این نوع واکنشها و فضاسازیهای رسانهای در بعد بینالمللی، آمریکا را قربانی تروریسم معرفی میکرد تا دست این کشور در مقابله با آنچه تروریسم توصیف میکند، بازتر شود. از این جهت، جمهوریخواهان و به خصوص دونالد ترامپ با مرتبط کردن این حادثه به اسلام و اسلامگرایی، از آن سود بردند[6]. از سوی دیگر و در بعد داخلی، دموکراتها و در رأس آنها باراک اوباما خیلی زود، انگشت اتهام را به سوی قوانین کنترل سلاح هدف گرفتند و از این طریق بهرهبرداری سیاسی خود را کردند. دفاع از حقوق همجنسگرایان هم که حلقه اتصال هر دو حزب بود.
آنچه چشم تیزبین رسانهها، ریز دید
هدف ما از نوشتن این گزارش، نتیجهگیری قطعی درباره انگیزه عمر متین نیست، چراکه این انگیزه شاید هیچگاه مشخص نشود و یا دستکم به اطلاع عموم مردم نرسد[7]. بخشی از آنچه تا کنون میدانیم[8] این است که افبیآی از چند سال پیش عمر متین را میشناخته است، با این حال همین سازمان هنوز هم گزارشهای ضد و نقیضی درباره او و اینکه آیا حامی داعش بوده یا نه، همجنسباز بوده یا نه، و غیره منتشر میکند. خودبهخود پروندههای بیشماری به ذهن خطور میکند که افبیآی در آنها شهروندان عادی را تحریک به عملیات تروریستی کرده تا موجودیت و بودجه خود را توجیه کند[9]. و البته گزارشهای دیگری هم منتشر شده که نشان میدهد قبل از ورود تیمهای ویژه پلیس به باشگاه، هیچکس کشته نشده است[10].
در میان هیاهوی رسانههای جریان اصلی در آمریکا، یک جنبه بسیار مهم از ماجرا و انگیزهای که خود عمر متین به اعتراف بازماندگان حادثه اورلاندو آن را بیان کرده بود، عمدتاً نادیده گرفته شده است. «پیشنس کارتر» یکی از افرادی که اگرچه در تیراندازی عمر متین، زخمی شد، اما جان سالم به در برد، به صراحت اعلام کرده[11] متین طی تماس خود با «911» (خدمات اورژانسی) گفته که دلیل او برای انجام این کار این است که میخواهد آمریکا بمباران کشورش [افغانستان] را متوقف کند.
واقعیت این است که آمریکاییها هنوز هم انگیزه عامل تیراندازی اورلاندو را درک نمیکنند. نمود این واقعیت را در گزارشهای نیویورکتایمز میتوان دید. این روزنامه (که ظاهراً خودش را به بیخبری زده است) ابتدا نوشت که عمر متین احتمالاً در فضای مجازی، عقاید رادیکال پیدا کرده است؛ باراک اوباما هم همین نظریه را مطرح کرده است[12]. نیویورکتایمز بعداً نوشت که متین احتمالاً از همجنسگرایان نفرت داشته است و یا شاید یک همجنسگرا بوده که از خودش متنفر بوده است. این روزنامه در نهایت هم نتیجه میگیرد که چه بسا ما هیچگاه نفهمیم انگیزه واقعی متین چه بوده است.
ارتباط 11 سپتامبر با تیراندازی اورلاندو
عمر متین در نیویورک آمریکا متولد شده و هرگز به محل تولد پدر و مادر خود یعنی افغانستان سفر نکرده بود[13]. با این حال، او افغانستان را «کشور من» مینامید. از سال 2001، وقتی آمریکاییها به کشور عمر متین حمله کردند، تا کنون حدود 100 هزار غیرنظامی، عمدتاً در نتیجه بمباران، کشته شدهاند. «جیمز بردلی» نویسنده و تاریخدان آمریکایی مینویسد: «قرار گرفتن تحت بمباران، رویدادی بسیار عاطفی [و دردناک] است. شما [وقتی تحت بمباران قرار میگیرید] به عنوان یک انسان، به طور طبیعی انگیزه انتقامجویی پیدا میکنید[14].»
بردلی از تجربه خود هم اینگونه میگوید: «در سفر به سراسر ویتنام و لائوس، بازماندگان بمبارانهای آمریکا به من میگفتند همروستائیهایشان در دهه 1960 هیچ چیزی درباره کشوری به نام آمریکا و یا جنگی که پشت تپههای محل زندگیشان در جریان بود نمیدانستند، اما همین کشاورزان بیسواد به محض آنکه اولین بمبارانهای آمریکا بر سر خانه و خانواده خود را مشاهده کردند، [به تعریف آمریکاییها] «رادیکال» و متعهد به مقاومت میهنپرستانه شدند.»
آمریکاییها برای درک این واقعیت که ممکن است عمر متین واقعاً به خاطر اعتراض به بمباران افغانستان توسط کشورشان دست به قتلعام شهروندان آمریکایی زده باشد، نیازی نیست تا افغانستان یا ویتنام بروند. کافی است نگاهی به واکنش خودشان نسبت به حوادث 11 سپتامبر بیندازند. مگر بهانه دولت جورج بوش پسر برای حمله به عراق و افغانستان چه بود؟ مگر وقتی برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی منفجر شدند (صرفنظر از اینکه واقعیت 11 سپتامبر چه بود) هزاران نفر از مردان و زنان آمریکایی «رادیکال» نشدند؟ مگر هر آمریکاییای که به صحنههای «حمله به میهنش» واکنش نشان داد، چه با پیوستن به ارتش، چه با تظاهرات علیه تروریسم، چه با حمله به مسلمانهای دور و برش، میهنپرست و قهرمان معرفی نشد؟
آمریکاییها 11 سپتامبر را همیشه به خاطر خواهند داشت، دستکم همان روایت ناقصی را که دولتشان از این حوادث به خورد آنها داده است. با این وجود، همین آمریکاییها از مردم در کشورهای دیگر انتظار ندارند که نسبت به بمباران کشورشان توسط دولت آمریکا، واکنش «میهنپرستانه» نشان دهند.
«نیکسونیزه» شدن آمریکاییها درباره جنگ
ریچارد نیکسون در زمان ریاستجمهوری خود کشف کرد که چگونه جنگ را با مذاق افکار عمومی آمریکا سازگارتر کند. وی وقتی باتلاق جنگ ویتنام را از رئیسجمهور قبلی آمریکا به ارث برد، برای بیرون آوردن کشورش از این باتلاق به جای آنکه از بازویش کمک بگیرد، از عقلش کمک گرفت. نیکسون دست به کاری زد که در تاریخ جنگها بیسابقه بود. شاهکار رئیسجمهور آمریکا این بود که همزمان با بالا بردن آمار کشتههای ویتنامی، شمار تلفات آمریکاییها در جنگ را کاهش داد.
اما دلیل اینکه
آمریکاییها نمیتوانند درک کنند جنگ چه اثرات مخربی بر مردم جنگزده میگذارد،
تنها تزریق ژنهای نیکسونی در دیانای آنها نیست. یک علت مهم این واقعیت آن است که کشور آمریکاییها هیچگاه «بمباران فرشی» نشده است. به علاوه، کدام روزنامه آمریکایی تا کنون گزارشی درباره مسلمانانی منتشر کرده است که اوباما آنها را بمباران میکند؟
هر وقت دلتان خواست، در گوگل به انگلیسی عبارت «بمباران مسلمانان» را در کنار نام یک روزنامه آمریکایی جستوجو کنید. ببینید آیا خبری جز واکنش مسلمانان ساکن آمریکا به بمبارانهای این کشور در خاورمیانه خواهید دید. خبری از صدها هزار مسلمانی که آمریکا تا کنون بمباران کرده، هیچگاه در روزنامههای جریان اصلی آمریکایی منتشر نخواهد شد تا واقعیت همچنان بر مردم این کشور مخفی بماند. اما آیا این بیخبری، نتیجه ناآگاهی مردم است یا تأثیر نیکسونیزه شدن آمریکاییهایی است که به شرط آنکه پسران و دخترانشان در ارتش کشته نشوند، جان قربانیان غیرآمریکایی جنگافروزیهای دولتشان برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد؟
آن روز در باشگاه پالس چه اتفاقی افتاد؟
با گزارشهای مختلفی که درباره نتایج بررسی انگیزه یا انگیزههای عمر متین منتشر میشود، مردم آمریکا دچار این توهم شدهاند که اگر جناح راست یا چپ در کشورشان بالأخره انگیزه واقعی متین را پیدا کنند، بلافاصله دستگاههای امنیتی دستبهکار خواهند شد و این انگیزه را در دل افراد دیگر، ریشهکن خواهند کرد. گویی این انگیزهها یک بیماری هستند و مقامات آمریکایی میتوانند واکسن این بیماری را به تمام افرادی بزنند که در معرض خطر ابتلا قرار دارند.
متین انگیزه خود را چند ساعت قبل از آنکه کشته شود اعلام کرد، اما مقامات آمریکا و رسانههای حرفگوشکن آنها همچنان خود را به بیخبری میزنند. عمر متین، وقتی حدود 15 نفر را در دستشویی باشگاه شبانه گروگان گرفته بود، با صدای بلند پرسید: «آیا سیاهپوستی هم اینجا هست؟» و در پاسخ به یکی از سیاهپوستهایی که جواب او را داده بود، گفت: «میدانید؟ من مشکلی با سیاهپوستها ندارم. [انگیزه من از] این [تیراندازی] درباره کشورم است. شماها به اندازه کافی رنج کشیدهاید.» این را همان پیشنس کارتر تعریف میکند، دختر سیاهپوستی که نزدیک متین روی زمین افتاده بود و از زخمهای هر دو پایش خون میآمد[15].
دستشویی باشگاه هنگام وقوع حادثه گرفته است - دانلود
در حالی که شبکه انبیسی اولین منبعی بود که روایت تماس عمر متین با 911 و اعلام وفاداری به داعش را منتشر کرد، کارتر به صراحت میگوید در حالی که میان مردهها دراز کشیده و خودش فاصلهای با مرگ نداشته، انگیزه واقعی متین را به خوبی درک کرده است: «انگیزه او برای ما که در خون خودمان و اطرافیانمان دراز کشیده بودیم، مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودیم و مجروح شده بودیم، بسیار واضح بود. هر کس آنجا درون دستشویی بود و جان سالم به در برده، [میتواند به شما بگویید انگیزه متین چه بود، چون] صحبتهای او با 911 را شنیده است، که میگفت دلیل انجام این کار این است که میخواهد آمریکا بمباران کشورش را متوقف کند.»
آنچه را آمریکاییها درک نمیکنند، مسلمانها لمس کردهاند
بردلی توضیح میدهد: «وقتی که من بچه بودم، آمریکا مسلمانان را بمباران نمیکرد و مسلمانها هم به ما حمله نمیکردند، اما الآن ما بسیاری از کشورهای اسلامی را طی عملیاتهای ترور مخفیانه سیا، با حملات پهپادی بمباران میکنیم. این بمبگذاریها که با مجوز رؤسایجمهور آمریکا انجام میشود، تنها از مردم آمریکاست که مخفی میماند. مسلمانهایی که قربانی این حملات هستند، بلافاصله میفهمند که چه اتفاقی افتاده و چه کسی آن را انجام داده است.»
در حالی که میلیونها نفر از مردم آمریکایی هرگز تصاویر قربانیان بمبارانهای کشورشان را نمیبینند، میلیونها مسلمان از طریق اینترنت، از کشته شدن مسلمانان دیگر آگاه میشوند. بنابراین آمریکاییها راهی ندارند جز اینکه توضیحات مقامات دولت خود را بپذیرند وقتی می گویند افرادی مانند عمر متین «در فضای مجازی رادیکال» شدهاند.
به عبارت دیگر، آمریکاییهایی که هیچگاه تکههای بدن مسلمانان در نتیجه بمبارانهای واشنگتن را ندیدهاند، صرفاً میبینند که مسلمانها یا اسلامگراهای افراطی در حوادثی مانند کشتار اورلاندو، از آمریکا «انتقام» میگیرند، اما انتقام از چه چیزی، نمیدانند. شهروندان از همه جا بیخبر آمریکایی روایت مضحک دولت آمریکا را باور میکنند، در حالی که میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان، از جمله در خود آمریکا، واقعیتهای دردناک دنیا را میبینند.
اسلامهراسی و دموکراتها با انتقاد از قوانین حمل سلاح به دنبال
بهرهبرداری از حادثه اورلاندو به سود خود هستند - دانلود
مقامات آمریکا و آبشخور تروریستها و همجنسبازان
همانطور که اشاره شد، مقامات آمریکایی، ماهرانه توجه افکار عمومی این کشور را به اخباری جلب کردند که نشان میداد عمر نسبت به داعش اعلام وفاداری کرده است. حتی طبق همین روایتها، متین در ساعات عاطفی آخر عمرش، اظهارات بیمعنی و متناقض زیادی کرده بود، از جمله حمایت از گروههای مختلف مسلمان یا اسلامگرا که بعضاً با هم در حال جنگ هستند. این یعنی شما میتوانید هر برداشتی را که به سودتان است از صحبتهای متین داشته باشید.
بسیاری از آمریکاییها تصور میکنند که بمبارانهای کشورشان در خاورمیانه و نقاط دیگر دنیا، ارتباطی با شکلگیری حوادثی مانند اورلاندو ندارد. اگر واقعاً اینگونه باشد، باید کشورهای قربانی بمبارانهای آمریکا را تنها کشورهایی در طول تاریخ دانست که هیچ پاسخی به بمباران شدن خود ندادهاند. ما ایرانیها به خوبی میدانیم پاسخ هر کس که به کشور ما تجاوز کند یا حتی فکر این کار از ذهنش بگذرد، چیست. اما آمریکاییها هم خیلی راحت و با پاسخ دادن به تنها چند سؤال میتوانند ارتباط میان حمله به مسلمانها و انتقامجویی از آمریکا را درک کنند: اگر آمریکا تنها یک تیر به سوی روسیه یا حتی انگلیس شلیک کند، آیا این کشورها دست روی دست خواهند گذاشت؟ آیا شاهد تروریسم روسی و انگلیسی به جای «تروریسم اسلامگرایانه» در آمریکا نخواهیم بود؟
در کنار پناه بردن مقامات آمریکایی به موضوع مورد علاقهشان یعنی تروریسم، «لورتا لینچ» دادستان کل آمریکا در اورلاندو به خانوادههای عزادار قربانیان حرفهایی زد که به گوش هر انسانی خندهدار میآید: «واقعاً کنایه بیرحمانهای است: افرادی که تقریباً منحصراً بر اساس [جنسیت] معشوق خود تعریف میشوند، اغلب هدف نفرت قرار میگیرند. بگذارید به دوستان و خانوادههای همجنسبازمان بگویم... مؤثرترین پاسخ ما به ارعاب و نفرت، محبت، وحدت و عشق است.»
کسی نیست بپرسد این استدلال آن هم توسط بالاترین مقام قضایی در آمریکا بر چه اساسی است؟ اگر راه مبارزه با افراطگرایی و ارعاب، عشق است، پس پهپادهای آمریکایی در پایگاههای خارجی این کشور در سراسر دنیا چه میکنند؟ نکند بمبهایی که این پهپادها بر سر مردم میریزند، بمب عشق و محبت است؟ این نظریه مضحک نشان میدهد، آمریکاییها با چه منطق سطحیای تا کنون از واقعیتهای دنیا غافل نگه داشته شدهاند، در حالی که حملاتی که جان آنها و خانوادههایشان را میگیرد، متوقف نخواهد شد، مگر آنکه بمباران کشورهای دیگر به دست ارتش آمریکا پایان یابد.
* * *
در انتها مجدداً تأکید میشود که این گزارش به دنبال تحمیل این فرضیه نیست که عمر متین قطعاً در اعتراض به بمبارانهای آمریکا در افغانستان اقدام به کشتار دهها نفر از شهروندان آمریکایی کرده است. همچنین مسلماً هدف از نگارش این گزارش، توجیه اقدام متین در قتلعام افرادی نیست که احتمالاً نقشی هم در کشته شدن مسلمانها یا دیگر افراد بیگناه در سراسر جهان نداشتهاند. این گزارش صرفاً تلاشی در جهت افشای این واقعیت است که پشت پرده حوادثی به بزرگی کشتار اورلاندو آنقدر بزرگ هست که نتوان به این زودیها واقعیت را درباره آنها اثبات کرد. انگیزه واقعی عمر متین شاید هنوز هم برای هیچکس مشخص نباشد، اما آنچه که مشخص است این است که «تروریسم داعش» و «حقوق همجنسگرایان» تنها ابزاری در دست سیاستمداران آمریکایی هستند تا از اقدام متین که چنانکه گفته شد، چه بسا توسط خود مقامات آمریکایی کلید زده شده باشد، بهرهبرداری کنند و در عین حال، مردم آمریکا را همچنان در غفلت از جنایات واقعی خود از جمله بمباران غیرنظامیان در افغانستان و پاکستان نگه دارند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com