یوسف قرضاوی درباره سقوط حلب از دست جماعت النصره و احرار الشام و نورالدین زنکی و ... شعری سروده که به شدت از سوی عطاء الله مهاجرانی نقد شده است.
گروه بین الملل: در یادداشت پیش رو که به قلم عطاء الله مهاجرانی به نگارش در آمده، نگارنده به تفسیر شعری از شیخ یوسف قرضاوی که در خصوص سقوط حلب سروده شده است، پرداخته و معتقد است ای شیخ محترم که سال ها پیش اشعار عاشقانه می سرودی، به گمانم بقیه عمر را
هم عاشقانه های الجزایریه های سابق را بسرا! نه این که آتش نفرت و کینه بین
مسلمانان بر افروزی!
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
شیخ یوسف قرضاوی، در صفحه تویترش که بیش از یک میلیون خواننده و پیگیری کننده دارد، درباره سقوط حلب از دست جماعت النصره و احرار الشام و نورالدین زنکی و ... و یا 226 گروه جهادی به تعبیر خودشان، هر روز و شب یادداشتی دارد. در روز سیزدهم دسامبر - ۲۳ اذرماه- به سرودن شعری پرداخت. این شعر را تکه تکه در صفحه تویترش منتشر کرد. من هم پیگیر بودم! قبلا هم ایشان سابقه شعر و شاعری داشته اند. در شعرشان مسلمانان را تشویق به حضور مسلحانه در حلب کرده اند:
يا ألف مليون, وأين همو إذا دعت الجراح؟
هاتوا من المليار مليونا, صحاحا من صحاح
من كل ألف واحدا أغزوا بهم في كل ساح
لا بد من صنع الرجال، ومثله صنع السلاح
ولا يصنع الأبطال إلا فى مساجدنا الفساح
من خان "حي على الصلاة" يخون "حي على الكفاح"
يا أمة الاسلام هبوا واعملوا، فالوقت راح
الكفر جمع شمله فلم النزاع والانتطاح؟
فتجمعوا وتجهزوا بالمستطاع وبالمتاح
أرأيت كيف يكاد للإسلام في وضح الصباح؟
أرأيت كيف بغى المجوس, وكيف أحسنا الصياح؟
چند نکته قابل توجه در این شعر وجود دارد:
با توجه به کلید واژه های: الف میلیون و مجوس و کفر، در شعر قرضاوی به این نکات توجه کنید:
یکم، چرا مسلمانان را یک میلیارد تلقی کرده است. ظاهرا ایشان تمامی شیعیان را با هر گرایشی مثلا امامیه و زیدیه و علوی ها را ، از دایره اسلام و مسلمانی خارج کرده اند.
دوم: ماجرای حلب را ماجرای جنگ بین اهل سنت و مجوس تفسیر کرده اند. چنان که می دانیم. تا به حال هیچ فقیه سنی ، شیعیان را خارج از اسلام معرفی نکرده است. اعتقاد به توحید و نبوت و معاد و قرآن مجید به عنوان کتاب آسمانی، قدر مشترک تمامی مسلمانان است.
سوم: شیخ قرضاوی، ارتش سوریه و هم پیمانانش مانند ایران و حزب الله لبنان و حزب الله عراق و... را جناح کفر خوانده است!
تا به حال در تمامی جنگ های اسرايیل علیه مسلمانان ندیده ایم که قرضاوی شعری بگوید و در ان شعر از مسلمانان بخواهد در مساجد مسلحانه جمع شوند.
علاوه بر آن، در آزادی حلب، ارتش سوریه نقش درجه اول را داشته است. همه می دانند که ارتش سوریه دست کم نود در صد، افرادش و فرماندهانش از اهل سنت هستند. در دولت سوریه هم اهل سنت در اکثریت هستند. این تفسیر تبدیل ماجرای حلب به جنگ، سنی - شیعه، یا سنی- مجوسی و فراتر از آن، اسلام و کفر از کجا آمده است؟
همین شعار ها را صدام حسین در دوران جنگ با ایران مطرح می کرد. آیا اشغال کویت هم توسط صدام جنگ سنی- شیعه بود؟ اکنون در لیبی، جنگ شیعه- سنی جریان دارد؟ در الجزایر شیعیان مردم روستا و شهر الجزایر را قتل عام کردند؟ در سومالی سال هاست جنگ سنی- شیعه جریان دارد!؟
نمی دانم این تفسیر تماما اسرائیلی- امریکایی از مسايل و ماجراهای منطقه، چگونه سخنگویی مانند شیخ یوسف قرضاوی را پیدا کرده است.
ای شیخ محترم که سال ها پیش اشعار عاشقانه می سرودی، به گمانم بقیه عمر را هم عاشقانه های الجزایریه های سابق را بسرا! نه این که آتش نفرت و کینه بین مسلمانان بر افروزی!
انتهای پیام/
شده ایدئولوگ بهار و زمستان