گروه دین و اندیشه: میلاد مبارک سرور زنان بهشت، صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بهانه ای شد تا آیات سوره کوثر را مورد تدبر قرار دادیم که بهنوعی به وجود مقدس حضرت زهرا (س) مرتبط است.
به گزارش بولتن نیوز در سوره مبارک کوثر آمده است: بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ
لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3). به نام خداوندی که رحمتش فراگیر و همیشگی است. همانا ما به تو کوثر دادیم؛
پس برای پروردگارت نماز گزار و «نحر» کن؛ همانا آنکه بغض تو را دارد خودش
ابتر (= بیتبار و بیدنباله) است.
کوثر: دارای کثرت فراوان، خیر کثیر، همچنین نام نهری است که هرکس بخواهد وارد بهشت شود و بهشتی بماند از آن سیراب میشود.
نحر: به قسمت بالای سینه و زیر گلو (حلقوم و محل انداختن گردنبند) گویند. «نحر کردن» هم به معنای «قربانی کردن شتر» است (زیرا برای قربانی کردن شتر، ابزار قربانی کردن را در قسمت نحر او وارد میکنند) و هم به معنای «بالا بردن دستها هنگام تکبیر گفتن در نماز» است (که دستها تا محاذی نحر بالا میآید). در ترجمهها و تفاسیر هر دو معنا مطرح شده و هر دو میتواند درست باشد. اگر اولی باشد نماز، اشاره به نماز روز عید قربان است که بلافاصله بعدش قربانی میکنند؛ و اگر دومی باشد درباره مطلق نمازهاست.
شأن نزول: در روایات آمده بعد از رحلت پسر خردسال پیامبر اکرم (ص) یکی از دشمنان ایشان (عاص بن وائل یا عمرو بن عاص) گفت: دیگر نگران این دین نباشید زیرا این شخص (پیامبر ص) پسر ندارد پس ابتر است و نسلش باقی نمیماند و کارش بیدنباله خواهد بود و با مرگش فراموش میشود. این سوره نازل شد و یکی از معجزات پیامبر است زیرا هم نسل خود آن شخص منقرض شد و هم نسل پیامبر از طریق حضرت زهرا (س) چنان گسترشی پیدا کرده است که امروزه این نسل با عنوان سادات در همه کشورهای اسلامی شناخته شده و مورد احتراماند. بدین مناسبت مصداق کوثر را حضرت زهرا (س) دانستهاند که خداوند با دادن او به پیامبر، در واقع حوض کوثر و خیر کثیری به او داد و نسل وی و دین وی را اینچنین گسترش داد.
حدیث
حدیث اول، بیان وجهی باطنی از فلسفه نزول این سوره است که این حدیث را شیعه و سنی مستقلا نقل کردهاند و مطلب را از منابع معتبر اهل سنت نقل میکنم و سپس یک آدرس از کتابهای شیعه را هم برایش میگذارم:
حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيْلَانَ، حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ الطَّيَالِسِيُّ، حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الْفَضْلِ الْحُدَّانِيُّ، عَنْ يُوسُفَ بْنِ سَعْدٍ، قَالَ:
قَامَ رَجُلٌ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ بَعْدَ مَا بَايَعَ مُعَاوِيَةَ، فَقَالَ: سَوَّدْتَ وُجُوهَ الْمُؤْمِنِينَ، فَقَالَ: لَا تُؤَنِّبْنِي رَحِمَكَ اللَّهُ، فَإِنَّ النَّبِيَّ ص أُرِيَ بَنِي أُمَيَّةَ عَلَى مِنْبَرِهِ فَسَاءَهُ ذَلِكَ، فَنَزَلَتْ: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، يَا مُحَمَّدُ يَعْنِي نَهْرًا فِي الْجَنَّةِ، وَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةَ: إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ يَمْلِكُهَا بَعْدَكَ بَنُو أُمَيَّةَ يَا مُحَمَّدُ، قَالَ الْقَاسِمُ: فَعَدَدْنَاهَا، فَإِذَا هِيَ أَلْفُ شَهْرٍ لَا يَزِيدُ يَوْمٌ وَلَا يَنْقُصُ
جامع ترمذی ج2 ،ص861 (شبیه این حدیث در کتب شیعه: مناقب ابنشهر آشوب، ج4، ص36)
ترجمه حدیث: بعد از صلح امام حسن ع با معاویه، شخصی به ایشان گفت: «آبروی مومنان را بردی!» حضرت فرمود: «با من چنین پرخاش نکن، خدا تو را رحمت کند؛ چرا که پیامبر (ص) بنیامیه را [در رویای صادقهای] بر روی منبرش دید [اشاره به آیه 60 سوره اسراء «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتي أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن» (و آن رویایی که به تو نشان دادیم نبود مگر فتنهای برای مردم و همان شجره ملعونه در قرآن)] ناراحت شد؛ پس إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ نازل شد که نهری در بهشت است و سوره قدر نازل شد که شب قدر در آن از هزار ماه حکومت بنیامیه بهتر است. «قاسم» (یکی از راویان حدیث) میگوید: ما حساب کردیم: دیدیم حکومت بنیامیه دقیقا 1000 ماه بود، نه یک روز بیشتر و نه یک روز کمتر.
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ... فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا
(تفسیر فرات کوفی، ص581)
ترجمه حدیث: امام صادق ع در تفسیر « إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» توضیحاتی فرمودند، سپس فرمودند: «کسی فاطمه را آن گونه که شایسته است بشناسد، شب قدر را درک کرده است؛ و فاطمه فاطمه نامیده شد چون خلایق از درک او طمع بریدهاند. (فطم به معنی بریدن و قطع کردن است که غالبا در خصوص بچهای که او را از شیر میگیرند به کار میرود و به معنای طمع بریدن هم میآید لسان العرب، ج12، ص455)
نقل شده که امام حسن عسکری فرمودند:
نحن حجهُ الله علی الخلق و فاطمه حجهٌ علینا
(تفسیر اطیبالبیان، ج۱۳، ص۲2۵)
ما حجت خدا بر مخلوقات هستیم و فاطمه حجت بر ماست.
نکته تفسیری
در علم اصول فقه بحثی مطرح بوده است که «آیا استعمال یک لفظ در بیش از یک معنا ممکن است یا خیر؟» عدهای گمان میکردند ممکن نیست؛ اما تحقیقات متاخر (بهویژه در کتاب «وقایة الاذهان») نشان داده نهتنها ممکن است بلکه شواهد فراوانی در ادبیات بر آن یافت میشود. از باب نمونه آن در زبان فارسی این برای مصراع دوم شعر زیر حداقل سه معنای درست میتوان قائل شد:
از در بخشندگی و بندهنوازی *** مرغ هوا را نصیب ماهی دریا
این مطلب، ثمره مهمی در بحثهای تفسیری دارد:
یک آیه ممکن است به چندین معنای مستقل و متمایز به کار رود و همه آن معانی درست باشند. به تعبیر دیگر درست بودن یک معنا بتنهایی دلیل بر غلط بودن سایر معانیای که از لفظ قابل استخراج است، نمیباشد. انشاءالله در تدبر امروز نمونه این اقدام را پیاده خواهیم کرد.
بر همین اساس هم بود که در قسمت ترجمه عرض شد کلمه «نحر کن» به هر دو معنا میتواند باشد.