محسن هاشمی فرزند پسر ارشد آیتالله هاشمی رفسنجانی با حضور در برنامه «حالا خورشید» به بخشهایی از وصیتنامه آیتالله هاشمی اشاره کرد.
به گزارش بولتن نیوز، مهندس هاشمی صبح چهارشنبه بیست و دوم دی ماه با حضور در برنامه «حالا خورشید» به پرسشهای رضا رشیدپور پاسخ داد.
او در بخشی از این برنامه گفت: «مطالبی را باید بگوییم که جوانان بتوانند آن را درک کنند و از اسلام منحرف نشوند. سعی ایشان بر این بود که برای آنکه خودمان را خیلی موجه و مسلمان دو آتشه نشان دهیم، به دلیل افراطیگریها از اسلام دور شوند. تلاش میکردند اعتدال را در همه زمینهها، از زندگی خصوصی تا اجتماعی و فرهنگی رعایت کنند. ایشان با زهد فروشی واقعا مخالف بود. در خاطراتشان همه چیز را به صورت شفاف نوشتند.»
او در مورد برنامههای مراسم عزاداری گفت: «مردم سنگ تمام گذاشتند، مقام معظم رهبری ما را شرمنده کردند و امروز هم مراسمی در حسینه امام خمینی برقرار کردند تا خودشان هم بتوانند شرکت کنند و حضوری خدمتشان برای عرض تسلیت خواهیم رسید.»
او ادامه داد: «دانشگاه آزاد یکی از مسائل مهمی است که ایشان راه اندازی کردند و اگر بخواهیم بررسی کنیم این موضوع روشن میشود که دانشگاه آزاد بزرگترین دانشگاه حضور جهان است. به همین دلیل یک مراسم هم در دانشگاه علوم تحقیقات هست امروز بعد از ظهر از ساعت 3 تا چهار و نیم بعد از ظهر که اگر مردم خواستند در این مراسم شرکت کنند. فردا هم علمای قم بعد از نماز مغرب و عشا برگزار میشود. روز جمعه بعد از ظهر در رفسنجان و روز شنبه بعد از ظهر هم در کرمان و در روستای بهرمان هم اواخر هفته آینده مراسم برگزار میشود.»
محسن هاشمی با گریه گفت: «ایشان خیلی علاقهمند به آن روستا بودند و به جوانان میگفتند من از روستا آمدم و به اینجا رسیدم. ایشان علاقه زیادی به فقرا داشتند.»
فرزند آیتالله هاشمی در مورد چگونگی مطلع شدن از درگذشت پدر گفت: «فوت ایشان بسیار ناگهانی شد. ده دقیقه، بیست دقیقه طول کشید که ما بیپدر شدیم. وقتی به من اطلاع دادند که ایشان به دلیل عارضه قلبی به بیمارستان رفتند، وقتی بیمارستان رسیدم فقط 15 دقیقه گذشته بود و ایشان دیگر رفته بودند.»
او ادامه داد: «من در مسیر دانشگاه آزاد به سمت منزل بودم. به من گفتند حال ایشان خوب نیست و به بیمارستان شهدا آوردنشان. من هم خودم را به بیمارستان رساندم.»
هاشمی در این بخش از برنامه به وصیتنامه پدر اشاره کرد و گفت: «زمانی که چند سال قبل ایشان به دلیل مشکل قلبی میخواستند آنژیو شوند، وصیتنامهای نوشتند و آن را به من دادند. ما هنوز نتوانستهایم وصیتنامه جدیدی از ایشان پیدا کنیم. ایشان زیر وصیتنامه چنین نوشته بودند که اگر از این آنژیو سالم بیرون آمدند وصیتنامه را کامل خواهند کرد»
مهندس هاشمی با این توضیح که وصیتنامه دستخط آیتالله هاشمی رفسنجانی و مربوط به سال 1379 است، گفت: «نمیخواهم الان تصویر وصیتنامه را نشان دهم، چون ممکن است وصیتنامه دیگری باشد و نمیخواهم این تصویر به عنوان وصیتنامه منتشر شود.»
او ادامه داد: «ایشان از یک جهت هم خیلی مظلوم واقع شد. از جهات مختلفی مظلوم واقع شدند و یکی از آنها این تصوری بود که در مورد ثروت افسانهای ایشان مطرح میشود. ایشان جملهای در وصیتنامه نوشتهاند به این ترتیب که اینجانب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون چیزی به داراییهای موجود قبل از انقلابم نیفزودهام. هزینههای زندگی را در درجه اول از عواید و فروش اموال قبل از انقلاب و در درجه دوم از حقوق و مزایای قانونیام برداشتهام.»
او با بغض و گریه گفت: «من میخواهم مردم بدانند که ایشان بیش از 90 درصد دارایی خود را در راه انقلاب هزینه کردند و داراییشان بسیار کم است.»
رشیدپور با اشاره به اتاق کار آیتالله هاشمی و فضای ساده آن اتاق از هاشمی پرسید آن فضا، به واقع اتاق کار آیتالله بود؟ و هاشمی چنین جواب داد: «بله همان بود. ایشان در منزلی در جماران در جوار منزل امام سالها زندگی میکردند. ماجرای آن خانه هم خیلی ساده بود. آنجا خانه یک شخصی بود که به دلیل نزدیکی با خانه امام، این فرد به دلیل گشتنها و مسائل امنیتی دچار مشکل شده بودند. امام گفتند آن منزل از آن فرد به قیمت خوب خریداری شود تا ایشان بتوانند در جای دیگری منزل مناسبی تهیه کنند. وقتی این منزل خریده شد، از امام پرسیدند این خانه را چه کار کنیم و ایشان در جواب گفتند، بگویید آقای هاشمی بیایند اینجا زندگی کنند. به این ترتیب ایشان از منزل خودشان که در دزاشیب بود به این منزل منتقل شدند. ایشان از آن زمان تا هماکنون در همین منزل زندگی کردند. این منزل استیجاری است و برای این اجاره کمی هم پرداخت میکردند و بعد از انقلاب هیج منزل و درایی نیفزودند.»
رشیدپور با طرح این پرسش که منظور محسن هاشمی از اینکه گفته بود، پدر سه فرزند دارند، چیست، چنین توضیح داد: «دیروز که من این تعبیر را به کار بردم وقتی به خانه رفتم، گفتند چرا این را گفتی و وقتی منظور را توضیح دادم، مساله درک شد. سه اصل اسلام و انقلاب اسلامی و اعتدال جامعه اسلامی مهمتر از فرزندنشان بود. عامل سربلندی این سه موضوع را هم وحدت جامعه اسلامی میدانستند و به همین دلیل گفتم دلم نمیخواهد تشییع جنازه ایشان مایه جدایی شود. مردم روز گذشته مایه عجیبی گذاشتند و بسیار وصفناپذیر بود. جمعیت بسیار زیادی در خیابانها بود و وقتی برای خاکسپاری رفتیم آن سالن عظیم و فضای خارج از مرقد پر بود و این نشان میداد مردم با علاقه برای بدرقه یار امام و رهبری و یار مردم به صحنه آمدند که جا دارد همینجا از آنان تشکر کنم.
رشیدپور در ادامه به پیامهای مردمی اشاره کرد که برای او ارسال شده بود از او خواسته بود تا به حضور فکرها و طیفهای مختلف سیاسی در مراسم دیروز اشاره کند. او گفت: «مردم با سلایق مختلف، و گاه با نگاههای مختلف سیاسی در مراسم شرکت کردند و همان پیامی که انقلاب را به پیروزی رساند، یعنی وحدت ملی و اتحاد کلمه در عملکرد مردم دیده شد. مردم به زیباترین شکل ممکن پیام آیتالله را عملی کردند و حتی فقدان ایشان را به رمزی برای وحدت کلمه تبدل کردند.»