در سفر پیشین رجب طیب اردوغان به تهران و همچنین سفر حسن روحانی به آنکارا، روسای جمهور دو کشور درصدد بوده و هستند تا مبادلات اقتصادی را به مرز 30 میلیارد دلار در سال برسانند، از این رو این سفر میتواند مقدمهای برای سفر آتی روحانی به ترکیه باشد که طی ماه آینده صورت میگیرد. بنابراین یکی از مواردی که دو کشور بر سر آن بحث میکنند اختلافات بر سر قیمت گاز است.علاوه بر مسائل دوجانبه و حضور شرکتها و گروههای تجاری ترکیه که همراه داوود اوغلو هستند، این اولین سفر یک مقام بلندپایه ترکیه بعد از اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها است که در چارچوب فرصتهای پسابرجام میتواند برای دو کشور وجود داشته باشد. در واقع این فرصتهای جدید که به واسطه از بین رفتن محدودیتها برای ترکیهایها فراهم شده است، میتواند اشتیاق بیشتر آنها را برای ورود به ایران دوچندان کند. در واقع در بحبوحه تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل علیه ایران، مقامات ترکیه سعی کردند که تحریمهای یکجانبه آمریکا را رعایت نکنند، اما در مورد تحریمهای سازمان ملل نمیتوانستند آن را نادیده بگیرند.
در روابط بین ایران و ترکیه در زمان تحریم، ترکیه بر خلاف اعراب با
ایران بسیار مدارا کرد که این نکته مهمی است، علاوه بر دولتهای عربی،
پاکستان، هند و کرهجنوبی از جمله کشورهایی بودند که همراهی خود را با غرب
نشان دادند، اما ترکیه بهرغم همه فشارها، روابط تجاری با ایران را البته
به دلیل منافعی که برای آنکارا داشت، قطع نکرد. اما به هر حال نسبت به دیگر
همسایگان، ذهنیت مثبتی را در بین مردم و مقامات ایران بر جای گذاشت،
بنابراین این نکته بسیار مهمی است که ترکیه در زمان تحریمها به ایران کمک
کرد.از سوی دیگر این سفر میتواند در سطح منطقهای مورد تحلیل قرار گیرد.
اظهارات پیشین اردوغان که در بحبوحه حملات روسیه به مواضع داعش در سوریه
مطرح شد و ایران را متهم به حمایت از پکک کرد، همه نشان میدهد که نوعی
دلجویی و رفع تنشها و سوءتفاهمات نیز از اهداف سفر اوغلو به تهران
است.مساله سوریه، عراق و روابط ترکیه با عربستان نیز از پروندههای اختلافی
دیگری است که میان تهران و آنکارا مطرح است. همچنین موضعگیری ترکیه نسبت
به یمن نیز باعث شده تا مشکلاتی در روابط دو کشور بهوجود آید. ترکیه به هر
حال در سوریه هم به لحاظ حمایت از اپوزیسیون مخالف اسد، داعش و همراهی با
قطر و عربستان در نقطه مقابل نگاه ایران به سوریه قرار میگیرد. اما در این
میان و در متن تحولات داخلی سوریه، موضوعاتی چون آتشبس، قطع کشتار و
گسترده نشدن بحران از اشتراکات دو کشور است که نشان میدهد که تهران و
آنکارا نمیخواهند از گسترده شدن بحران در سوریه حمایت کنند. اما اینجا
اختلاف به نگاههای حداکثری و حداقلی برمیگردد، ایران میتواند به ترکیه
کمک کند که آبرومندانه از بحران سوریه خارج شود، یا ایران میتواند به
ترکیه کمک کند که منافع این کشور در سوریه به رسمیت شناخته شود. چون موضوع
تهدیداتی که تمامیت ارضی ترکیه را مورد تهدید قرار میدهد، امروزه یک منبع
نگرانی قابلتوجه برای مقامات ترکیه است.در مورد روابط ترکیه و عربستان نیز
باید گفت که هم در راس هرم و هم بدنه جامعه ترکیه روابط خوبی با ایران
وجود دارد، به این معنی که بدنه جامعه ترکیه چندان نمیتواند ارتباطی با
اعراب داشته باشد و پذیرای چنین رابطهای باشد. این مساله بسیار مهمی است
که باید به آن توجه شود. به نظر میرسد که داوود اوغلو میتواند به سیاست و
تئوری پیشین خود بازگردد؛ یعنی به سالهای 2008 -2007 که سیاست تنش صفر با
همسایگان را مطرح کرد، اگر اوغلو واقعگرا باشد میداند که اتخاذ سیاست
تهاجمی و نوعثمانیگرایی چقدر میتواند برای ترکیه و همسایگانش ایجاد تنش
کند. از سوی دیگر مساله خشونت امروزه جامعه ترکیه را دربر گرفته است؛ در
استانبول، آنکارا و در جنوب شرقی ترکیه یعنی مناطق کردنشین. بنابراین
بازگشت به سیاست تنش صفر، یک راهحل فوری و یک استراتژی مناسب در مقطع
کنونی است.در پایان باید گفت که دو کشور ایران و ترکیه بهعنوان کشورهایی
که سابقه تمدنی در خاورمیانه دارند، میتوانند مدیریت نظم و امنیت منطقهای
را به عهده بگیرند و حتی با مصر و عربستان به شرط اینکه سعودیها سیاست
تهاجمی خود را کنار بگذارند، مدیریت خشونتها در خاورمیانه را به عهده
گرفته و از قدرت بازیگری خود استفاده کنند.
*استاد دانشگاه و پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com