ازنظر من «نفس» خیلی فیلم بدی است. از همان ثانیه دوم مشخص بود قصه ندارد. فیلمی که در آن مادر غایب است. مادربزرگ بشدت خشن است. یک بابای بیمزه و بیمعنا داریم. وقتی میرسیم به انقلاب از اینجا فیلم فاجعه است.
به گزارش
بولتن نیوز، تکرار موفقیت، از خود موفقیت سختتر است؛ مثل دفاع از عنوان قهرمانی میماند. نرگس آبیار برای ساخت فیلم «نفس»، احتمالا چنین حسی را تجربه کرده باشد یا به عبارت بهتر الان با اکران عمومی فیلم، در میانه سخت و نفسگیر این آزمون و چالش به سر میبرد. فیلم ساختن پس از اثر موفق و محبوب و تحسین شده «شیار 143»، کار پرخطری است که به هرصورت آبیار آن را به سرانجام رسانده و حالا همه چیز در میدان محک مخاطبان قرار دارد.
استقبال خوب تماشاگران در همین ابتدای اکران که فیلم را در برخی پردیسها و سینماها به سئانسهای فوق العاده رسانده، نشان از تکرار موفقیت «نفس»، البته شاید با غلظتی کمتر دارد. همچنین فیلم در جشنواره فجر، سیمرغ زرین بهترین فیلم با نگاه ملی را بهدست آورد.
حضور متفاوت بازیگران در«نفس»
«نفس»، پس از فیلمهای «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» و «شیار 143»، سومین فیلم سینمایی نرگس آبیار است. آبیار این فیلم را براساس یکی از رمانهای خودش به نام «نفس» ساخته و در آن قصه دختربچهای به نام بهار و خانواده اش را در اواخر سالهای پیش از انقلاب و در اوایل سالهای پس از انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس روایت میکند.
«نفس» نسبت به دو فیلم قبلی آبیار، اثر متفاوتی محسوب میشود و برخی بازیگران سرشناس تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران هم اینجا در نقشهای تاکنون دیده نشدهای ظاهر میشوند. پانتهآ پناهیها در «نفس» نقش یک مادربزرگ را بازی میکند و برای بازی خوبش برنده جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره جهانی فیلم فجر شد. مهران احمدی هم با شکل و شمایل جدیدی در این فیلم بازی میکند.
جمشید هاشمپور هم نقش شخصیت عجیب و غریبی به نام ببری خان را در «نفس» به عهده دارد. شبنم مقدمی هم برای بازی خوبش در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره فیلم فجر شد. سیامک صفری و گلاره عباسی هم از دیگر بازیگران فیلم هستند.
بازی خوب ساره نورموسوی در نقش بهار هم از امتیازات «نفس» است. محمدحسین قاسمی، ابوذر پورمحمدی و شرکت نورتابان هم بهطور مشترک تهیهکنندگی این فیلم را به عهده دارند.
نقل قول محمدتقی فهیم
من با «بهار» قصه همذات پنداری کردم و مرا به گذشته خود برد. اتفاقات و تصویرسازی فیلم برای من دلچسب بود.
همین که در میان فیلمهای آپارتمانی و سیاه اجتماعی این زمانه یک کارگردان به روستاها رفته و در میان خانههای قدیمی کاه گلی قصهاش را روایت میکند، برای من ارزشمند بود.
هرچند فیلم آن قدر اضافه و کش دارد ـ اشاره به نسخه جشنواره فیلم فجرـ که با حذف بسیاری از بخشهای آن چیزی از فیلم از دست نمیرود. اما در سینمایی حرف میزنیم که نه درام، نه صحنه، نه شخصیتپردازی و... دارد و همین ارزشمند است.
نقل قول مسعود فراستی
ازنظر من «نفس» خیلی فیلم بدی است. از همان ثانیه دوم مشخص بود قصه ندارد. فیلمی که در آن مادر غایب است. مادربزرگ بشدت خشن است. یک بابای بیمزه و بیمعنا داریم. وقتی میرسیم به انقلاب از اینجا فیلم فاجعه است. از طرفی دوربین بشدت بد است. دوربین رودستی که از رودست آن نیز سودی نمیبرد. وقتی به جنگ میرسیم فیلم بدتر هم میشود. «نفس» فیلم بشدت ضدجنگی است که فقط قیافه پاسداشت جنگ را میگیرد. فیلم بشدت متظاهر است. قدم خیلی جدی به عقب برای آبیار است. حتی از فیلم قبلی او نیز عقبتر است که آنجا هم ضدجنگ بود.