کد خبر: ۳۶۶۰۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/ 3 تیر 95/

آیا حساب کردید که شما را صرفاً بیهوده آفریده‌ایم

امیرالمومنین ع فرمودند:بندگان خدا! تقوای الهی پیشه کنید و پيش از رسيدن اجل به كار برخيزيد؛ بدانچه از دستتان مى‏رود، آنچه را براى شما مى‏ماند، بخريد؛ بار بربنديد كه شما را به رفتن از آن واداشته‌اند، و آماده مرگ باشيد که سايه خود بر شما افكنده است.
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قران را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد کرد.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 3 تیر به آیه 115 سوره مومنون پرداخته شده و در آن آمده است:

 أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُون‏

سوره مؤمنون (23) آیه 115

ترجمه
پس آیا [چنین] حساب کردید که شما را صرفاً بیهوده آفریده‌ایم و هرگز شما به نزد ما بازگردانده نمی‌شوید؟

نکات ترجمه‌ای و نحوی
«حَسِبْتُمْ»: معنای «حساب کردن» معنای بسیار آشنایی است، با این حال، با رجوع به 55 ترجمه معلوم شد که هیچ‌یک از مترجمان در ترجمه این آیه، از این تعبیر استفاده نکرده و از دو تعبیر «پنداشتید» یا «گمان کردید» استفاده کرده‌اند. چرا؟
در اغلب کتب لغت اشاره شده که فعل «حسب»، علاوه بر معنای «عدّ» (حساب کردن، شمردن) به معنای «ظن» هم به کار می‌رود. در تعیین معیار تمایز، برخی گفته‌اند که هرگاه از وزن «حَسَبَ» (مصدر: حِساب) استفاده شود به معنای حساب کردن است و هرگاه از وزن «حَسِبَ» (مصدر: حُسبان) استفاده شود به معنای «ظن» است [فعل مضارع هر دو «یحسَب» است لذا در بحث ثمره‌ای ندارد] (المصباح المنير‏2/ 134؛ مجمع البحرين‏2/ 40) برخی ضمن پذیرش این تفاوت، توضیح داده‌اند که وقتی تعبیر «حسِب» به کار می‌بریم به این جهت معنای «ظن» را می‌دهد که در واقع گفته‌ایم «حساب می‌کنم که از اموری باشد که رخ می‌دهد» (معجم المقاييس اللغة‏2/ 59) در واقع، معنای «ظن»، اذغان به وقوع یک مطلب بر اساس حساب و کتاب است، و به همین جهت است که «حسِب» را به معنای «ظن» دانسته‌اند. نکته‌ای که این برداشت را تقویت می‌کند این است که برخی در تفاوت معنای «ظن» و «حُسبان» توضیح داده‌اند که ظن، حکایتگر از نوعی اعتقاد درونی است، در حالی که در معنای حسِب،‌ عنصر اعتقاد نقشی ندارد؛ در واقع حُسبان، همان «حساب کردن وقوع یک حالت» بوده که به خاطر کثرت استفاده در امور ظنی، کم‌کم به معنای ظن کار رفته است. (الفروق في اللغة/92).
در قرآن کریم، اگرچه این کلمه در حالت فعل ماضی، فقط به صورت «حَسِبَ» به کار رفته، و در تمام موارد، احتمال اینکه معنای «ظن» مدنظر باشد منتفی نیست؛ اما به صورت مصدری به هر دو صورت «حساب» و «حسبان» استفاده شده است. نکته مهم این است که اگرچه - همان طور که اهل لغت گفته‌اند-  در تمام کاربردهای این کلمه در حالت «حساب»، هیچ اثری از معنای «ظن» وجود ندارد؛ اما جالب این است که در هیچیک از موارد استعمال کلمه «حسبان» نیز اثری از معنای «ظن» وجود ندارد (انعام/96؛ کهف/40؛ الرحمن/5) و این بدان معناست که اگرچه طبق توضیح فوق، ممکن است استفاده از «حسِب، حسبان» در امور ظنی رایج بوده، اما لااقل تا زمان ظهور قرآن، هنوز معنای «ظن» برای حُسبان (و لذا برای فعل حَسِبَ) قطعیت پیدا نکرده است و اصطلاحا هنوز به حدی نرسیده که لفظ «منقول» شود. به همین جهت بود که در ترجمه، علی‌رغم همه ترجمه‌های موجود، همان تعبیر «حساب کردن» (که قدر متیقن این واژه است) استفاده شد.

آیا حساب کردید که شما را صرفاً بیهوده آفریده‌ایم

عبارت «أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُون‏» را می‌توان هم عطف به «خَلَقْناكُمْ» دانست و هم عطف به «عَبَثاً» (إعراب القرآن و بيانه‏6/ 55) که به ترتیب معنا چنین می‌شود:
الف. آیا حساب کردید که اولا شما را صرفاً بیهوده آفریده‌ایم و ثانیا هرگز شما به نزد ما بازگردانده نمی‌شوید؟
ب. آیا حساب کردید که شما را صرفاً بیهوده و به نحوی که هرگز به نزد ما بازگردانده نمی‌شوید، آفریده‌ایم؟

حدیث
قال امیرالمومنین ع:
فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ بَادِرُوا آجَالَكُمْ بِأَعْمَالِكُمْ
وَ ابْتَاعُوا مَا يَبْقَى لَكُمْ بِمَا يَزُولُ عَنْكُمْ
وَ تَرَحَّلُوا فَقَدْ جُدَّ بِكُمْ
وَ اسْتَعِدُّوا لِلْمَوْتِ فَقَدْ أَظَلَّكُمْ
وَ كُونُوا قَوْماً صِيحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا وَ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْيَا لَيْسَتْ لَهُمْ بِدَارٍ فَاسْتَبْدَلُوا
فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى
وَ مَا بَيْنَ أَحَدِكُمْ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ
وَ إِنَّ غَايَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِيرَةٌ بِقِصَرِ الْمُدَّةِ
وَ إِنَّ غَائِباً يَحْدُوهُ الْجَدِيدَانِ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ لَحَرِيٌّ بِسُرْعَةِ الْأَوْبَةِ
وَ إِنَّ قَادِماً يَقْدَمُ بِالْفَوْزِ أَوِ الشِّقْوَةِ لَمُسْتَحِقٌّ لِأَفْضَلِ الْعُدَّةِ
فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا مَا تُحْرِزُونَ [تَجُوزُونَ‏] بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً
فَاتَّقَى عَبْدٌ رَبَّهُ نَصَحَ نَفْسَهُ وَ قَدَّمَ تَوْبَتَهُ وَ غَلَبَ شَهْوَتَهُ
فَإِنَّ أَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ وَ أَمَلَهُ خَادِعٌ لَهُ
وَ الشَّيْطَانُ مُوَكَّلٌ بِهِ يُزَيِّنُ لَهُ الْمَعْصِيَةَ لِيَرْكَبَهَا وَ يُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ لِيُسَوِّفَهَا إِذَا هَجَمَتْ مَنِيَّتُهُ عَلَيْهِ أَغْفَلَ مَا يَكُونُ عَنْهَا
فَيَا لَهَا حَسْرَةً عَلَى ذِي غَفْلَةٍ أَنْ يَكُونَ عُمُرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً وَ أَنْ تُؤَدِّيَهُ أَيَّامُهُ إِلَى الشِّقْوَةِ
نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَجْعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لَا تُقَصِّرُ [تَقْتَصِرُوا] بِهِ عَنْ طَاعَةِ رَبِّهِ غَايَةٌ وَ لَا تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لَا كَآبَةٌ.

نهج البلاغه، خطبه 64

آیا حساب کردید که شما را صرفاً بیهوده آفریده‌ایم

امیرالمومنین ع فرمودند:بندگان خدا! تقوای الهی پیشه کنید و پيش از رسيدن اجل به كار برخيزيد؛
بدانچه از دستتان مى‏رود، آنچه را براى شما مى‏ماند، بخريد؛ بار بربنديد كه شما را به رفتن از آن واداشته‌اند، و آماده مرگ باشيد که سايه خود بر شما افكنده است.
چون مردمى باشيد كه بانگ بر آنان زدند، پس بيدار گشتند و دانستند که دنيا برایشان خانه نمی‌شود، پس آن را [با بهتر از آن] معامله کردند؛
چرا که خداى سبحان شما را بیهوده نيافريده، و به حال خود رهایتان نکرده است.
ميان شما تا بهشت يا دوزخ، فاصله‌ای نیست جز مرگی که به هر حال سرمی‌رسد.
مدّت زمانى را كه چشم بر هم زدنى كوتاهش سازد، و [گذر] ساعات آن را از بيخ و بن براندازد، واقعا بسیار کوتاه است؛
و غايبى [= مرگ] كه گذشت شب و روز در پی اوست، سزاوار است که بسرعت سر رسد؛
 و پيكى كه مژده رستگارى يا پيام نگونبختى همراه دارد، شایسته بهترین انتظار است.
پس، در دنيا از دنيا چندان توشه برداريد كه فردا خود را بدان نگاه داريد.
پس، بنده بايد تقوای الهی پیشه کند، خيرخواه خود باشد، توبه‌اش را از پيش فرستد و بر شهوتش غلبه کند؛
چرا که مهلت و اجلش از او پوشيده است و آرزوى دراز وى را فريبنده،
و شيطانی بر او گماشته شده که گناه را در ديده او مى‏آرايد، تا خويش را بدان بيالايد، كه: بكن و از آن توبه نما! و اگر امروز نشد فردا؛ که وقتی كه مرگ او سر رسد، وی در غفلت محض از او باشد.
ای حسرت بر آن غفلت‌زده‌ای که عمرش حجتی علیه او باشد و روزگارانش وی را به نگون‌بختی بسپارد.
از خداى سبحان خواهانيم كه ما و شما را از كسانى بدارد كه نعمت، آنان را به راه سركشى در نيارد، و هيچ چيز آنها را از اطاعت پروردگارشان بازندارد، و پس از مرگ اندوه و پشيمانى به آنان روى نيارد.

با اقتباس از ترجمه شهيدى، ص49-50
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۱۰:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
0
0
در عجبم چرا از دو سو گروههای هستند به نام قران وحدیث وروایت مرتب در حال قتل همدیگر هستند.اینان اولین گروهی هستند که در وسط جهنم خدا هستند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین