آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی: امروزه رسانهای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …
* * *
آرمان/از شادی مردم شادیم
آرمان : همه آمده بودند؛ از پیر و جوان ، زن و مرد و ... آمدند تا خوشامد بگویند به افتخارآفرینان کشور. اصغر فرهادی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی! مسافت تا فرودگاه امام خمینی (ره) زیاد است اما رفتند تا این پیام را مخابره کنند ایرانی حامی ایرانی است و ارزش جوایز جهانی که در چمدان افتخارآفرینان است را میداند. ساعت ۱:۱۰ دقیقه هم به فرودگاه رفتند تا حلقه های گل را بر گردن فرهادی و حسینی و علیدوستی بیندازند. حتی کودکانی که هنوز آنچنان از میزان تاثیر این افتخار آفرینی ها خبر ندارند دیروز با پدر و مادر همراه شدند و والدینشان برای درک این افتخار دستههای گل را به آنها داده بودند که بهدست افتخارآفرینان کشور بدهند. تعداد زیادی از هموطنان به استقبال رفتند تا بگویند افتخار آفرینی ها را ارج مینهند و این مسیر را ادامه خواهند داد. آنها نشان دادند در درجه اول برای آنها عشق بازیگران و کارگردانانشان به وطن را ارج مینهند که سبب شدند نام ایران بارها از تریبون مراسمی جهانی تکرار شود.
سحرگاه جمعه ۷ خرداد ماه اصغر فرهادی کارگردان فیلم «فروشنده»، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی بازیگران این اثر سینمایی وارد فرودگاه بین المللی
امام خمینی شدند. علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، رخشان بنی اعتماد، آناهید آباد، هوشنگ قوانلو، کامران ملکی، جلیل اکبری صحت، حبیب رضایی، امین تارخ، کیوان کثیریان، کاوه سجادی حسینی، نیما رئیسی، علی علایی و ... از جمله حاضران در مراسم استقبال بودند. آناهید آباد و رخشان بنی اعتماد مسئولیت هماهنگی استقبال مردمی را به عهده داشتند و سازمان سینمایی بخش تسهیلاتی امور را انجام داده است. ۵۱ :۰۰ صبح جمعه ۷ خرداد ماه هواپیمای عوامل فیلم «فروشنده» شامل دو بازیگر آن ترانه علیدوستی و شهاب حسینی به زمین نشست. اصغر فرهادی با پرواز بعدی و در ساعت ۱ بامداد به ایران آمد. وی با استقبال گرم مردم روبه رو شد. اصغر فرهادی با حضور در جمع خبرنگاران گفت: خیلی متشکرم که این راه دور را آمدید و از ما استقبال کردید. من به تمامی سوالات شما در روز دوشنبه و در نشستی خبری پاسخ میدهم و اجازه بدهید به دلیل شرایط حاکم و ازدحام جمعیت در فرصت بهتری پاسخگوی همه سوالات شما باشم.وی درباره مسائلی که درباره حضور در جشنواره کن و بردن جایزه در چنین جشنواره هایی مطرح شده است نیز گفت: این جو برای من تمام میشود و به چنین شرایطی عادت کرده ام. شهاب حسینی نیز با حضور در جمع خبرنگاران گفت: جای سینمای ایران در چنین رویدادی خالی بود و باید همچنین اتفاقی میافتاد. به هر حال تمام تلاشمان را کردیم که نماینده شایسته ای برای سینمای ایران باشیم و خدا را شکر که این اتفاق افتاد.وی افزود: من به شادی مردم خوشحالم. البته شادی فقط این نیست که دائما فیلم خنده دار بسازیم همین که بتوانیم با موفقیت هایمان شادی را برای مردم به ارمغان بیاوریم اتفاق مثبتی است و خدا را شکر میکنم که وظیفه ام را انجام دادم. همچنین هر فعالیتی که عزتی را برای مردم این سرزمین به ارمغان بیاورد باعث شادی من است.وی در پاسخ به این پرسش که مهمترین جایزه تاریخ سینمای ایران را گرفتهاید چه حسی دارید؟ توضیح داد: خدا را شکر من وظیفهام را برای سرزمینم انجام دادم. این بازیگر در جواب این پرسش که آیا این جایزه سکوی پرتابی برای حضور شما در سینمای اروپا و آمریکا خواهد بود؟ بیان کرد: هر چه که خدا بخواهد، اما من ترجیح میدهم که در سرزمینم فعالیت خود را ادامه دهم.ترانه علیدوستی در جمع خبرنگاران و در میان ازدحام شدید استقبال کنندگان گفت:حدس میزدم مردم از عوامل فیلم «فروشنده» استقبال کنند اما نمیدانستم استقبال تا این اندازه زیاد باشد. امیدوارم نمایندگان شایستهای برای سینمای ایران باشیم.وی تاکید کرد: امیدوارم این اتفاق پلی برای حضور بیشتر و پرافتخارتر سینمای ایران در مجامع بینالمللی مختلف باشد.ساعت ۱ و ۵۲ دقیقه بامداد تعداد بسیاری از استقبال کنندگان در سالن ورودی فرودگاه امام خمینی تیم سازنده فیلم «فروشنده» را به سمت در خروجی مشایعت کردند و این سه سینماگر به پایان سفر پرافتخار سینمایی خود رسیدند.
ایران/با حضور معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و هنرمندان
«کارنامه»، نمایشگاه فرهنگ دیداری کودکان ایران افتتاح شد
صبا موسوی
نمایشگاه کارنامه با رویکرد مروری بر فرهنگ دیداری کودکان ایران، در دوره عمومی و کلی 60 ساله و به طور خاص دوره 30 سال (1330تا1360) با نگاه انتقادی، چهارشنبه پنجم خرداد ماه با حضور علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجید ملانوروزی مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی، فرشید مثقالی تصویرگر پیشکسوت، عباس مشهدیزاده مجسمهساز و هنرمندان و هنردوستان، با یک دقیقه سکوت به یاد پرویز کلانتری، در موزه هنرهای معاصر گشایش یافت. این نخستین نمایشگاه مبتنی بر پژوهش و آرشیو است که تجربه مشترک مردم را از یک دوره نشان میدهد و تأثیر جریانها و مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بر فرهنگ دیداری و تصویری کودکان بیان میکند.
این نمایشگاه بدون جهتگیری بیان واقعیت هایی است که فرهنگ تصویری کودکان را که متأثر از فرهنگ غربی و شرقی است، بررسی میکند و نشان میدهد که فرهنگ دیداری کودکان در این دوره از آثار مبتنی بر فرهنگ غنی ایرانی بیبهره یا کم بهره است و این نمایشگاه میتواند با نگاه به گذشته، راهنمایی برای برنامه ریزان فرهنگ کودکان در آینده باشد.
نمایشگاه کارنامه شامل پوسترها، تصاویر، کتاب ها، مجلهها و فیلمها و محصولاتی است که فرهنگ دیداری کودکان در آن دوره را بیان میکند و آثار این نمایشگاه از مجموعههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورای کتاب کودک، فیلمخانه ملی ایران و مجموعههای شخصی تهیه شده است.
«کارنامه» ما را به خودمان بیشتر معرفی میکند
در مراسم گشایش این رویداد، علی مرادخانی در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه بازگشت به مستندات و آنچه یک واقعه را دارای پیشینه میکند، میتواند خوب باشد گفت: چگونگی جمعآوری این رویداد و اینکه این امر مبنای علمی و درستی داشته باشد، بحثی است که باید به آن توجه کرد. معتقدم این نمایشگاه ما را به خودمان بیشتر معرفی میکند و این خوب است که گاه دوباره خودمان، خودمان را بهتر بشناسیم. همچنین در این مراسم سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران با اشاره به فرهنگ شفاهی این سرزمین، گفت: این موضوع باعث شد تا به آرشیو و مستندسازی چندان توجه نشده است. این بیتوجهی به مستندسازی حتی درباره هنر انقلاب و آثار و هنرمندان آن هم دیده میشود. وی با اشاره به توسعه تصویرگری ایران بعد از انقلاب اسلامی گفت: تصویرگری ایران امروز دارای هویت است و از سال 1368 که نخستین نمایشگاه تصویرگری بعد از انقلاب اسلامی برگزار شد درخشش هنرمندان تصویرگری را شاهد هستیم و فقط در چند رویداد و جشنواره بینالمللی معتبر تصویرگری در این سالها بیش از 50 تصویرگر ایرانی جوایز ارزشمندی دریافت کردهاند. جایگاه امروز تصویرگری ایران مرهون خدمات هنرمندان و استادانی مانند فرشید مثقالی، نورالدین زرین کلک، زنده یاد پرویز کلانتری و هنرمندان دیگر است. اسنادی که در این نمایشگاه ارائه شده شامل مجلات، کتاب ها، عکسها و... در همه خانهها بوده است و امروز به عنوان یک نمایشگاه آرشیوی در کارنامه به نمایش گذاشته میشود. این نمایشگاه با کیوریتوری (گردآورنده) علی بختیاری تا 25 مردادماه ادامه دارد.
ایران/در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم روح الله مطرح شد
تنگ نظران، مطرح شدن نام ایران در جهان را بر نمیتابند
مراسم اختتامیه جشنواره فیلم «روح الله» با معرفی برگزیدگان و با قدردانی از احمدرضا درویش، ابراهیم حاتمیکیا، محمدعلی فارسی و عبدالله اسفندیاری دراصفهان برگزار شد. در ابتدای این مراسم حجتالاسلام عباس کمساری به نمایندگی از مؤسسه تنظیم و نشر آثار و اندیشههای امام خمینی(ره) در اصفهان از برگزارکنندگان جشنواره و شرکتکنندگان در این رویداد قدردانی و ابراز امیدواری کرد که این مؤسسه خادم اندیشه امام(ره) باشد.
در ادامه برنامه، بزرگداشت عبدالله اسنفندیاری، محمدعلی فارسی، احمدرضا درویش و ابراهیم حاتمی کیا برپا شد. در این برنامه حجتالاسلام والمسلمین طه هاشمی که از حامیان جشنواره بود در سخنانی گفت: از من انتظار صحبتهای فنی و سینمایی نداشته باشید چون در این زمینه کارشناس نیستم اما در دوره اصلاحات به دلیل مسئولیتی که در وزارت ارشاد داشتم تماشاگر فیلمهای زیادی بودم. وی یادآور شد: پیش از انقلاب در دوره دانش آموزی سینما میرفتم اما نمیدانم سینمای ما آن زمان چقدر در دنیا مطرح بوده است ولی بعد از انقلاب بیتردید سینمای جدیدی با مختصات تازه شکل گرفت که برخاسته از نوع نگاه انقلاب به انسانیت و جهان بود. هاشمی خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب تولد جدیدی در سینمای ایران اتفاق افتاد و سینمای ما حرف تازهای در جهان داشت، به طوری که در دنیا بسیار مطرح شد و خوشبختانه به تازگی هم در جشنواره کن موفقیت خوبی داشتهایم. او در عین حال به برخی تنگنظریها درباره سینمای ایران اشاره کرد و افزود: عدهای حسود هستند و مطرح شدن نام ایران را در جهان برنمیتابند، به همین دلیل با سینما مخالفت میکنند.
اهدای جایزه به برگزیدگان
در بخش پایانی برنامه با حضور هیأت داوران متشکل از مریلا زارعی، ابوالفضل جلیلی، فرشته طائرپور، محمدحسین حقیقی و محمد آفریده دبیر جشنواره جایزه برگزیدگان اهدا شد. ابوالفضل جلیلی در سخنان کوتاهی گفت: اصل جشنواره متعلق به جوانان است بنابراین برگزیدگان را خیلی تشویق کنید. او خطاب به جوانان حاضر در برنامه گفت: این جشنواره برای این است که شما جوانان درباره انقلاب و امام فیلم بسازید و با صداقت حرفهایتان را بزنید.
جام جم/تعامل مجلس و رسانه ملی
تعامل سازنده و مستمر نمایندگان در خانه ملت با رسانه ملی، بسترساز تحولات عمیق فرهنگی در حوزه رسانه و قانونگذاری موثر در عرصههای مختلف خواهد بود.
نهمین دوره مجلس شورای اسلامی به پایان رسید، نمایندگان با هم عکس یادگاری گرفتند و برای لنز دوربینها دست تکان دادند؛ برخی از آنها در مجلس دهم نیز حضور دارند و بعضیهایشان هم نتوانستند رأی لازم برای حضوری دوباره را کسب کنند، آنچه هست اما چندان ارتباطی به اشخاص ندارد، میراثی است بزرگ برای دهمین بهارستاننشینان ایران، میراثی به عظمت 9 دوره فراز و فرود و البته با موانع و مشکلاتی که این روزها همه از آن سخن میگویند، مشکلات اقتصادی که گریبان خیلی از مسائل را گرفته و مانع اجرای برخی طرحها و فکرها شده است.
به یقین یکی از اولویتهای مجلس دهم، پرداختن به حوزه اقتصاد است؛ اقتصادی از نوع مقاومتی که بارها و بارها توسط رهبر معظم انقلاب در تریبونهای رسمی و دیدارهای مختلف با مسئولان کشور مورد تاکید قرار گرفته، اقتصادی نه بر پایه ریاضت کشیدن بلکه متکی بر کار و تلاش جمعی و بهرهوری جمعی از آنچه دسترنج ملت ایران است؛ در این بین رسانهها و بهطور اخص، رسانه ملی نقش بسزایی در برقراری ارتباطی دو سویه میان قانونگذاران و مردمی دارند که آن قوانین برایشان وضع میشوند. سازمان صدا و سیما با توجه به ساختار و اهداف خود، در شرایط مختلف و بنا به مقتضیات زمانه، این وظیفه اساسی را به عهده دارد که واسطی باشد میان بدنه اجتماع و کسانی که قرار است برای این پیکره واحد تصمیمگیری و آن را اجرا کنند.
رسانه ملی را میتوان زبان گویای مردم و جام تمامنمای خواستههای آنان دانست که میتواند از طریق ارتباط میان ملت و بدنه حاکمیت، دولتمردان و نمایندگان مجلس را در انجام رسالتشان قرین موفقیت گرداند؛ سازمان صدا و سیما با انعکاس نیازها و خواستههای مردمی که حکومت و کشور از آن آنهاست، باید مسیر قانونگذاری مبتنی بر واقعیت ها را ریلگذاری کند یا به بیان دیگر، تعامل سازنده و موثر رسانه ملی با قوه مقننه، میتواند بسترهای لازم برای تسریع در طرحها و پروژههای اقتصادی و فرهنگی را فراهم سازد .
علاوه بر این با توجه به ظرافتها و پیچیدگیهای موجود در امر تقنین، تشریح قوانین مصوب برای عموم مردم و بهرهمندی همه صنوف و اقشار از مزایای قوانین مربوط به خود، یکی دیگر از کارکردهای صدا و سیما به شمار میرود که این امر به نوبه خود، پذیرش اجتماعی و در نتیجه زمینه اجرای دقیق و صحیح قوانین را در سطح جامعه فراهم میکند. همچنین توضیح و تشریح فرآیندهای قانونگذاری و تبدیل لوایح و طرحها به قوانین قابل اجرا، جایگاه خانه ملت را در نزد مردمی که نمایندگانشان را به مجلس فرستادهاند، بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
بیان وظایف و کارکردهای نمایندگان و مجلس که قوه مقننه کشور را تشکیل میدهند و نظارت بر حسن اجرای قانون یکی دیگر از اموری است که رسانه ملی میتواند نقش مهمی در تحقق همهجانبه آن ایفا کند؛ این امر سبب میشود از یک سو، مجلسیان به وظایف ذاتی و اصلی خود بپردازند و حجم توقعات و مطالبات منطقهای و بخشی در سطوح مختلف از آنها کاهش یابد و از سوی دیگر، اعضای مجلس که برابر قانون، نمایندگی تمام ملت ایران را به عهده دارند بتوانند به وظایف ملی خود بیش از گذشته توجه و عمل کنند.
علاوه بر حوزه اقتصاد، در عرصههای دیگری نیز شاهد خلأهای قانونگذاری هستیم؛ فضاهای مجازی، شبکههای اجتماعی، فرهنگ و اجتماع خاصه آنچه مربوط به جوانان و خانوادههاست و مسائلی از این دست، همه و همه حوزههایی هستند که میتوانند بستری برای تعامل بیشتر میان مردم و کسانی باشند که برای تسهیل در امور آنان قانونگذاری میکنند و بر عملکرد دستگاههای اجرایی نظارت دارند؛ به دیگر سخن مجلس دهم میتواند با رصد دقیق بازخوردهای خبری و رسانهای در شبکههای مختلف صدا و سیما، بویژه در مراکز استانی که محرومیتها و کمبودها بیشتر جلوهگر هستند، به آنچه خواسته و صلاح حکومت و مردم است احاطه بیشتری پیدا کند و در مسیر رفع نیازهای واقعی و خواستههای بحق مردمی که صاحبان اصلی این نظام هستند، حرکت کند. در این میان نیاز است رابطهای مستحکمتر و تعاملی سازندهتر میان رسانه ملی و مجلس دهم نیز برقرار شود؛ سازمان صدا و سیما در شرایط کنونی نیازهایی دارد که برخی بلندمدت و بعضی کوتاهمدت و مقطعی هستند.
لزوم پرتاب ماهواره مستقل رادیو و تلویزیونی، حمایت جدی از رسانه ملی، هنرمندان و برنامهسازان ،بخشی از این نیازها به شمار میروند که امید است با ارتباط تنگاتنگ نمایندگان در خانه ملت با رسانه ملی، شاهد رفع آنها باشیم.
حجتالاسلام سید رمضان موسوی مقدم - معاون امور مجلس و استانهای صدا و سیما
جوان/شكايت صداوسيما از تهيهكنندگان فيلمهاي پرفروش شايعه يا واقعيت؟!
دعوای تلویزیون و ماهواره کار سینما را به دادگاه کشاند
خبر شكايت صداوسيما از تهيهكنندگان سه فيلم پرفروش سينما در حالي رسانهاي شد كه برخي از تهيهكنندگان اين فيلمها ميگويند اين خبر را در سايتها خواندهاند و هيچ احضاريهاي به دست آنها نرسيده است.
نویسنده : محمدصادق عابديني
خبر شكايت صداوسيما از تهيهكنندگان سه فيلم پرفروش سينما در حالي رسانهاي شد كه برخي از تهيهكنندگان اين فيلمها ميگويند اين خبر را در سايتها خواندهاند و هيچ احضاريهاي به دست آنها نرسيده است.
در حالي كه سينما روزهاي خوبي را از نظر فروش فيلمها پشت سر ميگذارد، خبر شكايت صداوسيما از فيلمهاي پر فروش و حضور تهيهكنندگان سه فيلم در دادسراي فرهنگ و رسانه توسط يكي از خبرگزاريها منتشر شد.
در اين خبر آمده است كه هفته گذشته تهيهكنندگان سه فيلم با شكايت رئيس وقت سازمان صدا و سيما مواجه شدند و سعيد ملكان، منصور سهرابپور، امير پروين حسيني و مصطفي شايسته تهيهكنندگان ابد و يك روز، من سالوادور نيستم و 50 كيلو آلبالو بايد اين هفته به دادسراي فرهنگ و رسانه بروند.
علت اين احضار، پخش تيزرهاي تبليغاتي اين سه فيلم در شبكههاي ماهوارهاي عنوان و تأكيد شده است صحت اين موضوع مشخص نيست.
ماهواره ميتواند دليلي براي شكايت باشد؟!
پخش تيزرهاي فيلمهاي ايراني از شبكههاي ماهوارهاي با وجود اينكه ممنوعيت قانوني دارد، اما
مسئله تازهاي نيست و چند سال است كه برخي از فيلمهاي در حال اكران سينماها، تيزرهايي براي پخش در اختيار شبكههاي ماهوارهاي قرار ميدهند. اين تيزرها از طرق مختلف پخشكننده داخلي، پخشكننده خارجي، تهيهكننده و حتي به طور اتفاقي ميتوانند سر از پخش ماهوارهاي درآورده باشند. با وجود اينكه هيچ تهيهكننده يا پخشكنندهاي به صورت رسمي اعلام نميكند كه با شبكه ماهوارهاي براي پخش آنونس فيلمها قرارداد بسته و پول پرداخت كرده است، اما تفاوت قيمت فاحش ميان تعرفهاي كه صداوسيما براي پخش تيزر فيلم مطالبه ميكند با آنچه شبكههاي ماهواره براي پخش آگهي فيلمها درخواست دارند، باعث شده است تا در هر فصل اكران تيزرهاي چند فيلم از شبكههاي ماهوارهاي سر در بياورند. تجربه نشان داده است با وجود اينكه شبكههاي ماهوارهاي جامعه مخاطب دارند، اما پخش آنونسهاي تبليغاتي فيلمهاي سينمايي به معناي تضمين فروش فيلم نيست و حتي بسياري از فيلمهايي كه پارسال و امسال تيزرهاي پر تعدادي در GEM داشتهاند با كمترين حجم فروش مجبور به ترك زودهنگام اكران شدهاند. «كفشهايم كو» و «خشم و هياهو» دو فيلم اكران نوروزي بودند كه باوجود پخش تيزر از GEM فروش خوبي نداشتند. در مقابل سه فيلم سينمايي «من سالوادور نيستم»، «ابد و يك روز» و «50 كيلو آلبالو» هم فروش خوبي داشتهاند و هم تيزرهايشان از ماهواره پخش شده است. پس اگر قرار باشد از تهيهكنندگان فيلمها به خاطر پخش تيزر ماهوارهاي شكايت شود، به جز فيلم باديگارد، ساير فيلمهاي اكران امسال بايد به دادسرا احضار شوند.
صداوسيما ميتواند شكايت كند؟!
صداوسيما براي كاهش همكاري سينماييها با شبكههاي ماهوارهاي، طرح پخش تيزر رايگان را
مطرح كرد. طبق اين طرح، تهيهكنندگان متعهد ميشدند به شبكههاي ماهوارهاي تيزر ندهند و در مقابل صداوسيما تعدادي آنونس رايگان از اين فيلمها پخش كند. البته اوضاع به همين سادگي نيست. امير پوركيان تهيه كننده «خندههاي آتوسا» كه چند هفته پيش نامه سرگشادهاي پيرامون رفتار صداوسيما با فيلمش منتشر كرد، درباره شرايط صداوسيما براي پخش تيزرها به «جوان» ميگويد: تلويزيون فرم تعهدنامهاي را جلوي تهيهكننده ميگذارد كه در آن گفته شده در هر صورت و حتي اتفاقي اگر تيزر فيلم از شبكه ماهوارهاي پخش شود، صداوسيما حق دارد هرچقدر كه بخواهد تهيهكننده را جريمه كند و تهيه كننده هم حق اعتراض ندارد. در مقابل اين تعهد تلويزيون 15 تيزر رايگان پخش خواهد كرد كه حتي براي تبليغ يك روز هم كافي نيست و براي خريد تيزرهاي بيشتر بايد طبق تعرفه پول پرداخت كنيم كه براي من پرداخت 500 ميليون به صداوسيما براي خريد تيزر به معناي دور ريختن پول است. اين تهيه كننده ميگويد: حتي اگر تهيه كنندههاي فيلمهاي پرفروش به خاطر پخش تيزرهايشان از ماهواره از طرف تلويزيون به دادگاه فراخوانده شوند، بايد قانون جلوي ظلمي را كه به آنها ميشود، بگيرد. شايد با يك توطئه تيزر فيلمي را در شبكههاي ماهوارهاي پخش كردند، آن وقت تكليف تهيه كننده چه خواهد بود كه بايد به صداوسيما جريمه بدهد؟!
تهيهكنندهها بيخبر از شكايت
تلاشهاي «جوان» براي ارتباط با مدير كل امور حقوقي سازمان صداوسيما جهت جويا شدن از صحت و سقم خبر شكايت اين سازمان از تهيهكنندگان به جايي نرسيد. در مقابل تهيهكنندگاني كه خبر احضار آنها به دادسرا منتشر شد، در گفت و گو با «جوان» از صحت اين خبر اظهار بياطلاعي كردند. منصور سهراب پور به «جوان» گفت: تا اكنون هيچ نامهاي از سوي دادسرا به دست ما نرسيده است و نميدانم چرا بايد صداوسيما از ما شكايت كند. امير پروين حسيني نيز با انتقاد از انتشار چنين خبري به «جوان» ميگويد: حتي اگر قرار بر احضار افراد به دادگاه باشد، چرا بايد آن را در رسانهها منتشر و با آبروي افراد بازي كنند؟ اين تهيهكننده تأكيد ميكند خبر را در رسانهها خواندم و با رد دريافت احضاريه ميگويد: ما سالها است با صداوسيما كار نميكنيم و دليلي براي شكايت آنها نميبينم. سال گذشته يك بار دادسراي فرهنگ و رسانه چند تهيهكننده را درباره همكاري با شبكههاي ماهوارهاي احضار كرد كه موضوع ادامه پيدا نكرد، اكنون با رد موضوع احضاريه از سوي تهيه كنندگان بايد ديد اين موضوع شايعهاي ساخته رسانهها بوده يا اينكه در اين هفته دادسرا اقدام به ارسال احضاريه خواهد كرد.
جوان/«مهموني كامي» هم بدون مجوز، راهي شبكههاي مجوزدار اينترنتي شد
فيلمهاي توقيفي را از اينجا ببينيد!
علي احمدزاده پس از مجوز نگرفتن فيلمش براي پخش در سينما و شبكه خانگي بهدليل داستان غيرمعمول «مهموني كامي»، آن را در چند قسمت در اختيار كاربران فضاي مجازي گذاشت.
نویسنده : محسن غلامي (قلعه سيدي)
علي احمدزاده پس از مجوز نگرفتن فيلمش براي پخش در سينما و شبكه خانگي بهدليل داستان غيرمعمول «مهموني كامي»، آن را در چند قسمت در اختيار كاربران فضاي مجازي گذاشت.
اين چندساله خيلي از فيلمسازان دستشان آمده كه نبايد هر فيلم بيمحتوايي بسازند، البته باز هم ميسازند چون راههاي دور زدن پخش قانوني، انگار زياد است! اين را در نظر بگيريد كه سيستم اكران در سينماي ما بضاعت چنداني ندارد و نميتواند از پس حدود 100 فيلم توليدي سال بربيايد و به ناچار كمي بيش از نصف آن را اكران ميكند.
بقيه نيز منتظر ميمانند براي سالهاي بعد تا اينكه شانس يارشان باشد و اتفاقي روي پرده بروند و يا اينكه شبكه خانگي را تجربه كنند. البته شايد به گروه «هنر و تجربه» هم بروند اگر نخواهند كنج انبار تهيهكننده دولتي را تجربه كنند. خصوصاً با راهاندازي همين گروهي كه اسم برده شد، برخي فيلمسازان كه آثارشان جزو توقيفيها و نه اكراننشدهها هم هست، از آب گلآلود ماهي گرفتند و فيلمشان را روي پرده نيز بردهاند ازجمله «گس»، «بازهم سيب داري» و برخي ديگر كه تعدادشان اندك است، اما مثال نقض هستند. حتي به غير از اين مسير، هنوز هم هستند حتي فيلمهاي با محتوايي عجيب كه راحت روي پرده اكران عمومي ميروند. تازه شايد بعد از اكران مسئول حوزه يادش بيفتد كه حداقل در شبكه نمايش خانگي اصلاحيهاي به سكانسهايش بزند، اتفاقي كه احتمالاً روي همين فيلم اخير يعني «50كيلو آلبالو» ترتيب داده شود. آن هم بعد از اينكه يكي، دو ميليون نفر آن را ديدهاند!
سينما و خانههاي مردم نشد، ميرويم سراغ اينترنت
باز هم اين چند مجراي اكران سراسري فيلمها در سينما، قابل كنترلتر است، اما وقتي كه پاي شبكههاي خصوصي مجازي و اينترنتي پيش بيايد كه آمده! اوضاع بهراحتي ديگر قابل كنترل نيست. وگرنه اين همه دانلودهاي غيرمجاز فيلمهاي سينما در نبود قانون كپيرايت اتفاق نميافتاد و جالب اينكه همه نيز شاكي هستند، اما كسي نميتواند جريان را كنترل كند. برويم سراغ پديدهاي ديگر كه همان اكران فيلمهاي توقيفي در فضاي مجازي است. اتفاقاً دست روي شبكههاي پرمخاطب نيز ميگذارند همچون آپارات كه بالاخره از جايي و كسي حمايت ميشود. مثالش اينكه فيلمي همچون «مهموني كامي» را كه چندين سال است به هر در و ديوار ميزند تا لااقل در شبكه خانگي توزيع شود، اكثريت سينمادوستان نديدهاند جز در محافل خصوصي، جشنوارهاي و غيره. اما احتمالاً همين روزها نسخه كامل فيلم توقيفي علي احمدزاده را نيز بتوانيد از آپارات و غيره تماشا كنيد!
بالاخره اين نيز شيوه جديدي براي دور زدن مسيرهاي اكران قانوني است خصوصاً براي اين نوع آثار كه محتواي داستانيشان نميتواند ابداً مخاطب و مسئول را راضي كند. تصور كنيد ماجراي اين نوع فيلمها چقدر غيرمعمول است كه حتي سازمان سينمايي دولت فعلي كه به مميزي كمتر اهميت ميدهد، اجباراً جلوي پخش «مهموني كامي» ايستاده است. با اين حال وقتي پول تهيهكننده دولتي باشد و ضرری نباشد با وجود مسيرهاي غيرقانوني، اين فيلمها نيز جايي براي خودنمايي پيدا ميكنند.
انگار حواس برخيها پرت است
پس مثالش فيلم علي احمدزاده است كه در آپارات و در قالب فريمهاي چند دقيقهاي به مرور به تماشا گذاشته شده يعني به شكل قسمتهاي سريالي. بنابراين معني اكران نشدن فيلم توقيفي بيمحتوا با پخش از كانالهاي مجوزداري مثل آپارات، چه ميتواند باشد؟ جز گول زدن و زيرآبيرفتنهاي به اصطلاح قانوني. خصوصاً اينكه اين جور شبكههاي مجازي بهخاطر اينكه نظارتي روي كارشان نميبينند پس راحت فضا را ميتوانند در اختيار اين فيلمها بگذارند بدون اينكه اينها يا حتي فيلمسازش، بازخواستي بشود. البته بعيد است سازمان سينمايي و مجموعههاي زيردستياش اصلاً متوجه شبكههاي اينترنتي باشد و انگار قدرت كنترل اين فضاها را هم ندارد.
اينطور كه از شواهد پيداست بهدليل همين نبود نظارت و برخورد لازم در سايه حواسپرتي مسئولان، فيلمساز آثار توقيفي كه پول فيلمش از خرج توجيبياش نيست و صرفاً به دنبال ديده شدن كارش است، كمكم پايش به شبكههاي مجازي پخش فيلم هم باز خواهد شد!
رسالت/برخي آثار جشنواره فجر، مردم را به سمت مفاسد اجتماعي سوق مي دهد
رهبر معظم انقلاب در جلسه يازدهم ارديبهشت 95 که با حضور برخي از مسئولان کشور برگزار شده است، مجددا نسبت به جدي گرفتن مسئله آسيبهاي اجتماعي هشدار داده اند.
هفته نامه "خط حزب الله" منتشر شده در سايت دفتر نشر آثار مقام معظم رهبري، در سي و سومين شماره خود، در مطلبي با اشاره به بيانات مهم رهبر انقلاب در ديدار اخير با برخي مسئولان درباره آسيبهاي اجتماعي، فرازهايي از هشدارهاي رهبر انقلاب درباره جدي گرفتن موضوع آسيبهاي اجتماعي و ضرورت برنامه ريزي و "اقدام فوقالعاده" و "فوق عادت" و مضاعف مسئولان در اين زمينه را منتشر کرد.
در سرمقاله خط حزب الله آمده است: آسيب هاي اجتماعي مانند آسيب هاي
طبيعي اند؛ مانند زلزله که مي تواند بناي خانه ها را تخريب کند. اين آسيب ها بنيان خانواده و اجتماع را برهم مي ريزد. اگر به موقع و به هنگام شناخته شود و يا پيشگيري شود، احتمال کاهش خسارت ها افزايش خواهد يافت. اما اگر نسبت به آن غفلت شود؛ خداي نکرده ممکن است بناي جامعه را متزلزل کند.
«درست است که ما در کشور در درجه اول، مسئله اقتصاد را داريم و خود مشکلات اقتصادي هم [به عنوان] يکي از آن عوامل ريشه اي اين مفاسد، مورد توجه ماست، لکن مسئله مفاسد اجتماعي با شرحي که در جلسه قبل داده شد، يکي از بيماري هايي است که هر روزي که بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بيشتري پيدا مي کند و علاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوق العاده مهم است». 11 / 2/ 95
شايد از نگاه جامعه شناسانه، وجود آسيب هاي اجتماعي در هر اجتماع بشري امري طبيعي باشد، اما در شأن کشوري که آرمان «ساخت تمدن نوين اسلامي » دارد، به هر ميزان، ولو اندک هم شايسته نيست. بنابراين گرچه در خصوص مقابله با آسيب هاي اجتماعي کارهايي شده است اما يقينا کافي نيست. براي حل آن، بايد کار شبانه روزي کرد.
«توقعات بيشتر از اينهاست... اهميت کار را، بزرگي مسئوليت را، خطرات ناشي از آن را آدم توجه بکند، آن وقت مي فهمد که چه قدر بايد در اين زمينه تلاش کرد و شب و روز نشناخت». 11 / 2/ 95
ممکن است حتي در کوتاه مدت، نتايج اين تلاش شبانه روزي مشخص نشود اما نفس تلاش مسئولين، براي مردم مايه آرامش و مرهم است. «يک اشکالي که در کارهاي بلند مدت هست و آن، اينکه غالباً مجريان علاقه اي به کارهايي که تأثيراتش بلندمدت است ندارند؛ طبيعت انسان است... چون مردم اين آسيب ها را در زندگي لمس مي کنند... وقتي مي بينيد يک دولتي است که دنبال علاج اين آسيب هاست، نفس اين تلاش مردم را خرسند مي کند، راضي مي کند، اميدوار
مي کند.» 11 / 2/ 95
اما چگونه يک مسئول يا يک عنصر مؤمن و انقلابي مي تواند اين کار بلندمدت را شبانه روزي و با تمام وجود پي بگيرد و خسته نشود؟ وقتي که حس کند خود او، جزئي از آن خانواده است و مشکل مردم، مشکل اوست.
«ما مردم را بايد عائله خودمان بدانيم. ما مسئولين کشوريم ديگر... اين ملت، اين کشور، اين مرزها، اين فضاي زندگي، عائله ماست. به مسئله آسيب هاي اجتماعي در سطح کشور جوري نگاه کنيم که اگر اين آسيب در داخل خانواده خود ما بود، آن جور نگاه مي کرديم. اگر بنده يک بچه معتاد داشته باشم چه حالي دارم؟ اگر کسي در خانه يک دختر فراري از خانه داشته باشد چه حالي دارد؟ تصورش را بکنيد، اگر اين دختر از خانه ديگري هم فرار کرد، ما بايد همان احساس را به خودمان تلقين کنيم ولو طبيعتاً نداشته باشيم... ما بايد به اين قضيه در سطح جامعه حساس باشيم و به فکر علاج باشيم... ما در واقع اهتمام مان به وضعيت مردم مثل اهتمام مان به داخل خانواده خودمان باشد.» 11 / 2/ 95
اما در مقابله با آسيب هاي اجتماعي نبايد به کارهاي معمولي و جاري دستگاه ها اکتفا شود و هر از گاهي براي رفع تکليف گزارشي داده شود. تاکيد رهبر انقلاب اسلامي در جلسات مختلف بر کار جهادي مستمر ويژه است.
«انتظارم از مجموعه حاضر، کارهاي فوق العاده است؛ يک کارهايي هست که کارهاي طبيعي دستگاه شماست و بايد انجام بدهيد، لابد هم انجام مي دهيد، بعد از اين هم - اين جلسه و امثال اين جلسه باشد يا نباشد - انجام مي دهيد؛ اين چيزي نيست که ما را قانع کند؛... يک کار فوق عادت انجام بگيرد، يک تلاش مضاعف انجام بگيرد.» 11 / 2/ 95
همچنين در اين موضوع مهم نيز مانند اقتصاد مقاومتي، همه
دستگاه ها بايد وسط ميدان بيايند. «همه دستگاه ها بايد نقش آفريني کنند؛ هم دستگاه هاي دولتي - منظورم قوه مجريه است - هم دستگاه هاي غير قوه مجريه مثل مجلس، مثل قوه قضائيه، مثل نهادهاي انقلابي. همه بايد نقش آفريني کنند، بايد نقش خودشان را، سهم خودشان را مشخصاً پيدا کنند، بفهمند چه هست، و آن سهم را به بهترين وجهي، با شتاب متناسب انجام بدهند. » 11 / 2/ 95
نقش دستگاه هاي تبليغاتي نيز در اين کار اهميت زيادي دارد اما بعضا تا کنون نقش آفريني مؤثري نداشته اند.
«عدم توجيه فرض کنيد سازمان تبليغات يا دفتر تبليغات نسبت به اين قضيه موجب مي شود که در اين زمينه کار نکنند. خب ما اين همه امکانات داريم... بايد دنبال کنند.... مجموعه صدا و سيما بايد مطلع بشوند از آنچه که واقعيت کار است تا بتوانند برنامه ريزي کنند، صدا و سيما خيلي مي تواند نقش ايفا کند». 11 / 2/ 95
اما در مقابل اين عمليات جهادي و مقاوم سازي اجتماعي، نبايد از عوامل مزاحم و ضد عمليات هم غفلت شود.
«وقتي که ما در جشنواره فجرمان فيلم هايي نشان داده مي شود که اصلا سوق مي دهد مردم را به سمت اين مفاسد اجتماعي، در واقع فرهنگسازي ضد اين جهت را داريم انجام مي دهيم؛ بايد مراقبت بشود، بايد به اينها توجه بشود.» 11 / 2/ 95
و در آخر، آنچه که هم براي مسئولان و هم براي مردم - به ويژه جوانان مؤمن و انقلابي - وظيفه ايجاد مي کند، به ميدان آوردن ظرفيت ها و نيروهاي مردمي است.
«نيروهاي مردمي خيلي مي توانند کمک کنند و کمک هم مي کنند، منتها برنامه مي خواهد که چه جوري از نيروهاي مردمي استفاده کنيم. جذب دل هاي مردم و جذب کمک هاي مردم - چه کمک هاي
مالي شان چه کمک هاي فکري و بازويي شان - خيلي هنر مي خواهد و اين برنامه ريزي لازم دارد.» 11 / 2/ 95
در اين کار پر اهميتي که براي آن نبايد شب روز و شناخت، نيز دست معجزه گر مردم که عنايت الهي را به دنبال دارد، راهگشا خواهد بود؛ اين را تجربه انقلاب اسلامي ثابت کرده است؛ مهم اين است که نيروي حزب اللهي اين عرصه را نيز سنگري براي انقلابي گري و جهاد خود بداند.
«جهاد فقط شمشير گرفتن و جنگ کردن در ميدان قتال نيست؛ جهاد شامل جهاد فکري، جهاد عملي، جهاد تبييني و تبليغي، و جهاد مالي است.» 29 / 2/ 95
رسالت/سينماي جمهوري اسلامي ايران نشاني از سينماي ديني ندارد
سعيد مستغاثي رئيس پيشين انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتگو با خبرنگار سينماپرس با بيان اينکه جريان سينما و رسانه ها را در کشور ما افرادي به وجود آوردند که هيچ گونه اعتقادي به اسلام نداشتند خاطرنشان کرد: اين افراد درصدد آن بودند تا با ورود ابزاري مانند سينما و تلويزيون باورهاي عقيدتي و ديني مردم کشور ما را به طور کلي از بين برده و به نوعي دست به هويت زدايي مردم باورمند ايران بزنند؛ به همين دليل است که ما در اواخر دوران قاجار و اوايل حکومت پهلوي شاهد آن هستيم که به اين نوع ابزار توجه بيش از حدي مي شود و سران حکومت درصدد هستند تا اين نوع ابزار را در زندگي روزانه مردم نهادينه کرده و همه را به نوعي معتاد به استفاده از آنها نمايند.
اين کارشناس فرهنگي تأکيد کرد: متأسفانه جريان سينما و رسانه ها در کشور ما سکولاريستي است و ليبراليست هاي غرب زده از ديرباز اداره امور آن را بر عهده داشته اند و اين تفکر سکولار و ضد اسلامي در سينماي کشور با مفهوم انتظار در حال جدال است و مي خواهد هويت ديني و اسلامي ما را از بين ببرد؛ ما حتي پس از وقوع انقلاب شکوهمند اسلامي نيز تنها توانستيم شاهد برخي جرقه هاي شخصي از سوي فيلمسازان معتقد باشيم و همين امر باعث توليد آثار ارزشمندي مانند «محمد رسول الله (ص)» توسط فيلمسازي چون مجيد مجيدي در سينماي ما شد اما از آنجا که سيستم مديريتي فرهنگي ما از گذشته هاي دور توسط فراماسونرها پايه ريزي شده همچنان ما نتوانسته ايم تحولي بنيادين در اين سيستم به وجود بياوريم.
وي در پاسخ به اين سوأل که چگونه مي شود تفکر سکولاريستي در ميان مديران فرهنگي جمهوري اسلامي ايران حاکم باشد؟ اظهار داشت: تفکر سکولاريستي چيزي نيست که آشکار و عيان باشد. ما بسيار شاهد بوده ايم که افرادي اين نوع تفکر را داشته اند که به انقلاب اسلامي اعتقاد داشته اند و به شدت با کشورهايي مانند آمريکا نيز مخالفت مي کرده اند؛ تفکر سکولاريستي از آنجا که درصدد است تا دين را از سياست و زندگي روزانه مردم جدا کند مسئله اي نيست که بتوان گفت فقط افراد خاصي با ديدگاه هاي خاص اين نوع تفکر را دارند بلکه همين امروز که سينماي جمهوري اسلامي ايران نشاني از سينماي ديني ندارد نشان دهنده وجود اين نوع تفکر در ميان دست اندرکاران آن است.
اين منتقد برجسته سينماي کشور در همين ارتباط گفت: تفکر سکولاريستي مي خواهد اين مسئله را در بين مردم جامعه رواج دهد که دين مسئله اي شخصي است و تنها بايد در گوشه مساجد وجود داشته باشد و عرصه هنر، علم و... نيازي به حضور دين ندارد؛ اين در حالي است که ما طي بيش از 10 قرن از گذشت تمدن اسلامي شاهد آن بوده ايم که بهترين و والاترين هنرمندان جهان افرادي بوده اند که در حوزه اسلام شناسي حرف هاي جدي براي گفتن داشته و تفکرات اسلامي و عقيدتي خود را در راستاي توليد آثارشان به کار مي بسته اند.
مستغاثي در بخش ديگري از اين گفتگو با تأکيد بر اينکه متأسفانه حوزه هاي علميه در اين زمينه کم کاري بسيار داشته اند اظهار داشت: حوزه هاي علميه بايد به حوزه توليد در سينما و تلويزيون ورود کنند؛ حوزه ها همان طور که کتاب منتشر مي کنند و اداره نشريات مختلف حوزوي را بر عهده دارند بايستي در زمينه توليد آثار هنري نيز فعال باشند؛ مگر بسياري از عرفاي بزرگ و
اسلام شناسان دستي بر آتش هنر نداشته اند؟ مگر حضرت امام خميني (ره) ديوان شعري با آن عظمت ندارد؟ پس ما بايد قبول کنيم که اتفاقاً بهترين افرادي که مي توانند به تبيين مفهوم مهدويت در تمامي آثار هنري اعم از سينما، تلويزيون، کتاب و... بپردازند علماي بزرگ اسلامي و حوزه هاي علميه هستند.
وي ادامه داد: آنچه مي تواند باعث شود تا سينماي غرب در قبال سينماي ديني ما کم بياورد و قافيه را ببازد اين است که ما در کشورمان مراکز متعدد آکادميک در حوزه دين داريم اما آنها چنين مراکزي را تحت اختيار ندارند؛ ما بايد با به کارگيري نيروهاي حوزوي جلوي افرادي را که قصد دارند در سينما و تلويزيون با توليد آثار بي محتوا، پوچ و نازل ريشه هاي اسلام را تخريب کنند گرفته و براي هميشه چنين تفکرات شوم و پليدي را حذف کنيم.
اين کارشناس فرهنگي در بخش ديگري از اين گفتگو تأکيد کرد: خوشبختانه هنوز براي به وجود آوردن اين اتفاق در کشور ما دير نشده است چرا که تمامي مردم ما عشق زيادي به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) دارند؛ از اين رو ما بايد سعي کنيم برخلاف آنچه دشمنان اسلام و قرآن درصدد به دست آوردن آن هستند، دين و مهدويت را در سبک زندگي مردم و همين طور در محيط هاي علمي، آثار هنري و... وارد سازيم و محاسبات دشمنان را براي هميشه بر هم بزنيم.
وي در همين زمينه متذکر شد: اساس هويت و تفکر ما اسلامي، ديني و انقلابي است و ما زماني مي توانيم دستاوردهاي عظيمي در حوزه تبيين مفاهيم مهدويت داشته باشيم که علم و هنر و دين را با يکديگر ترکيب و ادغام کنيم چرا که تجربه ثابت کرده هرگاه علم و هنر و دين با يکديگر ترکيب و ادغام شده اين اتفاق منجر به ظهور تمدن عظيم اسلامي گشته و تا سال هاي سال ماندگار بوده است.
روزان/روزنامهٔ سعودی: شهاب حسینی خطرناک است
روزان نیوز- یک روزنامۀ سعودی مدعی شد سینمای ایران خطرناک تر از سیاست آن است.
یک روزنامۀ سعودی، با اشاره به موفقیت شهاب حسینی در جشنواره سینمایی کن مدعی شد که امروز فرهنگ ایران، به ویژه سینمای آن، بیش از سیاست این کشور برای سعودی ها خطرناک است.
روزنامهٔ سعودی "مکه"، در مقالهای با اشاره به اینکه «تمدن اسلامی برای همه چیز مدیون مردم ایران است»، ضمن اعتراف به ضعف فرهنگی عربستان در برابر ایران نوشت: «ایران تمام جهان را با صنعت سینمای حرفهای خود در نوردیده است».
نویسندهٔ مقاله، سپس، با اشاره به برخی از آثار فاخر سینمای ایران آورده است: «قبلاً دربارهٔ فیلم "ملک سلیمان"، که در سطح فیلمهای هالیوودی ساخته شده بود، صحبت کردهام و گفتهام که چگونه این فیلم لابی صهیونیسم را نگران کرده بود. البته این تنها دستاورد تأثیرگذار سینمای ایران در سطح جهان نبوده است، بلکه ایران با فیلمهای دیگری مانند "یوسف پیامبر" و "محمد رسول الله" نیز جهان را تحت تأثیر قرار داده است».
نویسندهٔ سعودی در ادامه نیز به جدیدترین دستاورد سینمای ایران پرداخته و نوشته است: «در تازهترین موفقیت هم شهاب حسینی، ستارهٔ ایرانی، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد جشنوارهٔ فیلم کن 2016 را، که دیروز به پایان رسید، کسب کرد».
نویسندهٔ مقاله، در پایان، با لحنی که حسرت و شرمساری در آن موج می زند، نوشته است: «ایران در حالی تمام این موفقیتها را به دست میآورد که ما (عربستان) تنها کشور دنیا هستیم که در آن سینما وجود ندارد»!
سیاست روز/وزیر ارشاد: ۵۰ کیلو آلبالو فیلمی نامناسب است / کسانی که مجوز اکران دادهاند اشتباه کردهاند
نوشدارو پس از مرگ اخلاق
از همان زمانی که «پنجاه کیلو آلبالو» به عنوان یکی از فیلمهای اکران نوروزی بر پرده سینما نشست، خیلیها معتقد بودند، این فیلم توهینی آشکار به مخاطب سینما و مردم تلقی میشود. فیلمی که کوچکترین وقعی به اخلاقیات ننهاده بود و البته به لطف تبلیغات ماهوارهای توانسته بود، کنجکاوی تماشاگران را برای دیدن خود جلب کند.
اعتراضها ادامه داشت و آقایان سازمان سینمایی سر بر بالش روشنفکرنمایی به خواب رفته بودند.
هشدارهای گروهها و منتقدین مختلف سینمایی و اعتراض آنان به این قبحشکنی که در قالب یک فیلم سینمایی کانون فرهنگ عمومی مردم را هدف گرفته بود در گوش مسئولان نرفت.
آقای رئیس سازمان سینمایی هم در مواجهه با اقدام نمادین بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) به دنبال آن بود تا «یک پیاله آلبالوی فاسد» را با یک پیاله «می ناب» عوض کند!
روزها گذشت و مسئولان محترم سازمان سینمایی در خواب بودند و فیلم اکران شد و فروش خوبی هم داشت و دارد و بعد از اینکه همه این اتفاقات افتاد، سخنگوی وزارت ارشاد در نشست خبری درخصوص موضع وزیر نسبت به این فیلم گفت: «نکتهای که آقای وزیر مطرح کرد به این معنی نیست که مسئله اکران فیلم در شورای نظارت و اکران طرح نشده است، چراکه حتما این فیلمها فرایند قانونی را برای نمایش عمومی طی کردند اما مطلب ایشان مبنی بر این بود که برخی ملاحظات، صورت نگرفته است. البته قرار نیست وزیر فرهنگ تمام فیلمهایی که اکران میشود، ببیند. اما من گواهی میدهم که ایشان فیلمهایی را که نقد و تحلیلهایی به دنبال دارد و چالشبرانگیز است میبیند. فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» را هم قطعا دیده است که البته به طور قطع این فیلم مغایرتی با اصول و ضوابط فرهنگی و هنری ندارد اما بخشهایی از آن ممکن است مورد سوال باشد.»
اما چند روز بعد وزیر ارشاد در مصاحبه با یکی از روزنامهها موضعی گرفت که نشان میداد آنچه آقای نوشآبادی گفته، به گونهای تعدیل و تلطیف شده است.
وزیر ارشاد در آن گفتوگو به صراحت گفته بود: «فیلم «٥٠ کیلو آلبالو» با وجود آنکه مجوز اکران گرفته و از آن هم استقبال شده، اشکالات فراوانی دارد. من پس از اعتراضهایی که توسط برخی رسانهها انجام شد، شخصا آن را بازبینی کردم. واقعا فیلم نامناسب و مغایر سیاستهای دولت است. این فیلم فروپاشی و سقوط خانواده را ترویج میکند و با آرایش نامناسبِ بازیگران الگوی نامناسبی را ارائه میدهد؛ بنابراین من شخصا مخالف اکران این فیلم هستم. ربطی به مخالفت برخی رسانهها هم ندارد.»
آقای وزیر نه تنها به صراحت درباره فیلم صحبت کرد که انگشت اتهام را به سوی مدیران منصوب خود گرفت و در پاسخ به این سوال که در این صورت چه کسانی مسئول آن هستند گفت: «کسانی که مجوز اکران آن را دادهاند و منتخب وزارت ارشاد هستند. این جزء اشتباهات آنان است.»
علی جنتی چندی قبل هم در دیدار با آیتالله مکارمشیرازی هم از محتوای ناسالم این فیلم سخن گفته بود و هم بابت آن پوزش خواسته و گفته بود: «از ساخت «۵۰ کیلو آلبالو» اطلاعی نداشتم وگرنه اجازه تولید آن را نمیدادم.»
اگر موضع قاطع وزیر ارشاد را کنار اکران سیار این فیلم در شهرستانهای بدون سینما با حمایت سازمان سینمایی بگذاریم چه نتیجهای میگیریم؟ اینکه سازمان سینمایی ساز خودش را میزند و علیرغم تاکید آقای وزیر به فیلم مسئلهداری چون «۵۰ کیلو آلبالو» فرصت دیده شدن، حتی در شهرستانهای فاقد سینما میدهد.
اما جالب آنجاست که چند روز قبل کارگردان این فیلم در نامهای به وزیر ارشاد به مواردی اشاره کرده بود که هم جای پاسخگویی دارد و هم جای تامل. اینکه فیلمنامه «پنجاه کیلو آلبالو» سه بار از وزارت ارشاد پروانه ساخت دریافت کرده است. یکبار در دوره شمقدری در سال ۸۸، و دو بار هم در زمان مدیریت آقای ایوبی در سالهای ۹۳ و ۹۴.
جالب آنکه به ادعای مانی حقیقی فیلم عینا براساس فیلمنامهای که سه بار توسط وزارت ارشاد تایید شده و در دو نوبت توسط شورای پروانه نمایش وزارت ارشاد بازبینی شده و پس از اعمال ١٧ مورد اصلاحیه موفق به دریافت مجوز اکران شده است.
در این نامه پرکنایه آقای کارگردان آمده است: «بیشک مستحضرید که اکران نوروزی در سینمای ایران، پرمخاطبترین اکران سال سینمای ایران است و از این منظر، فیلمهایی که در این مقطع از سال به نمایش در میآیند به تعبیری مهمترین فیلمهای سال محسوب میشوند. بههمیندلیل از مدیران محترم وزارتخانه شما و از شخص شما، انتظار میرود که از محتوای پرمخاطبترین محصولات فرهنگی کشور، پیش از ارائه آنها به عموم مردم، باخبر باشید.»
علیرغم همه نقدهایی که به مانی حقیقی و فیلمش وارد است او به جز این مورد جملات درستی دارد که باید مورد توجه وزیر قرار گیرد: «ماجرای تولید و اکران فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» حاکی از این است که مدیریت فرهنگی کشور من در این زمینه بیضابطه، مغشوش و غیراصولی بوده است. بههمیندلیل، من دوستانه و برادرانه از شما تقاضا میکنم که کار را به کاردان بسپارید.»
مشکل همینجاست. جایی که مدیران زیر نظر وزیر، هر کاری دلشان میخواهد میکنند و برای آنکه از قافله آدمهای به اصطلاح روشنفکر عقب نمانند، هر کالای فرهنگی گندیده و فاسدی را به خورد مخاطب میدهند. افرادی که به مدیریت فرهنگی «بیضابطه، مغشوش و غیراصولی» کمک میکنند و متاسفانه کار در عرصه فرهنگ را مشق نکردهاند. آدمهایی که فرق دوغ و دوشاب را نمیدانند و علاقهای هم به فهمیدن و دانستنش ندارند.
حالا این را بگذارید در کنار اظهارات برخی از مسئولان که معتقدند ممیزی را باید به خود هنرمندان سپرد. حاصل ممیزی وزارت ارشاد، با آن عِده و عُده عریض و طویل فیلمی میشود که خود جناب وزیر هم از ساخت آن اظهار شرمندگی میکند و البته منصوب آقای جنتی یعنی رئیس سازمان سینمایی کار خودش را میکند. حال اگر قرار بود فیلم را خود هنرمندان ممیزی کنند، چه چیزی بر پرده سینماهای کشور نقش میبست؟ متاسفیم که بگوییم، وزارت ارشاد در اغلب بخشهایش دچار ضعف مدیریتی است. مدیرانی که متاسفانه نه تنها انقلابی نیستند که دغدغه فرهنگ ایرانی هم ندارند.
شرق/صداوسیما به دنبال تعامل با دولت است؟
رفتوآمد تاکتیکی در «ساختمان شیشهای»
شرق: بادبان کشتی دولت، باد موافق میخواهد و بهنظر میرسد رفتن «محمد سرافراز»و «پورمحمدی» از جامجم و آمدن علی عسگری و میرباقری، مقدمهچینی در همین زمینه است. ساختمان شیشهای جامجم که این روزها شاهد جابهجایی مدیران ارشد خود است، دیروز شاهد اعلام کنارهگیری علیاصغر پورمحمدی، معاون سیما بود. بعد از محمد سرافراز، رئیس مستعفی صداوسیما، طبعا انتظار تغییر مدیران سازمان عریض و طویل صداوسیما خیلی دور از ذهن نیست؛ اما رفتن علیاصغر پورمحمدی، چهرهای که بسیاری از هنرمندان تلویزیون از طرفداران پروپاقرصاش بودند و سببساز اتفاقاتی مثبت در طول مدیریتش در بخشهای مختلف سازمان بود، کمی عجیب به نظر میرسد.
پورمحمدی در گفتوگو با «ایسنا» از سیدمرتضی میرباقری، بهعنوان جایگزین خودش نام برد و افزود: در هفتهای که گذشت، جلساتی با حضور عبدالعلی علیعسکری (رئیس سازمان صداوسیما)، برگزار و درنهایت، تصمیم گرفته شد که سیدمرتضی میرباقری، بهعنوان معاون جدید سیما معرفی شود. مرتضی میرباقری، در دوران ریاست علی لاریجانی، معاونت سیما را برعهده داشت که در آن دوران اتفاقات بسیار مثبتی را در این حوزه رقم زد. کلید زدن ساخت سریالهای الف ویژه و سریالهای هر شبی تلویزیون و البته همکاری با بسیاری از هنرمندان، ازجمله اقدامات دوران مدیریت او بود.
پورمحمدی در دوران معاونت میرباقری، روابط نزدیکی با او داشت و مدیر شبکه سوم سیما نیز بود. او مدت کوتاهی پس از رفتن میرباقری از معاونت سیما، از مدیریت شبکه سوم سیما کنار گذاشته شد و راهی مرکز رسانه قوهقضاییه شد وبا انتصاب سرافراز، مسئولیت معاونت سیما را برعهده گرفت. هرچند حضور پورمحمدی در مقام معاونت سیما، خبر از بهبودی نسبی شرایط داشت اما اختلاف او با محمد سرافراز و تبعات این اختلاف در بخشهای مختلف جامجم، باعث شد تا در ماههای اخیر خبر استعفای یکی از این دو بیشتر در معرض توجه قرار گیرد. بااینحال پس از استعفای محمد سرافراز، بحثهای بسیاری پیرامون تغییر برخی از مدیران در پی انتصاب علی عسگری مطرح شد، از جمله علیاصغر پورمحمدی (معاون سیما). شرق در گزارشی در ارتباط با جایگزینیهای پیشرو از حضور مرتضی میرباقری یا حسن خجسته نوشته بود؛ اینکه حضور یکی از آنها در مقام مشاور یا قائممقام رئیس رسانه ملی، پررنگتر به نظر میرسد. حال آنکه در تازهترین تغییرات مدیریتی، مرتضی میر باقری بر صندلی پورمحمدی در مقام معاون سیما تکیه خواهد زد. به نظر میرسد انتخاب مرتضی میرباقری که تاکنون در بسیاری از پستهای دولتیاش موفق ظاهر شده است و البته در روزهای مدیریتش در سازمان صداوسیما حضور حداکثری هنرمندان را تجربه کرده است، استراتژی خوبی برای روزهایی است که بسیاری از هنرمندان از نبود امنیت شغلی و بیکاری صحبت میکنند. از سوی دیگر انتصاب قائممقام وزارت کشور در امور اجتماعی و فرهنگی، گزینه مطلوبی برای رابطه مخدوش شده دولت با صداوسیما است.
حضور مرتضی میرباقری در بررسی عملکرد او، حاکی از قدرت تحلیلگری و مدیریت مطلوب او در شرایط بحرانی است و با طیفهای مختلف فکری اتفاق نظر دارد و مطلوبترین گزینه برای شرایط بحرانی حال حاضر صداوسیما، به نظر میرسد. از سوی دیگر انتظار میرود با حضور مرتضی میرباقری در سمت معاون سیما، باید انتظار تغییرات مدیریتی دیگری را نیز داشت. ازجمله حضور محمودرضا تخشید که ماهها قبل از سمت مدیر کل امور نمایشی سیما استعفا داد؛ و دیگر گزینه مهدی فرجی است که احتمال حضور آنها بیشتر است. انتظارات از سازمان صداوسیما تغییر کرده است و سالهاست مخاطبان رسانه ملی از تلویزیون کشورشان انتظار تغییرات وسیعتر و چشمگیرتری را دارند. با توجه به سوابق علی عسگری، میتوان او را مدیر اثرگذارتری دانست.
بادهای تغییر دوباره به جامجم وزیدن گرفته و باید دید دولت خواهد توانست از فرصتها بهره ببرد؟ گفتهاند برای کشتی بیمقصد، باد موافق نمیوزد.
قدس/تولید فیلم حرفه ای با محوریت امام رضا(ع)، اولویت وزارت ارشاد است
رئیس سازمان سینمایی کشور در نشست کارگروه سینمایی جشنواره امام رضا(ع) گفت: اولویت ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تولید فیلم حرفهای با محوریت امام رضا(ع) است
به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، جلسه کارگروه سینمایی چهاردهمین جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با حضور حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی کشور، سیدجواد جعفری مدیر عامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)، علیرضا رضاداد مشاور ریس سازمان سینمایی و دبیر سابق جشنواره فیلم فجر، بابک رضایی مشاور امور استانهای سازمان سینمایی و مدیران کل ارشاد استانهای خراسان رضوی، یزد، گلستان و لرستان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
*خبر خوب ایوبی برای دیدگان منتظر فیلم رضوی
ایوبی در این نشست از همه ظرفیتهای فرهنگی کشور برای جشنواره امام رضا(ع) را اتفاق مهمی در عرصه فرهنگی و هنری کشور دانست و گفت: برای استفاده حداکثری از ظرفیت هنرمندان باید آداب و اصول برپایی جشنوارههای سینمایی رعایت شود، به همین منظور استفاده از مشاوران هنری و سینمایی برای برپایی جشنوارههای کیفی ضروری است.
رئیس سازمان سینمایی کشور ادامه داد: این اقدام باعث ارتباط دائمی هنرمندان با جشنواره بین المللی امام رضا(ع) می شود.
ایوبی با بیان اینکه فعالیت برخی استانها در جشنواره سیزدهم بسیار رضایت بخش بود، اظهار کرد: به جای سفارش تولید باید به شناسایی آثار تولید شده بپردازیم.
وی با اعلام این خبر که اعتباراتی برای ساخت فیلم حرفهای دینی در نظر گرفته شده است، گفت: اولویت ما ساخت فیلم با محوریت فرهنگ رضوی است.
ایوبی به حاضران توصیه کرد: عمل به احتیاط نکنید و با ظرافت چالشهای فضای سینمایی را رفع کنید.
* ارسال ۶۹۲ اثر به برنامههای سینمایی جشنواره امام رضا(ع)
مدیرعامل بنیاد بین المللی امام رضا(ع) نیز در ادامه جلسه با بیان اینکه براساس آموزه های رضوی خدمت در عرصه فرهنگ از افتخارات است، به سخنان رهبر معظم انقلاب در استفاده بهینه از ابزار هنر و سینما برای تبلیغ و تفهیم مسایل دینی اشاره کرد و افزود: جشنواره های سینمایی در 3 استان یزد، گلستان و لرستان تاکنون 692 اثر در قالبهای مستند، فیلم کوتاه، انیمیشن و تولیدات تلویزیونی رضوی دریافت کردهاند.
سید جواد جعفری با ابراز امیدواری برای ارایه آثار فاخر در جشنواره های سینمایی امام رضا(ع) گفت: باید شرایط به گونه ای رقم بخورد که هرسال نسبت به سال گذشته گامی به جلو برداشته شود.
دبیر چهاردهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع) با تأکید بر اینکه محتوای آثار باید منطبق با فرهنگ رضوی باشد، تصریح کرد: باید تلاش شود تا خروجی جشنواره در اختیار مردم قرار گیرد.
دبیر چهاردهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع) افزود: باید از همه ظرفیتها برای ارایه آثار باکیفیت بالاتر استفاده شود.
وی در خاتمه تأکید کرد: خروجی تلاشهای یک ساله همه اعضای فعال چهاردهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع) در مراسم اختتامیه در استان ها نمود خواهد داشت، بنابراین همه تلاش باید بر این باشد که در استان های میزبان برنامه های سینمایی مراسمی شایسته و با شکوه برگزار شود.
* پیشنهاد راهاندازی جشنواره فیلم موبایلی رضوی
علیرضا رضاداد دیگر سخنران جلسه کارگروه سینمایی جشنواره بین المللی امام رضا(ع) بود. وی با بیان اینکه ما در حوزه فضای مجازی غیر فعالیم، گفت: باید برای مشارکت حداکثری مردم در جشنواره امام رضا(ع)، جشنواره فیلم موبایلی راه اندازی کنیم.
مشاور رئیس سازمان سینمایی کشور با بیان اینکه وجود گوشی های همراه هوشمند می تواند یک فرصت برای ما باشد، اظهار کرد: آثار موبایلی مردم که برخی از آنها بسیار هنرمندانه نیز هست، می تواند فضای خالی کلیپ ها را پر کند.
وی تأکید کرد: از آنجا که ساخت فیلم های بلند زمانبر است، اینگونه فیلم ها می تواند مخاطبان و هنرمندان بیشتری را جذب جشنواره کند.
رضاداد در ادامه تصریح کرد: نباید از جریان سازی رسانه ها در گسترش و توسعه جشنواره غافل شویم و از فرصت به وجود آمده در رادیو و تلویزیون برای مشارکت حداکثری مردم بهره مند شویم.
وی با تأکید براینکه باید توجه هنرمندان را به جشنواره جلب کنیم، ادامه داد: انیمیشن های تولید شده اگر به فضای جشنواره نزدیک باشد می تواند فضای هنری پویایی به جشنواره ببخشد.
دبیر سابق جشنواره فیلم فجر با بیان اینکه تجلیل از هنرمندان و سینماگران عرصه دینی باید اولویت باشد، تصریح کرد: برای شکل گیری جریان پایدار در سینما نیازمند برخی اقدامات از جمله جذب هنرمندان، استفاده از فضای مجازی و رسانه ها و نیز بازنشر آثار قبلی جشنواره در فضای مجازی هستیم.
*کارگردان معروف سینمای ایران میان خادمان نمونه فرهنگ رضوی
مشاور امور استانهای رئیس سازمان سینمایی کشور به ارایه گزارشی از فعالیتهای سینمایی جشنواره امام رضا(ع) پرداخت و گفت: در بخش سینمایی جشنواره بین المللی امام رضا(ع) 3 بخش جشنواره مستند و فیلم کوتاه، پویانمایی و تولیدات تلویزیونی برگزار می شود.
بابک رضایی در تشریح فعالیتهای سازمان سینمایی کشور برای جشنواره چهاردهم اظهار کرد: اعلام فراخوان به صورت گسترده در سایتهای مختلف هنری و سینمایی اولین گام برای برگزاری جشنواره هایی در خور شأن نام امام رضا(ع) است.
وی از انتخاب خادم نمونه فرهنگ رضوی از میان سینماگران کشور خبر داد و افزود: این هنرمند منتخب در آیین اختتامیه جشنواره که در شب میلاد امام هشتم(ع) در مشهد برگزار می شود، تجلیل خواهد شد.
مشاور امور استانهای سازمان سینمایی کشور در ادامه گفت: با همکاری دفتر امور جشنواره های سازمان سینمایی و همکاری های بین المللی این سازمان ، ستاد پشتیبانی جشنواره امام رضا(ع) در حوزه سینمایی تشکیل شده است که مدیران مؤسسات مذکور در آن حضور داشتند. نتیجه این جلسات شناسایی 10 اثر از سوی مرکز گسترش سینمای تجربی و10 اثر از سوی انجمن سینمای جوان بود که در کنار آثار رسیده از سوی فراخوان به نمایش در خواهد آمد که امیدواریم موجب غنا و کیفیت بخشی به جشنواره های سینمایی، جشنواره بین المللی امام رضا(ع) شود.
وی در ادامه سخنانش پیشنهاد کرد جلسات تخصصی پژوهشی برای سینماگران جشنواره امام رضا(ع) برگزار شود.
رضایی گفت: پیشنهادی که از سوی سینماگران مطرح شده است که برپایی کارگاه ایده تا تولید برای فیلم نامه نویسان، آسیب شناسی تولیدات دینی، بررسی نحوه نمایش معصوم(ع) در فیلم دینی و ایجاد بازار برای فروش آثار تولید شده، از مهمترین پیشنهادات مطرح شده بوده است.
رضایی از حضور 13 اثر تلویزیونی در جشنواره امام رضا(ع) خبر داد و گفت: بنیاد سینمایی فارابی 6فیلم بلند با محتوای فرهنگ رضوی شناسایی کرده است که به جشنواره خواهد رسید و این روند ادامه می یابد تا در «مشهد 2017» به مرحله اکران برسد.
وی در خاتمه از برگزار کنندگان بخش های مختلف حوزه سینمایی جشنواره امام رضا(ع) خواست تا نگاه خود را از مرحله استانی به ملی و بین المللی ارتقاء بخشند.
بر اساس این گزارش، جشنواره فیلم و فیلم نامه بلند رضوی در خراسان رضوی، جشنواره فیلم کوتاه و مستند رضوی در یزد، جشنواره پویانمایی رضوی در گلستان و جشنواره تولیدات تلویزیونی رضوی در لرستان همزمان با دهه کرامت برگزار میشود.
قدس/نباید به بهانه خنداندن مردم مسائل ضداخلاقی وارد تئاتر شود
نشست مشترک شورای مرکزی ارزشیابی و نظارت بر نمایش با حضور علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهدی شفیعی، مدیرکل هنرهای نمایشی و دکتر رحمت امینی، دبیر شورای ارزشیابی و نظارت روز گذشته در سالن کنفرانس معاونت هنری برگزار شد.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست گفت: حوزه تئاتر جریان نشر معرفت و دانشافزایی در جامعه را بر عهده دارد. در حال حاضر از نظر کمیت، افزایش تعداد فارغالتحصیلان تئاتر را شاهد هستیم. از سوی دیگر تماشاخانهداری با اقبال زیادی روبرو شده است که سرعت و توجه بیشتر به این حوزه را میطلبد.
علی مراد خانی با اشاره به توزیع ناهماهنگ فضاهای فرهنگی در شهر تهران، دقت در این مهم را خواستار شد و افزود: سالنهای تئاتر و مراکز فرهنگی نشاط و روح زندگی را به مناطق مختلف شهر باز میگردانند. ضرورت دارد که مناطق فاقد سالنهای تئاتر شناسایی و برای آن برنامهریزی شود.
وی در بخش دیگر صحبتهایش به تئاتر آزاد و تئاتر طنز اشارهکرده و گفت: در جامعه امروز خنداندن مردم سخت است ولی نباید به بهانه خنداندن مردم مسائل ضد اخلاقی وارد تئاتر شود.
مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی نیز با اشاره به فعالیت شورای مرکزی ارزشیابی و نظارت و برقراری جلسات مستمر این شورا از سال 93 تاکنون به جنبههای توسعه یافته تئاتر در سالهای پس از انقلاب اسلامی پرداخته و بر ضرورت انطباق فعالیت شورا با توسعه کمیت تئاتر تأکید کرد.
وی در بخش دیگر صحبتهایش به مسئولیت مدیران سالنها در برابر اجراهای نمایش پرداخته و ادامه داد: تئاتر هنری زنده است و رعایت اصول و ضوابط به صورت هر شب و هر اجرا میسر نیست؛ لذا ورود مدیر سالن به امر نظارت حین اجرا ضرورت پیدا میکند.
این مدیر تئاتر در خصوص ارزشیابی آثار نمایشی نیز گفت: با تشکیل تماشاخانههای خصوصی و توجه به اقتصاد هنر، جذابیت در اجرا یا پرفورمنس اهمیت ویژهای پیدا کرده است. تئاتر باید همه سلیقهها را در بربگیرد تا بر مخاطب تئاتر افزوده شود.
مدیرکل هنرهای نمایشی، ارزشیابی هنر را امری دشوار عنوان کرده و افزود: در ارزشیابی کیفی میزان اقبال مخاطب و توجه منتقدان به آن اثر اهمیت پیدا میکند. ارزشیابی نمیتواند به این صورت باشد که چند کارشناس تنها در روز بازبینی اثری را تأیید و درجه هنری اثر و ارزشهای کیفی آن را تعیین کنند.
وی بر حفظ کرامت و جلب رضایت هنرمندان در کنار رعایت ضوابط شورای عالی ارزشیابی و نظارت تأکید کرد.
دکتر رحمت امینی سرپرست شورای ارزشیابی و نظارت نیز از تشکیل کار گروههای ارزشیابی و نظارت برای حوزههای تخصصی تئاتر همچون تئاتر کمدی و تئاتر خصوصی خبر داد.
در بخش دیگر این جلسه سه ساعته هر یک از اعضای شورا و کارشناسان ارزشیابی و نظارت به بیان نقطه نظرات و مسائل این حوزه پرداختند. امکانات و زیرساختهای اداری، امنیت و استاندارد سالنهای نمایش، قاعدهمندی و نهادینگی قواعد نظارت و عدم اعمال سلیقه، نظارت بر تئاتر آزاد، اهمیت پیدا کردن اقتصاد هنر و شناسایی آسیبهای این مسیر در حوزههای تبلیغات، محتوا و شکل اجرایی و ... از جمله مسائل مورد بحث در این نشست بود.
مردم سالاری/از مرده شور به منتقد: لااقل کميخجالت بکشيد
فيلم «خواب تلخ» ساخته محسن امير يوسفي بعد از 12 سال در گروه هنر و تجربه اکران شد واتفاقا با استقبال خوبي هم از سوي مردم مواجه شد.اين ماجرا باعث شد همه نگاهها به سمت اين کارگردان نوگراي سينماي ايران جلب شود و البته اتهامهايي هم به او وارد شود.آقا اسفنديار نسبت به يکي از اين اتهامها در قالب يک نامه طنز واکنش جالبي نشان داده است، در بخشي از اين نامه امده است:
«از آقا اسفنديار، مرده شورِ فيلم پرفروش «خواب تلخ»
به مسئول يا مسئولين محترم سايت کافه سينما
سلام و عليکم. در اين سيزده سالي که از ساخت فيلم سينمائي «خواب تلخ» ميگذرد، کارگردان محترم ما يعني آقا محسن اميريوسفي هيچوقت عادت نداشته به حرفهاي غلط، تهمتها و تفسيرهاي غيرمنصفانه جواب بدهد و من هم هميشه بهش گفتم که کار اشتباهي است. حرف هرکسي را بايد مثل خودش جواب بدهي چون مردم که از همه چيز خبر ندارند. ولي اين آقا محسن اونقدر سرش گرم حل مشکل اکران فيلمهايش با ارشاد بود که حوصله اين کارها را نداشت. ولي خواندن تفسير عجيب کافه سينما از مصاحبه اميريوسفي با خبرنگار هنرآنلاين باعث تعجب و حيرت من شد، جملاتي که کافه سينما در اين گفتوگوي تلفني از آقا محسن نقل کرد اين است: «علل بيکاري ما را بايد از مديران بپرسيد، فعلا منتظر هستم تا تعيين تکليف شود و بدانم که بايد چه کاري انجام دهم».
ولي اينکه تفسير کافه سينما از اين حرف که در مورد مسئله ديگري گفته شده، سرتيتر طولاني و غلط زير را دارد جاي تعجب است: «بقاياي سينماي نفتي و دولتي ايران/ از بازيگر «وقتي همه خوابيم» بيضايي، تا کارگردان هنر و تجربهاي «خواب تلخ» در گفتوگو با رسانه وزارت ارشاد: بيکاريم و منتظر بودجه و تصميم مسئولان هستيم». آقاي کافه سينما اين چه تيتر و چه محتواي خبري است برادر؟! کي ازبودجه حرف زد؟! تمام صحبت تلفني آقا محسن با خبرنگار محترم از ابتدا در مورد تعيين تکليف پروانه ساخت فيلمنامه جديدش و مهمتر از همه تعيين تکليف اکران فيلم آخرش بوده و گفته که با اين شرايط و مثل هميشه تمايل به مصاحبه ندارد و اين چند جمله را هم در جواب علت فيلم نساختنش گفته است. اميريوسفي گفت که اين سه سال فکرش بيشتر درگير حل مشکل فيلم آخرش بوده که علت آن را هم نبايد از او بپرسيد. فيلميکه سه سال براي گرفتن پروانه ساخت و توليدش وقت گذاشت و سه سال هم هست که بيسروصدا منتظر اکرانش است و هفتهاي چند بار براي آن به ارشاد ميرود. او جمعاً شش سال پاي فيلمش ايستاده! البته در اين مدت زحمتي هم براي کافه شما ايجاد نکرده که چنين موشکافانه سنگ مسئولان و مديران را به سينه ميزنيد! عبارت تعيين تکليف در ادبيات کافه سينمايتان چرا به جاي وضعيت مجوز ساخت فيلم جديد و نمايش فيلم اکران نشده يک فيلمساز بعد از سه سال، فقط به سمت احتمال بودجه گرفتن ميرود؟! آقاي کافه سينما لااقل کميخجالت بکشيد هر چند قدرت و جراتش را نداريد ولي تفسير دروغ و سليقهاي از حرفهاي مردم کار بدي است، حتي درهاليوودتان اي برادرِ کراواتي»! در اين نامه درباره اينکه اين سايت از اميريوسفي به عنوان کارگردان هنر و تجربه اي نام برده است آمده است:« ضمناً از عنوان «کارگردان هنر وتجربهاي» هم که به آقا محسن داديد خيلي متشکريم! چون ايشان اين لقب را افتخار خودشان ميدانند ولي دليل اين به ظاهر متلکتان را نميدانم! ما که 12 سال براي اکران «خواب تلخ» انتظار کشيديم و دم نزديم. حتي من که مُرده بودم و براي اکران زنده شدم، قبول نداريد؟! آنونس «خواب تلخ» را ببينيد!
وطن امروز/گزارشی از تناقضهای پرتکرار جریان روشنفکری در مواجهه با هنرمندان
مغولها به چه کسانی حمله کردند؟
محمدرضا کردلو: شاید بیشتر از همه نوشتههایم، در نقد رفتار متناقض مدعیان آزادی بیان نوشتهام. آنقدر که همه حرفها و تحرکات این جریان در ضدیت با آزادی را به یاد دارم. پس اگر بگویم از «آدم باشید اگرنه میدم پرتتان کنند بیرون» رئیس دولت اصلاحات تا «اگر فلانی رای نیاورد، مردم بریزند تو خیابونا» همسر عالیجناب را به خاطر دارم، کار شاقی نکردهام. در فرهنگ و هنر اما نحلهای از این جریان «ضد آزادی» هست که اتفاقا «بزرگ شده»تر نیز هست، چرا که دامنه شمول آدمها و جریانهای فرهنگی وسیعتر است. منطق اما یکی است. مبنا همان «نفهمی» در مواجهه با واقعیات است. مثلا اینکه یکی بگوید منتقدان من «خر» هستند و دقیقا به همین صراحت بگوید، چه فرقی با همسر آن شخصیت نظام دارد که به حکم قانون میگوید «پدرسوختهبازی»!
در روزهای اخیر و در پی واکنشها به اتفاقات «کن» و موفقیت شهاب حسینی در دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد از این جشنواره، یکی از سوالهایی که در میان کاربران شبکههای اجتماعی، به وجود آمده رفتار متناقض جریان روشنفکری در مواجهه پیشینی و کنونی با شهاب حسینی است. کاربران با اشاره به کمپین «از شهاب حسینی متنفرم» از سوی جریان مدعی تقلب در انتخابات 88 که پس از سخنرانی و صحبت او در حضور رهبری، در فضای مجازی شکل گرفته بود، رفتار کینهتوزانه بدنه کمتعداد و لمپن جریان روشنفکری را یادآوری میکنند. رفتاری که تا توهین به این بازیگر نیز پیش رفت. این روزها اما همین جریان جور دیگری وانمود میکند! در تجربه همین 7، 6 سال گذشته، نمونههای فراوانی از این نوع برخوردهای حذفی با هنرمندان وجود داشته است. وجه اشتراک همه این برخوردهای تند و رادیکال با هنرمندان و بازیگران «آگاهی» است. پیشتر در یادداشت «مافیای نفهمها» به این نکته اشاره کردم: «مثلا اگر یکی یک پست ناقابل در فیسبوک یا جای دیگر درباره یک مطلب منتشر میکرد که «بیان شمهای از آگاهیاش پیرامون یک مساله خاص سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی باشد» جوری پدر صاحببچهاش را درمیآوردند که دیگر غلط بکند «آگاهی» پیدا کند». رویکرد حذفی روشنفکران ادامه دارد. قوت هم گرفته است و همین چند روز پیش بود که تهیهکننده و کارگردان یکی از فیلمهای ارزشی که این روزها فیلمی روی پرده اکران دارد، به «وطن امروز» گفت بازیگر شناختهشده این فیلم از مواجهه با رسانههای جریان روشنفکری و سوالهای مخرب آنها واهمه دارد. بابک حمیدیان، پرکارترین بازیگر جشنواره سیوسوم فجر، پس از سکوت طولانی درباره فشارها برای بازی در نقش اصغر وصالی در فیلم ابراهیم حاتمیکیا گفته بود: از سوی برخی افراد به اصطلاح روشنفکر و چپگرا توهینهای زیادی به من صورت گرفت و همه جا مرا مورد مواخذه قرار میدادند که چرا در فیلمهای ارزشی ایفای نقش کردهام، این در حالی است که همچنان به بازی در نقش افرادی چون شهید اصغر وصالی افتخار میکنم. هجمهکنندگان به من باید بدانند اگر هریک از کارگرانانی که سال گذشته با آنها همکاری داشتم حتی همین الان هم از من دعوت کنند که در کارهای جدیدشان حضور پیدا کنم با کمال میل و افتخار در کار آنها حاضر خواهم شد. پیش از آغاز جشنواره سیوسوم فجر بود که بابک حمیدیان لب به گلایه گشود و گفت: از آنجا که مایل نبودم دشمنان از سکوت من به نفع خود بهرهبرداری کنند و از جایی که از سال گذشته تاکنون همواره مورد هجوم تعدادی از افراد جریان شبهروشنفکر قرار داشتهام از همین رو بر آن شدهام تا امسال و در آستانه جشنواره فیلم فجر سکوت خود را بشکنم. خلاصه رفتار این جریان همین است. روزی به خاطر اینکه بازیگری در یک فیلم سینمایی دفاعمقدسی بازی کرده تهدید میشود، روز دیگر خوانندهای صرفا به خاطر در آغوش گرفتن رئیسجمهوری که آنها دوستش ندارند آزار میبیند و دخترش در دانشگاه هتک حرمت میشود. دیگری را به خاطر اینکه در حضور رهبری صحبت کرده است، بایکوت میکنند و چون با بیاقبالی مردم نسبت به خود مواجه میشوند، نسخه غیرمجاز پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را روی پیادهروها پهن میکنند تا از فروشش کم کنند اما نمیشود. حتی اتفاق افتاده بازیگر دیگری را به خاطر بازی در فیلمی که آنها دوست نداشتهاند، در جمع مورد توهینهای زننده قرار میدهند. کینهتوزی را تا جایی ادامه میدهند که حتی یک برنامه مفرح کاملا سرگرمکننده را به محل دعوای سیاسی تبدیل میکنند و در رقابت برای انتخاب دو طناز آنی را برمیگزینند که با «سَر»شان عکس یادگاری انداخته، نه آنی که بهتر بازی کرده. اینقدر کینهتوزانه که در «خندوانه» هم مجادله را طوری پیش میبرند که «اگر فلانی رای نیاورد، مردم بریزند تو خیابونا»! حاتمیکیا را به خاطر اینکه هنوز فیلم انقلابی میسازد، میزنند و تکفیر میکنند. مریلا زارعی را هم به خاطر بازی در فیلمهایی با مضامین ارزشی و احترام به شهدا تخریب میکنند. حتی وقتی قرار است به انصاف به او جایزه بهترین بازیگر زن را برای بازی در «شیار 143» بدهند، با کنایه زننده با او مواجهه میکنند و یکی از این جریان روشنفکری میگوید: «قرار است تحمل کنیم»! همین جریان در سالهای قبلتر علیه پروانه معصومی، شهاب حسینی و... کمپینهای «من متنفرم» درست میکنند و هر آنچه توهین است، به آنها روا میدارند. امین حیایی و شریفینیا را به خاطر اینکه در فیلم طالبی و دهنمکی بازی کردهاند، بایکوت میکنند. فیلمهای دهنمکی را به بازار سیاه میفرستند، برای اینکه نفروشد. لعیا زنگنه را به خاطر عقاید دینیاش مورد تمسخر و حمله قرار میدهند و خیلیهای دیگر را همینطور آماج توهینهای خود میکنند و با چماقهای مجازی، صفحه علیهشان راه میاندازند. در این میان مطالعه رفتار جریان چماقدار که من نامشان را «مغول»های سینمایی میگذارم در چند سال اخیر و نوع مواجههشان با سینما و مشاهده نوع برخورد آنان با کارگردانها و بازیگرانی که کارهایی برخلاف میل آنها انجام میدهند، نتایجی را به دست میدهد که نمیتواند مبنای قابل درکی داشته باشد، جز اینکه یک قلدرمآبی سینمایی است و با هیچ یک از شعارهای پرطمطراق این جریان تطبیق ندارد. اینکه یا فقط ما حرف میزنیم یا اصلا حرفی زده نشود و اگر هم زده شود محکوم است و همه آنچه پشت ژستهای پرطمطراق روشنفکری پنهان شده است، رفتارهای شعبان بیمخ در صبح 28مرداد را به ذهن متبادر میکند. آنجا که فریاد میکشید: «آی نفسکش»؛ در سینما هم شعبان بیمخهایی داریم که چماق میکشند. خلاصه آنکه مدعیان آزادی هیچ نسبت معینی با آزادی بر قرار نکردهاند، به قول شاعر: الغرض معنی آزادی اگر این باشد، وقت آن است بگوییم اسارت آزاد!
وطن امروز/داستان یک وزارتخانه و «50 کیلو آلبالو»
از بیخبری تا اعتراض
گروه فرهنگ و هنر: داستان اکران فیلم «50 کیلو آلبالو» در سینمای ایران هم برای خود حکایتی شده که نه طعمش مشخص است و نه رنگی بر آن قابل تصور! از اکرانی باشکوه که نوید بهاری در سینمای ایران مطابق نگاه مسؤولان سازمان سینمایی داشت تا گفتههای اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که در روزهای پایانی اکران این فیلم در نهایت تصمیم گرفت اعتراض خود را نسبت به این ساخته سخیف رسانهای کند؛ موضوعی است که تناقضات بسیاری را ایجاد کرده است. از اینرو فیلمی که با تمام اعتراضات رخ داده توسط رسانهها و مردم بهراحتی سالنهای سینما را به تسخیر خود درآورده و فروش خود را از 12 میلیارد تومان هم عبور داده است، بدون اینکه خللی در روند نمایش آن رخ دهد و در زمانی که به پایان ماراتن اکران نزدیک میشود، ناگهان شخص اول فرهنگ این دیار در موضعی تعجببرانگیز به این نتیجه میرسد که آلبالوهای تقسیم شده برای فرهنگ این دیار را هیچ نسبتی با فرهنگ و هنر نیست و 50 کیلو آلبالوی اکران شده در سینماها فاسد بوده است! نکته جالب در این مسیر عدم نقادی رسانه ملی از این اثر بوده که تنها به عدم پخش تیزرهای فیلم ختم شد تا با خیال راحت تهیهکننده «50 کیلو آلبالو» در مسیری دیگر و در میان برنامههای شبکههای ماهوارهای به جذب مشتری بپردازد! در مسیری منتقدانه، جدا از نامهنگاریهای متعهدانه بچههای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) که با اهدای «یک پیاله آلبالوی فاسد» به حجتالله ایوبی همراه بود و این هدیه را ثمره مدیریت وی دانسته و حال سینمای ایران را فاصلهدار از شأن انقلاب و حتی سازمان سینمایی کشور توصیف کرد، چندان تحرکی در قبال فیلم سراسر مبتذل و شنیع «50 کیلو آلبالو» رخ نداده و حتی جناب ایوبی روش سیاستمدارانه «خندههای کفاشیان»! را در پاسخ به نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در نظر گرفت و در مصاحبه با روزنامه «شرق» در پاسخ به این سوال که «پیاله آلبالوی فاسد تقدیمی از سوی دانشگاه خودتان، دانشگاه امام صادق(ع) را میل کردید؟! چسبید؟!» اعلام کرد که «هدیه دوستان امام صادقی خود را نمیپذیرد و این هدیه را به آنها بازمیگرداند!»
اما شرایطی دیگر بعد از اظهار گلایه یکی از مراجع نسبت به فضای حاکم در سینما در دیدار با وزیر ارشاد رخ داد تا علی جنتی اعلام کند که بیاطلاع از اکران چنین فیلمی بوده و اگر اطلاع داشته جلوی اکرانش را میگرفته است! جدا از تفسیر ناآگاهیهای جناب وزیر یا فرار به جلویش در شرایط حاد، آنچه مسلم است وضعیت بغرنج اکران فیلمی است که به شکلی گسترده در سینماها برای مردم جولان داد و اثرات ناشایست آن به شکلی ناگوار در تن جامعه فرهنگی تزریق شده و همچنان هم ادامه دارد. حالا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جدیدترین موضع خود، ضمن اعتراف به ناهماهنگیهای موجود با رئیس سازمان سینمایی، به نامناسب بودن فیلم «50 کیلو آلبالو» اعتراف کرده تا سرانجام هر چند دیر بوی آلبالوی فاسد به مشام علی جنتی هم برسد! وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مصاحبه با یکی از روزنامههای صبح گفت: «فیلم «٥٠ کیلو آلبالو» با وجود آنکه مجوز اکران گرفته و از آن هم استقبال شده، اشکالات فراوانی دارد. من پس از اعتراضهایی که توسط برخی رسانهها انجام شد، شخصا آن را بازبینی کردم. واقعا فیلم نامناسب و مغایر سیاستهای دولت است». علی جنتی حتی اشاره به برخی نکتههای سخیف این اثر هم کرده و در اینباره گفته است: «فروپاشی و سقوط خانواده را ترویج میکند و با آرایش نامناسب بازیگران الگوی نامناسبی را ارائه میدهد؛ بنابراین من شخصا مخالف اکران این فیلم هستم. ربطی به مخالفت برخی رسانهها هم ندارد». با این وجود پرسشی که باید از شخص وزیر داشت، این بوده که آیا اذعان به این اشتباه رخ داده در بدنه وزارتخانهاش میتواند اثرات نامطلوب پخش بیحیایی در قالب فرهنگ و هنر را بپوشاند؟ جنتی توپ را به زمین سازمان سینمایی انداخته و عنوان داشت: «کسانی که مجوز اکران آن را دادهاند و منتخب وزارت ارشاد هستند، این جزو اشتباهات آنان است». به طور حتم همان طور که در نخستین نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) به ایوبی آمده بود: «راههای توجیه برای این وضعیت همواره وجود داشته و وجود خواهد داشت.» و باید دید ادامه واکنشهای مسؤولان چگونه خواهد بود، بویژه اینکه بحث اکران سیار این فیلم در برخی شهرستانهای کشور و نیز تزریق آلبالوهای فاسد به شبکه نمایش خانگی هم پیش آمده است. البته واکنش مانی حقیقی، کارگردان این فیلم درباره انتقادهای صورتیافته هم در نوع خود جالب است که در نامهای به سودای پاسخگویی به گفتههای حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اینکه «برخی ضوابط رعایت نشده و این فیلم برای پخش در شبکه خانگی اصلاح میشود» به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشت: ماجرای تولید و اکران فیلم «50 کیلو آلبالو» حاکی از این است که مدیریت فرهنگی کشور من در این زمینه بیضابطه، مغشوش و غیراصولی بوده است. به همین دلیل، من دوستانه و برادرانه از شما تقاضا میکنم که کار را به کاردان بسپارید».
این موضع پیش دستانه مانع حقیقی نشان میدهد که حال و روز وزارتخانه علی جنتی بیش از آنچه نشان میدهد پریشان است.