«توجه به جنس موضوع و محتوا»، این فصل مشترک صحبتهای محمد حیدری دبیر جشنواره فیلم فجر و عماد افروغ است. آنها بعد از اعلام فهرست فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران و بیرون ماندن برخی فیلمهای مهم از این تعبیر استفاده کردند. به نظر میرسد این تاکید از سوی دبیر جشنواره و عضو هیات انتخاب به این معنی است که ...
گروه سینما و تلویزیون: جشنواره فجر تا پیش از این محلی بود برای نمایش مهمترین فیلم های سینمای تولید شده سینمای اران در یک سال، فیلم هایی با موضوعات و مضامین متعدد که هیات انتخاب جشنواره جرات به خرج داده و حتی به قیمت ایجاد حاشیه های فراوان برای جشنواره اجازه میداد این فیلمها به نمایش درآیند. سرنوشت این فیلمهای حاشیهساز و جنجالی هم مشخص بود یا زور مدیران سینمایی برای به اکران درآوردن آنها کافی نبود و در نتیجه جشنواره فجر میشد تنها محل دیده شدن فیلمها، آن هم برای عده ای محدود و بعد هم که توقیف انتظارشان را میکشید و یا با انجام یک سری اصلاحات نسبت به نسخه نمایش داده شده در جشنواره پروانه نمایش می گرفتند و اکران میشدند.
به گزارش بولتن نیوز، با این حال جشنواره فجر پر بود از فیلمهای ریز و درشتی که فارغ از کیفیت اثر به لحاظ سینمایی از نظر جنس موضوع و روایتی که داشت میتوانستند حسابی حاشیهساز باشند و جریانهای فکری مختلف را در نقد یا دفاع از آنها به تکاپو بیندازد. ویژگی مهمی که بدون شک یکی از اصلی ترین دلایل جذابیت و موفقیت هر جشنوارهای است، از جمله جشنواره فیلم فجر.
با این حال به نظر میرسد امسال دبیر جشنواره فیلم فجر تصمیم گرفته توجهاش تنها به حضور فیلم هایی با کیفیت خوب در جشنواره نباشد بلکه فیلم ها باید از غربالهای موضوعی هم رد شوند. محمد حیدری دیشب در برنامه هفت با تاکید بر اینکه هیات انتخاب خیلی مستقل کارش را انجام داده به نکته مهمی اشاره کرد و گفت: «هیات انتخاب نظرات خود را درباره مجموعه محتوا، موضوع و کیفیت فیلمها اظهار کرده اند و طبیعتا فیلم ها باتوجه به چارچوب جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، انتخاب شده اند.» جمله آخر حیدری از اهمیت بالایی برخوردار است. از این جمله میتوان چنین استنباط کرد فیلم هایی که چندان با چارچوبهای جامعه از نظر هیات انتخاب همخوانی نداشتهاند جزو برگزیدگان نبوده اند.
دقیقا مشابه این حرف را عماد افروغ عضو شورای پروانه نمایش و یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره سی و پنجم امروز در گفت و گو با سوره سینما گفته است: «هیات انتخاب تلاشش در این دوره این بوده که مضمون، کیفیت و محتوای فیلم ها را به درستی بررسی کند. ما راجع به هر فیلمی بعد از پایان فیلم نقد و بررسی داشتیم و تحلیل هایمان را ارائه می دادیم. ضمن ارائه تحلیل و نظر؛ یادداشت خودمان را هم راجع به فیلم مربوطه مکتوب می نوشتیم.» افروغ در ادامه هم گفته: «شخصا در انتخاب تمام فیلم ها به مضمون توجه داشتم و تمام تلاشمان این بود مضامین بکر و خوبی را انتخاب کنیم.»
اگر این حرفهای دبیر جشنواره فجر و عضو هیت انتخاب جشنواره را بپذیریم که در انتخاب فیلم ها موضوع و مضامین آنها نیز به اندازه کیفیت مورد توجه قرار گرفته پس تکلیف مجوزی که با کلی دردسر فیلمساز به عنوان «پروانه ساخت» دریافت میکند چه میشود؟ این پروانه ساخت به فیلم ساز اجازه میدهد فیلم خود را بسازد و بداند اگر فیلم خوبی باشد فارغ از موضوعی که دارد میتواند از شانس خوبی برای دیده شدن چه در اکران عمومی و چه در جشنوارهای ملی مثل فجر برخوردار شود.
به عبارت دیگر «پروانه ساخت» مهمترین تضمین یک فیلمساز برای دیده شدن اولیه فیلمش در صورت داشتن کیفیت است. اگر قرار باشد علاوه بر کیفیت ساختاری به خوب یا بد بودن مضمون فیلم ها برای انتخاب شدن در جشنواره فجر هم توجه شود که عملا فیلتر دیگری در مقابل فیلمسازان قرار داده شده و تصمیمات شورای پروانه ساخت هم زیر سوال می رود.
ضمن اینکه جشنواره فیلم فجر یک جشنواره ملی است و هر فیلمسازی با داشتن پروانه ساخت و تولید فیلمش بر اساس همان فیلم نامه ای که مجوز گرفته این حق را به شکل یکسان با دیگر دیگر فیلمسازان دارد که اثرش در این رویداد دیده شود. اینکه هیات انتخاب و دبیر جشنواره فجر بخواهند علاوه بر کیفیت، موضوع و مضمون را نیز وارد بحث انتخاب فیلمها کنند یعنی جشنواره از حالت ملی خارج شده و به جشنواره موضوعی تبدیل میشود.
به نظر میرسد دبیر جشنواره فجر تصمیم گرفته جشنواره ای بدون دردسر برگزار کند. فیلم های تاثیرگذار معمولا آثاری دردسرساز برای مدیران سینمایی در ایران بودهاند، نمونههایش هم در دورههای مختلف کاملا قابل ردگیری است. این فیلم ها علاوه بر حاشیههایی که در جشنواره فجر دارند در زمان اکران نیز با حواشی متعددی مواجه میشوند. طبیعتا هر تعداد آدم متخصص و رسانهای کمتری یک فیلم پر سر و صدا و نزدیک به خط قرمزها را دیده باشند اکران کردن یا نکردن آن نیز آسانتر است. حضور در جشنواره فجر یعنی دیده شدن توسط طیف گستردهای از اهالی رسانه و علاقهمندان به سینما و برخی جریان های تاثیرگذار و مهمترین فضا برای فهمیدن بازخوردهای تعیین کننده در زمینههای مختلف برای یک فیلم.
در چنین شرایطی هر چه تعداد فیلمهایی که میتوانند جنگ و جدلهای زیادی به لحاظ موضوعی ایجاد کنند و شرایط اعتراض در برخی زمینه ها را برای برخی جریان های سیاسی-اجتماعی فراهم کنند کمتر باشد قاعدتا دردسر همه برگزار کنندگان جشنواره هم کمتر خواهد بود.
از سوی دیگر هر قدر فیلمهای حساسیت برانگیز کمتری در جشنواره اکران شود کار شورای پروانه نمایش نیز برای صدور پروانه نمایش فیلمها آسان تر خواهد بود.چرا که وقتی فیلمهای حساسیت زا امکان دیده شدن در محافل جدی و منتقد پیدا نکنند اعتراض سازندگان آنها در صورتی که در این شورا به مشکل بخورند کمتر مورد توجه قرار خواهد گرفت. چون کمتر کسی فیلم را دیده و چندان امکان بروز نقدهای جدی به تصمیمهای شورای پروانه نمایش وجود نخواهد داشت.
البته یک احتمال دیگر هم درباره اینکه امسال دبیر جشنواره و هیات انتخاب سعی کردهاند به اندازه کیفیت به مضمون آثار هم توجه کنند وجود دارد که البته باید امیدوار بود حقیقت نداشته باشد. از آن جایی که بخش فرهنگ و بهخصوص سینما میتواند محل مهمی برای ایجاد مناقشههای کلان باشد و با توجه به اینکه سال آینده یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد این احتمال وجود دارد که برگزارکنندگان جشنواره سعی کردهاند با حذف برخی فیلم های مهم و احتمال حاشیهساز گزک به دست برخی جریان ها برای حمله به دولت و زیر سوال بردن دستاوردهای این دولت با استفاده از بحث اکران یا نمایش آنها ندهند.
البته با توجه به اینکه در ترکیب هیات انتخاب فیلم های جشنواره امسال تنها یک کارگردان (نرگس آبیار) و یک تهیهکننده که سال هاست کار نکرده (ضیا هاشمی) حضور داشتند و باقی انتخاب کنندگان بیشتر پستهای مدیریتی تجربه کرده اند تا حضور در بطن فیلمسازی، این رویه برای انتخاب فیلمها چندان هم تعجب برانگیز نیست.
در هر حال باید امیدوار بود که نتیجه توجه هیات انتخاب و دبیر جشنواره به بحث مضامین و محتوای آنها در بیرون ماندن برخی فیلمهای مهم و درجه یک از بخش مسابقه جشنواره فجر تاثیر نگذاشته باشد که اگر غیر از این باشد هیچ بعید نیست که این تبدیل به عادتی درون سازمانی شود و از این به بعد هر سال جشنواره هایی برگزار شود که نه فیلمهایش کسی را هیجان زده میکند و نه موضوعاتش تناسبی با اصل جامعه و مردمی که در آن حاضرند دارد. مسالهای که بزرگترین پاشنه آشیل تلویزیون در جذب مخاطب طی سالهای گذشته بوده است و سال هاست نتیجه چنین محافظهکار بودنهایی را در عرصههای مختلف فرهنگی دیدهایم.
منبع: آی سینما