شاید این طور به نظر برسد که دست و پنجه نرم کردن با پولاد سرد بر روی اخلاقش نیز تاثیر گذاشته و او را به یک فرد مغرور و جدی تبدیل کرده است اما زمانی که پای درد و دل هایش می نشینید متوجه میشوید اخلاق او به زمختی رشته ورزشیاش نیست.
کیانوش رستمی که یک روزی قدم گذاشتنش در سالن وزنهبرداری برای خیلیها خندهدار بوده چه برسد به اینکه در المپیک و جهان مدالآور باشد، اکنون به امید اول ایران برای کسب مدال طلای وزنهبرداری المپیک تبدیل شده است.این وزنهبردار در آستانه المپیک از ریز و درشت زندگی ورزشیاش صحبت کرد و سعی داشت با عینک بدبینی به تمام حواشی و اتفاقاتی که تا این مدت برایش رخ داده ، نگاه نکند. او در لابلای حرفهایش به مسائلی اشاره داشت که در نوع خود جالب و البته تعجب آور بود.
- کیانوش رستمی به چه شکل وارد دنیای وزنه برداری شد؟
برادرم وزنهبردار بود و من را به سالن برد. روز اول که به سالن رفتم خیلی از افرادی که آنجا بودند، صلاح ندانستند من وارد این رشته ورزشی شوم، حضور من در وزنهبرداری برایشان حالت تمسخر آمیزی داشت و میگفتند من به درد کشتی میخورم نه وزنهبرداری. البته خودم هم چیزی از وزنهبرداری نمیدانستم اما برادرم معتقد بود من میتوانم در وزنهبرداری موفق شوم و این را به همه نشان خواهد داد. البته من کاراته، ژیمناستیک و واتر پلو هم بازی کردم که در همه آنها بهترین بودم.
-فکر می کنید چرا وزنه بردار شدن شما برایشان تمسخر آمیز بود؟
خیلی ها هنوز وزنهبرداری را درک نکردند و نمیدانند چه افرادی با چه بدنی به درد این رشته میخورند. آنها میخواهند تا یک نفر وارد سالن وزنهبرداری شد قویترین باشد در صورتی که چنین چیزی شدنی نیست. من آن موقع (15-16 سال پیش) خیلی ضعیف بودم و در این چند سال اخیر رشد کردم. حتی میگفتند قد من میسوزد اما خدا را شکر قدم نسوخت و جزو افراد بلند قد در خانواده هستم. زمانی که کارم را شروع کردم همه چیز خیلی خوب جلو رفت و برادرم نیز واقعا حرفهای کار کرد. افرادی که قبلا میگفتند من به درد وزنهبرداری نمیخورم الان به برادرم میگویند چهکار کرده که من توانستم موفق شوم.
-خب برادر شما واقعاً چکار کرد؟
به نظرم هر کسی اگر از ابتدا با او درست کار شود میتواند بهترین جایگاه را به دست آورد در غیر این صورت نمیتواند جایگاه خوبی داشته باشد.
-اولین وزنهای که در یک مسابقه رسمی بالا بردید را به خاطر دارید؟
بله. در مسابقات استانی کرمانشاه به همره افراد بزرگتر از خودم وزنه زدم و سوم استان شدم. فکر کنم در دوضرب نزدیک به 50 کیلوگرم زدم. البته آن موقع 11 ساله بودم.
-هر زمان که به شهرتان میروید به آن سالن سر میزنید؟
خیلی وقت است به آنجا سر نزده ام.
-چرا؟
به علت اتفاقاتی که افتاده است و در شهر خودم انگار غریبهام. . وقتی میگویم در شهر خودم غریبهام به این دلیل است که مسئولان شهرم بجای دلگرمی و جذب کردن، این حس غریبه بودن را به ورزشکار خود میدهند. همانطور که مقام معظم رهبری میفرماید ورزش یک امر ضروری در کشور است، مسئولان ورزش و بزرگان شهر کرمانشاه هم بیخیال از کنار آن نگذرند اما آنها فقط نمای کار را حفظ می کنند و باطن چیز دیگری است.
من خیلی دوست دارم به آن سالن بروم و به بچههای کوچک آموزش دهم. حتی اگر یک ساعت در آنجا هستم برایشان صحبت کنم و چیز هایی که بدانم به درد وزنهبرداری استان میخورد را در اختیارشان بگذارم اما چنین فضایی برای من فراهم نشده است و انشالله به مروز زمان اتفاقات خوبی میافتد. همه چیز را به صبر سپردهام و در زندگی خیلی صبور هستم و این یکی از رمز های موفقیت من بوده است.
-کلا کیانوش رستمی آنطور که باید دیده نشده است مانند سال 2014 که مدال طلا جهان را گرفت اما در سکوت به ایران برگشت و کسی در فرودگاه به استقبالش نیامد؟
تمام این اتفاقات به چه دلیل است؟ وقتی روابط عمومی ضعیف باشد و به مردم اطلاعرسانی نشود یا حتی آنها مسابقه ورزشکار خود را به صورت زنده تماشا نکنند همین طور می شود. من مدتی قبل رکورد جهان را شکستم اما مسابقه من را پخش نکردند و مستند دوچرخهسواری خارجی پخش شد.
بخدا من اگر به عشق مردم نباشد ورزش نمیکنم. مردم فکر نکنند من برای پول یا چیز دیگری در ورزش ماندهام چون چیزی نصیب من نشده است. آنقدر در این مورد صحبت کردیم و توجه نکردند در نهایت تصمیم گرفتم به عشق خودم توجه کنم. عشق من این است در مسابقات بروم و پرچم ایران را به اهتزاز درآورم و جز این هم چیز دیگری برای من ارزش ندارد.
بخدا فقط میخوام بروم المپیک مدال را بگیرم و به آن چیزی که میخواهم برسم. حتی شاید بعد از المپیک بدون هماهنگی نیز به شهر خودم برگردم.
-چرا این قدر دلزده شدهاید؟
دلزده نشدهام، هر کسی که طرفدارم باشد من نوکریاش را میکنم. اما وقتی به کرمانشاه بر میگردم و دو نفر مسئول در خانه ما میآیند عکس میگیرند و میروند و دیگر پشت سرشان هم نگاه نمیکنند چه نفعی برای من دارد؟ بیشتر شخصیت آدم زیر سوال میرود. برای همین مدال بگیرم یا نگیرم در هر صورت نمیخواهم مراسمی برایم در تهران یا کرمانشاه برگزار شود. من فقط به عشق مردم وزنه میزنم دنبال اینکه کسی به پیشوازم بیاید، پول بریزد یا گلبارانم کند، نیستم. من وقتی از مسابقات جهانی برگشتم 20 نفر از مسئولان به خانه ما آمدند و فقط یک سکه برای من آوردند. کاش میآمدند چای و شیرینی خود را میخوردند و میرفتند. خانواده ما احترام دارد. اگر بخاطر پدر و مادرم نبود خیلی اتفاقات دیگری آنجا میافتاد اما پدر و مادر من مسن هستند و کوچکترین موضوعی در روحیه آنها تاثیر میگذارد. دیگر اجازه نمیدهم چنین اتفاقی بیفتد. آن موقع بچه و خام بودم و فکر میکردم اگر نزدیک چهار نفر بروم بزرگ می شوم.
-دلخوری شما عمومیت دارد یا می توانید بخشی را استثنا کنید؟
من از دروغ بدم میآید و مبنا تمام این اتفاقات نیز دروغ است. کسی که به من خوبی کند، من هزار مرتبه در حق او خوبی خواهم کرد. مردم کرمانشاه بسیار عزیز، دوست داشتنی و خوب هستند. اگر یک روز کرمانشاه بروید و مهمان آنها باشید اگر خودشان نان نداشته باشند بخورند از همسایه پول قرض میگیرند و بهترین امکانات را برایتان فراهم خواهند کرد و نمیگذارند به شما بد بگذرد. اما برخی مسئولان دارند مردم کرمانشاه را خراب میکنند و آنها را آنطور که شایسته است نشان نمیدهند، اما من دیگر چنین اجازهای را نمیدهم. دنبال پول نیستم و در کرمانشاه تا الان هیچ چیزی دستم را نگرفته، نمیخواهم هم بگیرد و دنبالش هم نیستم.
چهار مدال جهانی و یک مدال المپیک دارم و تنها مدالآور المپیک در غرب کشور و در میان کردهای کل جهان هستم اما یک تکه زمین در شهرم به من ندادند، به یک بچه این حرفها را بگویم میخندد.
-با جدیت در مورد کسب مدال المپیک صحبت کردید در این مدت باقی مانده تا آغاز بازیها گرفتن مدال طلا را برای خود قطعی میدانید یا ممکن است به خودتان بگوید شاید یک درصد نتوانید مدال بگیرید؟
خدا راه زندگی آدم ها را باز میکند که چطور جلو بروند. شاید در زندگی خیلی چیز ها داشته باشیم اما نتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید من هم خیلی قوی باشم اما نتوانم مدل بگیرم. وقتی خدا نخواهد نمیشود. من سخت و حرفه ای تمرین میکنم و با علم روز دنیا جلو میروم. با اطمینان میتوانم بگویم تمرینات من با تمام وزنهبرداران کل ایران فرق دارد. شیوه تمرینی که درست کردهام هیچ مربی نتوانسته درست کند. الان که دارم تمرین میکنم خیلی از افراد از من تقلید میکنند، برخی از همان افرادی که میگفتند آقای ایکس نمیتواند درمسابقات وزنه بزند.
باور کنید از خدا جز موفقیت برای آن آقا چیزی نخواستم اما نمی دانم چرا دوست دارد در حاشیه برود. ما این همه سهمیه آورده ایم و همه منتظر هستند در المپیک بهترین نتیجه را بگیریم اما متاسفانه برخی افراد کارهایی میکنند که نمیدانم به چه دلیل است، من به عنوان یک ایرانی قبول نمیکنم یک هم وطنم کاری انجام دهد که مانع پیشرفت کسی شود.
منظورم شخص خاصی نیست بلکه منظورم این است هر کسی که مانع این شود شخص دیگری پیشرفت نکند، ایرانی نیست، دشمن فقط کسی نیست که با تفنگ تو را میکشد بلکه دشمن کسی است که در زندگی سد راهت شود.
-زمانی که تصمیم گرفتید به صورت شخصی تمرین کنید، کسی بود که از روی رفاقت بخواهد شما را از انجام این تصمیم منصرف کند؟
کسانی که آنجا بودند و مسئله من را دیدند و متوجه شدند چه اتفاقاتی افتاده است، راه من را تایید کردند. البته چیز خاصی نیست. بخدا قسم من هنوز کارت عروسی سجاد انوشیروانی دارم، در خوشی و ناراحتی کنارش بودم. در مورد کوروش باقری نیز در مراسم ختم مادرش شرکت کردم. در مراسم پدرش نمیتوانستم بروم اما به او تسلیت گفتم، بیمارستان به عیادتش رفتم. من مشکلی با سجاد انوشیروانی ندارم و دوستش دارم، اما یک زمانی زندگی انسان در خطر میافتد. برای مثال سوار یک ماشین میشوم و راننده آن خواب آلود رانندگی میکند اگر به او گفتم و قبول نکرد از ماشین پیاده می شوم.
کیانوش رستمی چندین سال اینطوری تمرین کرده است و خواهش کرده کمکش کنند تا به نحو احسن جلو برود، وقتی نتوانند کمکم کنند من نیز نمی توانم جلو بروم. امیدوارم این مسئله هر چه زودتر تمام شود و اصلا حاشیهای به وجود نیاید که دوست عزیزم از من ناراحت شود. او واقعا دارد زحمت می کشد. آرزو می کنم او و بقیه بچهها موفق باشند.
-الان مشکلتان را کامل حل کردهاید؟
بله. شورای عالی فنی جلسهای را برگزار کرد و در آن با تصمیم من موافقت شد. سرمربی تیم ملی نیز امضا کرد. خدا را شکر من نیز دارم کارم را به سختی جلو می برم. واقعا اینکه تنها در سالن تمرین میکنم به من خوش نمیگذرد و راحت نیستم و خیلی سخت است. اگر وزنه به سرم بخورد چه کسی من را به بیمارستان می برد؟ البته به برادرم گفتم اینجا بیاید و کنارم باشد. اگر ضعف تکنیکی وجود دارد به من گوشزد کند و اتفاقی برایم افتاد کسی باشد که هر چه سریع تر اقداماتی را انجام دهد. برادرم نیز با وجود مشغلهای که داشت، کار و زندگی خود را رها کرد و سعی کرد کنار من باشد.
-با توجه به اینکه تصمیم گرفتهاید تنها تمرین کنید اسم ورزشکار سالار را برای شما گذاشتهاند. کیانوش رستمی خودش را ورزشکار سالار می داند؟
من تا حالا کسی را ندیدم ورزشکار سالار باشد. در هیچ خانوادهای هم ندیدم بچهای فرزند سالاری کند. هر خانواده ای یک پدر دارد. پدر من نمیگوید تمام فرزندانش باید پزشک و یا مهندس شوند بلکه برای هر کدام از پسرهایش(کیومرث، کوروش، کیقباد و کیانوش) یک راهی پیش رویشان میگذارد.
در مورد موضوع من نیز پدر وزنهبرداری شاید صلاح دانسته من این کار را انجام دهم. آقای مرادی انسان فهمیدهای است. او 12 سال دبیر کل کنفدراسیون آسیابوده و فرد حرفهای است در غیر این صورت نمیتوانست چنین تصمیم درستی را بگیرد. من واقعا به او افتخار میکنم.
- بعد از شکستن رکورد جهان این تصور شد کیانوش رستمی برای کل کل این کار را انجام داد تا پاسخی به کسانی باشد که معتقدند به تنهایی نمیتواند وزنه بزند؟
نه برای کلکل نبود. من سعی میکنم تمرینهایم را خوب انجام دهم. هدف من بزرگتر از این است که بخواهم کل کل کنم. کسی که به این چیزها فکر کند واقعا بچه است.
-پس چه لزومی داشت اصلا نزدیک المپیک رکورد شکنی داشته باشید؟
وقتی میتوانم چرا این کار را انجام ندهم؟ در المپیک نیز نمیگویم رکورد جابجا میکنم بلکه سعی میکنم بهترین عملکرد را داشته باشم و بعد اتفاقات قشنگتر. در جام فجر اول یک وزنه سبک زدم وقتی مدالم قطعی شد دنبال کورد شکنی بودم. در المپیک نمیتوانم بگویم مدال برایم مهم نیست و میخواهم رکورد بشکنم. کسی که چنین فکری داشته باشد اصلا انسان دانایی نیست.
- ممکن است در المپیک سطح رقابتها آنقدر بالا باشد که رکورد جهان چند مرتبه شکسته شود؟
ان شاءالله این اتفاق بیفتد. آرزوی قلبی من این است زیرا عاشق رقابتم. مسابقهای که سطح آن پایین باشد را اصلا دوست ندارم و میخواهم رقبایم همه قوی باشند. جز این، مدال گرفتن لذت و جذابیتی برای خود ورزشکاران و تماشاگران ندارد.
- در المپیک چه کسی برایتان جدول را میخواند؟ ممکن است خود علی مرادی این کار را انجام دهد؟
تا آن موقع خدا بزرگ است. این مسائل خیلی کوچک است و اصلا به این چیزها توجه نکنید. البته من آقای مرادی را فرد حرفهای میبینم و میدانم که جدول را چشم بسته میخواند.با این حال خودم وزنه بگیرم یا دیگران، روی تخته میروم و وزنه میزنم و به ایران برمیگردم مهم این است که تا آن موقع سلامت تمرین کنم، دوست دارم خبرگزاریها در خبرهایشان بهترین راه را برای ما باز کنند و مردم خبرها را قشنگ بخوانند نه اینکه فقط جنگ و دعوا در خبرها باشد. مردم آرامش را خیلی دوست دارند.
-از این موضوع نمیترسید کسانی که قبلا ناراحتیهایی که از شما به دل گرفتها ند را بخواهند سر بزنگاه تلافی کنند طوری که برایتان تهدید باشد؟
بله. واقعا میترسم ولی خدا خیلی بزرگ است. اما آن افراد هم دلشان بزرگ است. کسی که واقعا انسانیت نداشته باشد را ندیدم. آن آدمهای بدی هم که در زندگیام شناخته ام باور کنید در شرایطش انسان بزرگی بودهاند.انشاءالله این اتفاق نیفتد. سعی من این است به کسی آزار نرسانم. جلو میروم حالا هر چیزی که خیر است اتفاق بیفتد. ما کردها میگوییم "یا میگیره یا میمیره".
- با توجه به اینکه برای مدال نقره المپیک لندن روی سکو نرفتید، بین آن و مدال برنز که گرفتید، کدام یک بیشتر به دلتان مینشیند؟
برای من فرقی نمیکند. هیچ کس از مدال برنزم راضی نبود، حتی خودم هم از مدال برنزم راضی نبوم. البته خیلی اتفاقات افتاد که رنگ مدالم عوض شد و خیلی بیمهریها موقع مسابقه دیدم. آن زمان هیچ چیزی دست خودم نبود اماالان بخواهم المپیک هم نمیروم و هیچ کس هم نمیتواند جلویم را بگیرد زیرا زندگی خودم است. چه کسی میخواهد من را به زور به المپیک ببرد؟
المپیک لندن، اولین المپیک من بود و ذوق داشتم، اکنون به عشق مردم به المپیک ریو میروم اما ا گر بخواهند به زور و اذیت من را به المپیک ببرند به خدا نمیروم، من را بکشند هم نمیروم. چه چیز میخواهند به من بدهند که بروم آنجا و طلای المپیک بگیرم؟ چه اتفاقی قرار است در زندگی من رخ دهد؟ المپیک 2000 به نفر اول 200 میلیون پاداش دادند که میشد در کرمانشاه 100 قطعه زمین خرید. الان با 200 میلیون تومان یک قطعه زمین نمیتوان خرید.
-در مورد المپیک لندن بیشتر صحبت میکنید؟ چرا رنگ مدالتان عوض شد؟
قبل از مسابقه گفتم سبک تمرینهای من خوب نیست و فشار تمرینیام را پایینتر بیاورند اما لج و لجبازی کردند و گفتند: دیگر اجازه نمیدهیم خودت کاری کنی. من هم در المپیک نتوانستم کاری که میخواستم را انجام دهم. یادم میآید سه روز قبل از المپیک در یک ضرب 180 کیلوگرم را زدم که اصلا حرفهای نبود. خود من هم تقصیرکار بودم ولی الان اجازه نمیدهم خودم هم مقصر باشم. حضرت علی (ع) میفرماید حق گرفتنی است و باید گرفت.
- با تبدیل شدن مدال برنز المپیک لندن به نقره تغییری در پاداشهای شما دادند؟
هیچ اتفاقی در زندگی من نیفتاده است اگر شما چیزی دیدید به من هم بگویید. 4 سال پیش اگر ورزشکار بابت مدال برنز از همه نهادها کلا 150 سکه گرفت، دارنده مدال نقره بیش از 500 سکه دریافت کرد. الان کدام سازمان میخواهد به من آن سکهها را بدهد. دستش را بالا ببرد. (با خنده)
- در ابتدای صحبتهایمان وقتی داشتید مدالهایتان را میشمردید اشتباه مدال 2013 را هم گفتید. هنوز جای خالی آن را حس میکنید؟
من در سال 2013 مدال طلا گرفتم.
- شما 2013 اصلا در مسابقههای جهانی شرکت نکردید چطور مدال طلا گرفتید؟
من 5 مدال جهانی دارم، سه طلا، یک نقره و یک برنز. دارم جدی میگویم. هر کسی هم بگوید مدال طلای 2013 را نداری میگویم دارم. قلبم به من میگوید آن را داری پس آن را دارم. سال 2013 تا دقیقه 90 آماده بودم اما به خاطر شیرینکاری یک نفر نگذاشتند بروم. مدال طلای جهان در سال 2013 برایم بود اما آن را به زور از من گرفتند. اگر کلکسیون مدالهای من را ببینید جایش را تعیین کردهام و زیر آن نوشتهام مدال طلای 2013.
- اگر به روزهایی که با سرمربی سابق تیم ملی مشکل داشتید برگردید فکر میکنید جایی بوده شما هم اشتباه کردید یا در آن ماجرا میتوانستید طور دیگری رفتار کنید؟
خدا را شکر من در زندگیام درست قدم برداشتهام و سعی کردهام هیچ موقع پشیمان نشوم.
-فکر می کنید مردم از شما بیشتر با چه صفتی یاد می کنند؟
این را باید مردم بگویند. خیلی از مردم فکر می کنند کیانوش خیلی غرور دارد ولی اصلا این طور نیست. اگر در حدود یک ساعت کنار من بنشینید اصلا باور نمی کنید همان آدمی هستم که در تلویزیون دیدهاید. برعکس خیلی هم خجالتی هستم. وقتی در مراسمی هستم همیشه سرم پایین است و نمی توانم در صورت یک نفر خیره شوم. گاهی اوقات وقتی با یک نفر چشم تو چشم می شوم، وقتی نمی دانم درآن لحظه چکار کنم فقط سلام می کنم و رد می شوم. خیلی مواقع (در تلویزیون یا رسانه ها) نمی توانم شخصیت اصلی خودم را نشان دهم زیرا مکانش نیست. اگر می توانستم این کار را انجام می دادم. اصلا در تلویزیون برای مردم کری میخواندم ولی جایش نیست.
-فکر نمی کنید اینکه جواب تلفن نمیدهید و برای هر کاری باید با مدیر برنامههایتان هماهنگ کرد، این تصور را پر رنگتر کرده که کیانوش رستمی آدم مغروری است؟
من آنقدر در گیر تمرینم که وقت مصاحبه هایم را فراموش میکنم. باور کنید یک شب قرار بود در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوم و حتی مدیر برنامههایم سه مرتبه به من یاد آوری کرد که ساعت 9 برنامه تلویزیونی دارم. من ساعت 7 و نیم تمرینم تمام شد و تا ساعت 8 در سالن تمرین نشستم. پس از آن به رستوران رفتم و شام خوردم و در نهایت نیز به خانه رفتم. دوباره آقای فخاری(مدیر برنامه ام) با من تماس گرفت که گفته اند کیانوش رستمی کجاست؟ من اصلا یادم رفته بود و به اوگفتم تماس بگیرد و بگوید تمرینش طول کشید. خدا را شکر خودم را رساندم و لطمه ای هم به آن برنامه وارد نشد. آقای فخاری خیلی برای من زحمت می کشد با وجود مشغله هایی که دارد اما بدون گرفتن حق الزحمه ای به من کمک می کند.
-به آن شخصیتی که از خودتان انتظار داشتید، رسیدید؟
من بچه بودم انتظاری از خودم نداشتم. حتی تا 7-8 ساله گذشته هم شرایط همین بود. برنامه ریزی من این است که درست زندگی کنم و اصلا به این فکر نمی کنم که یک مرتبهدیگر باید قهرمان جهان یا المپیک شوم. من صبر خیلی زیادی در زندگی داشته ام و آنقدر در زندگیام قدم های بلند برداشتهام که میگویم باید 15 سال دیگر فلان کار را انجام دهم حالا یا می شود یا نه.
-در کنار ورزش حرفهای فعالیت اقتصادی هم دارید؟
خیر. من ورزش را کنار بگذارم فقط میخوابم (با خنده). اما به نظرم یک ورزشکار وقتی ورزش را کنار گذاشت بهتر است بمیرد زیرا بزرگ می شود. جدا می گویم وقتی بمیرد بزرگ میشود.
-زمانی که بچه بودید دوست داشتید در آینده شبیه چه کسی شوید؟
وقتی 8-9 ساله بودم به هیچ چیزی فکر نمی کردم چون نمیدانستم میخواهم ورزشکار بشوم یا درسم را ادامه بدهم. آن زمان عشق من این بود پدرم من را به رودخانه ببرد و ماهی بگیرم.
-قبلا فعالیتتان در اینستاگرام خیلی زیاد بود اما الان اینطور نیست، چرا؟
دیگر اینستاگرام را دوست ندارم. البته مردم صحبت های قشنگی میکننداما این روزها خیلی خودم را درگیر آن نمیکنم و زیاد در فضای مجازی نمی روم. البته وقتی عکس میگذارم و مردم حرفهای قشنگی میزنند واقعا لذت میبرم. چیز خوبی است زیرا باعث میشود متوجه شویم در جامعه چقدر بری مردم ارزش داریم.
-بعد از مسابقات جهانی 2014 گفته بودید با خودتان عهد کردهاید تا زمانی که رکورد جهان را نشکستید تغییر وزن ندهید. الان چطور؟
در فکرش هستم. ان شالله بروم المپیک و برگردم اگر ماندم که هستم اتفاقات قشنگتری میافتد. حالا 94، 105 یا فوق سنگین و رکوردهای وزن های دیگر، باید چند رکورد بگیرم. (با خنده). البته خیلی قشنگ می شود، نمی شود؟ کار سختی نیست اگر بگذارند و اذیت نکنند همه چیز حل میشود این را جدی می گویم. امکانات باشد و شرایط را برایم فراهم کنند همیشه چیز انجام خواهد شد.
-چرا اسم وزنه برداری بد در رفته و اگر کسی مدال گرفت همه منتظر مثبت شدن آزمایش دوپینگش هستند؟
دوپینگ اصلا چیز خوبی نیست و هر کسی به آن فکر کند اشتباه میکند. بدن انسان آنقدر قوی است که وزنه بردار بدون هیچ دوپینگی میتواند قوی ترینوزنه ها را جابجا کند و بزرگترین کار ها را انجام دهد. زیرا تستوسترون بدن انسان قوی تر از تستوسترون های مصنوعی است که وارد بدن می شود. خیلی از افراد به من گفته اند چه چیز مصرف کنیم و من جواب دادهام یک سال به خودتان سختی بدهید و بعد میبینید در پاکی خیلی قویتر از قبل هستید. زیرا وقتی دارو مصرف میشود بدن تولید هورمون را متوقف میکند و تنبل میشود. عاقلانهترین راه این است و هر کسی غیر از این کار کند در آینده به خودش ضرر میرساند .
-خود شما چطور؟ از مکمل استفاده میکنید؟
من تنها کسی هستم که تغذیهام به صورت حرفهای است. نان و برنج شاید اصلا نخورم. سبزیجات زیاد مصرف میکنم. میتوانید از پزشک تیم بپرسید. از طرفی تمام برنامهها و حتی تمریناتم را با فدراسیون در میان میگذارم و این طور نیست کاری انجام دهم و هیچ کسی نفهمد.
-آب معدنی که از دست کسی نمیگیرید؟
من فقط آب معدنی پلمپ شده میخورم. اگر کسی نامرد باشد و بخواهد کاری کند، راحت میتواند این کار را انجام دهد اما باید جوابش را به خدا بدهد. اگر در این دنیا جواب نداد، آن دنیا جواب میدهد. خدا خیلی بزرگ است. البته هیچ موقع به چیزهای منفی فکر نمیکنم.
قهرمان شدن، قهرمان بودن خیلی راحت است. به شرطی که با کسی دشمن نشوی برای خودن دشمن نسازی. خدا را شکر من با کسی دشمنی نکردهام و برای خودم هم دشمن نساخته ام. شاید برخی افراد خودشان دوست داشته باشند کارهایی کنند ولی من نمیخواهم.
البته شاید آن افراد هم برخی حرفهایی که زدهاند خوشان نبودهاند زیراقلبشان خیلی بزرگ است. اما من از تصمیماتی که در زندگیام گرفتهام ناراضی نیستم حتی اگر مدال المپیک نگیرم.
-در مورد حریفانتان چه نظری دارید؟
در المپیک همه آماده می آیند،چون به غیر از بحث ورزشی آن، به سیاست هم ربط دارد و تمام کشور ها بسیار حرفهای عمل کرده و با صرف هزینههای زیاد ورزشکاران خود را خوب آماده می کنند. جایزه های بزرگی میگذارند و این مسئله باعث می شود، سطح المپیک بالا رود.
مسلما وقتی به یک بچه بگویی اگر فلان کار را انجام بدهی برایت یک ماشین میخرم آن کار را انجام میدهد. ما ایرانی ها از بچگی همین طور بزرگ شدیم که ای کاش این کار را نمیکردند. البته جایزه گذاشتن سبب افزایش امید میشود.
در المپیک هم 5-6 رقیب خوب دارم و تمام آنها وزنههای خوبی خواهند زد. در این میان کسی برنده است که خودش را نبازد و حرفهای فکر و عمل کند. استرس خیلی مهم است.
-آینده وزنه برداری را چطور می بینید؟
دوره قبل خیلی عقب ماندیم اما الان آقای مرادی خیلی به پشتوانه ها توجه دارند اما خیلی هم زمان میبرد تا درست شود.
-استان های مختلف برای ورزشکاران المپیکی خود در صورت مدال آوری پاداشهایی را در نظر گرفته است، کرمانشاه چطور؟
من رکورد دنیا را شکستم، مدال برنزم به نقره تبدیل شد هیچ اتفاقی نیفتاد. البته در قم آیت الله شهرستانی(مد ظله) بسیار پیگیر بود و بعد از رکورد شکنی خوشحال شد و حتی من را به قم نیز دعوت و از من تجلیل کرد که کمال تشکر را دارم. در واقع بین من و آیت الله شهرستانی(مد ظله) یک علقهی عمیقی وجود دارد و خوشحالم که دعای خیر او من را همراهی می کند.
-در المپیک موفق به کسب مدال شدید، میخواهید آن را به چه کسی تقدیم میکنید؟
هنوز بهش فکر نکردم. اگر اتفاقی افتاد باید دید درآن موقع چه کسی بیشتر در قلب و ذهنت پر رنگتر است. امکان دارد الان هر برنامهریزی کنم اما بعداً تغییر کند. مهم این است آن لحظه چه چیزی در ذهنت بیاید.
-ذکر کیانوش رستمی نسبت به بقیه وزنه برداران متفاوت است چرا وقتی پشت وزنه قرار می گیرید با گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم" کار را شروع می کند .
اسم خدا خیلی به من قدرت می دهد و این ذکر را تغییر نمی دهم. من وقتی اسم خدا را می آورم اصلا وزنه خودش بلند می شود. وجدانا زورم به وزنه نمیرسد اما خودش بلند میشود. زور من نیست جدی میگویم. یک روز در حین تمرین وقتی چشمم به وزنه 220 کیلوگرم افتاد با خودم گفتم ،واقعا من این را بلند کردم؟ چطوری آن را بلند کردم؟ برایم خیلی جالب بود.
-کیانوش رستمی در کنار بی مهریهایی که داشته، اتفاق خوبی هم برایش رقم خورده است؟
بدون اغراق بگویم بهترین اتفاق برایم دیدار با مقام معظم رهبری بود و یک هدیه بسیار با ارزش از ایشان دریافت کردم. هر زمان که انگشتر رهبر انقلاب اسلامی را در دست میکنم، شیرینی آن لحظه برایم تداعی می شود و از آن انرژی زیادی میگیرم.
-راستی المپیک می روید مراقب پشهها هم باشید...
در ریو پشه هست! منم به پشه حساس هستم و هر کجا باشم، زیر سنگ هم بروم من را پیدا میکنند. فکر میکنم باید با خودم پشه بند ببرم. (با خنده)
نظرتان را در مورد این افراد می گویید؟
-برادرتان: وزنهبرداریام را مدیون او هستم.
-کوروش باقری: من هیچ ناراحتی از او به دل ندارم. اتفاقاتی که افتاد اصلا برایم شیرین نبود اما تصمیمی هم که در زندگیام نسبت به او گرفتم درست و بجا بود و سر تصمیمم کوتاه نمی آیم. برای خودش و خانوادهاش آرزوی موفقیت دارم.
-بهمن زارع: انسان کاملا دوست داشتنی، حرفهای و خوش قلب. یک پدر خوب
-حسین توکلی: قهرمان المپیک و انسان حرفهای و یک دوست خوب
حسین رضازاده: انسان بزرگی است. دوست داشتنی، قهرمان بزرگ. هیچ مشکلی با او نداشتم و نخواهم داشت. مشکل من با شخص دیگری بود با حسین رضازاده نبود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com