مشاور ارشد سازمان محیط زیست، با اشاره به نقش زنان در بهبود وضعیت زیست محیطی، گفت: برای من تصور شروع و ادامه نهضت حفاظت از محیط زیست بدون زنان در جوامع غیر ممکن است.
به گزارش بولتن نیوز، نشست حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه شناسی ایران با
موضوع "زنان، کنشگری محیط زیستی و جامعه پایدار"، عصر دوشنبه 13 دیماه 1395
در محل سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران و با همکاری مرکز صلح و
محیط زیست برگزار شد.
در این نشست که با حضور کنشگران مدنی، فعالان
زنان و فعالان حوزههای صلح و محیط زیست برگزار شد، دکتر گیتی خزاعی جامعه
شناس فعال در موسسه مطالعات و تحقیقات دانشگاه تهران، دکتر اسماعیل کهرم
مشاور ارشد سازمان محیط زیست و دکتر خدیجه کشاورز با موضوع زنان و محیط
زیست سخن گفتند.
در ابتدای جلسه دکتر گیتی خزاعی، بحث خود را حول محور شاخصهای کنشگری
محیط زیستی، باتاملی تاریخی و مفهومی بر روند کنشگری محیط زیستی از گذشته
تا حال اینگونه آغاز کرد: کنشگری محیط زیستی یا به عبارتی جنبش محیط زیستی
سابقهای طولانی ندارد؛ اما تاثیر زیادی بر لایههای مختلف نظام اجتماعی
داشته است به طوری كه یا بستری برای توسعه حقوق زنان شده یا موجب تغییر
یا تولید ادبیات مفهومی و نظری، در حوزه کنشگری مدنی و کنشگری در حوزه
عمومی و حوزه سیاسی شده است.
او ادامه داد: در عین حال، همزمان با
تغییر دوره زمانی و همراه با تغییر در مسالههای محیط زیستی در سطح
جامعه، شکل کنشگری محیط زیستی هم تغییر کرده است. مثلا اگر در دنیا در دهه
۷۰ و ۸۰ میلادی، تاکید اصلی جنبشهای محیط زیستی و محورهای کنشگری محیط
زیستی بر مشکلات محلی و ملی متمرکز بود و آنها هم عمدتا متکی بر مسائل خاص و
جزئی از جمله مساله حفاظت و رفع آلودگی محیط زیستی، امروز با افزایش
مشکلات محیط زیستی و تشدید روند قهقرای محیط زیستی و به ویژه مساله
تغییراقلیم، مسائل موردتوجه کنشگران محیط زیست هم تغییر کرده و در کنار
موضوعات گذشته که طرح آنها همچنان ضروری است، کنشگران محیط زیست بر مسائل
جدیدی نیز متمرکز شدهاند.
دكتر خزاعی افزود: در عین حال در شیوه
کنشگری محیط زیستی هم طی این دههها تغییر بنیادی ایجاد شده است. اگر در
گذشته، کنشگری محیط زیست به مشارکت مدنی و حضور جدی در فضای شهری و حوزه
عمومی محدود میشد، امروز تلاش میشود هم از سایر ابزار کنشگری مدنی - مثلا
رسانه، و به خصوص رسانههای مدرن - برای تولید گفتمان کنشگری محیط زیستی
استفادهی بیشتر و بنیادیتری بشود و هم اینکه کنشگران محیط زیست به حوزه
مدنی محدود نماندهاند و در حوزه آکادمی، با ایجاد پیوند بین حوزه آکادمی و
مدنی، شکل جدیدی از کنشگری علمی را معرفی کردهاند. بنابراین شیوه کنشگری
بنا به موضوع و مسائل جدید محیط زیستی در طول زمان تحول یافته و طبیعتا
کنشگری محیط زیستی باید بتواند خود را با وضعیت امروز محیط زیستی و مسائل و
مشکلات جدید محیط زیست منطبق سازد و به روز نگه دارد.
این فعال
محیط زیست در ادامه با نگاهی به وضعیت موجود کنشگری محیط زیست اظهار كرد:
تقلیل موضوعات محیط زیستی به حوزههای حفاظت و آلودگی محیط زیستی، مانع از
اثربخشی کنشگری محیط زیستی شده است. همچنین تقلیل کنشگری به حوزههای خاص و
نه چندان اولویتدار محیط زیستی مثل حفاظت و آلودگی محیط زیستی، مانع از
جدی گرفتن مقوله محیط زیست، مانع از جدی گرفته شدن کنشگران محیط زیست و
مانع از کارامدی جنبشها، حرکتها و فعالیتهای محیط زیستی شده است.
امروزه همچنان کنشگر محیط زیست به کسانی اطلاق میشود که سادهترین
پیامهای محیط زیستی نه چندان روزآمد را در حوزه حفاظتی و رفع آلودگی صادر و
منتشر میکنند؛ روی چمنها راه نروید. مراقب حیوانات باشید. در جنگلها
آشغال نریزید. از خودروهای تک سرنشین استفاده نکنید. از کیسههای قابل
بازیافت استفاده کنید، حواستان به محصولات تراریخته باشد و ...
او
همچنین افزود: برای تقویت کنشگری محیط زیستی چاره ای نداریم جز اینکه در
حوزه کنشگری محیط زیستی حرکتهای موجود را که به نام کنشگری محیط زیستی
معرفی میشوند نقد کنیم. موضوعاتی مهم همچون خاک و فرسایش، قهقرای فزاینده
محیط زیستی، خشکیدن رو به تزاید، تغییر اقلیم و تاثیر آن بر زندگی افراد و
القای فعالیتهایی که باید برای محافظت از محیط زیست به نظام سیاسی و
اجتماعی قبولاند، عموما در کنشهای متعارف محیط زیستی در کشور جایی ندارند.
او
درباره این پرسش جامعه مدنی و کنشگران زنان که دراین حوزه و در این مقوله
چه باید کرد و چگونه باید اثرگذاری مثبت داشت، اظهار کرد: دامنه محیط زیست
بسیار از این پارامترها گستردهتر است. بخشی از کنشگری محیط زیستی در ارسال
این پیامهاست، اما اینها تنها بخش کوچکی از حوزه کنشگری محیط زیستی را
شامل میشود. کنشگر محیط زیستی باید هوشمنانه و تیزهوشانه، بهروز و متعهد،
مسائل محیط زیستی را بشناسد و بتواند به تمامی مولفههای موثر بر روند رو
به قهقرای محیط زیستی توجه کند و فضای عمومی نظام اجتماعی را برای توجه به
مسائل اولویتدار محیط زیستی برانگیزد.
دكتر خزاعی با تاكید بر این
كه کنشگر محیط زیستی باید بتواند با اجتناب از تقلیل مسائل محیط زیستی،
مسائل را به درستی تشخیص دهد، گفت: باید از مسائلی مثل حفاظت از گونهها،
رفع آلودگی محیط زیستی و جلوگیری از ایجاد آلودگی در جنگلها، کنشگری محیط
زیستی را به مسائل جدیتر محیط زیستی ارتقا دهد و حوزه عمومی، سیاسی و
اجتماعی را برای توجه به آنها برانگیزد، در حوزه سیاستگذاری کلان و میانی
تاثیر بگذارد و تغییرات مورد نظر به نفع محافظت از محیط زیست را ایجاد کند.
لازمه همه اینها روزامد بودن و کارامدی کنشگری محیط زیستی است.
او
ادامه داد: یک کنشگر جدی و بروز محیط زیستی باید بتواند از یکسو با آکادمی و
از سوی دیگر با جامعه مدنی مرتبط باشد و جهت گیری رسمی علمی و آکادمیک را
به نفع اولویتهای محیط زیستی تغییر دهد. در عین حال باید بتواند جهتگیری
نظام سیاسی را نسبت به موضوعات و اولویتهای محیط زیستی تغییر دهد. یك
کنشگر بروز محیط زیستی باید بتواند پیوند حوزه محیط زیست با فرهنگ را حفظ
کند و از همه پارامترهای فرهنگی و اجتماعی برای تقویت کنشگری، و بسط گفتمان
محیط زیستی به واسطه باورهای فرهنگی بهره گیرد. برای کنشگری محیط زیستی،
حوزه دین همان قدر برای ارائه و معرفی دغدغههای محیط زیستی و تولید گفتمان
محیط زیستی دارای اهمیت است و از آن برای اشاعه دغدغههای محیط زیستی باید
استفاده شود که حوزه فرهنگ و ادبیات و ...
كهرم: حفاظت از محيط زيست بدون زنان غيرممكن است
در
ادامه این نشست، دکتر اسماعیل کهرم، مشاور ارشد سازمان محیط زیست، با
اشاره به نقش زنان در بهبود وضعیت زیست محیطی، گفت: برای من تصور شروع و
ادامه نهضت حفاظت از محیط زیست بدون زنان در جوامع غیر ممکن است. نقش زنان
را از چند جهت میتوان بررسی کرد. من میل دارم نقش زنان را به عنوان یک
مادر در ابتدا بررسی کنم و با نگاهی به رابطه خودم با مادرم و تجارب
زیستهام در زمان کودکی، خاطراتی را مرور کنم که از عمق ذهن و یاد خود و از
دهههای متمادی درباره جایگاه و تاثیر زنان در این حوزه کنکاش کردهام.
عجیب و جالب آنست که این خاطرات چنان در ذهن من زنده ماندهاند که درست
مانند آنست که امروز برایم اتفاق افتادهاند. که این نشان از اثرگذاری نقش
زن در جایگاه مادری برای آموزشهای مختلف ازجمله در حوزه های واکنش های
زیست محیطی است.
او ادامه داد: جنبه دیگر که در این مورد قابل تامل و
بررسی است، تاثیر زنان بر محیط زیست، رفتار زنان در خانواده و جامعه است.
همیشه فرزندان آنها با چشمی بینا و گوشی شنوا این رفتارها را الگوبرداری
میکنند و البته در زندگی سرلوحه رفتارهای خود قرار میدهند. بنابراین زنان
چه ازنظر رفتار فردی و چه از نظر رفتارشان درنقش مادری، به طور مستقیم در
نهضت حفظ محیط زیست در خانه، جامعه و در نهایت نهضتهای محیط زیستی جهانی،
نقش دارند. تمام اینها الزام مسئله را نشان میدهند که چرا بایسته و شایسته
است که به نقش زنان در حفظ محیط زیست بها دهیم.
دكتر كهرم با بیان
این كه جنبش حفاظت از محیط زیست در ایران امیدوارکننده است به خصوص فعالیت
و حضور زنان دراین زمینه کاملا مشهود است، افزود: در این زمان که محیط
زیست (اعم از طبیعی و شهری) درخطر است، فعالیت این کنشگران مورد نیاز کشور
ایران است و در واقع این کنشگران و فعالان محیط زیست، عصای دست سازمان
حفاظت محیط زیست و از طرفی، منتقد و حامی سازمان به شمار می آیند البته به
شرطها وشروطها!
كشاورز: زنان نسبت به محيط زيست حساسترنددر
ادامه، دكتر خدیجه كشاورز با اشاره به این كه از قرنها پیش شاعران و
نمایشنامه نویسان از چهره زنانه طبیعت سخن گفتهاند، افزود: با این حال از
زمانی که انسان شروع به آماده کردن زمین برای کشت کردهاست، آینده طبیعت
توسط مردان رقم خوردهاست و این شاید تاحدی توضیح دهنده بحران وحشتناکی است
که امروزه سیارهمان زمین را تهدید میکند. به طور عمومی، به نظر میرسد
که زنان به ضرورت زندگی در صلح با زمین و حمایت آن حساستر هستند. در یک
نگاه میتوان گفت که زنان در جهان در حال توسعه رابطه مستقیمتری با محیط
طبیعی دارند و از تخریب آن بیشتر رنج میبرند. گرچه برخی نظریات بر وجود
جوامع مادرسالار در دورههای تاریخی تاکید میکنند، ولی همواره این
ارزشهای مذکر هستند که جهان را تحت سلطه داشته و آن را تخریب کردهاند.
این
جامعهشناس تاكید كرد: همانطور که گزارش توسعه انسانی برنامه سازمان ملل
برای توسعه نشان میدهد، امروزه نیز حتی یک جامعه در جهان وجود ندارد که
زنان و مردان از عدالت واقعی بهرهمند باشند. در اکثر بخشهای جهان، زنان
درس خوانده کمتر از مردان هستند و بدتر از همه این که زنان به ندرت در
تصمیمگیریهایی که به آینده زمین و ساکنان آن مربوط میشود، مورد مشاوره
قرار میگیرند. البته مردان بسیاری با اشتیاق برای حمایت از محیط زیست
مبارزه میکنند و زنان بسیاری به تخریب آن کمک میکنند و این مسئله عمومیت
ندارد، اما تردیدی نیست که مشارکت بیشتر زنان در تصمیم گیریهای محیط زیستی
به ما اجازه میدهد تا سازگاری بهتری با طبیعت داشته باشیم.
او
تاكید كرد: در انگلستان نیمی از تولیدکنندگان محصولات ارگانیک زنان هستند.
این در حالی است که زنان تنها 5 درصد کارکنان بخش کشاورزی را تشکیل
میدهند. زمینهای کشاورزی زنان در غنا به مدت طولانیتری بارور میمانند
تا زمین های کشت شده توسط مردان. به نظر می رسد که زنان نسبت به نیازهای
محیط زیست آگاهتر هستند اما تا زمانی که زنان امکان مشارکت برابر در
تصمیمگیری در مورد شیوه مدیریت جهان را نداشته باشند، شانس کمی هست که ما
بتوانیم «مانع خراب شدن آسمان بر سرمان شویم».
دكتر كشاورز افزود:
وظیفه مروجین آگاهی و کنشگران محیط زیستی، حساسکردن مردم برای حفاظت از
محیط زیست است. مطالعه جدیدی که در آمریکا انجام شده است نشان میدهد که
آلودگی محیط زیست مسئول مرگ سالانه 5.5 میلیون نفر در جهان است. بنابراین
حساس کردن مردم به حمایت از محیط زیست و نشان دادن این که چگونه هرکس در هر
جایی که هست میتواند به حفظ و بهبود محیط زیست یاری برساند، مسئلهای
فوری برای همه ماست. بسیار مهم است که استراتژیهایی برای جلب مشارکت
افراد، برای یافتن راه حل به کارگیریم و باید به هر کدام از این افراد
دانشها، مهارتها و انگیزههای ضروری برای فهم پدیده تغییرات جهانی محیط
زیست را داد. نمیتوان آموزش محیطزیست را از آموزش توسعه جدا کرد. وضعیت
توسعه شمال و جنوب پیامدهایی برای تمام کره زمین در بردارد. مصرف بالای
انرژی در شمال و جنگل زدایی در جنوب موجب گرمایش عمومی کره زمین و از بین
رفتن هزاران گونه حیوانی و گیاهی، مهاجرت و ترک کشاورزی توسط جمعیت های
بومی شده است که امرار معاش خود را از جنگلها میکنند. بیابان زایی تنها
مسئلهای محیط زیستی نیست، بیابانزایی پیامدهای بسیار شدید برای کشاورزی و
دامپروری به دنبال دارد.