فوتبال ایران از زمانی که داعیه حرفه ای بودن را یدک می کشد بازار مکاره ای شده برای بازیکنان خارجی.
گروه ورزش؛ البته تفاوت بزرگ ما با دیگر لیگ های حرفه ای این است که به واسطه نبود ساز و کار مشخص، هر دلالی می تواند بی کیفیت ترین بازیکنان خارجی را با بالاترین سن به فوتبال ایران بیاورد.
به گزارش بولتن نیوز؛ اگر 15 دور گذشته لیگ برتر را مرور کنیم در بهترین حالت به 10 بازیکن خوب خارجی بر نمی خوریم و در سوی مقابل به جرات می شود لیست 50 نفره از بی کیفیت ترین بازیکنان را ردیف کرد که مدیران فوتبالی ما فریب دلالان را خوردند و آنها را به خدمت گرفتند.
نکته تاسف بارتر اینکه هنوز دو تیم استقلال و پرسپولیس و تیم های دیگر پرونده های باز شده ای را در فیفا دارند که در آن خارجی های بی کیفیت به عنوان طلبکار، خواهان گرفتن باقی طلب خود از این تیم ها هستند. اما چرا یک بار برای همیشه فوتبال ما مقابل این ساختار شکنی قرار نمی گیرد؟ دلالان به راحتی بازیکنان ناکارآمد و بیکار را با حمایت بعضی از رسانه ها به ایران می آورند و با آنها قراردادهای بعضا درشتی هم امضا می شود اما بعد از یکی دو فصل همه متوجه سطح نازل این بازیکنان خواهند شد. به عنوان مثال استقلال که فصل قبل خواهان تقویت خودش بود در دو مرحله دو بازیکن خارجی را جذب کرد. اما عملکرد این دو بازیکن نشان می دهد که جز ضرر و زیان چیزی عاید فوتبال ما نشد. و حالا این دو بازیکن نه تنها از استقلال می روند که به واسطه آن نمایش های عجیب دیگر هیچ تیمی در لیگ برتر آنها را نمی خواهد.
از سوی دیگر تفکر خام بعضی از مربیان ایرانی باعث شده که آنها تمایلشان به جذب بازیکن خارجی نشانه ای از مدرن بودنشان تلقی شود. در صورتی که با توجه به بافت جمعیت جوان ایران می شود هر ساله شاهد شکوفایی طارمی ها و مثل آنها باشیم اما متاسفانه تفکر غلط باعث شده که بسیاری از تیم ها عوض اعتماد به جوانان ایرانی که در لیگ های پایین تر مشغول به بازی هستند، به خارجی های بی کیفیت و بی کارنامه روی بیاورند.
شاید بسیاری تصور کنند که فوتبال ایران قادر به تولید ستاره جوان نیست اما نگاهی به سیر صعودی تنها یک بازیکن نشان می دهد که اگر مدیران و مربیان عوض چشم دوختن به دست دلال ها و جذب بازیکن بی کیفیت خارجی، به فکر ستاره سازی از همین بازیکنان خودمان باشند، چه اتفاقی رخ می دهد. اگر سه سال قبل علی دایی و مدیریت وقت باشگاه پرسپولیس سراغ بازیکن لیگ یکی و ناشناخته نمی رفت بدون تردید هم اینک مهدی طارمی بازیکن ایرانجوان بود که در کل کشور روی هم رفته به جز طرفداران بوشهر کسی او را نمی شناخت.
اما وقتی یک مربی با نگاه درست به داشته های خودمان مسیر پیشرفت را روی جوان ایرانی باز می گذارد، خروجی می شود ستاره ای مثل طارمی. طارمی های زیادی در فوتبال ایران وجود دارند، جوانانی که به واسطه کوچک بودن تیم های فعلی خود قادر به بروز توانایی هایشان نیستند اما اگر مربی و مدیران داخلی ما کمی اعتماد را سرلوحه مدیریت شان کنند آن وقت هر سال شاهد شکوفا شدن جوانانی هستیم که باعث تغییر مسیر فوتبال ما می شوند.
اما اگر این نگاه حاکم نباشد، آنگاه بازیکن مستعد و جوان ایرانی با دیدن توانایی هایش و مقایسه آن با فلان بازیکن بی کیفیت خارجی، دچار یک بحران شدید شخصیتی می شود. وقتی او می بیند در همین آب و خاک، یک بازیکن مسن و از کار افتاده خارجی تنها به واسطه شبکه دلالی می تواند به تیم های بزرگ بیاید و سالانه حدود چند میلیارد تومان خرج روی دست باشگاه ها بگذارد اما در اینجا کسی خواهان او نیست، آن وقت شیب سقوط زوایه شدیدتری به خودش می گیرد.
اینچنین می شود که عوض ایمان و اتکا به شعار ما می توانیم، باشگاه های ما اسیر شبکه دلالی شده و سراغ خارجی ها می روند و هم از بعد مالی بیت المال را دچار خسران می کنند. از سوی دیگر باعث نابودی جوان بیست ساله ای می شوند که به علت دیده نشدن شاید کلا فوتبال را کنار بگذارد و آن وقت نابود شدن یک فوتبالیست وارد فاز بزرگتر، مثل از بین رفتن یک استعداد و در نهایت یک زندگی خواهد شد.
از این رو لازم است فوتبال ایران که داعیه حرفه ای بودن را به یدک می کشد، در مورد استفاده از خارجی ها یک تجدید نظری را بکند. وقتی از هر 20 خارجی گران قیمتی که وارد فوتبال ما می شوند در آخر تنها یکی دو نفر خوب از آب در می آیند چرا باید فوتبال ما این چرخه معیوب را کنار نگذارد؟ همانطور که در چرخه اقتصادی تاکید مداوم روی استفاده از کالای ایرانی می شود در ورزش و فوتبال ما با همین دیدگاه می شود هم سرمایه های بومی را حفظ کرد و هم خرج کمتری را روی دوش دولت گذاشت.
شاید نگاه افراطی از سوی مقابل فوتبال انگلیس را مثال بزند که سالانه پذیرای صدها بازیکن حرفه ای خارجی است اما باید به دو موضوع در اینجا توجه کرد؛ اول آنکه فوتبال انگلیس صد در صد در دست بخش خصوصی است و آنها وارد چرخه سود شده اند و از این رو بیجهت پول دولت را خرج جذب بازیکن بی کیفیت خارجی نمی کنند ثانیا بر فرض محال که فوتبال فعلی ما دارای همه ساخت وسازهای فوتبال جزیره است؛ آیا این الگوبرداری می تواند موجب تقویت تیم ملی ما شود؟ به آخرین عنوانی که تیم ملی فوتبال انگلیس به عنوان میزبان بیشترین بازیکن خارجی به دست آورده توجه کنید. آنها تقریبا و تحقیقا بیش از نیم قرن است که در رده ملی به هیچ افتخاری نرسیدند. اگر قرار به الگوبرداری هم باشد به نظر می رسد انگلیسی ها دست کم الگوی خوبی برای ما نباشند.
جوانان و استعدادهای ایرانی با دیدن این مسائل انگیزه و امید خودشان را از دست می دهند و از بعد اجتماعی هم این مسئله تاثیر مخرب و منفی خواهد گذاشت؛ چراکه وقتی یک کارگر می بیند با حقوق حدود یک میلیون تومان باید زندگی اش را بچرخاند و در مقابل، بازیکن خارجی که نیمکت نشین است چند صد میلیون تومان پول می گیرد، حس یاس و ناامیدی جوانان ایرانی را فرا می گیرد.