طی دهه های گذشته رسالت و نقشی که والدین در زندگی و رشد شخصیت فرزندانشان داشته اند، تغییر کرده است. رابطه میان پدر و پسر بیشتر مادرانه شده است و نقش محافظتی که از ابتدای زندگی بشر مربوط به پدران بوده است، اکنون بر عهده مادر نیز هست.
به گزارش بولتن نیوز، با وجودی که روابط بین والدین و فرزندان از هر دو جنس، مرز مشخصی ندارد، با این حال تفاوت هایی بین این ارتباطات وجود دارد. لوییز گرنیر، نویسنده، روان شناس و تحلیلگر مسائل روانی به تشریح ویژگی های مشترک و متفاوت هر نوع از این روابط پرداخته است.
رابطه پدر و پسر
واضحترین ویژگی رابطه میان پدر و پسر را میتوان از بازی ها و فعالیت های جسمانی آن ها دریافت. پدر و پسر یک تیم طبیعی هستند. جنبه جسمانی عاملی است که برای حفظ این رابطه لازم است. رابطه پدر- پسری در گسترش روند استقلال و ساخت شخصیت کودک اهمیت دارد. پسرها هویت خود را در پدرشان میبینند و از او برای متعادل کردن قدرت مادر الگو میگیرند. شبیه سازی یک پسر به پدرش یک عامل تعیین کننده است. برای نوجوان، پدر یک مرجع است و کسی است که اجتماعی شدن را به او آموزش میدهد. [وظیفهای که به عهده مادر نیز است] رابطه بین پدر و پسر حاکی از اقتدار و در عین حال رقابت برای تصاحب قلب مادر است.
رابطه پدر و دختر
این رابطه شباهتی به رابطه پدر با پسر دارد. پدر به دخترش نیز در قطع وابستگی به مادر کمک میکند، تا حدی که در نهایت بتواند با مرد دیگری زندگی مستقلی را تشکیل دهد. دختر تا چهار یا پنج سالگی از تفاوت جنسی و زنانگی خود آگاه میشود. از آن پس پدر کمتر درگیر فعالیتهای دخترش میشود و این وظیفه بیشتر به عهده مادر است. دخترها سعی میکنند توجه پدر را به خود جلب کنند و در این راه با مادرانشان رقابت میکنند. هنگامی که دخترها به سن بلوغ میرسند این روابط پیچیده تر میشود. بعضی از پدرها در این دوران از دخترانشان فاصله میگیرند اما بیشتر اوقات این پیچیدگی روابط باقی می ماند.
رابطه مادر و دختر
ارتباط میان مادر و دختر خردسالش خیلی قوی است و علاقه دختر خردسال به مادرش محدودیتی ندارد. مادر و دختر رابطه ای در هم آمیخته دارند و با هم به خوبی میجوشند و این آمیختگی بیش از رابطه پسر با مادرش ادامه مییابد و معمولاً مادران احساس میکنند که پذیرش جدایی روانی از دختر نوجوان یا بزرگسالشان برایشان سخت است. آن ها جدایی از پسرشان را راحتتر میپذیرند. جدایی تدریجی هنگامی رخ میدهد که دختر به پدر خود نزدیک تر می شود و سعی میکند توجه او را به خود جلب کند. پدر و مادر هر دو هویت دختر را شکل میدهند. مادر، هویت جنسی او را میسازد در حالی که پدر هویت زنانه او را شکل میدهد (البته در صورتی که به دختر خود عشق بورزد). روابط مادر- دختری الزاماً به دلیل این که از یک جنس هستند، آسان تر نیست؛ زیرا حتی اگر دو نفر از یک جنس هم باشند میتوانند بسیار متفاوت باشند. روابط مادر- دختری هنگامی که دختر بالغ میشود بیشتر با درگیری ها و بگو مگوهایی همراه است.
رابطه مادر و پسر
مادر، نخستین هدف عشق پسر است. این مادر است که در هنگامی که از پسرش مراقبت میکند به او اطلاعات لازم برای مراقبت از خود در آینده را میدهد. یک مادر به دلیل تفاوتی که با پسرش دارد به او بیشتر توجه نشان میدهد و نسبت به دخترش با او ملایمتر و مهربانتر است؛ زیرا میخواهد که او در همه جنبه ها به اندازه خودش توانمند شود. به گفته روان شناسان در بین انواع روابط میان والدین و فرزندان این رابطه از همه پیچیده تر است: کودکی که پسر است با مادر تفاوت دارد؛ مادر نمی تواند برای بزرگ کردن او بر تجربیات خود تکیه کند و همین طور نمیتواند از رفتار مادرش الگو برداری کند. اگر یک مادر بی شوهر (ناآگاهانه) با پسرش چنان رفتار کند که گویی او جانشین شوهرش است، این رابطه میتواند نامشخص و مبهم شود. نکته ای که در اینجا درخور ذکر است این است که ما نباید بر اساس جنسیت کودکانمان به آن ها توجه و درباره آن ها قضاوت کنیم. باید ملاک قضاوت ها و برخوردهای ما میزان رعایت ارزش های اجتماعی و انسانی در عملکرد فرزندانمان باشد.