دو عضو یک شبکه مخوف اتباع بیگانه که پس از آشنایی با دختران در شبکههای اجتماعی آنها را به بهانه ازدواج فریب میدادند و از خانوادههایشان اخاذی میکردند، به دام پلیس افتادند. تحقیقات ویژه برای بازداشت سایر اعضای باند در جریان است.
به گزارش بولتن نیوز، چندی قبل مرد جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و گفت: خواهر نوجوانش به طرز مرموزی گم شده است. شاکی گفت: خواهرم شبنم ۱۵ سال سن دارد و دانشآموز است. امروز صبح برای انجام کاری از خانهمان در جنوب تهران خارج شد و دیگر برنگشت. من و خانوادهام به خانه بستگان و دوستانش سر زدیم اما کسی از او خبری ندارد.
دستگیری ۲ افغان هنگام تحویل گروگان
پس از طرح شکایت تیمی از مأموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای یافتن دختر گمشده آغاز کردند. در حالی که چند روزی از حادثه گذشته بود و مأموران هیچ سرنخی از شبنم پیدا نکرده بودند، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و گفت: ساعتی قبل مرد ناشناسی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت: خواهرم را همراه دوستانش گروگان گرفته است و باید برای آزادیاش ۲۰۰ میلیون تومان به آنها بدهم. پس از آن شاکی با راهنمایی مأموران پلیس با مرد آدمربا در یکی از خیابانهای جنوب پایتخت قرار گذاشت و مأموران سر قرار موفق شدند دو مرد افغانی که دختر ربوده شده را به محل قرار آورده بودند، دستگیر کنند.
مرد آدمربا دوست تلگرامی من بود
شبنم در نخستین تحقیقات گفت: مدتی قبل از طریق شبکه اجتماعی تلگرام با پسری که خودش را فرهاد معرفی کرده بود، آشنا شدم. او همیشه پیامهای عاشقانه میفرستاد و به من ابراز علاقه میکرد. ارتباط تلفنی و پیامکی ما ادامه داشت تا اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد. وقتی عکسش را از طریق تلگرام برای من فرستاد از اینکه با پسر جوان خوشتیپی دوست شده بودم و قرار بود ازدواج کنم، خیلی خوشحال شدم و هر روز برای خواستگاری روز شماری میکردم. به هر حال مدتی اینگونه گذشت تا اینکه با من در پارکی قرار ملاقات گذاشت. آن روز وقتی او را در پارک دیدم تازه فهمیدم افغانی است، اما من عاشق او شده بودم. او مدعی شد پسر پولداری است و به زودی با خانوادهاش به خواستگاری من میآید. وی ادامه داد: چند روز قبل وقتی برای دیدنش به پارک رفتم فرهاد به من گفت مادرش دوست دارد عروس آیندهاش را از نزدیک ببیند و به همین خاطر مرا به خانهاش دعوت کرده است. ابتدا قبول نکردم، اما او با چربزبانی مرا فریب داد به طوری که به حرفهایش اعتماد کردم و همراه او راهی خانهشان شدم.
در حالی که داخل خانهشان منتظر مادر فرهاد بودم، ناگهان چند مرد دیگر که همگی افغانی بودند به من حمله کردند و دست و پا و دهانم را بستند. آنها مرا در داخل اتاقی زندانی کردند و حتی چشمانم را هم با پارچه بستند تا جایی را نبینم. ساعتی بعد متوجه شدم مرا به مکان دیگری منتقل کردند. آنجا صدای چند دختر دیگر هم به گوشم رسید که معلوم بود آنها هم در دام پسر عاشق پیشه گرفتار شدهاند. مردان ناشناس علاوه بر اینکه مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند، شکنجه هم دادند تا شماره تلفن خانهمان را برای اخاذی در اختیارشان قرار دهم و من هم از ترس شماره تلفن همراه برادرم را به آنها دادم. در این مدت آنها چندین بار محل نگهداری مرا تغییر دادند، اما چون چشمهایم همیشه بسته بود، متوجه محل نگهداریام نمیشدم تا اینکه امروز دو نفر از آنها مرا سوار خودرویی کردند و گفتند قرار است مرا تحویل برادرم بدهند که دستگیر شدند.
یکی از متهمان در بازجوییها گفت: چند ماه قبل همراه دوستم به صورت غیر قانونی وارد ایران شدیم. من و دوستم در تهران دنبال کار میگشتیم که با فرهاد آشنا شدیم. فرهاد گفت که کار پر درآمدی برای ما سراغ دارد و پیشنهاد داد برای او کار کنیم و ما هم قبول کردیم. او و تعدادی از دوستانش باندی را تشکیل داده بودند که پس از فریب دختران جوان از خانواده آنها اخاذی میکردند. فرهاد و دوستانش از طریق شبکه اجتماعی تلگرام یا در راه مدرسه دختران نوجوان را فریب میدادند. آنها پس از آشنایی با ابراز علاقه و پیشنهاد خواستگاری دختران را به خانههایی که از قبل اجاره کرده بودند، میکشاندند و بعد آنها را حبس میکردند و از خانوادههایشان اخاذی میکردند. فرهاد به من و دوستم روزی ۳۵۰ هزار تومان دستمزد میداد تا از دختران ربوده شده نگهداری کنیم و مانع فرار آنها شویم. متهم دیگر هم در بازجوییها حرفهای همدستش را تأیید کرد.
تحقیقات از دو متهم ادامه دارد و مأموران در تلاشند تا اعضای این باند را شناسایی و بازداشت کنند.
منبع: روزنامه جوان