تمام تلاش وزارت ورزش در چند سال اخیر این بود که بتواند علی کفاشیان را از ریاست فدراسیون دور کند. حتی در آخرین روز ثبت نام از نامزدهای انتخابات هم کفاشیان در نشستی حضور یافت که حاضران در آن تاکید داشتند کفاشیان ثبت نام نکند.
محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان در یکی از مصاحبه هایش عنوان کرد حضور هشت ساله برای کفاشیان کافی است و فوتبال به فکری نو نیاز دارد. حرف او درست بود و فوتبال باید تفکری نو را شاهد میبود اما آیا الان فکری نو وارد فوتبال شده است؟
آیا وزارت ورزش به آنچه میخواست رسید؟ آیا این رسیدن وزارت ورزش به خواستهاش نفعی هم برای فوتبال خواهد داشت؟ آیا مهدی تاج که هشت سال است یار نزدیک کفاشیان در فوتبال است و همه تفکراتش را هم اجرایی کرده، فکری نو برای این فوتبال است؟
بعید است پاسخ به این سوالات مثبت باشد چرا که اثری از فکر نو به معنای واقعی در فوتبال دیده نمی شود. فقط آدم هایی که در این هشت سال در مجموعه فوتبال بودند صندلی هایشان را با یکدیگر عوض کردند وگرنه تفکرات همانی است که در این هشت سال بوده است.
پس وزارت ورزش در رسیدن به خواسته اش ناکام بوده است. یعنی به هیچ فکر نویی نرسیده است. مهدی تاج هر چه در توان داشته برای سازمان لیگ گذاشته و انصافا باید به وی در این حوزه نمره قبولی داد. هر چند که ضعف هایی هم در سازمان لیگ وجود داشت اما در مجموع عملکرد او خوب بود.