سرقت محموله موبایل‌های قاچاق در پوشش پلیس

به گزارش بولتن نیوز،به نقل از اوینی نیوز چندی قبل مردی مأموران پلیس تهران را از ماجرای دستبرد مسلحانه به محموله یک میلیارد تومانی‌اش با خبر کرد. او توضیح داد: من و برادرم در کار خرید و فروش پارچه فعالیت می‌کنیم. معمولاً برای خرید محموله‌ با خودروی نیسان راهی شهرستان می‌شویم و اجناسمان  را در مغازه‌مان در تهران می‌فروشیم. ساعتی قبل در حالی که هوا کاملاً تاریک شده بود، به تهران رسیدیم. نزدیکی‌های پل جمهوری بودیم که ناگهان یک خودروی پرشیا مقابلمان توقف کرد. به جز راننده که پشت فرمان نشسته بود دو مرد جوان که مسلح بودند، پیاده شدند و به طرف ما آمدند. آن دو خودشان را پلیس معرفی کردند و گفتند: باید محموله داخل نیسان را بررسی کنند. به خاطر تجهیزاتی که داشتند، احتمال دادم که مأمور باشند به خاطر همین از پشت فرمان پیاده شدم. همان لحظه مرد مسلح پشت فرمان نشست و حرکت کرد. کمی جلوتر توقف کرد و در سمت شاگرد باز و برادرم به بیرون پرتاب شد و بعد هم فرار کرد. نفر دوم هم که گاز اشک‌آور داشت، خیلی زود خودش را به خودروی پرشیا رساند و سوار شد. آنها با سرقت محموله ما فرار کردند.  بعد از ثبت شکایت مرد جوان بود که تیمی از کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس‌آگاهی تهران به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس ‏دادسرای ویژه سرقت، در این‌باره تحقیق کردند. آنها ساعتی بعد خودروی نیسان را که محموله میلیارد‌ی‌اش سرقت و کنار خیابان رها شده بود،‌ کشف کردند.

بررسی‌های بعدی پلیس هم نشان داد که ادعای شاکی درباره محموله پارچه حقیقت ندارد، بلکه او و برادرش در زمینه قاچاق گوشی‌های تلفن همراه فعالیت می‌کنند و مغازه موبایل فروشی آنها حوالی پل جمهوری است.  وقتی بررسی‌ها در این‌باره انجام شد، شاکی گفت: به کارمند مغازه‌ام که مهرداد نام دارد، مشکوک هستم. او چند روز بعد از سرقت به بهانه اینکه کار بهتری پیدا کرده است، تسویه‌حساب کرد و رفت. بعد از آن بود که متوجه شدم وضع خوبی به هم زده و برای خودش خودروی خارجی گرانقیمتی هم خریده است. شاکی ادامه داد: مهرداد از جریان فعالیت من و برادرم با خبر بود. احتمال می‌دهم کسی که شب حادثه پشت فرمان خودروی پرشیا نشسته بود، مهرداد بود. دو نفر دیگر هم که خودشان را پلیس معرفی کردند، شباهت زیادی به مهرداد داشتند که عکس آنها را در کانال تلگرامی مهرداد دیده بودم. یکی از آنها برادرو دیگری پسرخاله مهرداد است. از مدتی قبل بود که به رفتار مهرداد مشکوک بودم. او مدام به تماس‌هایی که داشت طوری جواب می‌داد که من و برادرم متوجه نشویم و احتمال می‌دهم در چت‌های تلگرامی‌اش در حال طراحی و اجرای نقشه سرقت بود.  بعد از آن بود که مهرداد همراه برادر و پسر خاله‌اش بازداشت شدند و روز گذشته برای تحقیق مقابل بازپرس قرار گرفتند و جرمشان را انکار کردند.

مهرداد گفت: وقتی متوجه شدم که شاکی و برادرش در کار قاچاق گوشی کار می‌کنند، ترسیدم و محل کارم را تغییر دادم. با پولی که پس‌انداز کرده بودم، توانستم یک خودروی گرانقیمت بخرم و ادعای شاکی را هم قبول ندارم.

سه متهم برای انجام تحقیقات بیشتر و کشف حقیقت در اختیار مأموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.