«سیده فاطمه حسینی» نماینده محترم مردم تهران باید توضیح دهد که آیا از فرار همسر خود از خدمت سربازی و تصدی مشاغل متعدد خلاف قانون (مدیریت عاملی همزمان چند شرکت بزرگ اقتصادی دولتی) خبر دارد و اگر خبر دارد آیا تا کنون واکنشی به اعمال غیرقانونی همسر خویش نشان داده است یا خیر؟
ماجرای فیشهای حقوقی، ابعاد تازه ای یافته است، به نظر میرسد که رسانه های
کشور در لبیک به مقام معظم رهبری به کمک قوه محترم قضاییه آمده اند تا قضات
محترم و دانشمند بتوانند ریشه های فساد و بی عدالتی را خشک نمایند.
پایگاه مقاومت سایبری عماریون در نظر دارد با رویکردی متفاوت اقدام به بیان پشت پرده فعالیت های این خاندانها بپردازد.
در
میان همه فیشهای حقوقی، فیش حقوقی چند ده میلیونی «سیدصفدر حسینی»
واکنشهای بسیاری را برانگیخت. چرا که او اصلاحطلب است و دخترش نیز در
لیست امید راهی مجلس شده تا «صدای بیصدایان خاموش باشد» و نیز «عدالت را
در میان جامعه تسری دهد.»
داماد سیدصفدر حسینی کیست؟
«سیدهانی
میرمحمدعلی» سرامیک فروش سابق و مهندس عمران فعلی، همسر «سیدفاطمه حسینی»
است که با رانت پدر همسر خود و با مساعدت «حمید پورمحمد گل سفیدی» قائم
مقام وقت بانک مرکزی دولت احمدینژاد مجوز یک صرافی را دریافت کرد و در اوج
تحریمهای ناجوانمردانه و بحران ارز، دهها میلیارد تومان پول را جابجا
کرد.
وی
پیش از وصلت با خانواده حسینی، در خیابان ولیعصر تهران روبروی بیمارستان
دی، در مغازه دو دهانه پدرش کاشی سرامیک و کاسه دستشویی میفروخت، اما پس
از وصلت برادرش (ا. ح. م.) با دختر علی ش، تابلوی نمایندگی «دلونگی» جای
خود را به «سرامیک فروشی» داد. «ا. ح. م.» برادر داماد سیدصفدر حسینی، پس
از فارغالتحصیلی از دانشگاه تهران در رشته حقوق، با «س. م.» به رفاقت
رسید. با فعالیتهای مشکوک و قابل بررسی مالی و اقتصادی توانست ثروت کلان
چند ده میلیارد تومانی را برای خود دست و پا کند و پس از آن نیز ظاهرا
سرمایههای خود را از ایران خارج و صرف خرید املاکی در لندن و سایر شهرهای
اروپایی خریداری کرد.
در این میان برادر بزرگتر توانست با ارتباطات خود
برادر کوچکتر خود را که فارغالتحصیل مهندسی عمران است با خانواده
سیدصفدر حسینی آشنا و مقدمات ازدواج برادرش را فراهم نماید. اما زندگی
«سیدهانی میرمحمدعلی» پس از این ازدواج تغییر کرد. وی که تا پیش از این به
دلیل فرار از خدمت سربازی نتوانسته بود دانشنامه خود را اخذ کند، به ناگاه
با اخذ مجوز صرافی پول هنگفتی را به جیب زد و پس از آن توانست به معاونت
مدیرعامل و عضو هیئت مدیره هلدینگ بزرگ سرمایهگذاری «صبا جهاد» منصوب شود.
از
فعالیتهای هلدینگ صبا جهاد میتوان به سرمایه گذاری در مسکوکات، فلزات
گرانبها، گواهی سپرده بانکی و سپردههای سرمایهگذاری نزد بانکها و مؤسسات
مالی و اعتباری مجاز، سرمایه گذاری در دارایی های فیزیکی، پروژه های
تولیدی، پروژه های ساختمانی و ارائه خدمات مرتبط با بازار اوراق بهادار
مانند: پذیرش سمت در صندوق های سرمایه گذاری، تأمین مالی بازارگردانی اوراق
بهادار، مشارکت در تعهد پذیره نویسی اوراق بهادار، تضمین نقد شوندگی اصل
یا حداقل سود اوراق بهادار اشاره کرد.
«سیدهانی میرمحمدعلی» که متولد
سال ۱۳۵۹ و از خدمت سربازی «فرار»ی است، به جز عضویت در هیئت مدیره «هلدینگ
صبا جهاد» سمتهایی چون؛ رییس هیات مدیره پترو دژ پارس، معاونت فنی و
عمرانی شرکت کیسون، مدیرعامل شرکت تضامنی و اعتباری تهران (صرافی معروف و
یکی از دو متهم اختلاس ۷۰۰۰ میلیارد تومانی) و مدیرعامل شرکت محراب عمران
تهران و ... نیز هست که مجموع درآمد وی از رانت خانوادگی با «علی ش.» و
«سیدصفدر حسینی» بسیار بیشتر از درآمد پدر همسرش در صندوق توسعه ملی است،
به طوری که پدر وی پس از تصدی این مشاغل توسط «داماد سیدصفدر حسینی»
توانسته یک منزل ویلایی بسیار بزرگ در منطقه توانیر تهران خریداری کند.
«سیده
فاطمه حسینی» نماینده محترم مردم تهران باید توضیح دهد که آیا از فرار
همسر خود از خدمت سربازی و تصدی مشاغل متعدد خلاف قانون (مدیریت عاملی
همزمان چند شرکت بزرگ اقتصادی دولتی) خبر دارد و اگر خبر دارد آیا تا کنون
واکنشی به اعمال غیرقانونی همسر خویش نشان داده است یا خیر؟
ادامه دارد...
منبع: پایگاه مقاومت سایبری عماریون
این هم سرنخ بررسی کنید.
بنظر شما یک گروه تروریستی مثل داعش چطور درست شد؟این مثلا داعشیها همونایی هستن که احساس میکنن حقشونو از زندگی در اون دیار یا حزب یا تفکر نگرفتن و به روش هایی مثل ایجادرعب و وحشت و ترور و انواع روشهای غیرمنطقی و هنجارشکن اقدام به سلب حق خودشون میکنن که اثرات و عوارض بدی به جا میزارن...
حالا حتما باخودتون میگید این حرفا چیه؟!
ولی دوستان و هموطنان عزیز ببینید این پولهای هنگفت و باداورده که این آقایون دریافت میکنن،آیا حق من و شما نیست؟
خداوند لعنتشون کنه...بخدا من نمیدونم این همه جوون بیکار و معتاد و ولگرد و ...چه گناهی دارن که یه عده ای براحتی بیان و حقشونو بخورن و یه لیوان آب هم روش...
هموطن عزیز چندتا از شمایی که دارید این متنو میخونید،با حقوق زیر 1ویا حداکثر1ونیم زندگی میکنید؟مطمئنم خیلیهاتون.ببینید تاحالا این سوال براتون پیش اومده که تا کی میخواید بشینیدتماشا کنید حقتونو بخورن.
باید واقعا اقدامی بکنیم.من نمیگم که خدانکرده بخواهید باصدای بلند و تظاهرات مزدحم معترض بشید...نه اصلا
شما میتونید یک تومار بنویسید و همه زیر اون رو امضا کنیم بالاخره یکی پیدامیشه جوابمونو بده.
فقط یک لحظه تصور کنید که ماهیانه 232میلیون تومن حقوقتونه.چه حسی بهتون دست میده.قضاوت باشما
خدایا خودت کمکمون کن
ازدواج ایشون هم کاملا بدون این برنامه ریزی ها و با معرف و بطور سنتی صورت گرفت.
همسر ایشون هم در کنار پدر از اول جوانی مشغول به کار در بازار بودند، شرکت هم داشتند و بعد با ایشون ازدواج کردند.
متاسفم که ما هر خبری رو بدون اینکه صحتش را بدونیم تایید میکنیم و انتشار میدیم.
اینا نه حرف رهبری رو میشنون نه درد مردم رو میبینن به قول امام حسین (ع) در مواجهه لشکر ابن سعد در کربلا خوردن مال حرام نمیزاره پیام حق رو بشنون
مال حرام نمیزاره حرف حق رو درک کنن