معمای مرموز مرگ زن گمشده

شاکی به قاضی مرشدلو گفت: خواهرم هنگام عصر به مسجد محله‌شان رفته بود. او هنگام بازگشت متوجه شد کلید را در خانه جا گذاشته و نمی‌تواند وارد ساختمان شود. همسایه‌شان هم حضور نداشتند که به کمک آنها وارد ساختمان شود. بنابراین با برادرم تماس گرفت که او خواست با آژانس به خانه آنها بیاید و روز بعد کلیدساز می‌برند و در را باز می‌کنند.

وی افزود: حتی زمانی که خواهرم سوار خودروی آژانس شده بود با برادرم حرف زده بود، اما دیگر هرچه منتظر شدیم خبری از خواهرمان نشد. نگران شدیم و با آژانسی که او خودرو گرفته بود، تماس گرفتیم و با راننده حرف زدیم که او اعلام کرد خواهرم را در نزدیکی خیابان سبلان پیاده کرده و دیگر از او خبری ندارد. با شنیدن این حرف‌ها بیشتر دلنگران شدیم و همه جا را جست‌وجو کردیم که خبری از وی نشد.

همزمان با وقوع این شکایت، تحقیقات پلیسی برای یافتن زن میانسال ادامه پیدا کرد تا این که چند روز پیش شاکی دوباره به دادسرا رفت و این بار گفت: چند روز بعد از شکایتم در تماس مسئولان یکی از بیمارستان‌ها مطلع شدم خواهرم در آنجا بستری و فوت شده است. حرف‌هایشان را باور نکردم. بنابراین به بیمارستان رفتم و پس از پرس‌وجو متوجه شدم موضوع صحت دارد. خواهرم را فردی ناشناس در خیابان و در حالی که مصدوم بوده یافته و به بیمارستان آورده و او بعد از چند روز فوت شده است. مرگ خواهرم مشکوک است و شکایت داریم.

با کشف جسد زن گمشده تحقیقات پلیسی برای رازگشایی از مرگ مشکوک او ادامه دارد.