنجا از تلویزیون عربستان اعلام کردند که ما هزار مسجد در سرتاسر دنیا احتیاج داریم. یکییکی شهرها را مشخص میکردند و مجموعشان را در نقشه نشان میدادند. تلویزیون عربستان اعلام کرد برای این مساجد بانی میخواهد. کارگزار این کار، وزارت اوقاف عربستان بود؛ یعنی این مسجدها را بعداً به دست وزارت اوقات میدهند.
آنها هم همین بساط وهابیت را دارند. به همین خاطر الان سرتاسر دنیا هر کجا مسجدی هست، امامش، خادمش و مؤذنش وهابی است. در اکثر جاهای دنیا که مسجد هست، به نوعی سفارتخانۀ عربستان است. ما هم فقط نشستهایم و تماشا کردهایم. در آنجا رقمهایی که برای ساختن این مساجد اعلام میکردند، کم نبود. قبل از آنکه روز دوازدهم ماه رمضان برسد، هزینۀ ساخت هزار مسجد به دست افراد تأمین شد.
اسم بانیان را هم میگفتند؛ مثلاً یک نفر، ساختن پنج مسجد یا پنج نفر، ساختن یک مسجد را به عهده گرفتهاند. باید توجه کنیم که مسلمانها از هر فرقه و مذهب، بالاخره قرآن میخوانند و در قرآن سفارش به امر خیر، زیاد است. شیطنت حکومت وهابی را همه نمیدانند. اغلب گمان میکنند آنها قصدشان این است که مسجد بسازند تا در آنجا خدا را عبادت کنند و لذا خرج میکنند. آنجا تازه متوجه شدم اینکه میگوییم عربستان تبلیغ میکند، واقعاً درست است. خیلی زیاد هم تبلیغ میکند؛ نه برای وهابیت، بلکه برای اغراض سیاسی. آن هم نه اغراض سیاسی خودش، بلکه اغراض سیاسی قدرتهایی که به او دیکته میکنند. اینها را ما متوجه میشویم. بسیاری از این هزینهها را مردم عربستان میپردازد.
توجه به مشکل فرهنگی شهر قم
شما سفرههایی که در ماه رمضان در محوطههای مسجدالحرام و مسجدالنبی پهن میکنند را دیدهاید. چندتا از آنها دولتی است؟ دولتی نیستند. آنجا مثل مسیر کربلاست. خدا توفیق بدهد انشاءالله هر ساله مشرف شویم. در مسیر کربلا گاهی بانیان حسینیهها میآیند و التماس میکنند که بیایید سرِ سفره ما غذا بخورید. آنجا هم سر سفرهها افراد میآیند و التماس میکنند که بیایید پیش ما افطار کنید.
این فرهنگ ماه رمضان، فرهنگی مترقی است که متأسفانه در قم جا نیفتاده است. ما در مسجد اعظم حدوداً پنج سال این سنت را تجربه کردیم. از شبی دو سه هزار نفر شروع کردیم. برخی شبها تا چهار هزار هم رسید؛ ولی تجربۀ موفقی نبود. خیلی مشکل پیدا کردیم. نمیگویم هر کاری آنها میکنند، ما هم انجام دهیم؛ اما به واقعیت امر توجه کنیم. قم شهر فاطمه معصومه (س)، شهر مرجعیت و مرکز تشیع است.
کسی که وارد این شهر میشود، به این شهر نگاه میکند، به مردم این شهر نگاه میکند، توقع دارد در این شهر سیره علی ابن ابیطالب (ع) و عترت طاهره را مجسم ببیند. این تجسم، با فقر روزافزون مردم مطابقت ندارد. دختری که باید زودتر ازدواج کند، پسری که باید شرایط و امکان ازدواجش فراهم باشد، خانوادهها یکطور سخت میگیرند، فرهنگ عمومی به گونۀ دیگری سخت میگیرد، بانکها به نوع دیگری سخت میگیرد؛ همه دست به دست هم میدهند تا وضعیتی پیش بیاید که نه تنها زیبنده شهر قم نیست که گاهی زیبنده جامعه انسانی هم نیست. اینها واقعیتی است که ما با آن مواجهیم.
مشکل بیمههای درمانی کشور
امر درمان، برای مردم مسئلهای بسیار اساسی است. خوشبختانه در امر درمان برای بیماریهای خاص، مثل سرطان سرمایهگذاریهای خوبی شده و در بیمارستانها امکاناتی فراهم شده است؛ اما در زمینه دارو مشکلات زیادی هنوز وجود دارد. مثلاً ممکن است طلبهای یکی از اعضای خانوادهاش این بیماری را داشته باشد و در ماه باید پنج میلیون تومان پول دارو بپردازد. نه بیمه حوزه ـ تامین اجتماعی ـ و نه بیمههای دیگر این مقدار مبلغ را قبول نمیکنند. خودش هم به اندازه کافی ندارد که این مقدار پول را بپردازد.
حالا اگر هم این پنج میلیون تومان را پرداخت کند، مطمئن نیست دارویی که میگیرد، تاریخ گذشته نباشد. بعضی از سود جویان بستهبندی و تاریخ داروها را عوض میکنند. بیمار با جان کندن از نان خود و زن و بچهاش میزند تا این دارو را تهیه کند، بعد دارو به این صورت به دستش میرسد. بنابراین تهیه دارو هم یکی از معضلهاست.
بنده به بعضی از آقایان مسئول این امر را عرض کردم: معنا ندارد داروی بیماریهای خاص خارج از بیمه باشد. اگر کسی به بیماری خاص مبتلا بشود که داروی آن گران است، شما موظفید آن داور را برایش فراهم کنید. بیمه اگر بابت درمان پول میگیرد، موظف است این دارو را فراهم کند. داروی بعضی از افراد ارزان تمام میشود و داروی بعضیها گران تمام میشود و بعضیها اصلاً در سال مراجعهای به پزشک ندارند.
بیمه یعنی همین. جاهای دیگر دنیا را نگاه کنیم. آنها مسلمان نیستند، شیعه مرتضی علی نیستند؛ اما بیمههایشان را ببیند چطور است. آن کسی که بیمه هست، از اول این اطمینان را دارد که مثلاً بیمهاش شامل دندان پزشکی نمیشود، چون گران است؛ اما اگر مبلغ بیشتری حق بیمه بدهد، دندان پزشکی را نیز شامل میشود. این فرد از دارو و مراجعه به پزشک و از عمل اطمینان دارد. اگر بیمارستان دولتی نتواند عملی را انجام دهد، شخص را به بیمارستان خصوصی میبرند و خرج تمام این امکانات به عهده بیمه است.
این واقعیتی است که در دنیا مشاهده میکنیم. خیلی خوب است خودمان در این مسائل دقت کنیم. مردم از ما و مسئولان توقع دارند. بدون رودربایستی اینها را باید گفت. ما به خودمان میگوییم امالقری دنیای اسلام! خیلی خوب است؛ اما آیا واقعاً امالقری دنیای اسلام هستیم؟ آیا الگوی دیگر جوامع هستیم؟
لزوم توجه به استعداد جوانان
یکی از اموری که بسیار مهم است و لازم است عزیزانی که در این شهر کار خیر میکنند، به آن توجه کنند، استعداد بچهها است. بچههای پراستعداد زیادی در روستاها هستند که به خاطر نبود مدرسه در روستا از تحصیل باز میمانند. استعداد فوقالعادهای وجود دارد که در همان طفولیت کور میشود. ما باید برنامهای داشته باشیم و بورسیهای برای چنین بچههایی ترتیب بدهیم تا دوره تحصیل ابتدایی و مراتب بالاتر خود را تمام کنند. اگر استعداد فوقالعاده داشته باشند، خرج دانشگاه آنان را هم بدهیم. به تهران یا شهر دیگر بفرستیم تا مراتب دانشگاهی خود را طی کنند.
اگر میتوانیم آنان را حتی به خارج از کشور و مراکز علمی دنیا هم بفرستیم. ما در فقه فتوا میدهیم، اگر مسلمین به تخصصی احتیاج دارند، در هر فنی میخواهد باشد، بر جوان شیعه واجب است که برود و این تخصص را بیاموزد و جوابگوی مسلمانان باشد. بزرگان میفرمایند واجب عینی است؛ مگر اینکه تعداد زیادی باشند، آن وقت واجب کفایی میشود. اما اگر افراد متعدد نباشند، واجب عینی است.
ما نباید دائم برای داشتن فنآوری نزد دیگر جوامع دست دراز کنیم. مگر ما قبل از رنسانس اروپا و بعد از جنگهای صلیبی و قرونوسطا، مولد علم نبودیم؟ مگر شرق، مهد علم نبوده است؟ مگر کتابهای ما در دانشگاههای آنها تدریس نمیشد؟ الان ما مصرفکننده شدهایم. یکی از کارهای خیر بزرگ این است که این بچهها را بورسیه کنیم. خیلی خوب است که به یتیم نان بدهیم؛ اما غیر از نان، استعدادش را هم باید بارور کنیم. اگر سایه پدر از سر او کم شده است، استعدادش نباید هدر برود. چه یتیم باشد چه غیر یتیم. باید این امکانات را فراهم کنیم.
لزوم هماهنگی در امور خیریه
تقاضای دیگری که دارم، این است که باهم هماهنگی داشته باشید. گاهی در امور خیریه کارهای موازی انجام میشود. کاری را اینجا انجام میدهند، آنجا هم انجام میدهند. البته این مشکل فقط در کارهای خیریه نیست؛ بلکه در مؤسسات تحقیقاتی و در حوزه هم، همین مشکل وجود دارد. این را توجه کنیم که کار خیر عمدتاً این است که کارهای زمینمانده انجام شود؛ یعنی کاری که دولت انجام نمیدهد یا نمیتواند انجام دهد.
کما اینکه الان وضعیت طوری است که دولت همه کارها را نمیتواند، انجام دهد. انصاف این است که وقتی کاری زمین بماند، اولویتبندی شود و با هماهنگی لازم به اتمام برسد. بعضی از امور در اولویت هستند؛ مثل مسئله درمان، تهیه داروی بیماریهای خاص، مسئله ازدواج جوانان و مسکن. البته در امر مسکن وظیفه فقط به عهده دولت هم نیست، بلکه بانکها هم دخیل هستند.
معضل سیستم بانکهای کشور
سیستم بانکهای دولتی خودشان مشکلاتی دارند. در دنیا بانک دولتیِ کارآمد وجود ندارد. بانکها خصوصی و ملی هستند. بانکهای ما کاسب شدهاند، دیگر کار بانکی نمیکنند. خودشان خرید و فروش و تجارت میکنند. میگویند شما همگی در خانه بنشینید، ما جای شما کار میکنیم. شما فقط پول سپرده بگذارید، ما به شما بهره میدهیم. کار بانک در هیچ جای دنیا به این شکل نیست.
بنده به بعضی از مسئولین گفتم، در این نوع سیستم بانکی اشکالی وجود دارد. در اکثر کشورها رسم است که بانکها نود درصد قیمت مسکن را وام میدهند و ده درصد آن را خود شخص پرداخت میکند و در طول دَه الی بیست سال مبلغ وام را به صورت قسطی از شخص میگیرند. آن وقت در این دوره اقساط، سود زیادی نمیگیرند که بعد از بیست سال، پنج شش برابر قیمت اصلی را از شخص بگیرند.
متأسفانه این مشکل در کشور ما وجود دارد. بانکهای مسیحی و یهودی و لائیک خدمات ارزندهای برای مردم خود انجام میدهند و بانکهای ما، مایه آبروریزی است. هیچ کارخانهای با این بانکها سر پا نمیماند. آقایی که کارخانهدار است، نزد من آمد و گفت: «من وامی گرفتهام و در چهار سال گذشته جریمه دیرکرد فراوانی دادم.
برای واردات مواد اولیه دلار گرفتهام. حالا خودشان دلار را گران کردهاند، به من ربطی نداشته است و الان بعد از چهار سال باید پنج برابر آن را بپردازم؛ یعنی در واقع شصت درصد از من سود میگیرند.» کجای دنیا این مشکلات هست؟ در زمان گذشته که رباخوارها بودند. آیا آنها نرخ سودشان به این مقدارها میرسید؟ ما فقط با اسلامی کردن عقود میخواهیم همه چیز را حل کنیم. مردم را گول نزنیم.
ایجاد سرپناهی برای فقرا در زمستان
تمام مجموعه خیریه نمیتواند مسکن مردم این شهر را فراهم کند؛ اما سعی کنید این وضعیت را برای مردم تسهیل کنید. جاهایی در نظر بگیرید که حداقل به صورت موقت در اختیار جوانها با اجارهای معقول قرار بگیرد تا زندگیشان را سر و سامانی بدهند و به کاری مشغول شوند.
عزیزان سعی کنید در برنامهها و اولویتهایتان مکانهایی فراهم کنید که به آن گرمخانه میگویند. هرچند شهر مذهبی ما هم از این مکانها دارد، اما باید به اندازه کافی داشته باشد؛ یعنی جایی که در زمستان گرم باشد و مردم فقیر در خیابان و در سرما سرپناهی داشته باشند. غذای گرمی به آنها بدهند.
این مکانها باید به اندازه جوابگوی جمعیت قم باشد. این جزو اولویتهاست. فقر واقعیتی است که وجود دارد و تمام آن هم تقصیر دولت نیست، علتهای مختلفی دارد. باید از این مشکلات به کمک همدیگر خلاص بشویم. در برخی کارهایی که به عهده دولت است دخالت نکنیم؛ اما آنجاهایی که کارها زمین میماند، خیرین دست بالا را میگیرند و آن را به اتمام میرسانند. در این کارها باید اولویتها لحاظ بشود و موازیکاری صورت نگیرد. این کارها بیشتر در محلههای فقیرنشین انجام بشود.
اهمیت شفافیت در امور خیریه
یکی دیگر از مسائلی که باید به آن توجه شود، این است که مردم متوقع هستند در کار شما شفافیت ببینند. این شفافیت را میتوانید در همان سایت منعکس کنید. در همان مجموعههای ارتباطی خود، کسی که پول میدهد، بداند این پول چه مسیری را طی میکند. گاهی افراد میخواهند کاری انجام دهند، نظارت را به خودشان بدهید. اگر میخواهید مدرسه و بیمارستان بسازید، از خیرین دعوت کنید و بگویید ما اسباب کار را فراهم میکنیم و ما این تسهیلات را انجام میدهیم.
کسی که پول میدهد، بداند که آن پول چگونه خرج میشود. این را بدانید کسی که برای کاری پول میدهد، چشمش به دنبال پولش است. فعالیت شما باید به گونهای باشد که اعتماد آنان را جلب کنید تا بعدها هیچ کس امکان سوءاستفاده از نام و کار شما را نداشته باشد. شفافیت باعث جلب اعتماد مردم میشود. مردم دلشان میخواهد به محرومین جامعه خدمت کنند. ما میتوانیم با عملکرد صحیح خود و با شفافیت بیشتر، مردم را برای این منظور تشویق کنیم.
خداوند به همه شما عزیزان در این رسالت پُربرکت توفیق بیشتری بدهد. این را بدانید بزرگترین خدمت و بزرگترین عبادت، خدمت به خلق است. اگر به همت شما لبی باز بشود و خندهای بر آن بنشیند و شکم گرسنهای سیر بشود و پدری از روی بچههایش خجالت نکشد، بزرگترین ذخیره برای فردا شما خواهد بود.
خداوند توفیقات شما را بیشتر کند و امیدوارم که در سال آتی برنامههای شما بسیار موفقتر از پیش جلو برود و کارهای اساسی به دست شما انجام داده بشود. دعای امام سجاد (ع) که میفرمایند: «خدایا کار خیر را به دست من جاری کن.» را از یاد نبرید و همیشه با خود زمزمه بفرمایید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com