از جمله نکات مورد تأمل در سخنان رهبری در این دیدار با عنایت به اتفاقات اخیر در جهان اسلام، تحلیل ایشان از گستره تعارضهای هدفمند در نفاق میان مسلمانان از سوی دشمنان اسلام و مسلمانان است. ایشان با اشاره به این موضوع با تصریح فضایی و جغرافیایی از جریان نفاق، حمله و کشتار مسلمانان از میانمار در شرق آسیا تا نیجریه در غرب آفریقا و رویارویی مسلمانان در منطقه بسیار مهم غرب آسیا را از نتایج توطئههای تفرقه انگیز مستکبران خواندند و با صراحت شیعه انگلیسی و سنّی آمریکایی را به دو لبه یک قیچی تشبیه کردند که تلاششان در جهان اسلام به آتش افروزی و اختلاف افکنی ختم میگردد.
با این حال با توجه به ظرافت و ریزبینیهای نگرشی – تحلیلی از موضوع تفرقه در جهان اسلام ومنطقه از سوی رهبر انقلاب اسلامی، وجوه تحلیل در راستای واکاوی آنها کاربستهای تئوریک را در بر میگیرد. چرا که اشاره ایشان به سیاستها و اقدامات انگلیسیها در دو قرن اخیر به عنوان منبع شر و نکبت برای ملتهای منطقه به ترسیم راهکارها و راهبردهای تقابل با جریان نفاق در میان مسلمانان پرداختند.
در رویکرد نظری از جنبه تئوریک مسئله بیان شده از بیانات رهبر معظم انقلاب از موضوع نقاق انگلیسی – آمریکایی در جهان اسلام، حصول و علم به رهیافتهای جدید استکبار و استعمار نوین در منطقه که در ذیل نظریههای مذهب و فرهنگ عینیت پیدا میکند از جایگاه مهمی برخوردار است. در واقع امروز نظام سلطه جهانی در جهان اسلام و منطقه با تغییر منشی از موضوع استعمار، در پی اجرایی کردن برنامهها و اهداف خود در منطقه در پوشش بزرگنماییهای اختلافات مذهبی و افتراقهای ایدهای – عقیدتی هستند. فلذا هر از چند گاه و به تناوب در تقاضای زمان و مطالبات چالشی در جغرافیای مرزی جهان اسلام با مطرح ساختن جلوههای تفاوت از باورهای مذهبی با نام تعارض بدنبال چالش ایجاد کردن و یا تشدید چالشها در منطقه و جهان اسلام بودهاند. بطوریکه خلق مفاهیمی چون هلال شیعی، مثلث سنی در کنار بسط رسانهای از موضوع هارتلند شیعه یا سنی و یا ریملند شیعه یا سنی در جهان اسلام نمونههای مختلفی از این تلاشهای نفاق افکنانه انگلیسی – آمریکایی است. از این رو با ایجاد فضا و اتمسفر ایران هراسی وشیعه هراسی در میان کشورهای منطقه و جهان اسلام، به سیاست قدیمی انگلیسیها مبنی بر تفرقه بینداز و حکومت کن در جغرافیای جهان اسلام بخصوص منطقه خاورمیانه روی آورده و میاندیشند.
معذلک برای روشن شدن آنچه در سطور فوق بیان شد میتوان از حیث رویکردهای علمی و نظری نیز به این تلاشها چند دههای غربیها (بویژه آمریکا و حتی انگلیس) در این راستا معرفت پیدا کرد. بطوریکه با رجوع به نظریههای صادر شده از سو غربیها در جهان بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام دو قطبی در سال 1991، براحتی در خواهیم یافت که بیشتر نظریات در حوزه و عرصه دشمن سازی برای غربیها در این سالها به تمدن و جوامع اسلامی ختم میگردد. از نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون تا نظریه انقلاب خاموش فوکویاما به نوعی در برگیرنده دشمن سازی از موضوع اسلام برای غرب است که در نظم نوین جهانی در جهان تک قطبی به زعامت آمریکا یا یک – چند قطبی به زعامت آمریکا – اروپا با 11 سپتامبر و حمله به افغانستان وعراق آغاز شد که اکنون نیز با حمایت و پشتیانی از تروریستهای تکفیری و اتهام زنی به ایران اسلامی در حال ادامه یافتن است.
با توجه به این ساماندهی هدفمند و اشراف در ایجاد روند نفاق و اختلاف در جهان اسلام است که رهبر معظم انقلاب اسلامی با تعریف از جهاد به تفکیک مبادی کنونی از جهاد با دشمنان اسلام و بشریت به تناسب شرایط مختلف نظامی، سیاسی و در شرایطی فرهنگی یا حتی علمی میپردازند.
بطوریکه ایشان با اشاره به این اصل که خداوند با دستور به پیامبر مبنی بر خودداری از پیروی و سازش با کفار و منافقین، به جهاد با آنها فرمان داده شده است به تشریح اوضاع سیاسی کنونی در جهان اسلام میپردازند. در واقع ایشان با اذعان به اینکه دنیای اسلام، امروز دچار گرفتاریها و رنجهای فراوانی است «اتحاد» را مهمترین آمادگی مورد نیاز دنیای اسلام میدانند. معهذا با این اصول مشخص شده روشی در تعامل و تضارب باور و ایدهای از تلقیهای هستی شناختانه مذهبی در جهان اسلام از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی است که ترس از پیشرو و الگوی اخلاقی – دینی بودن نظام اسلامی استکبار را فراگرفته است.
در این راستا رییس جمهور نیز با ایراد سخنان خود بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار با اشاره به موضوعاتی چون تفرقه و تروریسم در منطقه با تاکید بر اصل مسلم حمایت نظام جمهوری اسلامی در حمایت از مظلومان و ملتهای ستمدیده و مبارزه با اسکتبار و تروریسم، اوضاع نگران کننده فعلی منطقه و جهان اسلام را یادآور شد. وی با اشاره به موفقیتهای اخیر در عرصه نبردهای میدانی در سوریه و عراق در مبازره علیه تروریسم سازمان یافته، نه تنها بر عکس العمل منفی برخی از دولتهای اسلامی در واکنش به شکست تروریستها اشاره کرد بلکه در راستای تشریح و تبیینهای واکنشی این کشورهای اسلامی در برخورد با موضوع مذکور (پایان اختلافات در منطقه و جهان اسلام)، تنها راه نجات جهان اسلام را در همگرایی آنها عنوان کرد.
در واقع رییس جمهور با بیان اینکه به تصویر کشیدن خشونت و ترور از اسلام و پیامبر (ص) و معرفی این اسلام خشونت آلود به جهانیان از سوی مدعیان اسلام در منطقه، دنباله همان رفتار و برنامههای گذشته دشمنان اسلام در حمله به ساحت مقدس پیامبر اسلام و پیروانش ایشان در غرب است به تغییر چهره دشمنان با شمایل تازهتر برای مبارزه با اسلام و مسلمانان اشاره کرد. بطوریکه میتوان در تحلیل سخنان ایشان بیان کرد که از هدفها در دشمنیهای و تفرقه افکنی ها همچنان پابرجا بوده بلکه ابزارهای حصول به آن تغییر کرده است. به عبارتی استفاده از ابزارهای پیشرفته اختلاف افکنی ها در طول زمان مشمول زمان و مقتضیات آن شده است.
کوتاه سخن اینکه ابعاد سیاسی سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی و رییس جمهور را باید در یک خط واحد از جایگاه نظام اسلامی در ایران در تقابل با نظام سلطه و مجریان نفاق در جهان اسلام و حامیان تروریسم در منطقه دانست. در واقع تاکید بر فرآیند اتحاد و هم افزایی بدور از تعارضهای مصنوعی ترزیق شده برونی از مرزهای جهان اسلام در سایه عبور از اختلافات مذهبی و فکری در مسیر برجسته سازی مشترکات اسلامی از جمله مواردی است که مورد هّم وجدیت و تلاشهای عملی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام و منطقه است. از این رو کاهش تهدیدها و ایجاد بسترها برای افزایش فرصتها و ظرفیتها درونی در جهان اسلام و مواجه هوشمندانه با پروژههای پروسهای مشمول زمان جریان نقاق زیر بنای گفتمان وحدت اسلامی مورد توجه نظام اسلامی ایران است که در راستای رسیدن آن از هیچ گونه تلاشی دریغ نخواهد کرد. پس تاکید بر اصل وحدت در جهان اسلام در ذیل مواردی چون تعامل گفتمانی در تقریب مذاهب اسلامی، هوشیاری در برخورد با جریان سازی های اختلافی در درون و برون مرزهای جهان اسلام میسر خواهد شد.
*دکتری علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com