کاش کارگردان یکبار رمان شه بی شین را مطالعه می کرد!
«معما»ی شاه چه بود؟
اگر این معمای محمدرضا پهلوی بود، شاید بهتر بود آقای ورزی در کنار تمام منابعی که برای ساخت فیلم در تیتراژ نشان می داد، یک بار رمان نسبتا کم حجم «محمدکاظم مزینانی» به نام «شاه بی شین» را هم مطالعه می کرد تا با عنصر خلاقیت در نگارش تاریخ زندگی یک فرد بهتر و بیشتر آشنا شود.
گروه سینما و تلویزیون: نعیمه موحد در یادداشت پیش رو سریال معمای شاه را به نقد کشیده و معتقد است اگر این معمای محمدرضا پهلوی بود، شاید بهتر بود آقای ورزی
در کنار تمام منابعی که برای ساخت فیلم در تیتراژ نشان می داد، یک بار
رمان نسبتا کم حجم «محمدکاظم مزینانی» به نام «شاه بی شین» را هم مطالعه می
کرد تا با عنصر خلاقیت در نگارش تاریخ زندگی یک فرد بهتر و بیشتر آشنا
شود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
نمی خواهم در این نوشته درباره ضعف روایات تاریخی و فیلمنامه فشل سریال «معمای شاه» بنویسم که از این موارد زیاد گفته شده و شواهد نشان می دهد به گوش کارگردان و بقیه عوامل سریال هم رسیده است.
اما به نظر می رسد یک ایراد ذاتی بزرگ مابین این انتقادها گم شد آنهم اینکه اصلا هدف از ساخت این سریال چه بود و اصلا چرا «معمای شاه»؟
در آغاز تبلیغات تلویزیونی و مجازی این سریال به غیر از گریم بازیگران که واقعا خیره کننده بود و نوید یک سریال حرفه ای را به تماشاگر می داد، نام سریال هم جذابیت زیادی داشت. انگار کسی می خواست از یک معمای بزرگ در دوره پهلوی که کمتر شنیده ایم و یا شاید اصلا نشنیده ایم پرده بردارد و ما را بعد از حدود چهل سال با طرح یک معما و یافتن آن در لابه لای تاریخ پهلوی روبه رو کند.
حتی وقتی یک بار پخش سریال از نیمه متوقف و دوباره از قسمت اول شروع شد، خیلی ها فکر کردند عوامل دنبال همزمانی تاریخ واقعی با تاریخی که در فیلم روایت می شود هستند تا وقتی پرده از آن معمای معهود! برداشته می شود در حال و هوای ایام دهه فجر باشیم و بیشتر هیجان زده بشویم! اما هر شب که از پخش سریال گذشت فهمیدیم به معنای واقعی توقعمان از کارگردان و عوامل خیلی زیاد بوده است!
آنهایی که اهل مطالعه های تاریخی هستند قطعا کتابها، فیلم ها و یا حتی مستندات معتبر و معروف مربوط به پهلوی را خوانده و دیده اند. طوری که حتی اگر در آن دوران زندگی نکرده باشند اطلاعات خوبی نسبت به آن سالها دارند. آنهایی هم که اهل تاریخ نیستند از آنجایی که یا آن سالها را درک کرده اند یا در نظام جمهوری اسلامی زندگی کرده اند، اینکه رضاشاهی بود و توسط انگلیسی ها برکنار شد و محمدرضایی آمد و یک سری کارها انجام داد و خواهرش اشرف فلان کارها را کرد و کم کم مردم با امام خمینی و افکار او آشنا شدند و در ادامه انقلاب اسلامی اتفاق افتاد را می دادند. حداقلش این است که حتی از سر اجبار بخش زیادی از این قسمت از تاریخ کشورمان را در مدرسه خوانده اند!
سوال این است که این معمای شاه چه چیزی بود که نمی دانستیم؟ آیا اینکه مثلا کسی اظهار کند من نمی دانستم شهید مطهری انقدر در پیشبرد اصل انقلاب موثر بوده است و یا نمی دانستم شاه ثریا را به خاطر چه چیزی طلاق داد!! می تواند دلیل کافی و وافی برای ساخت سریالی با هزینه هنگفت و جا زدن آن به عنوان سریال الف ویژه صداوسیما باشد؟
در کمال ناباوری سریال با فرارشاه و قطعی شدن ورود امام(ره) به کشور تمام شد و معما همچنان مطرح نشد! اگر این سریال روایت تاریخی از سال فلان تا فلان بود بهتر بود کارگردان و نویسنده حداقل در یک مورد که آن نامگذاری برای سریالش بود، بیشتر دقت می کرد. اما اگر این معمای محمدرضا پهلوی بود، شاید بهتر بود آقای ورزی در کنار تمام منابعی که برای ساخت فیلم در تیتراژ نشان می داد، یک بار رمان نسبتا کم حجم «محمدکاظم مزینانی» به نام «شاه بی شین» را هم مطالعه می کرد تا با عنصر خلاقیت در نگارش تاریخ زندگی یک فرد بهتر و بیشتر آشنا شود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
نمی خواهم در این نوشته درباره ضعف روایات تاریخی و فیلمنامه فشل سریال «معمای شاه» بنویسم که از این موارد زیاد گفته شده و شواهد نشان می دهد به گوش کارگردان و بقیه عوامل سریال هم رسیده است.
اما به نظر می رسد یک ایراد ذاتی بزرگ مابین این انتقادها گم شد آنهم اینکه اصلا هدف از ساخت این سریال چه بود و اصلا چرا «معمای شاه»؟
در آغاز تبلیغات تلویزیونی و مجازی این سریال به غیر از گریم بازیگران که واقعا خیره کننده بود و نوید یک سریال حرفه ای را به تماشاگر می داد، نام سریال هم جذابیت زیادی داشت. انگار کسی می خواست از یک معمای بزرگ در دوره پهلوی که کمتر شنیده ایم و یا شاید اصلا نشنیده ایم پرده بردارد و ما را بعد از حدود چهل سال با طرح یک معما و یافتن آن در لابه لای تاریخ پهلوی روبه رو کند.
حتی وقتی یک بار پخش سریال از نیمه متوقف و دوباره از قسمت اول شروع شد، خیلی ها فکر کردند عوامل دنبال همزمانی تاریخ واقعی با تاریخی که در فیلم روایت می شود هستند تا وقتی پرده از آن معمای معهود! برداشته می شود در حال و هوای ایام دهه فجر باشیم و بیشتر هیجان زده بشویم! اما هر شب که از پخش سریال گذشت فهمیدیم به معنای واقعی توقعمان از کارگردان و عوامل خیلی زیاد بوده است!
آنهایی که اهل مطالعه های تاریخی هستند قطعا کتابها، فیلم ها و یا حتی مستندات معتبر و معروف مربوط به پهلوی را خوانده و دیده اند. طوری که حتی اگر در آن دوران زندگی نکرده باشند اطلاعات خوبی نسبت به آن سالها دارند. آنهایی هم که اهل تاریخ نیستند از آنجایی که یا آن سالها را درک کرده اند یا در نظام جمهوری اسلامی زندگی کرده اند، اینکه رضاشاهی بود و توسط انگلیسی ها برکنار شد و محمدرضایی آمد و یک سری کارها انجام داد و خواهرش اشرف فلان کارها را کرد و کم کم مردم با امام خمینی و افکار او آشنا شدند و در ادامه انقلاب اسلامی اتفاق افتاد را می دادند. حداقلش این است که حتی از سر اجبار بخش زیادی از این قسمت از تاریخ کشورمان را در مدرسه خوانده اند!
سوال این است که این معمای شاه چه چیزی بود که نمی دانستیم؟ آیا اینکه مثلا کسی اظهار کند من نمی دانستم شهید مطهری انقدر در پیشبرد اصل انقلاب موثر بوده است و یا نمی دانستم شاه ثریا را به خاطر چه چیزی طلاق داد!! می تواند دلیل کافی و وافی برای ساخت سریالی با هزینه هنگفت و جا زدن آن به عنوان سریال الف ویژه صداوسیما باشد؟
در کمال ناباوری سریال با فرارشاه و قطعی شدن ورود امام(ره) به کشور تمام شد و معما همچنان مطرح نشد! اگر این سریال روایت تاریخی از سال فلان تا فلان بود بهتر بود کارگردان و نویسنده حداقل در یک مورد که آن نامگذاری برای سریالش بود، بیشتر دقت می کرد. اما اگر این معمای محمدرضا پهلوی بود، شاید بهتر بود آقای ورزی در کنار تمام منابعی که برای ساخت فیلم در تیتراژ نشان می داد، یک بار رمان نسبتا کم حجم «محمدکاظم مزینانی» به نام «شاه بی شین» را هم مطالعه می کرد تا با عنصر خلاقیت در نگارش تاریخ زندگی یک فرد بهتر و بیشتر آشنا شود.
منبع: بولتن نیوز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
