کد خبر: ۴۳۷۱۰۹
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز /25 دی 95/

به جز نمازگزاران

از امام صادق ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند: مَثَلِ نماز، مَثَلِ ستون خیمه است؛ هنگامی که ستون پابرجا باشد، طنابها و میخها و پارچه خیمه فایده دارد؛ اما همین که ستون بشکند نه طنابی به درد می‌خورد و نه میخی و نه پارچه‌ای.
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 25 دی به آیه 22سوره معارج پرداخته شده و در آن آمده است:

إِلاَّ الْمُصَلِّينَ

سوره معارج (70) آیه 22

ترجمه

به جز نمازگزاران؛

نکات ترجمه ای او نحوی

«الْمُصَلِّين»

جمع «مُصَلّی» است که این کلمه اسم فاعل از ماده «صلو» [یا «صلی»] است که به باب تفعیل (صلّی، یصلّی) رفته است؛ و استعمال آن در معنای «نماز» متعارف است. اما در اینکه اصل و خاستگاه این واژه چیست، بین اهل لغت اختلاف فراوانی است. اغلب معتقد به وجود دو معنای مستقل برای «صلو» و «صلی» هستند؛ و اکثراً معنای دعا و نماز و عبادت را برای «صلو» و آتش زدن و برافروختن را معنای «صلی» می‌دانند که درباره این معنای دوم در جلسات 163 و 197 توضیحاتی داده شد.

مرحوم مصطفوی بر این باور است که «صلی» (به معنای آتش و برافروختن) در اصل از زبان عبری گرفته شده؛ اما ماده «صلو» یک ریشه در زبانهای سریانی و آرامی دارد، که از آن زبان‌ها به زبان عبری هم منتقل شده و در همه این زبانها به معنای «یک عبادت مخصوص [= نماز]» بوده؛ اما در همین ماده در خود زبان عربی به معنای هرگونه «ثناگویی» به کار رفته؛ و نهایتا در «صلات» به معنای نماز، ظاهرا هر دو مولفه به هم پیوند خورده است؛ اما وقتی این کلمه با حرف «علی» می‌آید معنای دوم (مدح و ثنا) غلبه دارد؛ مثلا: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ» (احزاب/56) «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ» (احزاب/43) «صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم»‏ (توبه/103) که اگر بتوان این را یک قاعده کلی دانست، آنگاه آیه «وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَدا» (توبه/84) نه به معنای نهی از «نماز خواندن بر منافق» بلکه به معنای نهی از «ثنا کردن بر منافق» [= بعد از مرگش از او بخوبی یاد کردن] می‌باشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏6، ص272-275)

حدیث

1) از امام صادق ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند: مَثَلِ نماز، مَثَلِ ستون خیمه است؛ هنگامی که ستون پابرجا باشد، طنابها و میخها و پارچه خیمه فایده دارد؛ اما همین که ستون بشکند نه طنابی به درد می‌خورد و نه میخی و نه پارچه‌ای.

الكافي، ج‏3، ص266

أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء.

2) از امام کاظم ع روایت شده است: هنگامی که پدرم در بستر مرگ به من فرمود: پسرم! شفاعت ما به کسی که نماز را سبک می‌شمرد، نمی‌رسد.

الكافي، ج‏3، ص270

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ ع: إِنَّهُ لَمَّا حَضَرَ أَبِيَ الْوَفَاةُ قَالَ لِي يَا بُنَيَّ إِنَّهُ لَا يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ.

3) در فرازی از زیارت امیرالمومنین ع در روز غدیر خم که توسط امام حسن عسکری از نحوه زیارت کردن پدرشان (امام هادی ع) روایت شده است:

خداوند متعال درجه شما بالاتر از همه امت قرار داد و منزلت شما را رفعت بخشید و فضل و برتری شما را آشکار کرد و شما را بر همه جهانیان شرافت بخشید، پس «هرگونه پلیدی را از شما دور کرد و کاملا تطیرتان نمود» (احزاب/33) که خداوند عز و جل فرموده است: « بدرستی که انسان «هلوع» [= بسیار آزمند و بی‌تاب] آفریده شده است؛ هنگامی که بدی به او رسد، بسیار بی‌تاب؛ و هنگامی که خوبی به او رسد، بسیار منع‌کننده؛ به جز نمازگزاران» (معارج/19-22)؛ پس خداوند متعال پیامبرش مصطفی ص و تو را - ای سید اوصیاء – از جمیع خلایق استثنا کرد ...

المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص279

أَخْبَرَنِي الْفَقِيهُ الْأَجَلُّ أَبُو الْفَضْلِ شَاذَانُ بْنُ جَبْرَئِيلَ الْقُمِّيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ الْفَقِيهِ الْعِمَادِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ الطَّبَرِيِّ، عَنْ أَبِي عَلِيٍّ، عَنْ وَالِدِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ قُولَوَيْهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رُوحٍ وَ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيدٍ الْعَمْرِيِّ، عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيِّ، عَنْ أَبِيهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا، وَ ذَكَرَ أَنَّهُ عَلَيْهِ السَّلَامُ زَارَ بِهَا فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ فِي السَّنَةِ الَّتِي أَشْخَصَهُ الْمُعْتَصِمُ.

... قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ، وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ، وَ أَبَانَ فَضْلَكُمْ، وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ، فَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً، قَالَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ: «إن الإنسان خلق هلوعا إذا مسه الشر جزوعا و إذا مسه الخير منوعا إلا المصلين» فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِيَّهُ الْمُصْطَفَى وَ أَنْتَ يَا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ...

تدبر

1⃣ «إلا الْمُصَلِّين»

انسانی که اهل نماز نباشد، در برابر شر، مضطرب می‌شود و در برابر خیر، منع‌کننده. یعنی در هر دو صورت، دست و پای خود را گم می‌کند.

چه ربطی هست بین نمازگزاری و این گونه نشدن؟

پیش از این اشاره شد که یک حقیقت عظیم ماورایی را با یک بدن مادی درآمیخته‌اند. مشکل این است که در افق ماده گیر افتاده‌ایم؛ نماز یادآوری مکرر این است که ما مال اینجا نیستیم و به حقیقتی برتر گره خورده‌ایم؛ که با اتصال به او، نه سختی و بدی‌ای ما را می‌تواند از پا درآورد (اگر او نخواهد) و نه مال و ثروت و هر خیری که به ما داده، واقعا مال ماست که بخواهیم از دیگران منعش کنیم.

2⃣ «إلا الْمُصَلِّين»

«الا» استثناء از چه چیزی است؟

الف: استثناء از از کل سه جمله قبل، در واقع استثناء در نحوه آفرینش انسان (هلوع بودن) است (المیزان،ج ،ص)؛ آنگاه این استثناء چند معنی می‌تواند داشته باشد:

الف.1 این مربوط به اصل آفرینش است که آیه اشاره به نحوه خاصی از آفرینش برخی انسانها دارد که مهمترین ویژگی آنها این است که «نمازگزارند»

الف.2. «هلوع» بودن خصلتی است که در آفرینش انسان قرار داده شده، اما با نمازگزار بودن می‌توان بر این خصلت فائق آمد و آن را تحت مدیریت خود گرفت.

ب: استثناء فقط از دو جمله آخر است، آنگاه

ب.1.«هلوع» بودن یک ویژگی مربوط به انسان است که بعد مادی و معنوی را با هم دارد (جلسه 290، تدبر1)، که اگر به حال خود رها شود و خود را مدیریت نکند، جزوع و منوع [بسیار بی‌طاقت و منع کننده از خوبی‌ها] می‌شود؛ و اگر با نماز خود را مدیریت کند، همان خصلت مایه رشد سریع او می‌گردد. (توضیح بیشتر در تدبر1)

ب.2...

ج. استثناء فقط از جمله آخر است؛ آنگاه

ج.1. بشدت دنبال خوبی‌ها بوده (حرص) و کم‌تحملی در برابر سختی‌ها، یک امر عادی است؛ اما اینکه وقتی انسان به خیری رسید آن را از دیگران دریغ کند، امر نامطلوبی است که کسی که نمازگزار باشد به این وضعیت مبتلا نمی‌شود.

ج.2 ...

3⃣ « إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً ... إلا الْمُصَلِّين»

کسی که واقعا نمازگزار باشد در برابر ناملایمات صبور است.

ثمره اخلاقی

آیا ما واقعا نمازگزاریم؟

4⃣ « وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً، إلا الْمُصَلِّين»

کسی که واقعا نمازگزار باشد اهل بخل نیست.

ثمره اخلاقی

آیا ما واقعا نمازگزاریم؟

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
0
1
هیچ چیز به اندازه یک نماز درتنهایی با خدایت به انسان ارامش نمی دهد .حتی در تنها ی وخلوت نماز خواندن می توانی خدا را ببینی که بارها این تجربه لذت بخش را تصور کردهام
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
0
0
تفسیری که بر آورده کننده نیاز است
---
لطفا بجای پیروی از روش نسبتا پیچیده ی قدما در تفسیر قرآن کریم که درک معنا را برای متدینان و غیر متدینان علاقمند به شناخت اهمیت حیاتی این کتاب آسمانی هدایت بغرنج و دشوار می سازد ، با پیروی از روش تفسیر موضوعی و برگزیدن و طبقه بندی کردن آیات هر موضوع به تقدیم ترجمه ای کوتاه و رسا از هر آیه به کشف حکمت الهی نهفته در آیه و بیان فواید و عبرتهای موجود در آن با بهره گیری از دین شناسی و خدا شناسی و رفتار شناسی قرآنی پرداخته شود که بی تردید این کشف چنانچه مطابق با رهنمودهای قرآن در این زمینه با دقت و تأمل خرد گرا انجام گیرد نیاز مبرم متدینان و غیر متدینان را به شناخت اهمیت حیاتی قرآن اشباع می نماید.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین