روایت بیك زاده از مصدومیت قبل از جام ملت ها

به گزارش بولتن نیوز؛ هاشم بیک زاده آرام و بی صدا کارش را در ذوب آهن ادامه می دهد. او دیگر به اندازه کافی در تیتر رسانه ها نیست و می گوید به هر حال دوری از استقلال و تیم ملی در این مسئله تاثیرگذار بوده است. هاشم در گفت و گو با خبرورزشی حرف های جالبی درباره تیم ملی و البته مصدومیتش در جام ملت ها به زبان می آورد؛ حرف هایی که قبلا نگفته بود.

گل محمدی به من استراحت داد

قبل از بازی بنیادکار قرار بود بازی کنم ولی آقا یحیی به من گفت که در این مدت روی پایت فشار آمده و دوست دارم به تو استراحت بدهم. می توانستم بازی کنم ولی این تصمیمی بود که آقای گل محمدی گرفت.

زیاد اهل حاشیه نبودم

من وقتی در استقلال و تیم ملی هم بودم، حضورم کمرنگ بود چون زیاد اهل حاشیه و مصاحبه نبودم. همیشه دوست دارم کارم را بدون حاشیه دنبال کنم. خب قطعا وقتی از استقلال و تیم ملی دور شدم، تاثیرگذارتر بود. آنجا بیشتر در دید بودم الان ولی کمتر. ذوب آهن هم نسبت به استقلال طرفدار کمتر دارد و این موضوع هم تاثیرگذار است.

ما هم شانس قهرمانی داریم

فقط می گویند استقلال و پرسپولیس شانس قهرمانی دارد ولی اصلا من اینطور فکر نمی کنم. ذوب آهن و استقلال خوزستان هم به اندازه دو تیم شانس قهرمانی دارند. تازه استقلال و پرسپولیس که با هم بازی دارند. بازی های سخت شان مانده است. شرایط برای همه تیم های بالای جدول یکسان است.

کروش بهترین گزینه است

اتفاقات تیم ملی را دنبال می کنم. فکر می کنم بهترین گزینه برای تیم ملی همان کارلوس کروش است. او باید در تیم ملی حفظ شود. کروش بماند می توانیم به جام جهانی صعود کنیم و انشالله برای دومین بار متوالی، تیم ملی به جام جهانی برسد. الان هم که نزدیک بازی هاست. شرایط خیلی حساس تر شده است. ما به دور بعدی رفته ایم و نباید زمان از دست بدهیم. فکر نمی کنم کروش خواسته زیادی داشته باشد. یک زمین می خواهد و لباس و بازی دوستانه. اینها عادی ترین امکانات است. اینها را برای تیم ملی می خواهد. حق او و تیم ملی است که بهترین ها را داشته باشند. امیدوارم که مشکلات حل شود و مسیر هموار شود تا دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم.

کروش ایستاده و برای ایران می جنگد

واقعا کروش برای همه بچه های تیم ملی مثل پدر است. من الان در تیم ملی نیست ولی هنوز می گویم واقعا دوستش دارم. همیشه هم از او حمایت می کنم. کروش واقعا دلسوزانه کار ی کند. هی می گویند او فلان قدر پول گرفته. نوش جانش. پول گرفته چون لیاقتش را دارد. با این شرایط دارد برای ما کار می کند. کار کردن این شکلی واقعا سخت است. امیدوارم راه برای ادامه همکاری هموار شود. انشالله که امکانات را فراهم شود و اجازه بدهیم کارش را کند. او دلش برای ایران می سوزد. به پرچم ایران و کشور ایران تعصب دارد. ایستاده و برای ایران می جنگد. اینها که برای خودش نیست. دارد برای تیم ملی جمهوری اسلامی ایران می جنگد و تلاش می کند. امیدوارم پایان خوبی در انتظار تیم ملی باشد.

غیرت کروش را در کره دیدم

در کره جنوبی غیرت کروش را به ایران دیدم. مثل یک ایرانی و با غرور یک ایرانی به جنگ کره ای ها رفت. آن شکلی جواب سرمربی کره را داد. شاید یک مربی ایرانی بود کارهای کروش را جلوی کره ای ها نمی کرد. او نشان داد که روی ایران تعصب دارد و عاشق ماست. نشان داد که تمام جانش را برای موفقیت تیم ملی ایران گذاشته است.

کروش عالی جواب مربی کره را داد

سرمربی کره جنوبی گفته بود دوست دارد حتی تیم های عربی به جام جهانی بروند ولی ایران نه. این توهین به ما بود. کروش عالی جوابش را داد. چقدر هم جواب خوبی داد. به نظرم خیلی کار خوبی کرد، برخلاف دوستانی که الان دارند چیزهای دیگر می گویند. آنطور دفاع کردن حق ایران بود که کروش انجام داد. اصلا هم به کسی بی ادبی و بی احترامی نکرد. جواب متقابل داد. بازی را هم بردیم و نشان داد ایرانی به تمام معناست.

هدف شان کوچک کردن سرمربی تیم ملی است

نمی دانم اینها دنبال چی هستند که می گویند کروش به مربی کره بی ادبی کرد. نمی فهمم چرا از مربی کره جنوبی جلوی مربی خودمان دفاع می کردند. اینکه دنبال چی می گردند برای من نامعلوم است. خیلی ها دوست دارند تیم ملی نتیجه بگیرد. از اول هم همینطور بوده ولی همیشه سرمربی تیم ملی یک عده منتقد داشته است. اینها هم الکی انتقاد می کنند که در واقع حرف هایشان سودی برای تیم ملی ندارد و فقط ضرر است. همیشه همین بوده. الان هم هدفشان کوچک کردن مربی تیم ملی است. در دوره های قبل هم همین مسئله وجود داشت. امیدوارم دیگر یک روز این مشکلات نباشد. البته بعید به نظر می رسد چنین مشکلی از بین برود. همیشه مربیان ما باید با بعضی منتقدانی مبارزه کنند که چنین بحث هایی می کنند. بالاخره آنها هم دیده خودشان را دارند ولی به نظرم باید دیدگاه شان را مثبت کنند.

بهترین خاطره ام از کروش

یک خاطره خیلی خوب از کروش دارم و آن این است که من را یک هفته زودتر از تیم ملی به جام جهانی فرستاد که واقعا کار جوانمردانه ای با من کرد. نشان داد که بازیکن ایرانی تعصب دارد. ایستاد و از من دفاع کرد. شاید هرکس دیگری جای او بود این کار را نمی کرد و من را خط می زد. هرکس جای او بود من را می گرداند و می گفت به درد تیم ملی نمی خورد ولی کروش آن کار را برای من کرد. حتی دو مربی بدنساز باشگاه کورینتیانس را گذاشت بالای سر من تا بتوانم به جام جهانی برسم. به خاطر همین چیزهاست که بازیکنان تیم ملی برای کروش و تیم ملی همه کار می کنند. به خاطر همین رفتارهاست که بچه ها دوستش دارند و می خواهند در زمین زحماتش را جبران کنند.

بازی نکردن در جام جهانی زجر آور است

در مقابل آرژانتین بازی نکردم... حسرت که نمی خورم ولی وقتی فکر می کنم قصه می خورم. اول باید بگویم همین که کروش من را برد جام جهانی برایم یک دنیا ارزش داشت. راستش یک وقت هایی فکر می کنم و یک مقدار اذیت می شوم که در جام جهانی بازی نکردم. زجر آور است که تا آنجا بروی و اصلا بازی نکنی، مخصوصا جلوی آرژانتین. بزرگترین رویداد فوتبال جهان بود. ولی همین که کروش من را برد واقعا دمش گرم. قسمت بود بازی نکنم. خدا را باز هم شکر می کنم. سرنوشت من این بود.

بازگویی صحنه مصدومیت قبل از جام ملت ها

درباره شکل مصدومیتم در جام ملت ها هیچوقت حرف نزدم ولی ماجرا این بود که اشکان دستم را گرفت و کشید که من در حال چرخش بودم و همانجا دستم شکست. بعد گفتیم که این شکلی ماجرا را تعریف نکنیم چون دوست نداشتیم از اشکان انتقادی شود. او از قصد این کار را نکرد. در آن صحنه یک درگیری بین من و اشکان بر سر توپ پیش آمد. من مانع اشکان شدم و درست در چرخش بودم که او دست من را گرفت و کشید. در همان لحظه دستم شکست. ناخواسته بود. اتفاقا اشکان خیلی ناراحت بود. چند بار از من عذرخواهی کرد. به او گفتم اشکالی ندارد در فوتبال این چیزها پیش می آید ولی اشکم در آمد. اتفاق تلخی بود. اتفاق بود که افتاد.

سید جلال قدیمی تر از اشکان است

سید جلال حسینی در تیم ملی قدیمی است ولی بالاخره کروش بازوبند را به اشکان داده است. می توانست به سید جلال بدهد ولی اینطور صلاح دید که اشکان کاپیتان باشد. کروش نزدیک تیم است و خودش می داند چه تصمیم هایی باید بگیرد.