به گزارش بولتن نیوز، «نکبت» در لغت به معنای مصیبت و فاجعه است و در اصطلاح که در میان فلسطینیان به «یوم النکبة» معروف شده، به روزی گفته می شود که در آن صدها هزار فلسطینی از خانه و کاشانه خود آواره شده اند و بعد از اینکه ملت فلسطین خانه و سرزمین خود را از دست دادند، صهیونیست ها اقدام به تأسیس کشور جعلی به نام «اسرائیل» کردند.
برغم اینکه سیاستمداران 15 مه 1948 (26 اردیبهشت) را تاریخ شروع مصیبت ملت فلسطین می دانند، ولی درد و رنج این ملت پیش از این و در حمله گروهک های تروریستی صهیونیستی به روستاها و شهرهای فلسطینی به منظور کشتار جمعی و ایجاد ترس و وحشت در وجود ساکنان به منظور تسهیل در کوچاندن اجباری آنها صورت گرفت.
بعد از طرح «ترانسفر» یا کوچاندن اجباری فلسطینیان توسط گروه های شبه نظامی صهیونیست، این روند توسط دولت جعلی رژیم صهیونیستی ادامه پیدا کرد و کوچ اجباری برای اسکان صهیونیست ها به منظور حفظ این غده سرطانی همچنان ادامه دارد.
روز نکبت باعث کوچ اجباری 800 هزار فلسطینی از روستاها و شهرهای تاریخی فلسطین به کرانه باختری، نواز غزه و کشورهای اردن، مصر، سوریه، لبنان و عراق شد و رژیم صهیونیستی در جریان اشغال فلسطین در سال 1948 حدود 531 شهر و روستای فلسطینی را نیز تخریب کرد و کشتارهایی را به راه انداخت و بر اثر آن بیش از 15 هزار فلسطینی را قتل عام کرد.
بر پایه آخرین آماری که مرکز اطلاع رسانی فلسطین در تاریخ بیست و سوم اردیبهشت سال گذشته (94) ارایه کرده، شش میلیون و یکصد هزار نفر در فلسطین اشغالی ساکن و به همین اندازه بیرون از سرزمین مادری آواره اند که از این شمار، فقط پنج میلیون و 49 هزار نفر در آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی (آنروا) پرونده دارند.
پس از گذشت 68 سال از صدور قطعنامه شوم تقسیم فلسطین، قطعنامه های تبعیض آمیز سازمان ملل همچنان علیه ملت فلسطین ادامه یافته و خاطرات تلخ روزگار نکبت را بیش از پیش برای ملت ستم دیده و آواره تداعی کرد که اعدام های میدانی، بازداشت های غیر قانونی و بدون تفهیم اتهام و یورش های مکرر به مسجد الاقصی تلخی این خاطرات را دو چندان می کند.
در این میان نهادهای بین المللی نه تنها هیچ نقش سازنده ای در حمایت از ملت فلسطین نداشته اند، بلکه با اقدامات خود روز به روز باعث تشدید درد و رنج ملت فلسطین شده اند و آوارگان روز به روز امید خود را برای بازگشت به سرزمین مادریشان از دست داده اند.
در مضحک بودن اقدامات مجامع بین المللی در حمایت از فلسطین همین بس که در سال 2008 (1387) و شصتمین سالگرد روز نکبت، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در گفتگوی تلفنی با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با فلسطینیان به علت مشکلاتی که پس از تأسیس رژیم جعلی «اسرائیل» برایشان پیش آمده ابراز همدردی کرده و از واژه «روز نکبت» استفاده کرد که این مسئله اعتراض نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل را در پی داشت.
البته وی هفته قبل از آن با نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز گفتگو و تأسیس رژیم جعلی «اسرائیل» را تبریک گفته بود.
البته تنها نمی توان صهیونیست ها را عامل توطئه اشغال و آوارگی ملت فلسطین دانست؛ بلکه باید این حقیقت را هم در نظر گرفت که اشغال فلسطین نتیجه فرایندی بود که در سال 1897 میلادی در شهر «بال» سوئیس شروع شد و طی مراحلی با قیمومت انگلستان بر فلسطین و صدور اعلامیه شوم «بالفور» در سال 1917 میلادی مقدمات حضور صهیونیست ها در فلسطین و واگذاری این سرزمین به آنها فراهم شد تا این که سازمان ملل متحد در تاریخ 29 نوامبر سال 1947 میلادی نزدیک به یک سال قبل از وقوع فاجعه اشغال فلسطین در سال 1948، قطعنامه شمار 181 خود را در مورد فلسطین صادر کرد و این کشور را میان یهودی ها و عرب ها تقسیم کرد.
33 کشور از جمله آمریکا و انگلیس و کشورهای اروپایی به این قطعنامه رای مثبت دادند و 13 کشور به آن رای مخالف و 10 کشور هم رای ممتنع دادند. این زمان بود که توطئه اشغال قلب جهان اسلام توسط مجامع بین المللی شکل آشکارتری به خود گرفت و قطعنامه 181 در سازمان ملل مهر تأییدی بود بر وجود یک توطئه جهانی برای اشغال فلسطین و جدا کردن این منطقه مهم و حیاتی از پیکره کشورهای اسلامی و عربی و واگذاری آن به مهاجران یهودی.
بنابراین با یادآوری مصیبت های ملت ستمدیده فلسطین در 68 سال گذشته و اشغال سرزمین های اسلامی توسط صهیونیست ها، باید گفت که اولویت اصلی جهان اسلام دفاع از این سرزمین و آزادسازی آن از چنگال اشغالگران است.
البته کوتاهی کشورهای عربی و اسلامی بر کسی پوشیده نیست و بر همگان واضح است که اگر سستی و ضعف و چند دستگی کشورهای عربی نبود، ما اکنون شاهد دردناک ترین واقعه تاریخ یعنی مسئله فلسطین نبودیم و آوراگی این ملت مظلوم را نظاره گر نبودیم.
در این میان ما شاهد آن هستیم که عربستان به جای مبارزه با دشمنان شماره یک جهان اسلام یعنی رژیم صهیونیستی و تروریست های مورد پشتیبانی آن، مردم یمن را آماج حملات خود قرار داده و هزاران نفر از آنها را شهید و میلیون ها نفر دیگر را آواره کرده است.
در چنین وضعی، روشن است که آوارگان فلسطینی، زندانیان دربند رژیم صهیونیستی، ساکنان محاصره شده غزه و فلسطینیان کرانه باختری و قدس اشغال شده نمی توانند به یاری رسانی دیگر دولت های عرب چشم داشته باشند. هفت دهه رنج پیاپی، باید به آنان آموخته باشد که نه قطعنامه های سازمان ملل متحد، نه تهدیدهای لفظی اروپایی- غربی و نه حتی ادعاها و شعارهای دولتمردان عربی دستاوردی ملموس برای آنان نداشته و تنها راه رهایی از چنگال اشغالگران، همبستگی میان گروه های گوناگون فلسطینی و ایستادگی روی پای خود برای رسیدن به «فلسطین از نهر تا بحر» است.در این میان جای خالی اقدام عملی هماهنگ و یکپارچه از سوی دولت های عربی- اسلامی برای پایان دادن به ظلم جاری بر ملت فلسطین همچنان احساس می شود.
یادآوری خاطرات تلخ گذشته و مشاهده واقعیت های امروز جهان اسلام که برخی حکام کشورهای عربی بی توجه به مصائب این ملت به دنبال بلندپروازی های خود هستند، باعث تشدید مصیبت های فلسطینیان شده و گویی که تنها دستاورد روزگار فعلی برای آنها نکبت یا فاجعه مضاعف است و چه نکبتی فراتر از اینکه حکام عرب مسئله اول جهان اسلام را فراموش کرده باشند و سرگرم زیاده خواهی های خویش باشند.