به گزارش بولتن نیوز، فهرست ترجمههاي مهشيد ميرمعزي از زبان آلماني را شاید نتوان با یک عدد دقیق مشخص کرد اما میتوان گفت به بیش از چهل عنوان میرسد. ممکن است برای هر خوانندهای یک یا چند کتاب با نام مهشید میرمعزی تداعی و تعریف شود، که در این بین هستند کتابهایی که ممکن است در همه خوانشها مشترک باشد، مثلا «و نيچه گريست» نوشته اروين يالوم.
اما اگر از دو دهه کارنامه مهشید میرمعزی که شامل داستان، رمان، زندگینامه، نقد، نامه، شعر و... میشود، چند عنوان را گزینش کنیم -بهعنوان شاخصترین ترجمههای او- شاید این کتابها در همه خوانشها مشترک باشد: «و نیچه گریه کرد»، «او بازگشته است»، «زن ظهر»، «کامو؛ آرمان سادگی»، «دایرهالمعارف شیطان»، «شهرت»، «قطار شبانه لیسبون»، «نازنین من؛ نامههایهایدگر به همسرش الفریده»، «در حیاط خلوت نویسندگان»، و «در محفل شاعران مرده»، که نویسنده کتاب اینگونه به سراغ مرده نویسندهها میرود: «يك روز سرد و زمستاني در ماه نوامبر بود. زندگان به سراغ مردگان رفته بودند. من به ملاقات مردگان خود رفته بودم و مشاهدات و افكارم را به خاطر ميسپردم. بالزاك بيشترين بازديدكننده را داشت. چهاردسته گل داوودي و دو شمع روشن روي گور او بود. پروست بايد به دو دسته گل مينا رضايت ميداد كه بي سليقه روي گور او قرار داشت و...» تجربهاي كه به مدد كلام و تصوير سيز نوتهبام و همسرش سيمونه زاسن ما را به دنيايي وراي دنياي زندگان ميبرد تا به آن از زاويهاي ديگر سرك بكشيم.
«در حياط خلوت نويسندگان» يا تمام آنچه از ادبيات نميدانيد، نيز ميخواهد ما را به همان حاشيههاي خلوت نويسندگان جهان رهنمون کند: حاشيههايي از پشتپرده زندگي هنري، ادبيشان كه هميشه ما را با تابلوي «ورود ممنوع» مواجه ميكرد. «در حياط خلوت نويسندگان» حاصل ۲۵ سال فيشبرداري راينر اشميتس از پشتپرده زندگي و زمانه نويسندگان بزرگ جهان است؛ نویسنده از طریق همین يادداشتهاي كوتاه و گاه بلند از زندگي نويسندگاني كه در بيشتر مواقع تنها از آنها نام كتابهايشان و قهرمان رمانها و داستانهايشان را ميدانيم، ما را با خود ميبرد به شهر خلوت نويسندگان جهان. اشميتس در اين كتاب راوي گوشههايي بكر و كمتر ديدهشده از نويسندگان است: دعوتي بدون هيچ دعوتنامهاي براي ديدن از زاويه چشم آدمي كه مستقيم و غيرمستقيم با بسياري از اين نويسندگان دمخور بوده، تا ما را با ناديدنيهايي كه هميشه در جهان ادبي اين نويسندگان، تصوير ميكرديم و زندگي واقعيشان را از اين زاويه ميديديم، اكنون به مدد اين يادداشتها، جهان ديگري را به خويش خوشامد بگوييم. اين يادداشتها به ما كمك ميكند تا از جزئيات زندگي آنها بيشتر آگاه شويم: اينكه اميلي ديكنسون چطور شعرهايش را مينوشت يا ژرژ سيمون به دليل حجم انبوه رمانهاي پليسي و عامهپسندش كه از مرز ۴۰۰ هم ميگذشت در فرانسه به «كارخانه سيمنون» معروف شده بود يا اديبان معتاد به مرفين كه سرانجام از همين راه هم مردند: از كلاوس مان، پسر توماس مان معروف تاهانس فالادا، نويسنده بزرگ آلماني و اديباني كه بر اثر گرسنگي مردند و... و همينطور اين فهرست را ادامه بدهيد تا برسيد به صادق هدایت که در بخشي با عنوان «گاز» آمده؛ بخشی که به اديباني اختصاص داده شده كه مثل هدايت با گاز خودكشي كردهاند، مثل سيلويا پلات.
«او بازگشته است» یکی از مهمترین آثار داستانی است که طی چند سال اخیر به فارسی ترجمه و منتشر شده؛ رمان بسيار تكاندهندهاي از زندگی و زمانه دیکتاتورها. مساله نه فقط صرفا بازگشت هيتلر به جامعه است، بلكه ورود هيتلر به قدرت و سوءاستفاده او از امكانات دموكراسي است. جدا از اهميت كتاب براي خواننده آلماني، خواننده دیگر کشورها بهویژه خواننده فارسیزبان نیز با آن به خوبی ارتباط میگیرد، این کتاب، نخستین اثر تیمور ورمش است که بعد از انتشار، بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت و سپس به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد. کتاب با زبان طنزآمیزش از تابستان سال ۲۰۱۱ شروع میشود، جایی که هیتلر به خوابرفته در سال ۱۹۴۵ مثل افسانه پریان آلمانی «زیبای خفته» به هوش میآید، او رفتهرفته نظرهای مردم و رسانههای را به خود جلب میکند، در یک شوی آلمانی-ترکی نقشی پیدا میکند و حتی به عالم سیاست هم راه مییابد. به قول منتقد نشريه معتبر اشترن، «او بازگشته است»، «از يكسو بينهايت بامزه است، زيرا اين مرد طرز سخنگفتن ديكتاتور را بينقص بيان ميكند، از طرف ديگر، خنده به سرعت در گلوي آدم گير ميكند.»
از دیگر آثار مهمی که در حوزه نقد و تئوری طی این چند سال منتشر شده، ترجمه مهشید میرمعزی از کتاب «کامو؛ آرمان سادگی» است که بار دیگر ما را به ضیافت ادبیات آلبر کامو دعوت میکند؛ ضیافتی برای شناخت انسان و هستی در این عصر جنگ و کشتار؛ کتاب مثل یک رمان ما را وارد زندگی یکی از نوابغ بشری میکند که در عمر کوتاه چهلوشش سالهاش بزرگترین آثار ادبی جهان را خلق کرد، و حالا بعد از نیمقرن از مرگ نویسنده و در یکصدمین سال تولدش، ایریس رادیش منتقد آلمانی کتابی نو و بدیع درباره کامو نوشته؛ کتابی پر از اطلاعات و تفسیر و تعبیر آن روزگار. در این کتاب زندگی و زمانه کامو به خوبی تصویر شده و ما او را در متن همان دوران میبینیم. از این منظر با خواندن این کتاب یک نوع نزدیکی دیگر با خود کامو پیدا میکنیم که این نزدیکی برای خواننده فارسیزبان دوچندان است؛ چراکه در طول نیمقرنی که از ترجمه آثار کامو به فارسی میگذرد، چنین کتابی که شناخت جامع و کاملی از کامو و زندگی و زمانهاش به ما بدهد نبوده، و حالا ایریش با «کامو؛ آرمان سادگی» یکبار دیگر ما را به خوانش آثار کامو دعوت میکند؛ نویسنده-فیلسوفی با خصایل بیشمار انسانی که مرگ نابهنگامش ما را از خوانش شاهکارهای بعدی او که میتوانست بنویسد محروم کرد.
منبع: آرمان